حمیدرضا جلائی‌پور (جامعه‌شناس)


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


نوشته‌هایی درباره‌ی جامعه‌ی سیاسی ایران و غیره.
🍀 نقد و نظر خود را درباره‌ی مطالبی که این‌جا منتشر می‌شود می‌توانید از طریق این نشانی با نگارنده در میان بگذارید:
@hamidrezajalaeipour

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: شناخت
🔸 جامعه در انتظار تغییرات ملموس
نتایج پیمایش ملی شناخت؛ بخش اول

✍️ با گذشت شش ماه از آغاز به کار دولت چهاردهم، نگرش جامعه نسبت به عملکرد آن محل سئوال عمومی است. نتایج پیمایش ملی شناخت نشان می‌دهد که نمره شاخص اعتماد به دولت ۴.۱۳ از ۱۰ است. این آمار نشان می‌دهد که بخش بزرگی از جامعه به عملکرد دولت در عرصه اقتصادی امید کمی دارند.

در زیرشاخص‌های مربوط به شاخص اعتماد به دولت، در حالی که مردم به توانایی دولت در سیاست‌ خارجی امیدوارند (۳۰.۱ درصد)، تنها ۱۵.۳ درصد به توانایی آن در حل مشکلات اقتصادی مانند تورم و بیکاری اعتماد دارند. همچنین محبوبیت شخص آقای پزشکیان نسبتاً بالاست، اما تنها ۱۷.۵ درصد معتقدند که دولت به انتقادات مردم توجه می‌کند.

۴۱.۳ درصد از پاسخ‌دهندگان نیز معتقدند که اگر دولت پیشین ادامه می‌یافت، وضعیت کشور بهتر بود. این نتایج نشان می‌دهد که بسیاری از مردم همچنان در انتظار تغییرات ملموس و حل بحران‌های اقتصادی از سوی دولت هستند.

گزارش تحلیلی نتایج در سایت شناخت

🔅 می‌توان شناخت!

#شناخت_سیاسی
#نظرسنجی_شناخت

| سایت | اینستاگرام | توییتر | ایتا |

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@shenaakht_center


احمد بورقانی فراهانی (۱۲ دی ۱۳۳۸ و سیزده بهمن ۱۳۸۶).

روزنامه‌نگار و سیاستمدار ایرانی.

معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در دوره اصلاحات و حامی مطبوعات مستقل در جامعه مدنی ایران.

رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل

@hamidrezajalaeipour




Репост из: خیابان جمهوری
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
در شماره‌ی جدید خیابان جمهوری خواهید دید:

گفت‌وگوی خیابان جمهوری با حمیدرضا جلایی‌پور، استاد جامعه‌شناسی

چهارشنبه ۱۰ بهمن‌ماه
ساعت ۲۲
از کانال‌های یوتیوب و آپارات

🔗‌ یوتیوب ‌|‌ آپارات ‌|‌ اینستاگرام ‌|‌ توییتر

@JomhouriStreet03


جلائی‌پور:


این نیروی تندرو، کنشگری سیاسی‌اش شعار دادن است، به واقعیت کاری ندارند و نسبت به زندگی روزمره مردم هم احساس مسولیتی نمی‌کنند. این نیرو دو دهه هست که شعار می‌دهد که ما «تحریم‌ها را دور می‌زنیم» غافل از این که رقبای منطقه‌ای ایران، مشغول این هستند که «ایران را از طریق راه‌ها و کریدورها دور بزنند». 

متاسفانه این نیروهای تندرو درک درستی از سه رکن توان ملی (قدرت نظامی در برابر دشمن، قدرت اقتصادی برای تامین معاش ایرانیان و قدرت مشروعیت نظام سیاسی در جلب رضایت عامه مردم) ندارند. توان ملی این نیست که تندروها با جمعیت اندک خود هی شعار بدهند و صداوسیمای ضد وفاق هی بوق بزند. 

@hamidrezajalaeipour

ادامه👇


https://www.khabaronline.ir/news/2016073/%D8%AC%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D9%81-%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%AE%D8%A7%D9%84%D8%B5-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D9%86%D9%88-%D8%B2%D8%AF%D9%87-%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D9%BE%D8%B3%D8%AA




Репост из: محمدرضا جلائی‌پور🍀Jalaeipour
⭕️ آیا دو خط توضیح دربارهٔ وفاق و توافق کافی است؟

✍🏻 محمدرضا جلائی‌پور

دوست و برادر عزیز و فاضلم، دکتر علی سرزعیم، در یادداشتی توضیح داده‌ که چرا در همایش وفاق ملی شرکت نکرده‌است. ضمن همراهی با دغدغهٔ ایشان، دو پیش‌فرض و مبنای نقدشان را در گفتگویی با ایشان نقد کردم که در اجابت دعوتشان اینجا به اختصار مکتوب می‌کنم.

فرض خطای اول ایشان این است که رویداد «گفت‌وگوی ملی دربارهٔ وفاق ملی» را به اشتباه پرهزینه و از همایش‌های معمول حکومتی با خروجی‌های آرشیوی محسوب کرده‌اند. اگر در خود این رویداد شرکت می‌کردند برایشان واضح می‌شد که از قضا این رویداد برای تکرار نکردن خطای همایش‌های پرهزینه و خشک، هم بسیار کم‌هزینه بوده‌است و هم قالب و محتوایی نو داشته است.

در این رویداد، حتی یک ریال به سخنرانان پرداخت نشد، حتی یک ریال صرف تبلیغات نشد و صرفا به اطلاع‌رسانی رایگان آنلاین اکتفا شد، حتی یک برگه کاغذ یا بسته هدیه یا هر چیز هزینه‌بر دیگر به شرکت‌کنندگان داده نشد، قالب رویداد یازده پنل گفت‌وگوی زنده و غیرخشک و مساله‌محورِ هفتاد صاحب‌نظر متنوع بود، حتی اعضای کابینه صرفا شنوندهٔ پنل‌های گفت‌وگوی صاحب‌نظران بودند و کل برنامه از همایش‌های خشک دانشگاهی و حاکمیتی فاصله داشت. هر پنل هم حاوی چند بحث چالشی بود و به همین دلیل شرکت‌کنندگان را برای ۱۲ ساعت متوالی مخاطب خود نگاه داشت و محتوایش تیتر یک ده روزنامهٔ کشور شد. محتوای سخنان پنلیست‌ها هم صرفا در قالب‌های ویدیویی و صوتی و مکتوب، به شکل دیجیتال و رایگان منتشر شده و خواهد شد و حتی یک ریال صرف چاپ کتاب‌های آرشیوی بی‌خواننده نخواهد شد.

فرض خطای دوم ایشان این است که وفاق ملی و توافق‌گرایی نیازی به تبیین نظری و استفاده از تجارب قبلی ایران و سایر کشورها ندارد. به نظرم از قضا وفاق ملی و توافق‌گرایی در سیاست داخلی ایران از جوانه‌های نورسته‌ای است که پشتوانه‌های غنی نظری و تجربی‌اش برای بسیاری از شهروندان و حتی سیاستمداران روشن نیست. ماجرا فراتر از بده‌وبستان است و به ویژه در دو دههٔ گذشته، در ادبیات مطالعات توسعه و مردم‌سالاری، اقتصاد سیاسیِ توسعه و جامعه‌شناسیِ تکوین دولت باظرفیت و در تجارب گشایش‌های تدریجی توسعه‌آفرین، بسیار بیش از گذشته، وفاق و توافق‌گرایی و ذی‌نفع‌سازی برای گشایش و ترتیبات نهادی عادلانه و فراگیرتر به عنوان یکی از لوازم توسعه و اصلاحاتِ مردم‌سالارانه مورد توجه قرار گرفته است، به ویژه در استقرارهای سیاسیِ مشابه ما و نظم‌های دسترسی محدود و نظام‌های هیبریدی.

متاسفانه این ادبیات و تجارب هنوز به قدر کافی در ایران و زبان فارسی معرفی نشده است. اساسا یکی از مهم‌ترین معضلات قواعد بازی و فرهنگ سیاسی در ایران معاصر، غلبهٔ سیاست ستیز و برد-باختی بوده است و تقویت سیاست توافق‌گرا و گشایش‌گر و برد-بردی به تمهیدات نظری و نهادی بسیار نیرومندتری نیازمند است. مبانی نظریِ غنی و ضرورت‌های عملیِ مهم وفاق، چه در معنای توافق‌گراییِ مورد نظر پریچت و همکاران در کتابِ ارزشمند Deals and development، چه در معنای اجماع مورد نظر درکون در Gambling on development، چه در معنای مشارکتِ هم‌مساله‌ها در کشف و حل مساله، چه در معنای عدالت‌بنیا‌د و اجماع هم‌پوشانِ رالزی، چه در معنای همبستگیِ نودورکیمی‌ و کاهش شکاف‌ها، چه در معنای ذی‌نفع‌سازی برای گشایش در معنای نو نورثی، و چه در معنای تبدیل سیاست هم‌فرسا و منازعه و حذف و ستیز و حاصل‌جمع‌صفر به سیاستِ هم‌افزا و به‌رسمیت‌شناسی و توافق و هم‌یاری و «دعوا نکنیم» (به تعبیر مسعود پزشکیان)، همه هنوز در فضای عمومی و حتی دانشگاهی و روشنفکری و سیاسی ایران به قدر کافی کاویده و تبیین و شناخته نشده است.

توافق‌گرایی در سیاست خارجی لااقل سه دهه است که در ایران بالیده است، اما نهال نوپای توافق‌گرایی در سیاست داخلی هنوز نحیف است و به هیچ عنوان با دو خط توضیح پا نمی‌گیرد و پا گرفتنش سال‌ها گفت‌وگو و تولید و نشر محتوا و ساختن دستاورد و نهاد می‌طلبد. واقعیت این است که در این زمینه هم ضعف نظری داریم و هم ضعف عملی.
@jalaeipour


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
▪️بازسازی مسجدی در غزه در سه روز.

▪️مسجد نور در غزه توسط یک بانوی شیعه کویتی بنام ام‌زینب در مدت کوتاهی بازسازی شد.

▪️این مردم رو می‌شود با سلاح سنگین کشت ولی سرزمینشان را نمی‌توان اشغال کرد.

@hamidrezajalaeipour


Репост из: محمدرضا جلائی‌پور🍀Jalaeipour
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
⭕️ چقدر قدرتمند، تاثیرگذار و شبه‌سینمایی است صحنه‌های امروز جنوب لبنان! (بعد از پایان مهلت ۶۰ روزه و این‌که اشغالگران اسراییلی تخلیه نکرده‌اند)

زنانی که لوله‌های نشان‌گرفته‌شدهٔ تانک متجاوزان اسراییل و حتی شهادت هم‌روستایی‌هایشان در برابر چشم‌شان هم مانع سینه‌سپر کردن در برابر گلوله برای بازگشت‌ به خانه‌شان نیست.
@jalaeipour


Репост из: Css.ir
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔹برش‌هایی از کند و کاو دربارهٔ وفاق ملی، در حاشیهٔ «گفتگوی ملی دربارهٔ وفاق ملی»

@css_govir


📝تمرکز باید در رفع تحریم‌ها باشد

✍️حمیدرضا جلائی پور

مسائل و مشکلات کشور را آنگونه می بینید که بتوان با همگرایی دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا آنها را حل کرد؟

❇️جلائی‌پور -نه. مسائل کشور بغرنج و چند لایه است. اگر نیروهای زیر همه با هم دست به دست بدهند تازه می‌توانند این مسائل بغرنج را «مهار» کنند و درمان این مسائل بغرنج زمان‌بر هست. یکی از این مسائل حیاتی «رفع تحریم‌ها» است. اما آن نیروها کدام اند؟ عبارتند از: حاکمیت، دولت، سه جناح اصول‌گرا، اصلاح‌طلب و مستقلین، نیروهای جامعه مدنی، خانواده‌ها و تک تک شهروندان ایرانی. همه با هم باید دست به دست بدهیم تا بتوانیم با عزت و سربلندی از پیچ نتانیاهو -ترامپ و ناترازی‌ها عبور کنیم.



❓۱.اساسا شما هم این نظریه را قبول دارید که اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل مدتی است که با هم در برخی مسائل کشور هم نظر شده اند؟

❇️جلائی‌پور- بله. علت آن هم روشن است. چون کشور در شرایط خطیری قرار دارد. از طرفی کشور با ناترازی ها در برق، گاز، درآمدهای دولت برای پرداخت حقوق روبرو است، و کشور به تقویت سریع زیرساخت‌ها در بخش‌های نفت و بخش‌های تولیدی و تقویت توسعه نیاز داره ، از طرفی دیگر تداوم تحریم‌ها و روی کار آمدن یک تیم تندرو در آمریکا، و عصبی بودن نتانیاهو بخاطر آتش‌بس در غزه (و اینکه دنبال بحران جدید می‌گرده تا دولتش نامشروعش نامقبول‌تر نشه) بر حاد بودن وضعیت می‌افزاید. این نکات وضع کشور ما رو خطیر کرده، و این را نیروهای عاقل و میانه‌رو متوجه می‌شوند و روشنه که با تندروی‌ها و افراط‌گری‌ها مخالفت می‌کنند.

❓۲. آیا این روش می تواند تندروهای افراطی را سر جای خود بنشاند؟

❇️جلائی‌پور -این که میانه‌روهای کشور از هر جناحی نسبت به تندروها حساس باشند، خودش یک راه مهار تندروی است اما کافی نیست. عامل دوم این هست که باید برای حاکمیت و افکار عمومی توضیح داد که چرا در بیست سال گذشته به اهداف توسعه‌ای سند چشم‌انداز بیست ساله نرسیدیم؟ اگر رسیده بودیم که این همه ناترازی نداشتیم. یکی از عللش همین تندروی تندروها در بیست سال گذشته در سیاست داخلی و خارجی است. عامل سوم به حاکمیت مربوط می‌شود. هم اکنون بخشی از این تندروها در رسانه‌های حکومتی هستند و با تبلیغات غلطشان یکی از عوامل تشدید شکاف بین مردم و حکومت‌اند. این موجودات تندرو در این بیست سال مرجعیت رسانه‌ای را عملا به خارج از کشور سوق دادند. و به منافع ملی ایران آسیب جدی رساندند.

❓۳. مسائل و مشکلات کشور را آنگونه می بینید که بتوان با همگرایی دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا آنها را حل کرد؟

❇️جلائی‌پور -نه. مسائل کشور بغرنج و چند لایه است. اگر نیروهای زیر همه با هم دست به دست بدهند تازه می‌توانند این مسائل بغرنج را «مهار» کنند و درمان این مسائل بغرنج زمان‌بر هست. یکی از این مسائل حیاتی «رفع تحریم‌ها» است. اما آن نیروها کدام اند؟ عبارتند از: حاکمیت، دولت، سه جناح اصول‌گرا، اصلاح‌طلب و مستقلین، نیروهای جامعه مدنی، خانواده‌ها و تک تک شهروندان ایرانی. همه با هم باید دست به دست بدهیم تا بتوانیم با عزت و سربلندی از پیچ نتانیاهو -ترامپ و ناترازی‌ها عبور کنیم.

❓۴. موانع موجود بر سر راه این همگرایی چیست؟

❇️جلائی‌پور -یکی‌ از آن‌ها همین تندروی‌ها است:یا طرفداران نامسول بیشتر و بیشترش کن. عامل دوم برای همگرایی این است که حاکمیت برای امور خطیر باید تصمیم بگیرد و دولت را یاری کند. باید کمک کرد و در راه رفع تحریم‌ها کمک یاری رساند. عامل سوم اصلاح در صدا‌سیما است. هم اکنون بخشی از تبلیغات صدا‌سیما در جهت انشقاق میان مردم عمل می‌کند.

❓۵. چه شد که افرادی همچون باهنر و ضرغامی هم به نوعی پشت دولت درآمده اند؟

❇️جلائی‌پور: در پاسخ به سوال اول این سوال شما را پاسخ دادم. افراد با تجربه‌ای مثل آقای باهنر و ضرغامی نسبت به اوضاع و مشکلات کشور آگاه هستند و نگران عدم استفاده از فرصت‌ها هستند. اگر اقدامات اساسی انجام نشود شهریور سال آینده وضعمان بدتر از وضع فعلی می‌شود و شهروندان بیشتری از فقر رنج می‌برند.

مصاحبه با روزنامه‌ ایران ۷/۱۱/۱۴۰۳

@hamidrezajalaeipour


ظریف در داووس گل کاشت

روزنامه اطلاعات: آنهایی که در قضیه کرسنت ۱۸ میلیارد دلار به کشور ضربه زدند خواهان محاکمه ظریف هستند/ می خواهند حضور موفق ظریف در داووس دیده نشود

🔹پس ناترازی و ورشکستگی هم در این شرایط طبیعی است. وقتی یک قرارداد نفتی و گازی با ابعاد و اهمیت کرسنت، بازیچه چنین رقابت فرساینده و زیانباری در سیاست می شود و سالهای سال در هزارتوی ادعاها و توجیهات نامستند گم می شود، چگونه می توان بازگشت، یا از عوارض آن کاست و جلوی ضرر و زیان را گرفت؟

🔹حالا همین اشخاص که در یک برآورد ساده، بدون توجه به خسارات سیاسی و قضایی و فرسایش منابع و از دست دادن فرصت در بازار استراتژیک و مهم خلیج فارس، هجده میلیارد دلار به ملت و مملکت ضرر زده اند، برای رد گم کردن، فریاد برآورده اند که دکتر ظریف باید محاکمه شود و داستان‌های سریال گاندو را برای هم بازگو می کنند تا ساده لوحان باور کنند و به جای مطالبه آن خسارات، از این مرد خدوم یک خائن بسازند.

ادامه متن👇
@chandsanieh_news
https://www.ettelaat.com/news/79357/%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%88%D8%B3-%DA%AF%D9%84-%DA%A9%D8%A7%D8%B4%D8%AA

@hamidrezajalaeipour


📝همایش‌ وفاق و ساده سازی سریع

✍🏻حمیدرضا جلائی‌پور

❇️جناب آقای دکتر علی سرزعیم (اقتصاددان) در یاداشت کوتاهی (قابل دسترس در کانال@ali_sarzaeem) مرقوم کرده‌اند، من در سمینار وفاق شرکت نکردم.

❇️در توضیح این عدم شرکت تصریح کرده‌اند: چون وفاق یعنی معامله. معامله هم یعنی معامله با اصول‌گرایان پرقدرت. خب این دیگر سمینار نمی‌خواهد. چرا این قدر باید پول خرج کرد و چرا محققان باید علم خود را پای قدرت بریزند!

❇️بعد هم تاکید کرده‌اند محصولات کار این نوع همایش‌ها که قبلا هم برگزار می‌شده فایده نداشته است. و بقول ایشان محصولش «صفر مطلق» بوده است!

❇️بعد برای تاکید بیشتر بر ادعای خود به بی‌حاصل بودن همایش اعتدال در دوره آقای حسن روحانی (که در سال ٩٣ برگزار شد و مقالات آن در هفت جلد چاپ شد) اشاره کرده‌اند.

متن کامل را اینجا بخوانید

@hamidrezajalaeipour


سلطنت آمریکایی

نویسنده: جواد کاشی (استاد اندیشه سیاسی در دانشگاه علامه)

تجدد با دو صدا از درون کلیسای مسیحی برآمد. یک صدا در مقابل نظام باورهای خرافی بود. این صدا بر عقل و تدبیر انسانی تکیه کرد، انسان را به جای خدا نشاند و رهاوردش خلاقیت‌های تکنیکی، رفاه و توسعه و گسترش سرمایه بود.

صدای دوم در مقابل زرق و برق و ریا و دروغ کلیسا برآمد. خدا را از اسارت کلیسا رهانید و بنیادی استوار برای فردیت آزاد از قیود بیرونی خلق کرد. فردیتی که معنویت را در نسبت متمایز و خود خواسته خود با خدا جستجو می‌کرد. رهاورد این صدا، ایجاد پشتوانه برای فردیت، آزادی، حق، عدالت و صلح انسانی بود.

تجدد با ایجاد توازن میان این دو صدا می‌توانست ضمن توسعه و پیشرفت مادی، بعد اخلاقی و معنوی خود را از دست ندهد.

هر روز که از عمر تجدد گذشت، صدای دوم کم رمق‌تر شد و صدای اول مدعی معنا و صلح و عدالت هم شد. ترامپ اوج این تفوق است. او در کنار شماری از ثروتمندترین چهره‌های قرن حاضر، سینه سپر کرد، خود را فرستاده خدا نامید و وعده داد صلح را به ارمغان خواهد آورد. اما نه با تکیه بر صدای دوم تجدد، بلکه با تکیه بر زور و پول.

احتمالا بعضی جنگ‌ها با تدبیر زورمندانه او به پایان خواهد رسید و آنچنانکه دستیارانش برنامه‌ریزی کرده‌اند یکی دو سال دیگر جایزه صلح نوبل هم خواهد گرفت.

اما نه ترامپ نه مشاورانش نمی‌دانند تجدد خالی شده از هر بعد انسانی و معنوی، تنها به کار تولید ذخیره‌های انبوه کینه ناشی از تحقیر و ناکامی خواهد آمد. تخم تفرقه و جنگ و ستیز در جهان خواهد پاشید. اینهمه جنگ و تفرقه و کینه ورزی در اینجای جهان که ما هستیم، حاصل همین سنخ تجدد عاری از معناست. تجدد را می‌خواستیم و برای رفع کسری معنای آن، ذخائر فرهنگی خودمان را به خدمت گرفتیم و ناکام شدیم.

ترامپ از معاهده‌هایی که به کاستن گرمای زمین و گسترش بهداشت جهانی مدد می‌کرد خارج شد. او با شعار «اول آمریکا» ناسیونالیسم خودخواهانه آمریکایی را تحریک کرد. به همه جهان هشدار داد که آمریکا برای اعاده قدرت از دست رفته‌اش به میدان آمده است. با لحنی تهدیدآمیز تلاش کرد تصویری رعب‌آور برای همگان خلق کند.

از درون دمکراسی آمریکا، یک سلطان قدر قدرت ظاهر می‌شود. او شهروندانش را قانع کرده تا از ارزش‌هایی نظیر آزادی و عدالت روی‌گردان شوند تا به جای آن رفاه بیشتر به دست آورند. روزگاری را نوید داده است که مردم جهان دوباره با حسرت از پشت شیشه به رفاه آمریکایی بنگرند. اما نمی‌داند حتی به شرط موفقیت، نمی‌تواند مانع کسانی شود که شیشه‌ها را خرد می‌کنند و امکان رفاه خودخواهانه و دگرستیزانه را از آنها خواهند ستاند.
@javadkashi


Репост из: Css.ir
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔹ویدئوی کامل با زیرنویس فارسی از گفتگوی دکتر محمدجواد ظریف معاون راهبردی رییس جمهور با فرید زکریا در پنل «گفتگوی ویژه درباره ایران» اجلاس داووس

🆔 https://t.me/css_govir
🆔 instagram.com/css.ir
🆔 https://eitaa.com/psvpresident
🆔https://www.aparat.com/P.S.VPresident
🆔https://youtube.com/@p.s.vpresident


Репост из: نگاهِ دیگر
🔺پالس‌های ترامپ و جنگ با ایران!

ترامپ رسما کار خود را به عنوان ۴۷ امین رئیس جمهور آمریکا آغاز کرد. انتخاب دوباره ترامپ محصول عناد و ارادهٔ تسلیم‌ناپذیری او در مقابل مخالفانش بود.

پس از نشستن ترامپ بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا همه به نوعی منتظرند تا ببینند که چه سیاستی در قبال ایران اتخاذ خواهد کرد. سخنرانی او در مراسم تحلیف بیشتر بر اولویت‌های داخلی استوار بود و اشاره‌ خاصی به خاورمیانه -نه اسرائیل، نه ایران، نه عادی‌سازی روابط در منطقه میان تل‌آویو و کشورهای دیگر- نکرد. البته بر خلاف برخی تحلیل‌ها عدم اشاره به این پرونده‌ها به معنای از اولویت خارج شدن آن‌ها نیست.

او در سخنرانی تحلیف در سال 2017 هم اشاره خاصی به آن‌ها نکرده بود، اما هم از برجام خارج شد و هم پیمان ابراهیم را کلید زد و قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و جولان را هم به او بخشید.

فعلا ترامپ سیاست خود در قبال ایران را اعلام نکرده است؛ ولی می‌توان گفت که او به دنبال جنگ نیست و در مراسم تحلیف هم بار دیگر بر این نکته تاکید کرد؛ اما در عین حال صلح را هم با معیارهای خود و از موضع قدرت می‌خواهد.

ممکن هم هست که تا لب پرتگاه جنگ پیش برود و تهدید نظامی هم بکند، اما بعید است که جنگی را شروع کند؛ مگر این که قبل از آن مطمئن باشد که یک طرفه خواهد بود و زیانی کلان بر آن مترتب نیست. او عملا با کمک به پایان دو جنگ لبنان و غزه این موضع را نشان داده است و به احتمال زیاد به جنگ اوکراین هم پایان خواهد داد. پایان این جنگ هم بعید است با ماراتن مذاکرات همراه باشد و چه بسا هم با اعلام توافقی غافلگیرکننده همراه شود.

در واقع ترامپ چه بسا تنها رئیس جمهور آمریکا باشد که بدون تهدید به جنگ و گزینه نظامی تصویری رعب‌آور از خود ساخته است. او بین‌الملل‌گرا نیست و ضد ساختارها و نهادهای بین‌المللی است و باوری به کار جمعی با متحدان سنتی آمریکا ندارد و به نوعی «تک خور» است و همه چیز را برای آمریکا می‌خواهد.

ترامپ خاورمیانه آرامی می‌خواهد که در بستر آن سیاست‌های خود (پیشبرد پیمان ابراهیم و....) در این منطقه و تنش تجاری با اروپا و چین و نیز اولویت‌های داخلی را پیش ببرد. تا این‌جای کار ترامپ بر خلاف انتظارات نتانیاهو ظاهر شده است و نمونه آن فشار او برای توقف جنگ غزه و حتی تهدید ضمنی بی‌بی بود. خود همین رفتار او و همچنین بازنشر اظهارات جفری ساکس اقتصاددان آمریکایی در انتقاد شدید از نتانیاهو و تکاپوی او برای وارد کردن آمریکا به جنگ با ایران می‌تواند حامل پالس‌های مثبتی به تهران باشد.

موارد دیگری از این پالس‌ها را نیز می‌توان برشمرد؛ از جمله صدور دستور لغو حفاظت فیزیکی از جان بولتون و انتقادش از نقش او در جنگ عراق و متهم کردن او به انفجار اوضاع در خاورمیانه و نشانه دیگر هم اخراج برایان هوک که از ارکان سیاست فشار حداکثری علیه ایران بود و بر ضرورت ازسرگیری آن تاکید داشت.
همچنین انتخاب مایکل دیمینو به عنوان چهره‌ای مخالف جنگ و تنش نظامی با ایران به ریاست سیاستگذاری پنتاگون در خاورمیانه نیز می‌تواند در این راستا باشد.

این که طرف ایرانی چه مواجهه‌ای با این پیام‌های ضمنی ترامپ داشته باشد چگونه آن‌ها را تفسیر کند، مساله دیگری است؛ اما نباید صرفا هیاهوی رسانه‌ای در مخالفت با مذاکره و … را ملاک تحلیل قرار داد.

در همین حال نیز، اقتضای شخصیت خودشیفته ترامپ ثبت اتفاقات و توافق‌های تاریخی بنام خودش است و می‌خواهد کارهایی را انجام دهد که اسلاف او از انجام آن عاجز بوده‌اند.

مفروض تاکید مداوم ترامپ بر پرهیز از جنگ آن هم در خاورمیانه این است که به دنبال دیپلماسی و توافق با ایران است؛ اما چه توافقی؟ قبلا نیز گفته شد که توافقی فراتر از برجام با تمرکز بر مساله هسته‌‎ای که در آن امتیازاتی بگیرد که اوباما و بایدن نتوانستند و اگر پیام پسغام‌ها روندی جدی را کلید نزند، احتمالا بخواهد این هدف را از ابتدا با تشدید فشار حداکثری و تلاش برای قطع کامل صادرات نفت ایران دنبال کند. در کل به احتمال زیاد مذاکرات مستقیم-محرمانه یا آشکار- دیر یا زود شروع شود. در دنیای سیاست هیچ بعید نیست که در نهایت شاهد دود سفید غیرمنتظره و غافلگیرکننده در این مذاکرات باشیم.

برخلاف دیدگاه‌های آخرالزمانی به سیاست خاورمیانه‌ای ترامپ بر این باورم که نه او به دنبال برهم زدن موازنه‌های کنونی در منطقه به شکل بنیادین است و نه فعلا اراده‌ای بین‌المللی برای آن وجود دارد. ترامپ همه چیز را از دریچه پول و اقتصاد می‌بیند و صف صاحبان غول‌های اقتصادی و فناوری -امثال ایلان ماسک، جف بزوس، مارک زاکر برگ، لارن سانچز و ساندار پیچای- در مراسم تحلیف او خود و تعلیق 90 روزه همه کمک‌های خارجی حتی به اسرائیل انعکاسی از این واقعیت است.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari


Репост из: Css.ir
⭕️ خیلی خلاصه درباره وفاق

✍🏻 سیدحسین ملک

وفاق شعار محوری یک دولت است. این دولت ادعا می‌کند با به کار بستن این راهبرد، اوضاع بهتر می‌شود.

تعریف وفاق به عنوان شعار محوری و سیاست راهبردی یک دولت: برای چنین تعریفی باید مدلی از سازوکار نظام‌های سیاسی داشت یا استخدام کرد. من «چهارچوب مفهومی نظم دسترسی داگلاس نورث و همکارانش» را کاراترین مدل در این باب می‌دانم و از آن استفاده می‌کنم.

وقتی بین اعضای ائتلاف مسلط درگیری و تنش رخ می‌دهد، و یک عضو ضعیف‌تر، توسعه و... را در گروی تغییر برخی سیاست‌های عضو قدرتمند می‌داند، سه وضعیت متصور است:

بخواهد؛
1⃣ طرف قدرتمند را ازبین ببرد.
2⃣ طرف قدرتمند را با اهرم‌های اجتماعی‌ای مانند تظاهرات، جامعه مدنی، مطبوعات و... مجبور کند.
3⃣ طرف قدرتمند را قانع و همراه کند.

حالت اول پروژه براندازی و تغییر نظام است، حالت دوم محور پروژه‌ توسعه سیاسی در دولت سیدمحمد خاتمی و مجلس ششم و همچنین پروژه توسعه رابطه با غرب در دولت حسن روحانی بوده است.

اما حالت سوم پروژه وفاق دولت مسعود پزشکیان است. چیزی که در قرن گذشته خیلی سابقه‌اش وجود ندارد.
❕ همراه کردن، یعنی طرف قدرتمند عمیقا ببیند و حس و باور کند این مسیر برایش منفعت بیشتری دارد، حتی اگر در گام‌های اول با اکراه پذیرفته باشد، اما چنین منفعتی که به‌تدریج حاصل می‌شود، او را همراه و ذی‌نفع این مسیر گشایش کند.

امیرکبیر و منازعات بعد از مشروطه، نماد حالت دوم، و شیخ بهایی و دوران صفویه نمود حالت سوم می‌توانند باشند.

چگونه می‌توان بطور پایدار وفاق کرد؟

1⃣ در هر دوره و زمانی، در همه موضوعات امکان وفاق وجود ندارد و مسائل کمی هستند که بتوان سر آن‌ها وفاق کرد. باید آن موضوعات، خاصه آن‌ها که افق‌ساز و بنیادی برای توسعه هستند را پیدا کرد.

2⃣ هدفِ ازپیش‌تعیین‌شده‌ای را نباید مشخص کرد، بلکه در فرایند مذاکره و در مناطق اکراه و باتوجه به خطوط قرمز دو طرف می‌توان امید داشت که به نتیجه‌ای رسید.

3⃣ خطوط قرمز مهم و اصلی عضو قدرتمند را کامل در نظر گرفت.

4⃣ منافع (اقتصادی یا سیاسی) این مسیر را ترسیم کرد.

5⃣ عضو قدرتمند را در منافع حاصله، سهیم کرد، یعنی عضو قدرتمند، سود حاصل از همراهی کردن را بیشتر از ایجاد بازی حذفی تخمین بزند.

کدام موضوعات هستند که وفاق روی آن‌ها می‌تواند برای مسیر توسعه بسیار مهم و افق‌ساز باشد؟

1⃣ توافق اعضای ائتلاف مسلط روی محدوده‌ای از ضوابط غیرشخصی برای برخی از فعالیت‌های (خاصه اقتصادی) اعضا.

2⃣ تلاش برای فربگی توانایی کار جمعی با اصلاح بنیادین در نظام آمورش و پرورش (خاصه فرآیند یادگیری تا زیر ده سال)، تا بتوان امیدوار بود هزینه مبادله تا حدی کاهش یابد و امکان تشکیل سازمان‌های دائمی و مولد به تدریج در جامعه فراهم شود.

بنابراین براساس چهارچوب بالا مهمترین کار مصلحان و معاونت راهبردی باید این باشد که موضوعاتی که می‌توان در حال حاضر روی آن‌ها به وفاق رسید و طرف قدرتمند را قانع و همراه کرد و افق‌ساز و بنیادی برای توسعه هستند را پیدا کنند و چگونگی فرآیند اقناع و سهیم کردن طرف قدرتمند در منافع حاصله را طراحی نماید.

آنچه مسعود پزشکیان از حل مسئله براساس شواهد می‌گوید بسیار مهم و اساسی است اما نکته مهم این است که بر سر همه مسائل نمی‌توان براساس شواهد گفت‌وگو کرد، چرا که ارزش‌ها و منافع متعارض گروه‌های مختلف مانع از آن می‌شود. روی موضوعاتی براساس شواهد می‌توان گفت‌و‌گو و حل مسئله کرد که روی آن‌ها وفاق صورت گرفته باشد.

با ادبیات نورثی پروژه وفاق در بلند مدت می‌تواند ما را به بسط «حاکمیت قانون» برساند. یعنی ابتدا فرادستان و بعد همه بتوانند سازمان تشکیل دهند و فعالیت کنند. این هدف برای مسیر توسعه بسیار راه‌گشا، مهم و ضروری است، چرا که از مهم‌ترین شروط برای استقرار نظم دسترسی محدودِ بالغ و ایجاد شرایط آستانه‌ایِ نظم دسترسی باز از مسیر اصلاحی و تدریجی است.

@css_govir


Репост из: محمود فرجامی
ترور خوب نداریم همانطور که تجاوز خوب نداریم. هر نوع‌شان محکوم است.

#اعلام_موضع




Репост из: کانال اختصاصی رضا نصری
در گفت‌وگو با «روزنامه ایران»:
رضا نصری

✅ من قائل به مذاکرات جامع هستم اما با فرمول و رویکردی که خود ایران تعریف می‌کند.

✅ ببینید، یک دسته‌ موضوعات اختلافی میان ایران و امریکا وجود دارد که هرگز دو کشور بر سر آنها توافق نخواهند کرد؛ چرا که این اختلافات به ماهیت و اصول بنیادین دو نظام سیاسی بازمی‌گردد؛ به عنوان مثال، ایران هرگز اسرائیل را به رسمیت نخواهد شناخت و متقابلاً، امریکا نیز هرگز دست از حمایت از اسرائیل برنخواهد داشت. بنابراین، در این دسته از موضوعات، اساساً زمینه‌ای برای تعامل یا مذاکره وجود ندارد. دسته دوم موضوعاتی هستند که ایران و امریکا در کوتاه‌مدت – ولو به دلایل متفاوت و متضاد – با یکدیگر منافع مشترک پیدا کرده‌اند؛ به عنوان مثال، ثبات در عراق و افغانستان برای هر دو کشور حائز اهمیت است. در این موارد دو کشور می‌توانند از طریق گفت‌وگو به نوعی هماهنگی دست یابیند تا از تنش‌های غیرضروری جلوگیری کنند، بدون آنکه نیازی به مبادله امتیاز باشد. دسته سوم شامل موضوعاتی است که دو کشور می‌توانند با تبادل امتیاز به اهداف تعریف‌شده خود برسند و همزمان از افزایش تنش جلوگیری کنند؛ برای مثال، در پرونده هسته‌ای، ایران می‌تواند در ازای لغو تحریم‌ها، نگرانی‌های امریکا در مورد فعالیت‌های هسته‌ای خود را در حد معقولی برطرف کند.

✅ اگر موضوعات را احصا و به این سه دسته تفکیک کنیم و در قالب یک بسته جامع ارائه دهیم، می‌توان بدون لطمه زدن به اصول، آرمان‌ها و اهداف راهبردی بلندمدت کشور، وارد مذاکره «جامع» با امریکا شد. معتقدم این فرمول کاملاً با سیاست «مدیریت تنش» یا «مدیریت تخاصم» که آقای دکتر پزشکیان در دوره انتخابات مطرح کرد، همخوانی دارد و می‌تواند از تشدید فشارها و تنش‌ها در حد ممکن جلوگیری کند.


https://irannewspaper.ir/8653/4/111260

Показано 20 последних публикаций.