جیدو کریشنامورتی


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha


@hossein_mysticosm
✔️ کپی مطالب فقط با ذکر منبع مجاز هست
کانال اختصاصی کریشنامورتی
مطالب کریشنامورتی در این کانال کاملا اختصاصی قرار میگیرد

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Statistika
Postlar filtri


I have been unable to walk for 12 years due to a severe spinal condition. A medical treatment could change my life, but I need $70,000 to afford it. Please help by donating or sharing my story.

GoFundMe link: https://gofund.me/41f8d27e


آرشیو و فهرست کتاب های ارسال شده به کانال


کتاب حضور در هستی (بخش های از کتاب)

https://t.me/JidduKrishnamurtii/5

کتاب اولین و آخرین رهایی

https://t.me/JidduKrishnamurtii/219

کتاب دیدار با زندگی

https://t.me/JidduKrishnamurtii/530

کتاب شادمانی خلاق

https://t.me/JidduKrishnamurtii/830

کتاب عشق و تنهایی

https://t.me/JidduKrishnamurtii/1134

کتاب پرواز عقاب

https://t.me/JidduKrishnamurtii/1359

کتاب فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن (تقریبا کامل)

https://t.me/JidduKrishnamurtii/1636


سربلند و پیروز باشید❤️🌿


سلام دوستان عزیزم

از این پس دیگر کانال فعالیت نخواهد داشت

سپاس از حضورتان که در این مدت کنارمان بودید

چنانچه دوست دارید با ما ارتباط داشته باشید به کانال اصلی @Khodshenasivo ما بپیوندید


ادامه ...


سؤال - چگونه انسان توانست چنین دانش زیادی کسب کند و اساساً چگونه تکامل یافت و چنین انرژی عظیمی را از کجا به دست آورد؟

کریشنامورتی - چگونه انسان توانست چنین دانش زیادی کسب کند؟ خیلی ساده است شما چیزی می دانید و آن را به فرزندانتان می آموزید. آن ها چیزی به آن می افزایند و به فرزندانشان یاد می دهند و این عمل طی سال ها تکرار می شود. ما ذره ذره اطلاعات جمع آوری می کنیم. اجداد ما درباره هواپیما جت و شگفتی ها الکترونیک اطلاعی نداشتند اما کنجکاوی، نیاز، جنگ، ترس و طمع تمام این دانش ها را به تدریج ایجاد کرد.
نکته عجیبی در مورد دانش وجود دارد. ذهنی که درگیر دانش و انباشته از اطلاعات باشد قادر به کشف نخواهد بود. ممکن است ذهن از طریق دانش و تکنیک موفق به کشف چیزی شود اما کشف خود چیزی اصولی است که ناگهان و بدون ارتباط با دانش به ذهن می آید و ناگهانی بودن آن بسیار اهمیت دارد. اغلب مردم به خصوص در این کشور آن چنان به وسیله دانش، سنن، عقاید و ترس از آن چه والدین یا همسایه ها می گویند خفه شده اند که هیچ اعتمادی به خود ندارند. آن ها مانند مرده ها هستند و این اثری است که بار دانش بر ذهن می گذارد. دانش مفید است اما به تنهایی مخرب می باشد و در حال حاضر این موضوع با توجه به حوادث جهان کاملا مشهود است.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 248

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


ادامه ...


درک طرز نزدیک شدن به زندگی آموزش محسوب می شود و آموزش باید با مذهب آغاز گردد. مذهب یعنی دوست داشتن بدون انگیزه سخاوتمند بودن و خوب بودن زیرا فقط در آن صورت ما انسان ها واقعی خواهیم بود. اما خوبی، سخاوت و عشق فقط از طریق جستجو واقعیت به وجود خواهد آمد.
متأسفانه آموزش امروزه این زمینه وسیع زندگی را فراموش کرده است. شما به طور مداوم کتاب هایی می خوانید و امتحاناتی می دهید که مفهومی ندارد. این آموزش موجب خواهد شد شما صاحب شغلی شوید که مفهومی دارد. اما در حال حاضر بسیاری از کارخانه ها تقریباً بطور کامل به وسیله ماشین ها کار می کنند و به همین دلیل است که ما باید برای استفاده صحیح از فرصت هایی که در اختیار داریم آموزش ببینیم - نه برای دنبال کردن ایده آل ها بلکه برای کشف و درک حوزه وسیعی از وجود ما که اکنون نسبت به آن نا آگاه هستیم. ذهن با استدلالات زیرکانه خود در بر گیرنده همه چیز است. چیزی وسیع و عظیم در ورای آن وجود دارد و آن عشق است. اگر شما در این زمینه آموزش نگیرید وقتی وارد اجتماع می شوید این هرج و مرج پنهانی را که نسل های گذشته بوجود آورده اند ابدی خواهید ساخت.
پس شما مربیان و دانش آموزان درباره این موضوع فکر کنید. شکایت نکنید بلکه انرژی خود را به کار اندازید و در ایجاد مؤسسه ای که در آن عشق به معنی واقعی وجود داشته باشد کمک کنید. در آن صورت در خواهید یافت که زندگی به طرز حیرت انگیزی غنی خواهد شد - خیلی غنی تر از تمام ذخائر بانکی جهان.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 247 و 248

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


ادامه ...


مربی باید قادر باشد شما را در این راه یاری دهد زیرا باید در بچگی این جستجو را آغاز نمائید نه در شانزده سالگی. شما هرگز نخواهید توانست خدا را در شانزده سالگی بیابید، زیرا در آن سن اغلب مردم مرده اند و تمام شده اند. شما باید در بچگی شروع کنید زیرا در آن سن خواهید توانست پایه صحیحی برای زندگی خود بنا نهید تا ساختمان شما بتواند در مقابل تمام طوفان هایی که انسان ها برای خود خلق می کنند تاب بیاورد. در آن صورت خوشبخت خواهید شد. زیرا خوشبختی شما به چیزی وابسته نیست. دیگر به لباس جواهر اتومبیل و رادیو و این که آیا کسی شما را دوست دارد یا نه متکی نخواهید بود. احساس خوشبختی خواهید کرد نه به خاطر آن که صاحب مقام، ثروت یا معلومات هستید بلکه چون زندگی تان دارای مفهومی است اما آن مفهوم زمانی درک می گردد که در تمام لحظات در جستجو واقعیت باشید - و واقعیت در همه چیز وجود دارد و نیاز نیست آن را حتماً در کلیسا، معبد یا مسجد جستجو کنید.
برای یافتن واقعیت باید بدانید چگونه گرد قرنها را بزدایید و باور کنید جستجو واقعیت همان آموزش حقیقی است. هر انسان با هوشی می تواند کتاب بخواند و اطلاعات جمع آوی کند، موقعیتی کسب نماید و دیگران را استثمار کند اما این مفهوم آموزش نیست. یادگیری مطالب مختلف فقط جزیی از آموزش است اما حوزه وسیعی از زندگی وجود دارد که ما درباره آن آموزش نگرفته ایم و راه صحیح نزدیک شدن به آن را نمی دانیم.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 246 و 247

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


ادامه ...


این یک مشکل فردی است و چیزی نیست که به ما ارتباط نداشته باشد. اگر ما به عنوان انسان ندانیم چگونه از زمین و چیز ها روی آن مراقبت کنیم، اگر ندانیم چگونه فرزندانمان را دوست بداریم و صرفاً متوجه خودمان باشیم، متوجه پیشرفت ها شخصی و مالی خود باشیم.
دنیا خود را پنهان ساخته ایم یعنی کاری که الان انجام می دهیم. ممکن است کشوری خیلی ثروتمند باشد اما تا زمانی که کشور دیگری گرفتار گرسنگی است آن ثروت مانند سم می باشد. ما یک جامعه بشری را تشکیل می دهیم، زمین در میان ما مشترک است و با مراقبت از آن غذا، پوشاک و مسکن برای همه ما وجود خواهد داشت.
پس وظیفه آموزش صرفاً آماده ساختن شما برای موفقیت در امتحانات نیست بلکه باید کمک کند این مشکل زندگی را درک کنید. مشکل دیگر انسان شناخت خدا است زیرا پایه زندگی ما را تشکیل می دهد. یک ساختمان بدون پایه درست نمی تواند برای مدت زیادی باقی بماند و اگر ما به جستجو خدا و حقیقت نپردازیم تمام اختراعات زیرکانه انسان بیهوده و بی معنی خواهد بود.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 245 و 246

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


ادامه ...


یکی از مشکلات اساسی این است که هدف آموزش مدرن در سراسر جهان این است که از ما تکنیسین بسازد. ما یاد می گیریم چگونه هواپیما جت طرح کنیم، چگونه جاده و ماشین بسازیم و یا طرز کار با مدرن ترین زیر دریایی اتمی را فرا گیریم و در میان همه این تکنولوژی ها فراموش می کنیم که انسان هستیم یعنی قلب خود را با فعالیت های ذهن پر می سازیم. در آمریکا زندگی ماشینی انسان را بیش از پیش از ساعات طولانی کار نجات داده است. این کشور هم کم و بیش در حال ماشینی شدن است در نتیجه ما با مشکل بزرگی رو به رو خواهیم شد و آن این است که چگونه وقت خود را بگذرانیم. کارخانه ها عظیم که اکنون دارای هزاران کارگر است در آینده احتمالاً توسط تعداد کمی تکنیسین اداره خواهد شد و تکلیف افرادی که در آن جا کار می کرده اند و وقت بیکاری زیادی پیدا خواهند کرد معلوم نیست. زندگی ما بسیار خالی خواهد بود مگر آن که آموزش به این مشکل انسان توجه کند.
شما ممکن است تحصیلات دانشگاهی داشته باشید. ازدواج کنید و زندگی مرفهی داشته باشید. ممکن است بسیار باهوش بوده اطلاعات زیادی داشته باشید و آخرین کتاب ها را مطالعه نمایید اما تا زمانی که قلبتان را با مطالب مربوط به ذهن خود پر کنید زندگی شما خالی، زشت و بی معنی خواهد بود فقط زمانی زندگی زیبا و پر معنی خواهد شد که قلبتان از مطالب ذهن خالی گردد.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 245

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


سلام همراهان عزیز

دوستان عزیزم حق اشتراک آذر ماه کانال (قانون جبران) را در صورت توان مالی واریز کنید

6037 6974 9743 0766
حسین اکبرلو
بانک صادرات

همراهانی که در خارج از کشور هستند جهت راهنمایی برای پرداخت به ایدی ادمین پیام ارسال کنند
@hossein_mysticosm

پیشاپیش از توجه و حمایت شما عزیزان سپاسگزارم 🌹


بیست و ششم


خیلی آرام و راست بنشینید و به آن درختان بی برگ نگاه کنید. آیا توجه کرده اید که آن درخت هابر روی آسمان کبود رنگ صبحگاهی چقدر زیبا و دوست داشتنی هستند؟ شاخه های لخت آن زیبایی خود را آشکار می سازند و خود درخت نیز در بهار تابستان و زمستان زیبائی خاصی دارد. زیبایی آن با تغییر فصل تغییر می کند و توجه به آن به همان اندازه اهمیت دارد که توجه بروش های زندگی خود ما.
ما چه در روسیه زندگی کنیم چه در آمریکا و هند همه انسان هستیم و به عنوان انسان دارای مشکلات مشابهی می باشیم و بی معنی است که خود را هندو، آمریکایی، روسی یا چینی بنامیم. میان ما جدایی های سیاسی جغرافیایی، نژادی و اقتصادی وجود دارد اما تاکید بر جدایی ها فقط موجب بروز مخالفت و نفرت خواهد شد. در حال حاضر ممکن است آمریکایی ها خوشبخت تر باشند بدان معنی که ابزار بیش تر مانند رادیو و تلویزیون و مواد غذایی بیش تر در اختیار دارند در حالی که در این کشور گرسنگی، فقر، جمعیت و بی کاری بیداد می کند. اما هر جا که زندگی کنیم همه انسان هستیم و به عنوان انسان مشکلاتی برای خود به وجود می آوریم و بسیار مهم است که درک کنیم اگر خود را هندو، امریکایی، انگلیسی، سفید، قهوه ای سیاه و یا زرد بنامیم موانع غیر ضروری میان هود اینجا نماییم.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 244 و 245

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


ادامه ...


آموزش واقعی یعنی درک اهمیت زندگی نه آماده شدن برای امتحانات نوعی دزدی نیز در سطح بالا وجود دارد و آن دزدیدن عقاید و دانش دیگران است. وقتی ما در طلب «بیش تر» به هر نوعی هستیم مطمئناً دزدی می کنیم.
چرا ما همیشه سؤال می کنیم، می طلبیم، می خواهیم و می دزدیم؟ چرا در درون خود چیزی نداریم. در درون و روان خود مانند یک طبل تو خالی هستیم. چون احساس خلاء می کنیم سعی داریم خود را پر کنیم نه تنها با دزدیدن چیز ها بلکه با تقلید از دیگران. تقلید کردن نوعی دزدیدن است. شما هیچ نیستید و او کسی است پس سعی می کنید با تقلید کردن از او قسمتی از جلال و شکوه او را به دست آورید. این فساد درست از میان زندگی انسان می گذرد و تعداد کمی از انسان ها از آن رها هستند. پس مهم است که در یابیم آیا می توانیم خلاء درونی را پر کنیم. تا زمانی که ذهن در تلاش پر کردن خود باشد همیشه خالی باقی خواهد ماند. وقتی ذهن دیگر نگران پر کردن خلاء خود نباشد آن خلاء از میان می رود.


کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 243

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


ادامه ...


سؤال - چرا بزرگ تر ها دزدی می کنند؟

کریشنامورتی - آیا شما بعضی مواقع دزدی نمی کنید. آیا تا کنون نشنیده اید که پسر بچه ای چیزی را که دوست دارد از بچه دیگر بدزدد؟ در سراسر زندگی همین امر تکرار می می شود چه در جوانی و چه در بزرگی، فقط بزرگ تر ها زیرک تر هستند و کلمات بسیار خوش آهنگی به کار می برند. آن ها در جستجو ثروت قدرت و مقام هستند و برای رسیدن به آن بسیاری چیز ها را نادیده میگیرند راه چاره پیدا می کنند و فلسفه بافی می نمایند. آن ها دزدی می کنند اما آن را دزدی نمی نامند بلکه با کلماتی محترمانه از آن صحبت می کنند اما چرا دزدی می کنیم؟ ابتدا به خاطر آن که جامعه دارای قوانینی ایت که بسیاری از مردم را از ضروریات زندگی محروم می سازد. تعداد زیادی از جمعیت کشور ها غذا کافی، پوشاک و مسکن ندارند در نتیجه دزدی می کنند. عده ای نیز دزدی می کنند نه به خاطر غذا بلکه بخاطر آن چه که ضد جامعه نامیده می شود. برای آن ها دزدی کردن به صورت یک بازی درآمده است و هیجان انگیز می باشد و ناشی از عدم آموزش لازم است.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 242 و 243

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


ادامه ...


سؤال - چرا انسان از بدو تولد تا هنگام مرگ پیوسته می خواهد مورد علاقه دیگران باشد و اگر نتواند این محبت را به دست آورد آسوده خاطر نخواهد بود و مانند همنوعانش اعتماد به نفس نخواهد داشت؟

کریشنامورتی - آیا فکر می کنید هم نوعانش اعتماد به نفس دارند؟ ممکن است آنها با غرور راه بروند سر خود را بالا نگاه دارند اما متوجه خواهید شد که در ورای این نمایش اعتماد به خود اکثر مردم احساس خلاء و بیهودگی می کنند و در واقع اصلاً اعتماد به نفس ندارند. اما چرا ما می خواهیم مورد علاقه دیگران باشیم. آیا شما نمی خواهید والدین مربیان و دوستانتان به شما محبت کنند و شما را دوست بدارند؟ وقتی هم بزرگ شدید دوست دارید مورد محبت همسر و فرزندانتان باشید. این تلاش مداوم برای دوست داشته شدن برای چیست؟ خوب توجه کنید.
شما می خواهید مورد محبت قرار گیرید زیرا خودتان واقعاً به دیگران علاقه ندارید. زمانی که همه را دوست بدارید این آرزو پایان می یابد. دیگر سؤال نخواهید کرد آیا کسی شما را دوست دارد یا نه. تا زمانی که در جستجو محبت هستید، زشت و خشن به نظر می رسید پس چرا باید دوست داشته شوید. شما بدون عشق مانند یک مرده هستید. وقتی قلب شما سرشار از محبت باشد دیگر در طلب عشق نخواهید بود و هرگز دست خود را برای گدایی محبت پیش مردم در از نخواهید کرد. فقط خلاء را باید پر کرد و یک قلب خالی هرگز با پیروی از یک پیشوا و یا جستجو محبت از هزار طریق دیگر پر نخواهد شد.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص241 و 242

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


ادامه ...


مهم است که شما آگاه باشید بعضی کلمات موجب می گردد به طور عصبی آن را بپذیرید یا محکوم کنید. مثلاً وقتی خود را حسود بخوانید بلافاصله هرگونه راه سؤالی را مسدود می کنید و از نفوذ به مسئله حسادت به طور کلی ممانعت می کنید. به همین ترتیب افراد بسیاری هستند که می گویند در راه برادری تلاش میکنند معهذا تمام اعمال آن ها بر خلاف رادری است و خود به این حقیقت واقف نیستند زیرا کلمه «برادری» برای تها مفهوم دیگری دارد که در حال حاضر آن را دنبال می کنند و دیگر درباره آن سؤال نمی نمایند در نتیجه هرگز حقایق را بدون توجه به پاسخ عصبی یا احساسی که آن کلمه بوجود می آورد مورد توجه قرار نمی دهند.
پس اولین نکته این است تجربه و درک این مطلب که آیا می توانید بدون استفاده از کلمات انتقادی یا تحسین کننده به حقایق بنگرید؟ اگر بتوانید بدون احساس انتقاد یا تصدیق به حقایق بنگرید در خواهید یافت که در همان ابتدا تمام موانعی که ذهن میان خود و حقایق ایجاد کرده بود از میان می رود.
مشاهده کنید چگونه به افراد مهم نزدیک می شوید. کلمات مرد بزرگ بر روی شما اثر می گذارد. روزنامه ها کتاب ها و پیروانش همه می گویند او مرد بزرگی است و ذهن شما این را پذیرفته است. در غیر این صورت نظر مخالفی اتخاذ خواهید کرد و خواهید گفت «چه حماقتی، او مرد بزرگی نیست.» در صورتی که اگر بتوانید ذهن خود را از تمام تاثرات جدا کنید و فقط به حقایق بنگرید در خواهید یافت که طرز نزدیک شدن شما به مسائل تفاوت خواهد کرد به همین طریق کلمه «دهاتی» که با كلمات فقر و عدم بهداشت همراه است برفکر شما تأثیر خواهد گذارد. اما زمانی که ذهن از تاثرات رها باشد و نه انتقاد کند نه تصدیق بلکه صرفاً نگاه کند و مشاهده نماید دیگر خودخواه نخواهد بود و دیگر مشکل خود خواهی که سعی کند خودخواه نباشد وجود نخواهد داشت.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 240 و 241

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


ادامه ...


سؤال - چرا ما اصولاً خود خواه هستیم؟ ممکن است تمام تلاش خود را بکار بریم تا در رفتارمان خودخواه جلوه نکنیم اما وقتی منافع ما مطرح باشد به فکر خودمان خواهیم بود و در مقابل منافع دیگران بی تفاوت می شویم.

کریشنامورتی - فکر می کنم بهتر باشد افراد را خود خواه یا غیر خود خواه نخوانیم زیرا کلمات اثر عجیبی در ذهن می گذارند. اگر فردی را خود خواه بخوانید محکوم می شود اما او را استاد بنامید روابط شما با او عوض می شود حال به او مهاتما بگویید و بلافاصله اطراف او نورانی خواهد شد. به واکنش ها خود دقت کنید و می بینید که کلماتی از قبیل «قاضی»، «تاجر»، «شهردار»، «مستخدم»، «عشق» و «خدا» اثر عجیبی بر اعصاب و نیز بر ذهن شما خواهد داشت. کلمه ای که بروظیفه خاصی دلالت دارد حس آن حالت را به وجود می آورد. پس بیایید ابتدا از قید این عادت نا خود آگاه یعنی خواندن احساسات خاص با کلمات خاص رهایی یابیم. ذهن شما مقید شده که فکر کند اصطلاح «خود خواه» نمایان گر چیزی بسیار غلط و غیر معنوی می باشد و لحظه ای که شما این کلمه را در مورد کسی به کار برید ذهن شما او را محکوم می کند. پس وقتی این سؤال را مطرح می کنید که «چرا ما اصولاً خود خواه هستیم؟» خود این سؤال محکوم کننده است.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 239 و 240

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


.ادامه ...


ما از شکست خوردن و اشتباه کردن چه در امتحانات و چه در زندگی می ترسیم. اشتباه کردن بسیار وحشتناک است زیرا مورد انتقاد قرار می گیریم و دیگران ما را سرزنش می کنند. اما گذشته از این ها چرا شما نباید اشتباه کنید؟ آیا همه انسان ها در دنیا مرتکب اشتباه نمی شوند؟ و آیا اگر شما هرگز اشتباه نکنید جهان از این هرج و مرج وحشتناک نجات پیدا می کند؟ اگر شما از ارتکاب به اشتباه بترسید هرگز چیزی نخواهید آموخت بزرگ ترها تمام مدت در حال اشتباه کردن هستند اما نمی خواهند شما اشتباه کنید در نتیجه قوه ابتکار شما را از بین می برند. چرا؟ زیرا می ترسند که شما با مشاهده و پرسش درباره همه چیز و با تجربه کردن و اشتباه کردن به مسائلی پی ببرید که از فرمان والدین، جامعه و سنت ها سرباز زنید. به همین جهت شما را وادار به دنبال کردن موفقیت می کنند و متوجه خواهید شد که موفقیت همیشه موجب احترام است.
پس ما همیشه به موفقیت و «بیش تر» می اندیشیم و «بیش تر» به وسیله جامعه قابل احترام ارزیابی می شود. به عبارت دیگر جامعه با دقت بسیار الگو خاصی به وجود آورده که بر طبق آن موفقیت و یا شکست برای شما تعریف می شود. اما اگر دوست دارید با تمام وجود کاری را انجام دهید دیگر به موفقیت یا شکست توجه نخواهید داشت. انسان هوشیار چنین نیست اما متأسفانه انسان ها هوشیار بسیار کم هستند و هیچ کس در این زمینه با شما صحبت نمی کند. تمام نگرانی انسان هوشیار این است که حقایق را ببیند و مشکل را دریابد که به معنا فکر کردن درباره موفقیت یا شکست نیست. زمانی که ما واقعاً به انجام کاری علاقه نداشته باشیم به این مسائل فکر می کنیم.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 239

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


ادامه ...


گذشته از آن رضایت و عدم رضایت چیست؟ عدم رضایت یعنی تلاش برای به دست آوردن بیشتر و رضایت یعنی متوقف ساختن مبارزه اما شما نمی توانید بدون کمک تمام مراحل «بیش تر» رضایتی به دست آورید و چرا ذهن «بیش تر» می خواهد.
مثلاً اگر شما در امتحانات موفق نشوید باید دوباره امتحان دهید. در هر حال امتحانات معیار خوبی نیستند زیرا نمایش گر ارزش واقعی دانش و معلومات شما نیست. قبول شدن در امتحانات بیش تر بازی حافظه است و یا شاید شانس باشد اما شما تلاش می کنید در امتحانات موفق شوید و اگر چنین نشود دوباره امتحان می دهید برای اکثر ما زندگی روزمره چنین است. ما برای کسب چیزی مبارزه میکنیم و هرگز متوقف نمی شویم تا از خود بپرسیم آیا چیزی که در جستجویش هستیم ارزش مبارزه را دارد یا نه. هرگز از خود چنین سؤالی نکرده ایم به همین دلیل به این نکته پی نبرده ایم که در واقع این ارزش را ندارد و در نتیجه در مقابل عقاید والدین خود، جامعه و پیشوایان مقاومت نکرده ایم فقط هنگامی که اهمیت کامل «بیش تر» را دریابیم دیگر به موفقیت یا شکست نخواهیم اندیشید.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 238 و 239

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


ادامه ...


سؤال - من می خواهم کاری انجام دهم و اگر چه بار ها امتحان کرده ام در انجام آن موفق نشده ام اما آیا باید از انجام آن منصرف شوم یا به تلاش خود ادامه دهم؟

کریشنامورتی - موفق شدن یعنی رسیدن به جایی رسیدن و ما موفقیت را پرستش می کنیم این طور نیست؟ وقتی پسر فقیری در بزرگی میلیونر می شود و یا دانش آموز ساده ای نخست وزیر می شود قابل تحسین است پس هر دختر و پسر جوانی به طریقی خواهان موفقیت است.
آیا چیزی به اسم موفقیت وجود دارد یا این فقط ایده ای است که انسان دنبال می کند؟ زیرا لحظه ای که به موفقیتی نائل می شوید همیشه چیز دیگری وجود دارد که میخواهید به آن برسید تا زمانی که برای رسیدن به چیزی تلاش می کنید مجبور هستید نزاع کنید و درگیر شوید این طور نیست؟ حتی زمانی که به آن رسیدید استراحتی وجود ندارد، زیرا می خواهید بالا تر بروید و بیش تر داشته باشید جستجو موفقیت یعنی بیش تر خواستن و ذهنی که پیوسته زیاده خواه باشد ذهن هوشیاری نیست زیرا «بیش تر» خواستن مستلزم مبارزه بی امان در چارچوب الگویی است که جامعه تعیین کرده است.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 237 و 238

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


ادامه ...


گذشته از این ها وقتی ما مبارزه می کنیم درگیری میان آن چه که هستیم با آن چه باید و یا می خواهیم باشیم به وجود می آید. حال ببینیم آیا انسان می تواند بدون تشریح این مبارزه تمام مراحل آن را درک کند به طوری که به آن خاتمه دهد؟ آیا ذهن می تواند مانند قایقی باشد که به وسیله باد به حرکت در می آید و مبارزه نمی کند؟ مسلماً مسئله این است نه آن که حالتی بوجود آوریم که در آن مبارزه نباشد اولین تلاش برای ایجاد چنین حالتی خود مرحله ای از مبارزه است در نتیجه هرگز آن حالت ایجاد نمی شود. اما اگر شما لحظه به لحظه مشاهده کنید که چگونه ذهن درگیر یک مبارزه بی پایان است - اگر فقط حقیقت را مشاهده کنید بدون آن که سعی در تغییر آن نمایید و بدون آن که ذهن را تحت فشار قرار دهید که به مرحله ای که شما آرامش می خوانید وارد شود - آن زمان در خواهید یافت که ذهن خود به خود دست از مبارزه خواهد کشید و در آن صورت چیز ها زیادی خواهد آموخت. پس آموختن صرفاً مرحله ای از گرد آوردن اطلاعات نیست بلکه کشف ثروت های خارق العاده ای است که در ورای محدوده ذهن وجود دارد و برای ذهنی که این کشف را انجام می دهد شادی به همراه دارد.
اگر به خودتان نگاه کنید متوجه می شوید که چگونه از صبح تا شب مبارزه می کنید و چگونه انرژی شما در این راه به هدر می رود. اگر صرفاً تشریح کنید که چرا مبارزه می کنید رشته کار از دستتان بیرون می رود و مبارزه ادامه خواهد یافت. در حالی که اگر خیلی آرام و بدون دادن توضیح به مشاهده ذهن خود بپردازید و اگر فقط به ذهن اجازه دهید از مبارزه خود آگاه باشد بزودی در خواهید یافت که حالتی ایجاد خواهد شد که در آن مبارزه ای وجود ندارد بلکه فقط مشاهده است. در آن حالت مشاهده هیچ حس برتری یا حقارت وجود ندارد، انسان کوچک یا انسان بزرگ وجود ندارد در نتیجه رهبر یا پیشوا نیز وجود نخواهد داشت. تمام آن مطالب بیهوده از میان می رود زیرا ذهن کاملاً بیدار است و ذهن بیدار شادمان می باشد.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 236 و 237

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii


ادامه ...


دوباره در تلاش و مبارزه وارد می شویم. هدف مبارزه متفاوت است اما تمام مبارزات یکسان می باشد. یکی برای اصلاح اجتماع و یا جستجو خدا مبارزه می کند، دیگری سعی دارد روابط بهتری میان خود و همسرش و یا همسایه اش به وجود آورد، یکی ممکن است در کرانه رودخانه گنگ بنشیند و رهبری راستایش کند. همه این ها تلاش و مبارزه است. پس آن چه مهم است موضوع مبارزه نیست بلکه درک خود مبارزه است.
حال آیا امکان دارد ذهن آگاه شود که نه تنها در یک لحظه مبارزه نکند بلکه کاملاً از مبارزه آزاد باشد در آن صورت وضعیتی شاد به وجود می آید که در آن دیگر حس برتری یا حقارت وجود ندارد.
مشکل ما اینست که ذهن احساس حقارت می کند به همین دلیل تلاش می نماید چیزی شود یا بر روی خواست ها متضاد و مختلف خود سر پوش گذارد. اما بیایید درباره آن که چرا ذهن مملو از مبارزه است بحث نکنیم زیرا هر انسان صاحب فکری می داند چرا در درون و بیرون خود مبارزه می کند. حسد، طمع و جاه طلبی ها و رقابت هایی که به خشونت می انجامد همه عواملی هستند که ما را به مبارزه در این دنیا وا می دارند. پس برای پی بردن به علت مبارزه انسان، نیازی به مطالعه کتاب ها روانشناسی نیست و آن چه اهمیت دارد مسلماً درک این نکته است که آیا ذهن می تواند کاملاً از مبارزه رهایی یابد.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 235 و 236

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.