و البته همچنان و تا همیشه این بیت در غزل عرشی حافظ بر این مضمون شراب طهور در زبان و ادبیات ما سلطنت می کند:
بی خود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلی صفاتم دادند
نمی توان برای شراب طهور بهتر و زیباتر از این بیت و غزل عرشی حافظ تفسیری یافت. نکته بسیار لطیفی که برخی مفسران قرآن مجید به آن توجه داشته اند؛ این است که شراب طهور سخن خداوند است. ما از سخن خداوند سرمست می شویم. در واقع شراب نماد سرمستی است. چنان که در «حقائق التفسیر» عبدالرحمن سلمی حکایتی از سرمستی سهل بن عبدالله العَتْمة در نماز روایت کرده است. فردی به نام طیب جمّال گفته است : « در نماز جماعت به سهل بن عبدالله اقتدا کرده بودم. آیات سوره انسان را تلاوت کرد. هنگامی به ایه «وَسَقَاهُمْ رَبَّهُمْ شَرَاباً طَهُوراً» رسید. انگار با لب هایش چیزی را می چشید. لب و دهانش می جنبید. پس از نماز از او پرسیدم: «می نوشیدی یا می خواندی!؟» گفت: «به خدا سوگند به هنگام خواندن گویا شراب می نوشیدم!» قرطبی نیز در تفسیر خود همین حکایت را روایت کرده است. سلمی می گوید: «خداوند شراب طهور را در «جام دیدار» به عاشقان خود می چشاند.» همان مضمون « لقاء الله» که در قرآن مجید به تکرار مطرح شده است. ( العنکبوت: ۵) نکته دیگری در تفسیر سلمی آمده است. همان حالتی که انسان های با ایمان در تلاوت و شنیدن آیات برایشان حاصل می شود. حالتی که قرآن آن را روایت کرده است:
« تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ ۚ» ( الزمر: ۲۳) سلمی با بهره گرفتن از همین آیه نوشته است هنگامی که خداوند شراب طهور را به آنان می نوشاند، چنین وضعیتی پیدا می کنند : «فسقاهم ربهم بكأس المحبة شرابًا طهورًا فإذا شربوا بقلوبهم تلين جلودهم وقلوبهم إلى ذكر الله.»
خداوند در جام محبت شراب طهور را به آنان می چشاند. هنگامی که با قلب های خود چنان شرابی را نوشیدند، پوست و قلب آنان با یاد خداوند نرم و آرام می شود. یعنی قرار و آرام می یابند. این نرم شدن « تلین» در برابر « قساوت» دل است. گویی سلمی می خواهد بگوید که شراب طهور همان آیات قرآنی و یا حقیقت قرآن مجید است. جرعه ای از حقیقت قرآن نوشیدن، نگاه ملکوتی یافتن، حقیقت قرآن را از خداوند شنیدن. یعنی همه چیز!
ابوالقاسم قشیری در تفسیر لٓطائف با صراحت بیشتری از سرمستی از کلام الله مجید سخن گفته است: «سَكِرَ من سماع كلامه، فَنَطَقَ بذلك لسانُه.» از شنیدن کلام خداوند سرمست شدند. زبانش به سخن گشوده شد.» (۳)
حافظ هم این شراب را دیدنی و شنیدنی تفسیر کرده است:
وان گَهَم دَر داد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بَرْبَط زنان میگفت نوش
تا نگردی آشْنا زین پرده رَمزی نشنوی
گوشِ نامحرم نباشد جایِ پیغامِ سروش
در واقع شراب همان پیغام سروش است. شیخ محمود شبستری تفسیرش از این آیه گویی با توجه به آیه « لا یمسّه الا المطهّرون» صورت گرفته است. برای این سرمستی می بایست پاک و صافی شد و از چاه طبیعت برون آمد.
«سقاهم ربهم» چبود بیندیش
«طهورا» چیست صافی گشتن از خویش
زهی شربت زهی لذت زهی ذوق
زهی حیرت زهی دولت زهی شوق
خوشا آن دم که ما بیخویش باشیم
غنی مطلق و درویش باشیم
چو رویت دیدم و خوردم از آن می
ندانم تا چه خواهد شد پس از وی
پی هر مستیی باشد خماری
از این اندیشه دل خون گشت باری
علامه سید محمد حسین طباطبایی در تفسیر این ابیات گفته اند:
«زمانی از دست خود خلاص خواهیم شد که شراب بیخودی و نابودی و فنای وجودی خود را به تجلی ذاتی حق بیاشامیم.»
علامه طباطبایی در المیزان نکته ای نوشته اند که خاص خود ایشان است. تا جایی که دیده ام دیگر مفسران به این نکته توجه نداشته اند:« خداوند نوشاندن شراب را به خود نسبت داده است. واسطه ای در کار نیست. برترین نعمت از نعمت هایی که در بهشت خداوند بهره اهل ایمان می کند. همین است.» جلوه ای از تجلی عنایت خداوند بر ذهن و زبان و قلم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله علیه. در : رسالة الولایة» نیز شاهد چنین تجلی هایی هستیم. همانند تجلی در تفسیر صدرالمتاهین و نیز اسفار او.
پی نوشت:
*(۱) مقالات شمس، تصحیح و تعلیق محمد علی موحد ج۱ ص ۹۴ و ۹۵
(٢) الحكمة المتعالیة ج ۲ ص ۳۵۳
(۳) سایت التفسیر، سورة الانسان، آیه ۲۱، تفسیر سلمی و قرطبی و قشیری ((
altafsir.com(۴) شرحی بر گلشن راز شیخ محمود شبستری، تقریر بیانات شفاهی علامه سید محمد حسین طباطبایی، تدوین و بازنویسی شیخ علی سعادت پرور، تهران، انتشارات احیاء کتاب ۱۳۹۱ ، ص ۳۷۸
*روزنامه اطلاعات، شنبه ۱۳بهمن ۱۴۰۳
rel='nofollow'>Https://t.me/maktuob