فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) dan repost
📝📝📝« پاسداشت یلدا در فقر »
✍️فریبا نظری
✅یلدا، پیوند شور زندگی درونی ما در باهم بودن است، در فضایی جمعی از صمیمیت و مهر ورزیدن تا روشنایی را پاس بداریم. اگر تاریکی و آشفتگی اجباری فقر، راه این روشنی را نبندد و شور زندگی مان را سرکوب نسازد.
✅احساس شرم ناشی از فقر، بروندادش جدایی از یکدیگر و رفتن به اعماق دنیای تنهایی است.
وقتی پول نداریم، نمیتوانیم خوراک تهیه کنیم و با خویشان و خانواده هایمان، دورهمی شاد و مفرحی داشته باشیم؛ به همین سادگی و تلخی!
✅این جداییها، خواست درونی ما نیست بلکه اجباری شوم از #سیاست_اقتصادی_آشفته نظام حکمرانی و سیاستگذاران این سرزمین است.
✅سوغات شوم جدایی و سردی شور زندگی به تدریج در چند دهه، بر سر بیشتر خانوادههای ایرانی آوار شد.
✅ابتدا تعداد خوراک ها و غذاها کاهش یافت، بعد برخی خوراک ها حذف شد، سپس تعداد افرادی که قرار بود دورهم جمع شوند کاهش یافت، و یلدای امسال کار به جایی رسید که خانوادهها در دورهمی، دانگ شان را هم به میزبان میپردازند!
✅و بسیاری برای رهایی از این حس شرم، عطای با هم بودن را به لقای آن میبخشند!
✅چه یلدای سرد و تاریکی است یلدای تاخته شده با #فقر و تنگدستی در سایه #ظلم و بیکفایتی...
چه جشن بغض آوری است با عاملیت سیاستگذاران خطاکار و بی مسئولیت در فاصله گرفتن درون ما مردمان فقیر شده و تنگدست از با هم بودن!
چه یلدای غریبی است در هجوم تنهایی اجبار شده از حاکمان بیگانه با جامعه، بیگانه با امر اجتماعی دورهمیهای پرشور خانوادگی ایرانیان!
✅گمان میکنم اگر ویکتور هوگو امروز بود، تراژدی بینوایان بسیاری را در تنهایی و تاریکی تاخته بر یلدای پر شور و حال ملتی مینوشت که چگونه تلاش میکند در مبارزه با تاریکی آوار شده بر خود، پیروز باشد و روشنایی را همچنان حتی با سفرههای خالی و جدایی اجباری از همدیگر؛ پاس بدارد و همچنان امیدوار به یلدایی دیگر بماند …
۲۸ آذر ۱۴۰۳/ در آستانه فرارسیدن شب یلدا
@TahlilZamane
@MostafaTajzadeh
✍️فریبا نظری
✅یلدا، پیوند شور زندگی درونی ما در باهم بودن است، در فضایی جمعی از صمیمیت و مهر ورزیدن تا روشنایی را پاس بداریم. اگر تاریکی و آشفتگی اجباری فقر، راه این روشنی را نبندد و شور زندگی مان را سرکوب نسازد.
✅احساس شرم ناشی از فقر، بروندادش جدایی از یکدیگر و رفتن به اعماق دنیای تنهایی است.
وقتی پول نداریم، نمیتوانیم خوراک تهیه کنیم و با خویشان و خانواده هایمان، دورهمی شاد و مفرحی داشته باشیم؛ به همین سادگی و تلخی!
✅این جداییها، خواست درونی ما نیست بلکه اجباری شوم از #سیاست_اقتصادی_آشفته نظام حکمرانی و سیاستگذاران این سرزمین است.
✅سوغات شوم جدایی و سردی شور زندگی به تدریج در چند دهه، بر سر بیشتر خانوادههای ایرانی آوار شد.
✅ابتدا تعداد خوراک ها و غذاها کاهش یافت، بعد برخی خوراک ها حذف شد، سپس تعداد افرادی که قرار بود دورهم جمع شوند کاهش یافت، و یلدای امسال کار به جایی رسید که خانوادهها در دورهمی، دانگ شان را هم به میزبان میپردازند!
✅و بسیاری برای رهایی از این حس شرم، عطای با هم بودن را به لقای آن میبخشند!
✅چه یلدای سرد و تاریکی است یلدای تاخته شده با #فقر و تنگدستی در سایه #ظلم و بیکفایتی...
چه جشن بغض آوری است با عاملیت سیاستگذاران خطاکار و بی مسئولیت در فاصله گرفتن درون ما مردمان فقیر شده و تنگدست از با هم بودن!
چه یلدای غریبی است در هجوم تنهایی اجبار شده از حاکمان بیگانه با جامعه، بیگانه با امر اجتماعی دورهمیهای پرشور خانوادگی ایرانیان!
✅گمان میکنم اگر ویکتور هوگو امروز بود، تراژدی بینوایان بسیاری را در تنهایی و تاریکی تاخته بر یلدای پر شور و حال ملتی مینوشت که چگونه تلاش میکند در مبارزه با تاریکی آوار شده بر خود، پیروز باشد و روشنایی را همچنان حتی با سفرههای خالی و جدایی اجباری از همدیگر؛ پاس بدارد و همچنان امیدوار به یلدایی دیگر بماند …
۲۸ آذر ۱۴۰۳/ در آستانه فرارسیدن شب یلدا
@TahlilZamane
@MostafaTajzadeh