کانال هُنرواره | Art


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: San’at


🖇هُنر نوسانی غیرقابل انفکاک است،
میانِ تکنیک و جنون...📝

این‌جا پُر از کاراکتر و قصه است...🌠
راه ارتباطی👇
t.me/HidenChat_Bot?start=176722911
اولین پست کانال👇
https://t.me/Honarrvareh/8

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Statistika
Postlar filtri


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
مستند‌ BBC درباره‌ی"هنرهای تجسمی" در سه بخش که در بخش اول به آثار هنری "ناهید_حقیقت" تصویرگر، هنرمندِ چاپگر و نقاش ایرانی_آمریکایی و بحثِ "هویت در هنر نوگرای ایران" پرداخته شده و در بخش دوم به آثار هنری "رها_رئیس‌نیا" هنرمند معاصر که آثارِ او شامل نقاشی، طراحی، فیلم‌سازی و اجرا در "سینمای گسترش یافته" و در بخش سوم به آثار هنری "شهرزاد_چنگلوایی" هنرمند و مجسمه‌ساز و آثارِ او در بحثِ "ماده و زبان" پرداخته شده است.

#مستند
#هنرتجسمی
@Honarrvareh


در "بخش اول" به معرفی، ماهیت و ویژگی‌های اصلیِ "اینستالیشن آرت" می‌پردازیم و با جنبه‌های مختلف آن آشنا می‌شویم همچنین ریشه‌های تاریخی این هنر را بررسی می‌کنیم.
در "بخش دوم" به هنرمندان نسل اولِ ایستالیشن آرت و آثار خیره‌کننده‌ی‌ آن‌ها می‌پردازیم و با تجزیه و تحلیل آثاری که نقطه‌ عطفی در این هنر به شمار می‌آیند و با خلاقیت‌هایشان آشنا خواهیم شد.
در "بخش سوم" به مشهورترین و مهم‌ترین چیدمان‌های هنری به صورتی کامل می‌پردازیم.
و در "بخش چهارم" به انواع مختلف اجراها در ایستالیشن آرت خواهیم پرداخت، از چیدمان‌های نوری و صوتی تا چیدمان‌های تعاملی و محیطی و همچنین پروژه‌های عکاسانه، هر بخش نمایی تازه از یک جهان هنری متفاوت را برای ما نمایان خواهد کرد.
▪️این ویدیو نه تنها برای هنردوستان، بلکه برای همه‌ی افرادی که به دنبال آشناییِ عمیق و صحیح با "هنر معاصر" هستند، کارامد و مفید است. پس بیایید با هم سفری به دنیای شگفت‌انگیزِ "اینستالیشن آرت" یا "هنر چیدمان" داشته باشیم.

@Honarrvareh


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
ویدیویی از مجموعه‌ "درس‌گفتارهای هنر معاصر" با نگارش، ترجمه و اجرای "محمد_حسن‌پور" درباره‌ی "اینستالیشن‌ آرت"
(Installation Art)
یا "هنر چیدمان" که در این ویدیو در چهار بخش با این قسمت از هنر معاصر به صورتی مبسوط آشنا خواهیم شد.

(جلسه‌ی چهارم)
@Honarrvareh


چه می‌گویی در قلبم؟
سرم را خَم می‌کنم تا بشنوم
و حس می‌کنم دستت بلند شده
تا موهایم را نوازش کند،
مثل همین باد که درختانِ بالای سرم را نوازش می‌کند،
حالا اما صدایت را خوب می‌شنوم،
دارد از عشق حرف می‌زند.

"کرول_آن_دافی"
(Carol_Ann_Duffy)

شاعر و نمایشنامه‌نویس انگلیسی
ترجمه‌ی "یگانه_وصالی"

@Honarrvareh


درود بر یاران و همراهان نازنین، من الان یک پیام بسیار جالب از یکی از مخاطبین خوب کانال دریافت کردم، من دیشب این آهنگ عاشقانه و احساسی از "آندره_بوچلی" خواننده‌ی ایتالیایی رو در کانال فرستادم حالا یکی از اعضای کانال پیام داده که با این آهنگ و طبق برنامه‌ای که تدارک دیده از دختر مورد علاقش درخواست ازدواج کرده، من بسیار خوشحال شدم و حس خیلی خوبی گرفتم از دریافت این پیام، بهشون برای این پیوند زیبا تبریک میگم و امیدوارم در کنار هم همیشه خوشبخت و شاد باشند❦
و در آخر هم می‌تونم بگم ارتباط بینِ موسیقی و عشق، زیباترین پیوندِ دنیاست.


"رنه_ماگریت" در این اثرش هم مثل آثار دیگرش تضاد بین تصویر و متن یا تصویر و دریافتِ مخاطب ایجاد کرده است، رنه ماگریت با این اثر به بیننده یادآوری می‌کند که آن‌چه در تصویر می‌بیند، خود پیپ نیست بلکه تنها تصویری از یک پیپ است، این ایده به فلسفه‌ی زبان و نشانه‌شناسی مرتبط است و نشان می‌دهد که تصاویر نمی‌توانند واقعیت را به طور کامل به مخاطب منتقل کنند‌ و شاید هم می‌خواهد بگوید تماشاگران نباید به سادگی هر تصویری را همان واقعیت فرض کنند، این اثر به ما یادآوری می‌کند که گاهی باید نسبت به آن‌چه که می‌بینیم و می‌خوانیم شک کنیم. "این یک پیپ نیست" به عنوان یکی از نمادهای "سوررئالیسم" شناخته می‌شود و تأثیر زیادی بر هنر معاصر و تفکر فلسفی در این‌باره داشته است، این اثر تا به حال باعث تحریکِ بحث‌های زیادی در زمینه‌ی هنر و زبان شده است.

#نقاشی
@Honarrvareh


این نقاشی یک پیپ را نشان می‌دهد که در نگاه اول، تصویر به ظاهر ساده‌ی تبلیغاتی برای دخانیات به نظر می‌آید. "رنه_ماگریت" در پایین تصویر متنی به فرانسوی با این جمله "Ceci n'est pas une pipe" را نوشته است که معنای "این یک پیپ نیست" می‌باشد و این جمله در ظاهر با محتوای اثر ناسازگار است اما در واقع، کاملاً درست است، این نقاشی، یک پیپِ واقعی نیست بلکه تصویری از یک پیپ را نشان می‌دهد. این اثر آغازی بود بر تأثیر زنجیره‌وار آثار و الگوهای هنری سوررئال بر هنرمندان اروپایی و آمریکایی، تأثیری که خود نشات گرفته از فرهنگ رایج بود و همزمان در مقابل آن ایستاد. این اثر سراسر چالش است، نه فقط برای کسانی که آن را می‌بینند بلکه برای تمام ساختار هنری که برای قرن‌ها محافظه‌کارانه حفظ شده بود. رنه ماگریت برای کسانی که این کار را می‌بینند حق انتخاب قائل شده‌ است، شما به چشمان خود اعتماد می‌کنید یا به چیزی که من به شما می‌گویم؟ در واقع نقاش با خلق اثری واقع‌گرایانه و قراردادن جمله‌ای که تمام خصوصیات ظاهری موجود در کار را نقض می‌کند، بینندگان را در برزخی هنری رها می‌کند. رنه ماگریت خود در مورد این اثر می‌گوید: "پیپ معروف، چگونه مردم مرا برای این سرزنش خواهند کرد و هنوز، آیا می‌توانی پیپِ مرا پُر کنی؟ نه، این فقط یک نمایش است. اینطور نیست؟ پس اگر من بر روی تصویر نوشته بودم، این یک پیپ است، دروغگو بودم."

#نقاشی
@Honarrvareh


تابلوی نقاشی "خیانت تصاویر"
(The Treachery of Images)

یا به تعبیری دیگر "این یک پیپ نیست" اثرِ "رنه_ماگریت" (René_Magritte)
هنرمند و نقاش برجسته‌ی بلژیکی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم و در بین سال‌های 1928 تا 1929 خلق کرده است و هم‌اکنون در "موزه‌ی هنر" در لس‌آنجلس نگهداری می‌شود.

#نقاشی
@Honarrvareh


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
ویدیویی از مجموعه‌ "درس‌گفتارهای هنر معاصر" با نگارش، ترجمه و اجرای "محمد_حسن‌پور" درباره‌ی "انواع هنر مفهومی" که این قسمت درباره‌ی "عجیب‌ترین آثارِ کانسپچوال آرت" می‌باشد. در دنیای عجیب و چالش‌برانگیزِ هنر مفهومی، آثار تعجب‌آور و گاهی خنده‌دار نیز خلق شده‌اند، از موزی که با قیمت 120هزار دلار به دیوار چسبانده شد تا مجسمه‌ای نامرئی که اصلاً وجود نداشت یا حتی قوطی‌هایی که حاوی محتوای عجیب و جنجالی از یک هنرمند بودند، اما ماجرا به این‌جا ختم نمی‌شود، در دنیای موسیقیِ مفهومی نیز قطعه‌ای با عنوانِ 4:33 وجود دارد که در آن هیچ ملودی و موسیقی اجرا نمی‌شود!

(جلسه‌ی سوم، بخش چهارم)
@Honarrvareh


"Love In Portofino"
Artist: "Andrea_Bocelli"
Album: "Passione"
Released: "2013"

@Honarrvareh


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
اجرای زیبای ترانه‌ی "عشق در پورتوفینو" (Love in Portofino)
توسط "آندره_بوچلی"
(Andrea_Bocelli)

خواننده‌ی معروف ایتالیایی

"Love In Portofino"
Artist: "Andrea_Bocelli"
Album: "Passione"
Released: "2013"

@Honarrvareh


چندی دیگر از آثار زیبای عکاسی اثرِ
"تونی_اشنایدرز"
(Toni_Schneiders) (1920_2006)

عکاس مشهور آلمانی، عکس‌ها مربوط به سال‌های 1949 تا 1961 می‌باشند.

(بخش چهارم)

#عکاسی
@Honarrvareh


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
ویدیویی از مجموعه‌ "درس‌گفتارهای هنر معاصر" با نگارش، ترجمه و اجرای "محمد_حسن‌پور" درباره‌ی "انواع هنر مفهومی" که این قسمت درباره‌ی "عکاسی مفهومی" (Conceptual Photography)
و چهره‌های برجسته‌ی آن می‌باشد. این هنر که ایده و مفهوم را به تصویر می‌کشد به ما زاویه‌ای جدید از بیان خلاقانه را نشان می‌دهد. برای درک بهتر این سبک، با آثاری از هنرمندان برجسته‌ی عکاسی مفهومی آشنا می‌شویم که هرکدام با دیدگاه خاص خود، عکاسی را به وسیله‌ای برای بیان ایده‌های جسورانه و نوآورانه تبدیل کرده‌اند. در این ویدیو به بررسی تاریخچه و مفاهیم پشت این آثار، نگاه عمیق‌تری خواهیم داشت.

(جلسه‌ی سوم، بخش سوم)
@Honarrvareh


چه آتشی‌ست مگر در درونِ پُر مَحَنَم
که جانِ خلق بسوزد زِ گرمیِ سُخنم

چه شد که آن همه شوقِ گل و گلستان‌ها
خرابه‌ها شد و چون مرغِ شب‌گُزین وطنم

بزرگِ مجلس وَعظم، کجاست دَستارم؟
امیرِ محفلِ عِلمم، دریده‌ پیرهنم

رمیده چرخ به ویرانم و نمی‌گوید
که من به بزمِ ادیبان، امیرِ انجمنم

کنم زِ دام جهان، میلِ بَر گُذر یغما
ولی فُسوس که پابندِ ریسمانِ تنم...

"چه آتشی است مگر"
"حیدر یغما" متخلص به "یغمای نیشابوری"

@Honarrvareh


خوانش زیبای شعرِ
"چه آتشی است مگر"
شعر و صدای "حیدر یغما" متخلص به "یغمای نیشابوری"
امروز صد و یکمین سالروز میلاد "یغمای نیشابوری" (1366_1302)
است، یادش گرامی

@Honarrvareh


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
چند قسمت دیدنی دیگر از مجموعه تلویزیونی کمدی "مستربین" (Mr Bean) با نویسندگی و کارگردانی و نقش‌آفرینی "روآن_اتکینسون"
(Rowan_Atkinson)

بازیگر و کمدین معروف بریتانیایی، این قسمت "رقص مستربین در کلاب" به همراه دو قسمت جالب دیگر رو با هم ببینیم D:

@Honarrvareh


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
ویدیویی از مجموعه‌ی "درس‌گفتارهای هنر معاصر" با نگارش، ترجمه و اجرای "محمد_حسن‌پور" که این قسمت درباره‌ی تاریخ مختصرِ "کانسپچوال آرت"
(A Brief History of Conceptual Art)

می‌باشد. "هنر مفهومی" یا "کانسپچوال آرت" به جنبشی در هنر اشاره دارد که در آن ایده‌ها و مفاهیم بیش از خود آثار هنری، اهمیت دارند. این جنبش در دهه‌ی 1960 و 1970 به اوج خود رسید و به عنوان یکی از جریان‌های هنریِ تأثیرگذار ظهور کرد. این جریان، به‌ ویژه در واکنش به تجاری‌سازی هنر و تأکید بر تجربه‌ی بَصری شکل گرفت اما ریشه‌های آن به سال‌ها قبل برمی‌گردد. دراین ویدیو به دنیای جذابِ کانسپچوال آرت می‌رویم و مشهورترین هنرمندان این حوزه را معرفی و آثارشان را تحلیل می‌کنیم.

(جلسه‌ی سوم، بخش دوم)

@Honarrvareh


رنه ماگریت بسیار نرم رنگ‌آمیزی کرده برخلاف روش نقاشی هنرمندی مانند "ون‌گوگ" هیچ قلم‌موی مشخصی در این‌جا وجود ندارد و همه‌ی مقادیر با هم ترکیب شده‌اند. ترکیب‌بندی این نقاشی مرا یاد یک عکس صادقانه می‌اندازد. فیگورها به گونه‌ای چیده شده‌اند که قرار دادن آن‌ها در کادر توسط اکثر هنرمندان امکان‌پذیر است اما چهره‌ی آن‌ها کمی خارج از مرکز است مانند عکسی که توسط شخصی گرفته شده است که وقت خود را برای متمرکز کردن کامل عکس خود تلف نکرده است، این به نقاشی احساس بی‌واسطه بودن می‌دهد، گویی لحظه‌ای برنامه‌ریزی نشده است، گویی هنرمند به طور تصادفی به صحنه برخورد کرده و آن را شکار کرده است. وجود دیوار فقط در سمت راست و نه در سمت چپ، بیشتر از تقارن نقاشی جلوگیری می‌کند. در این قطعه مقداری از رنگ‌های مکمل استفاده شده است، رنگ‌های نقاشی روشن نیستند، رنگ آبی با خاکستری خاموش می‌شود و قرمز کدر است. اگر از ترکیب برای نشان دادن فوری یا حتی اشتیاق استفاده می‌شد، رنگ‌ها دقیقاً برعکس عمل می‌کردند، این‌ها رنگ‌های شدید هیجانِ آتشین نیستند. رنه ماگریت ترکیب و رنگ را در تقابل با یک‌دیگر قرار می‌دهد، این با موفقیت به این ایده کمک می‌کند که عاشقان نمی‌توانند به نزدیکی و صمیمیت موردنظر خود دست یابند. این یک نقاشی غم‌انگیز است، عاشقان تنها و منزوی هستند با وجود این‌که خیلی به هم نزدیک هستند این مرا به یاد روابط بی‌شماری چه عاشقانه و چه غیرعاشقانه می‌اندازد که به دلیل ناتوانی یا بدتر از آن، عدم تمایل به برقراری ارتباطی مؤثر شکسته شده‌اند.

#نقاشی
@Honarrvareh


در تصویر مرد کت و شلوار و کراوات پوشیده است و زن لباس قرمز بدون آستین با تزئینات، آن‌ها در اتاقی با دو دیوار و سقفی که برای بیننده قابل مشاهده است، ایستاده‌اند. رنگ دیوار کناری قهوه‌ای مایل به قرمز است که شبیه رنگ لباس زن است و قالبی وجود دارد که این دیوار را از سقفِ دارای رنگِ بژ جدا می‌کند. با این حال، هیچ قالبی بین دیوار پشتی و سقف وجود ندارد. دیوار پشتی شامل سایه‌های آبی متفاوت است و تقریباً شبیه آسمان ابری است. من فکر می‌کنم این نقاشی درباره‌ی این است که حتی افرادی که به اندازه‌ی عاشقان نزدیک هستند ممکن است هرگز واقعاً یک‌دیگر را نشناسند، این فیگورها با پارچه‌ی روی صورتشان واقعاً نمی‌توانند یک‌دیگر را ببینند یا احساس کنند. این دو چهره بسیار به هم نزدیک هستند همان‌طور که عاشقان باید باشند اما حتی با این نزدیکی، هر کدام چیزی از خود را از دیگری پنهان یا مخفی نگه می‌دارند، این‌که آن‌ها عمدا این کار را انجام می‌دهند یا نه، مهم نیست حتی اگر عمداً خودِ واقعی خود را پنهان نکنند، باز هم هر فردی بی‌نهایت پیچیده است، ممکن است شناختنِ کامل شخص دیگری غیرممکن باشد. از آن‌جا که عاشقان قادر به شناخت واقعی یک‌دیگر نیستند، آرزوهای آن‌ها برآورده نمی‌شود، بین آن‌ها مانعی وجود دارد که مانع در آغوش گرفتن آن‌ها می‌شود. شور و اشتیاق هر چهره‌ای به دلیل سرخوردگی و انزوای آن‌ها، از دیگری پنهان شده است.

#نقاشی
@Honarrvareh


در این نقاشی دو انسان (احتمالأ یک مرد و یک زن) با چهره‌ی پیچیده در پارچه در حال بوسیدن یک‌دیگر هستند. پوششی که در این اثر روی صورت آن‌هاست در بسیاری از نقاشی‌های دیگرِ رنه ماگریت نیز وجود دارد. رنه ماگریت هنرمند سوررئال و راوی رازهایی چندمجهولی و نویدبخش زبان بَصری جدید در قرن بیستم است، او در میان هنرمندان سوررئالیسم به "انسان نامرئی" شهرت داشت. برداشت‌های متعددی از این نوع بوسیدن در این تصویر می‌توانیم داشته باشیم، در برداشت اول می‌توان به خفقان یا وجود نوعی ممنوعیت اجتماعی اشاره کرد. این تابلو می‌تواند اعتراضی باشد علیه هنجارها و قوانینی که عشق را بیرونِ عرف تعریف می‌کنند و آن را در حصار کرده و دورش سیم خاردار می‌کشند، در برداشت بعدی این دو فرد صورت ندارند اما دارند هم‌دیگر را می‌بوسند، می‌توان گفت این نقاشی به نوعی عشقِ فراجسمانی را نشان می‌دهد و عشق را معاشقه‌ی معناها و ارزش‌های متعالی می‌داند یا آن‌طور که "اریک_فروم" روانکاو اجتماعی آلمانی معتقد است، "عشق بالاترین پاسخ به هستی آدمی است، عشق در فراسوی پیکرهاست آن‌جا که رسالت اندام‌ها به پایان می‌رسد." از منظر جامعه‌شناسی می‌توان این نقاشی را ترسیم جامعه‌ای استبدادی دانست که در آن فردیت را از افراد گرفته و آن‌ها را بدون تفاوت‌های فردی مطرح می‌کند. افرادی که بدنشان سانسور شده و هویتی ندارند، افرادی که به عنوان اشخاص منحصربه‌فرد مطرح نیستند بلکه همه هم‌سان، بی‌چهره و فاقد خلاقیت هستند.

#نقاشی
@Honarrvareh

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.