معلم پژوهنده


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


@learner1403 :ارتباط با ادمین
کانال معلم پژوهنده روزنه ای برای توسعه حرفه ای معلمان،
به کانال ما بپیوندید

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


هنر بمثابه تدریس:

تدریس بیش از آنکه یک علم باشد ، یک هنر است .
آیزنر بعنوان صدای پیشرو در این مبحث شناخته می شود. او در سال 1985 چهار معنا را که در آن تدريس می تواند به عنوان نوعی هنر تلقی شود، معرفی کرده است:

۱ . تدریس یک هنر است به این معنا که می توان آموزش را با چنان مهارت و ظرافت انجام داد که برای معلم و دانش آموزان نوعی تجربه زيباشناختی است،

۲ . تدریس یک هنر است به این معنا که معلمان، مانند نقاشان، آهنگسازان، هنرپیشه ها ، بر اساس کیفیت هایی که در جریان عمل آشکار می شوند، قضاوت می کنند،

۳ . تدریس یک هنر است به این معنا که فعالیت معلم تحت تسلط نسخه ها یا کارهای روزمره نیست، بلکه تحت تأثیر کیفیت ها و مواردی احتمالی است که پیش بینی نشده اند،

۴ . تدریس یک هنر است به این معنا که اهدافی که به دست می آورد اغلب در فرآیند ایجاد می شوند. بعبارتی نظیر هنرها، تدریس به نتايجی منتهی می شود که اغلب از اول مورد انتظار نبوده است، اما مطلوب و حتی مورد استقبال هستند.

برای مطالب بیشتر به کانال ما بپیوندید! 👇

https://t.me/intrnship
کانال معلم پژوهنده


عناصر تدریس اثربخش

تدریس اثربخش به مجموعه‌ای از عناصر و ویژگی‌ها بستگی دارد که می‌تواند به بهبود فرآیند یادگیری کمک کند. در زیر به برخی از عناصر اصلی تدریس اثربخش اشاره می‌شود:

۱. برنامه‌ریزی و طراحی درسی:

• هدف‌گذاری واضح: تعیین اهداف آموزشی مشخص و قابل اندازه‌گیری برای هر جلسه درس.

• ساختار منظم: طراحی یک ساختار منطقی برای درس که شامل مقدمه، بدنه و نتیجه‌گیری باشد.

۲. شناخت دانش‌آموزان:

• شناسایی نیازها و علایق دانش‌آموزان: درک زمینه‌های مختلف یادگیری و تمایلات دانش‌آموزان برای ارائه محتوای مرتبط.

• تنوع در روش‌های یادگیری: استفاده از روش‌های مختلف تدریس برای پاسخگویی به سبک‌های یادگیری گوناگون.

۳. استفاده از روش‌های تدریس متنوع
:

• تدریس فعال: استفاده از فعالیت‌های گروهی، بحث‌ها، و پروژه‌های عملی برای افزایش مشارکت دانش‌آموزان.

• استفاده از فناوری: به کارگیری ابزارهای آموزشی دیجیتال و چندرسانه‌ای برای جذاب‌تر کردن درس.

۴. مدیریت کلاس
:

• ایجاد محیط یادگیری مثبت: فراهم کردن فضایی امن و حمایت‌کننده که دانش‌آموزان بتوانند آزادانه ابراز نظر کنند.

• کنترل رفتار کلاس: توانایی مدیریت رفتار دانش‌آموزان به طوری که تمرکز و توجه در کلاس حفظ شود.

۵. ارزیابی و بازخورد
:

• ارزیابی مستمر: استفاده از ارزیابی‌های فرایندی و نهایی برای سنجش یادگیری دانش‌آموزان.

• بازخورد سازنده: ارائه بازخورد به موقع و مفید به دانش‌آموزان برای کمک به پیشرفت آن‌ها.

۶. ارتباط مؤثر:

• برقراری ارتباط مثبت: ایجاد ارتباط مؤثر و مثبت با دانش‌آموزان برای افزایش اعتماد به نفس آن‌ها.

• گوش دادن فعال: توجه به نظرات و احساسات دانش‌آموزان و پاسخ به آن‌ها به طور مناسب.

۷. ایجاد انگیزه و علاقه:

• تشویق و پاداش: ارائه تشویق‌ها و پاداش‌ها برای انگیزه بیشتر در یادگیری.

• ارتباط محتوای درسی با زندگی واقعی: نشان دادن کاربردهای واقعی مطالب درسی برای افزایش علاقه دانش‌آموزان.

۸. انعطاف‌پذیری:

• توانایی سازگاری با شرایط مختلف: انعطاف‌پذیری در روش تدریس بر اساس نیازهای لحظه‌ای کلاس و واکنش‌های دانش‌آموزان.

• پاسخگویی به چالش‌ها: توانایی حل مشکلات غیرمنتظره و تغییر رویکردها در صورت لزوم.
👇
@intrnship
کانال معلم پژوهنده


یادگیری فرآیندی است که طی آن فرد یا موجود زنده اطلاعات، مهارت‌ها، رفتارها یا نگرش‌های جدید را از طریق تجربه، مطالعه یا آموزش کسب می‌کند.
این فرآیند می‌تواند به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه رخ دهد و شامل تغییرات در دانش، نگرش، توانایی‌ها و رفتار فرد می‌شود.

چند دیدگاه در باره یادگیری

. جان دیویی:

دیویی یادگیری را به عنوان یک فرآیند فعال می‌بیند که در آن فرد از طریق تجربه و تعامل با محیط خود، دانش و مهارت‌های جدید را کسب می‌کند. او بر اهمیت تجربه‌های عملی و یادگیری مبتنی بر حل مسئله تأکید دارد.

. بندورا (Albert Bandura):

بندورا نظریه یادگیری اجتماعی را مطرح کرد و یادگیری را به عنوان فرآیندی تعریف می‌کند که در آن افراد از طریق مشاهده و تقلید رفتار دیگران، اطلاعات و مهارت‌ها را کسب می‌کنند. او به نقش الگوها و مدل‌ها در یادگیری تأکید دارد.

. پیاژه (Jean Piaget):

پیاژه یادگیری را یک فرآیند ساختاری می‌داند که در آن فرد از طریق تعامل با محیط، دانش را به تدریج ساخته و سازمان‌دهی می‌کند. او به مراحل مختلف رشد شناختی اشاره می‌کند که در هر مرحله، فرد توانایی‌های جدیدی را کسب می‌کند.

@intrnship
کانال معلم پژوهنده


يادگيري تنها با تفكر آغاز مي شود و تفكر تنها با ايجاد سوال در ذهن يادگيرنده تحريك مي شود .
بنطر آموزش پرسش محور روشي بسیار مناسب براي توسعه تفکر و يادگيري پايدار است.
👍
@intrnship
کانال معلم پژوهنده


Репост из: كانال توسعه مديريت آموزشي
آموزش و پرورش یک حق انسانی و یک مسئولیت عمومی است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد ۲۴ ژانویه را به عنوان روز جهانی آموزش و پرورش، به منظور نقش آموزش برای صلح و توسعه اعلام کرده است. بدون آموزش و پرورش فراگیر و عادلانه و فرصت های مادام العمر برای همه، کشورها موفق به دستیابی به برابری جنسیتی و شکستن چرخه فقر نخواهند شد.

https://t.me/AAAAAE1i
کانال توسعه مدیریت آموزشی


🎯 هدف؟ به گریه انداختن معلم‌ها
— دانش‌آموزان ناسازگار چه مشکلی دارند؟

🔴 فرض کنید معلم هستید و در کلاستان دانش‌آموزی دارید که همیشه دیر می‌آید، ردیف آخر کلاس می‌نشیند، هروقت نگاهتان به او می‌افتد می‌بینید پوزخند تحقیرکننده‌ای گوشۀ لبش نشسته و چشم‌هایش با اعتنایی جایی خیره مانده، دم به دم سوالات بی‌ربط می‌پرسد که تقریباً اطمینان دارید هدفش از پرسیدن آن‌‌ها دست‌انداختن یا عصبانی‌کردن شماست. نمره‌هایش ضعیف است و تکالیفش نیمه‌تمام و بی‌نظم و به حرف هیچکس هم گوش نمی‌دهد. چه آینده‌ای برای او متصور می‌شوید؟ آیا می‌توانید تصور کنید وقتی بزرگ شد، کسی مثل اینشتین شود؟

🔴 اینشتین در دوران مدرسه، یکی از این دانش‌آموز به اصطلاح «ناسازگار» بود. رایج است بدرفتاری‌ها و ضعف درسی او را به هوش خارق‌العادۀ او نسبت می‌دهند. البته اینشتین واقعاً قدرت ذهنی استثنایی‌ای داشته است، اما رفتارهای او در مدرسه آنقدرها هم استثنایی نبوده است. در واقع هر معلمی احتمالاً در کلاسش یکی دو نفر مثل او می‌شناسد.

🔴 ما آدم‌های سرکش را دوست داریم. کسانی که روحیۀ مستقل و تمایلاتی خلاف جریان دارند، قوانین را می‌شکنند و راه‌و‌رسم خاص خودشان را پی می‌گیرند. اما اگر ببینیم دانش‌آموزی در مدرسه چنین رفتاری می‌کند، به حالش تأسف می‌خوریم. در یک تحقیق از چند صد معلم پرسیده شد که از نظرشان دانش‌آموز خوب چه خصوصیاتی دارد؟ «خودداری» و «مشارکت» در صدر فهرست قرار گرفتند. در واقعیت هم دانش‌آموزی که در کلاس آرام و منظم است و در بحث‌ها مشارکت می‌کند، احتمال بیشتری دارد که به موفقیت‌های تحصیلی برسد. بااین‌حال، دانش‌آموزان ناسازگار در نقطۀ مقابل می‌ایستند.

🔴 تحقیقات متعددی نشان داده است که در محیط کار نیز «نظم» و «وظیفه‌شناسی» و «سازگاری» از جمله مهارت‌های نرمی هستند که دارندگانشان موفقیت‌های بیشتری کسب می‌کنند. اگر اینطور باشد، پس باید واقعاً برای بچه‌های ناسازگار نگران بود. اما واقعیت چیز دیگری است.

🔴 مدرسه‌ها اغلب تعریف خیلی محدودی از موفقیت دارند و چارچوب رفتاری سفت‌و‌سختی را در پیش می‌گیرند. دقیقاً به همین دلیل است که دانش‌آموزان به اصطلاح «ناسازگار» که نمی‌توانند در این چارچوب عمل کنند، طرد می‌شوند. بااین‌حال بسیاری از آن‌ها راهشان را با آزمون و خطا پیدا می‌کنند و به نسخۀ خاص خودشان از موفقیت می‌رسند. آدام گرنت در کتابی با نام اصیل‌ها می‌گوید: طفره‌رفتن، تأخیر همیشگی، و گرایش به واژگون‌کردنِ مظاهرِ قدرت، ویژگی‌های مهمِ متفکران اصیل است. در واقع، اغلب سرکش‌ها هستند که بیشترین تغییر را در جهان به وجود آورده‌اند.

🔴 اشتباه نشود، تدریس خودش به اندازۀ کافی دشوار است، پس شاید واقعاً نباید از معلم‌ها انتظار داشته باشیم تا دانش‌آموزان را به بدرفتاری و گستاخی تشویق کنند، آن هم به امید اینکه این‌ها در بزرگسالی به متفکرانی اصیل تبدیل خواهند شد؛ اما با این‌حال، روش‌هایی وجود دارد تا معلم‌ها بتوانند چنین رفتاری را کنترل کنند و به راه درست بیاندازد.

🔴 یکی از این راه‌حل‌ها «کلاس‌های استعدادمحور» است که به دانش‌آموزانی که درس برایشان حوصله‌سربر یا ناخوشایند است، اجازه می‌دهد تا توانایی‌های دیگر خودشان را بروز دهند و با ایجاد تجربۀ مثبت یادگیری و احساس موفقیت، آن‌ها را ترغیب کند تا بقیۀ برنامۀ درسی‌شان را نیز راحت‌تر پیگیری کنند. راه‌حل سادۀ دیگر «پرهیز از برچسب‌زدن» است. اگر معلم هستید و دانش‌آموزی واقعاً آزارتان می‌دهد، به او برچسب «بچۀ شرور کلاس» را ندهید. این برچسب او را بین بچه‌ها محبوب خواهد کرد، پس برای حفظ محبوبتش هر کاری می‌کند تا اشکتان را درآورد.

📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «هدف؟ به گریه انداختن معلم‌ها». این مطلب در تاریخ ۱۱ تیر ۱۳۹۶ در وب‌سایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ اَشلی لَم-سینکلر است و احمد خداداد حسینی آن را ترجمه کرده است.

📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:

B2n.ir/q86795

-----
باز نشر کانال معلم پژوهنده
@intrnship


Репост из: ترنم‌ زندگی
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
تفسیری زیبا از رویا پردازی توسط عباس کیارستمی

https://t.me/Taranomezendgy
کانال ترنم زندگی


کاربرد هوش مصنوعی در عرصه آموزش و تدریس:

بسیاری از کارشناسان آموزش بر این باورند که با این فناوری نمی‌توان حضور معلمان و مدرسان را به‌طور کامل از مدرسه حذف کرد ، اما همه آن‌ها موافق‌اند که استفاده از هوش مصنوعی در حوزه آموزش فرصت بسیار خوبی برای بهینه کردن روش‌های آموزشی است.
برخی از فواید کاربرد هوش مصنوعی در عرصه تدریس بشرح زیرند:

یادگیری شخصی و انفرادی :
هوش مصنوعی می‌تواند اطمینان حاصل کند که نرم‌افزار آموزشی برای افراد شخصی‌سازی‌شده است. در حال حاضر نرم‌افزارها، بازی‌ها و برنامه‌های یادگیری تطبیقی ​​برای دانش‌آموزان وجود دارد. این کاربرد هوش مصنوعی در آموزش شاید مهم‌ترین و برجسته‌ترین کاربرد در آموزش باشد زیرا یادگیری راحت‌تر و روان‌تر با این امر امکان‌پذیر خواهد بود.

دسترسی جهانی به آموزش
کلاس‌های آموزشی می‌توانند از طریق ابزارهای هوش مصنوعی در سطح جهانی در دسترس همه دانش‌آموزان قرار گیرند، حتی آن‌هایی که دارای اختلال شنوایی یا بینایی هستند یا به زبان‌های مختلف صحبت می‌کنند. به‌طور مثال با یک پلاگین پاورپوینت مانند Presentation Translator، دانش‌آموزان زیرنویس‌های هم‌زمان را برای هر چیزی که معلم در دسترس خواهند داشت.

تولید محتوای هوشمند:
هوش مصنوعی می‌تواند به معلمان و اساتید کمک کند تا محتوای هوشمندی ایجاد کنند که تدریس و یادگیری را به ترتیب برای آن‌ها و دانش‌آموزان راحت‌تر می‌کند.

آموزش معلمان
یکی از جنبه‌هایی که در آموزش مهم است این است که معلم به دانش قدیمی و باقیمانده خود تکیه نکند. معلمان تنها در قامت معلم یادگیرنده می توانند معلمی اثر بخش باشند . همیشه‌ در همه حوزه‌ها حقایق بیشتری وجود دارد که آن‌ها باید بدانند و به دانش‌آموزان نیز آموزش دهند. هیچ انسانی تسلط مطلق بر یک حوزه را ندارد و همیشه‌ راهی برای یادگیری بیشتر وجود دارد و اینجاست که هوش مصنوعی در زمینه آموزش به معلمان کمک می‌کند.

@intrnship
کانال معلم پژوهنده


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


مدل یادگیری در حد تسلط

مدل یادگیری تسلط (Mastery Learning) که توسط بنجامین بلوم توسعه داده شده است، به این مفهوم اشاره دارد که یادگیرندگان باید در هر مرحله از یادگیری، تسلط کامل بر مفاهیم و مهارت‌ها را کسب کنند قبل از اینکه به مرحله بعدی بروند. این مدل بر اهمیت ورودی‌های شناختی، عاطفی و تکالیف یادگیری تأکید دارد.

۱. ورودی شناختی:

ورودی‌های شناختی به اطلاعات و دانش مربوط می‌شوند که یادگیرنده باید آن‌ها را درک کند. این ورودی‌ها شامل:

• مفاهیم و اطلاعات: دانش اولیه‌ای که برای شروع یادگیری یک موضوع نیاز است.

• مهارت‌های تفکر انتقادی: توانایی تجزیه و تحلیل و ارزیابی اطلاعات.

• استراتژی‌های یادگیری: روش‌هایی که یادگیرنده می‌تواند برای درک بهتر مطالب استفاده کند.

۲. ورودی عاطفی:

ورودی‌های عاطفی به احساسات ، علایق و انگیزه‌های یادگیرنده به ماده درسی و بطور کلی به تحصیل و یادگیری اشاره دارند. این ورودی‌ها شامل:

• انگیزه: علاقه و اشتیاق یادگیرنده به تحصیل و یادگیری موضوع درسی.

• خودکارآمدی: اعتماد به نفس یادگیرنده در توانایی‌های خود برای یادگیری و تسلط بر مفاهیم.

• احساسات مثبت: ایجاد محیطی که یادگیرنده را تشویق کند و احساس راحتی و امنیت کند.

۳. تکالیف یادگیری:

تکالیف یادگیری به فعالیت‌ها و تمریناتی اشاره دارند که برای تسلط بر مفاهیم طراحی شده‌اند. این تکالیف بر جبران کاستی‌های ورودیهای شناختی و عاطفی متمرکز است.

مدل یادگیری تسلط بلوم بر این اصل تأکید دارد که با فراهم کردن ورودی‌های شناختی و عاطفی مناسب و طراحی تکالیف مؤثر، می‌توان به یادگیرندگان کمک کرد تا به تسلط کامل بر مفاهیم برسند و از یادگیری خود بهره‌وری بیشتری داشته باشند.
@intrnship
کانال معلم پژوهنده


تغییر نسل‌های دانش آموزی و ضرورت درک تفاوت این نسل ها برای معلمان

نسل‌های مختلف دانش‌آموزان، به ویژه نسل‌های X و Y (متولدین ۱۹۶۵ تا ۲۰۱۰) و نسل آلفا (متولدین ۲۰۱۰ به بعد)، ویژگی‌ها و رفتارهای متفاوتی دارند که تأثیرات عمیقی بر روش‌های تدریس و نحوه عمل معلمان در کلاس درس می‌گذارد. در ادامه به بررسی این تفاوت‌ها و تأثیرات آن‌ها می‌پردازم:

۱. تجربیات آموزشی:

• نسل X و Y: این نسل‌ها عمدتاً با روش‌های سنتی یادگیری مواجه بوده‌اند. کلاس‌های درس معمولاً معلم محور و خطی بوده و تأکید بر حفظ مطالب و آزمون‌های کتبی بوده است.

• نسل آلفا: این نسل در دنیای دیجیتال بزرگ شده و با تکنولوژی‌های نوین مانند تبلت‌ها، گوشی‌های هوشمند و اینترنت آشناست. آن‌ها به یادگیری تعاملی و بصری تمایل بیشتری دارند.

۲. تکنولوژی:

• نسل X و Y: دسترسی محدود به تکنولوژی داشتند و بیشتر یادگیری‌ها از طریق کتاب‌ها و منابع چاپی انجام می‌شد.

• نسل آلفا: از سنین پایین با تکنولوژی آشنا هستند و انتظار دارند که آموزش‌ها نیز با استفاده از ابزارهای دیجیتال و نرم‌افزارهای آموزشی انجام شود.

۳. روش‌های یادگیری:

• نسل X و Y: بیشتر بر روی یادگیری انفرادی و حفظ مطالب تمرکز داشتند.

• نسل آلفا: به یادگیری گروهی، مشارکتی و تجربی تمایل دارند. آن‌ها دوست دارند که در فرآیند یادگیری خود فعال باشند.

اقتضائات نسل جدید دانش آموزی برای معلمان

.نوجوانان الفا ، سرکش ، استقلال طلب و معمولاً تمایل دارند که نظرات و ایده‌های خود را بیان ، پیگیری و در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت داشته باشند.

.این نسل معمولاً نسبت به مسائل اجتماعی حساس‌تر است و به دنبال تغییرات مثبت در جامعه است.

. این نسل معمولا آرمان گرا تر و کمتر تحت تأثیر مدرسه و خانواده قرار دارند. بعبارتی ارتباطات مجازی بیش از ارتباطات واقعی رفتار آنها را شکل می دهد.

. یادگیری از طریق اینترنت، ویدئوهای آموزشی و پلتفرم‌های آنلاین برای این نسل رایج است و آن‌ها از اینطریق می توانند از معلمان خود پیشه گرفته و دانش آن‌ها را به چالش بکشند، بنابراین معلم باید از نقش منبع دانش به نقش راهنمای دانش آموزان حرکت کنند.

با عنایت به این ویژگی‌ها موارد زیر برای عمل به معلمان توصیه می شود.

۱. استفاده از تکنولوژی:

• معلمان باید از ابزارهای دیجیتال مانند پلتفرم‌های آنلاین، نرم‌افزارهای آموزشی و رسانه‌های اجتماعی استفاده کنند تا بتوانند توجه دانش‌آموزان را جلب کنند. این ابزارها می‌توانند به تسهیل یادگیری کمک کنند.

۲. آموزش تعاملی:

• معلمان باید روش‌های تدریس خود را به سمت یادگیری تعاملی و پروژه محور تغییر دهند. این رویکردها به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا مهارت‌های کار گروهی و حل مسئله را توسعه دهند.

۳. شخصی‌سازی آموزش:

• با توجه به ویژگی‌های نسل آلفا، معلمان باید توانایی شخصی‌سازی آموزش‌ها را داشته باشند تا نیازها و علایق فردی هر دانش‌آموز را در نظر بگیرند. این می‌تواند شامل ارائه گزینه‌های مختلف برای پروژه‌ها یا فعالیت‌های یادگیری باشد.

۴. توجه به مهارت‌های اجتماعی:

• با توجه به افزایش وابستگی به تکنولوژی، معلمان باید بر روی توسعه مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی دانش‌آموزان تمرکز کنند. فعالیت‌های گروهی و بحث‌های کلاسی می‌تواند به تقویت این مهارت‌ها کمک کند.

۵. آموزش تفکر انتقادی:

• نسل جدید نیازمند یادگیری مهارت‌های تفکر انتقادی و حل مسئله است. معلمان باید فضایی ایجاد کنند که دانش‌آموزان بتوانند ایده‌ها و نظرات خود را ابراز کنند و به تحلیل مسائل بپردازند.

نتیجه‌گیری

به طور کلی، تفاوت‌های میان نسل‌های X، Y و آلفا نه تنها بر روی نحوه یادگیری دانش‌آموزان تأثیر می‌گذارد، بلکه نیازمند تغییرات اساسی در روش‌های تدریس معلمان است. معلمان باید خود را با نیازها و ویژگی‌های نسل جدید سازگار کنند تا بتوانند بهترین نتایج را در فرآیند یادگیری به دست آورند.
--------‐-

برای مطالب بیشتر کانال ما را  را دنبال کنید 
👇👇         
@intrnship
کانال معلم پژوهند


👈👈یک معلم خوب می تواند امید را برانگیزاند،

تخیل را شعله ور کند و عشق به یادگیری را

نهادینه سازد."


"براد هنری"

------------------------------------------------------
برای مطالب بیشتر کانال ما را  را دنبال کنید 
👇👇         
@intrnship
کانال معلم پژوهند


تفاوت عمل معلمان در تدریس براساس آموزه های روانشناسی شناخت گرا و رفتار گرا:

تفاوت‌های اصلی بین عمل مبتنی بر روان‌شناسی شناختی و روان‌شناسی رفتارگرا در تدریس به نوع رویکردها، اهداف و روش‌های آموزشی مربوط می‌شود. در زیر به برخی از این تفاوت‌ها اشاره می‌شود:

۱. مفروضات نظری

• روان‌شناسی شناختی: این رویکرد بر فرآیندهای ذهنی مانند تفکر، یادگیری، حافظه و حل مسئله تأکید دارد. بر اساس این نظریه، یادگیری نتیجه پردازش اطلاعات در ذهن است و دانش‌آموزان فعالانه اطلاعات را پردازش می‌کنند.

• روان‌شناسی رفتارگرا: این رویکرد بر رفتار قابل مشاهده تأکید دارد و معتقد است که یادگیری از طریق تغییر در رفتار ناشی از تحریکات محیطی و پاسخ‌ها به آن‌ها صورت می‌گیرد.

۲. روش‌های تدریس

• روان‌شناسی شناختی: معلمان ممکن است از روش‌هایی مانند حل مسئله، بحث‌های گروهی و فعالیت‌های تحلیلی استفاده کنند. هدف این است که دانش‌آموزان خود را در فرآیند یادگیری درگیر کنند و به آن‌ها کمک کنند تا ارتباطات بین مفاهیم را درک کنند.

• روان‌شناسی رفتارگرا: معلمان بیشتر بر استفاده از تقویت مثبت و منفی برای شکل‌دهی به رفتارها تمرکز می‌کنند. روش‌هایی مانند آموزش مستقیم و تمرین‌های تکراری برای تقویت یادگیری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۳. هدف یادگیری

• روان‌شناسی شناختی: هدف اصلی این رویکرد توسعه تفکر انتقادی، حل مسئله و توانایی‌های شناختی است. یادگیری به عنوان یک فرآیند فعال و ساختاریافته در نظر گرفته می‌شود.

• روان‌شناسی رفتارگرا: هدف اصلی تغییر رفتارهای خاص و قابل مشاهده است. یادگیری به عنوان یک تغییر در رفتار در نتیجه تقویت یا تنبیه در نظر گرفته می‌شود.

۴. ارزیابی یادگیری

• روان‌شناسی شناختی: ارزیابی معمولاً شامل آزمون‌های فکری، پروژه‌های عملی و فعالیت‌های تحلیلی است که توانایی‌های شناختی را اندازه‌گیری می‌کند.

• روان‌شناسی رفتارگرا: ارزیابی بیشتر بر اساس مشاهده رفتار و نتایج آزمون‌های استاندارد شده است که نشان‌دهنده تغییرات رفتاری است.

۵. نقش معلم و دانش‌آموز

• روان‌شناسی شناختی: معلم به عنوان تسهیل‌گر عمل می‌کند که به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا اطلاعات را کشف کنند و یاد بگیرند. دانش‌آموزان فعالانه در فرآیند یادگیری شرکت می‌کنند.

• روان‌شناسی رفتارگرا: معلم به عنوان منبع اطلاعات و راهنمایی عمل می‌کند که رفتارهای خاص را تقویت یا تعدیل می‌کند. دانش‌آموزان بیشتر به عنوان دریافت‌کنندگان اطلاعات دیده می‌شوند.

این تفاوت‌ها باعث می‌شود که هر دو رویکرد در موقعیت‌های مختلف آموزشی مزایا و معایب خاص خود را داشته باشند. انتخاب بهترین روش بستگی به اهداف آموزشی، نوع محتوا و نیازهای دانش‌آموزان دارد.


برای مطالب بیشتر کانال ما را  را دنبال کنید 
👇👇         
@intrnship
کانال معلم پژوهند


تدریس مشارکتی

برای ایجاد یک تدریس مشارکتی، می‌توانید از روش‌ها و تکنیک‌های زیر استفاده کنید:

۱. ایجاد فضایی امن و دوستانه: دانش‌آموزان باید احساس راحتی کنند تا نظرات و ایده‌های خود را به اشتراک بگذارند. فضایی را فراهم کنید که در آن هر فرد مورد احترام قرار گیرد.

۲. استفاده از گروه‌های کوچک: دانش‌آموزان را به گروه‌های کوچک تقسیم کنید تا بتوانند به راحتی با یکدیگر بحث کنند و نظرات خود را بیان کنند.

۳. سوالات باز: سوالات باز بپرسید که نیاز به تفکر و بحث بیشتری دارند. این سوالات می‌توانند دانش‌آموزان را تشویق کنند تا نظرات خود را بیان کنند و با یکدیگر تبادل نظر کنند.

۴. فعالیت‌های گروهی: فعالیت‌هایی طراحی کنید که نیاز به همکاری و مشارکت دانش‌آموزان داشته باشد. این فعالیت‌ها می‌توانند شامل پروژه‌های گروهی، بحث‌های کلاسی یا کارهای عملی باشند.

۵. بازخورد مستمر: به دانش‌آموزان بازخورد دهید و آنها را تشویق کنید تا به یکدیگر بازخورد دهند. این کار می‌تواند به یادگیری عمیق‌تر کمک کند.

       برای مطالب بیشتر کانال ما را  را دنبال کنید 
👇👇         
@intrnship
کانال معلم پژوهند


برخی مدلهای گروه‌بندی دانش آموزان در کلاس
گروه‌بندی دانش آموزان بعنوان یک نیاز اغلب مورد استفاده معلمان قرار می گیرد . این مدلها متنوع و حسب نیاز مورد استفاده قرار می گیرند . برخی مدلها برای گروه‌بندی چنین هستند:





  ۱ • گروهبندی ترکیبی: دانش‌آموزان با سطوح مختلف توانایی در گروه‌ها جای می گیرند . این مدل به دانش‌آموزان قوی‌تر کمک می‌کند تا مهارت‌های رهبری و تدریس را تمرین کنند و به دانش‌آموزان ضعیف‌تر نیز فرصتی برای یادگیری از همکلاسی‌های خود می‌دهد.

۲. گروه‌بندی بر اساس علایق و تمایلات:

   • دانش‌آموزان بر اساس علایق مشترک یا تمایلات شخصی‌شان گروه‌بندی می‌شوند.

۳. گروه‌بندی تصادفی:

   • دانش‌آموزان به صورت تصادفی در گروه‌ها قرار می‌گیرند.

4. گروه‌بندی بر اساس پروژه یا فعالیت:

   • دانش‌آموزان بر اساس پروژه‌های خاص یا فعالیت‌های درسی گروه‌بندی می‌شوند. این

5. گروه‌بندی خودانتخابی:

   • دانش‌آموزان خودشان انتخاب می‌کنند که با چه کسانی در یک گروه کار کنند. این روش می‌تواند حس مالکیت و مسئولیت بیشتری را در یادگیری ایجاد کند.


Репост из: ترنم‌ زندگی
زندگی از نگاه مولانا

مولانا به زندگی نگاهی ژرف و انسانی دارد. برخی از آموزه‌های وی در این زمینه عبارتند از:

رهایی انسان از قید و بندهای دنیا: مولانا تأکید دارد که انسان باید از وابستگی‌های مادی و ظاهری رهایی یابد و به جای آن، روح خود را به سوی حقیقت و عشق الهی باز کند. زندگی برای او یک سفر معنوی است که هدف آن رسیدن به وصال با خداوند است.

عشق الهی: در نظر مولانا، عشق بالاترین نیروی هستی است. او معتقد است که تنها عشق، انسان را از محدودیت‌های دنیوی فراتر می‌برد و به حقیقت ناب وصل می‌کند. برای مولانا، عشق یک نیروی پاک و الهی است که انسان را به خداوند نزدیک می‌کند.

زندگی در لحظه و پذیرش حال: مولانا به شدت بر اهمیت زیستن در لحظه تأکید دارد. او معتقد است که انسان باید از گذشته و آینده رها شود و در همین لحظه زندگی کند. این پذیرش از حال به انسان آرامش و آگاهی عمیق می‌دهد.

خودشناسی و معرفت نفس: یکی دیگر از آموزه‌های مولانا، شناخت خود است. او بر این باور است که برای رسیدن به حقیقت و زندگی درست، انسان باید خود را بشناسد و از درون خود آگاهی پیدا کند.

https://t.me/Taranomezendgy
کانال ترنم زندگی


یک مدرسه خصوصی در لندن به نام «کالج دیوید گیم» اولین کلاس بدون معلم در بریتانیا را با استفاده از هوش مصنوعی افتتاح می‌کند. این کلاس برای ۲۰ دانش‌آموز مقطع پایانی دوره متوسطه برنامه‌ریزی شده و آن‌ها با استفاده از پلتفرم‌های هوش مصنوعی و هدست‌های واقعیت مجازی آموزش می‌بینند. هوش مصنوعی نقاط قوت و ضعف هر دانش‌آموز را شناسایی کرده و برنامه درسی متناسب با نیازهای فردی هر دانش‌آموز را تنظیم می‌کند. در این کلاس سه «مربی یادگیری» نیز برای نظارت بر رفتار و کمک به دانش‌آموزان حضور دارند که به آنها موضوعاتی مانند هنر و مسایل مربوط به روابط جنسی را آموزش خواهند داد.
در حالی که برخی معتقدند هوش مصنوعی می‌تواند دقت و ارزیابی بهتری در آموزش ارائه دهد، منتقدان نگرانی‌هایی در مورد از بین رفتن تعاملات انسانی و کاهش کیفیت آموزشی دارند.


برای مطالب بیشتر کانال ما را  را دنبال کنید 
👇👇         
@intrnship
کانال معلم پژوهند


👈چرا داد می زنیم؟!
🌱🌱🌱
استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟ 
شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم. 
استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟ 
شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد. 
سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله می‌گیرد. آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن‌ها باید صدایشان را بلندتر کنند. 

سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند. چرا؟ چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است. 
استاد ادامه داد: هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند و فقط در گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می‌شود. 
سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد

https://t.me/Taranomezendgy
کانال ترنم زندگی


نظریه استیفن کرشن در باره یادگیری زبان دوم

نظریه زبان شناس استیفن کرشن بر اهمیت فراگیری ناخودآگاه بر زبان از طریق ورودی‌های قابل فهم و تعاملات طبیعی تأکید دارد. او معتقد است که روش‌های سنتی یادگیری زبان، مانند تمرینات گرامر و حفظ واژگان، کافی نیستند و باید به جنبه‌های طبیعی و فرهنگی یادگیری زبان توجه شود.

برخی نکات نظریه استیفن کرشن:

۱. تفاوت بین یادگیری و فراگیری:

• یادگیری: فرآیند آگاهانه‌ای است که در آن فرد قواعد و ساختارهای زبانی را یاد می‌گیرد. این معمولاً شامل مطالعه گرامر، واژگان و تمرینات نوشتاری می‌شود.
• فراگیری: فرآیند ناخودآگاه و طبیعی است که در آن فرد زبان را از طریق تعاملات واقعی و تجربیات زبانی کسب می‌کند. این نوع یادگیری بیشتر شبیه به نحوه‌ای است که کودکان زبان مادری خود را یاد می‌گیرند.
۲. فرضیه ورودی (Input Hypothesis):
• کرشن بر این باور است که یادگیری زبان به بهترین شکل زمانی اتفاق می‌افتد که زبان‌آموزان با ورودی زبانی مواجه شوند که کمی بالاتر از سطح فعلی دانش آن‌ها باشد . این ورودی باید قابل فهم باشد، اما همچنین چالش‌هایی را نیز ارائه دهد.

@intrnship
کانال معلم پژوهنده


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
بارش برف زیبا امروز ۲۹ دی تهران

@intrnship
کانال معلم پژوهنده

Показано 20 последних публикаций.