📖 کتاب
«بخوانند و داوری کنند» (شیعیگری)🖌 احمد کسروی
🔸گفتار دوم :
خردههایی که به شیعیگری توان گرفت (یازده از شانزده)
هشتم : داستان گریه و زاری بکشتگان کربلا ، ایراد بزرگ دیگر میباشد. یک داستان بایستی رخ ندهد. پس از آنکه رخ داده از گریستن چه سود تواند بود؟!.. یک داستانی را عنوان کردن و بزمهای سوگواری برپا گردانیدن ، گریستن و گریانیدن با خِرد چه میسازد؟!..
اینکه گفتهاند : «هر که بگرید و بگریاند و خود را گریان وانماید بهشت بَرو بایا گردد» بایستی پرسید : چرا؟!.. گریستن یا گریانیدن چیست که خدا بآنها چنین پاداش بزرگی دهد؟!.. آنگاه شما این سخن را از کجا میگویید؟!.. شما را بخدا چه راهی بوده؟!.. ای بیخردان مگر خدا اسکندر ماکدونی است که یک هفستیونی [1] را دوست دارد و چون او مُرد ، مردم را چند ماه بسوگواری وادارد؟!..
حسینبنعلی به طلب خلافت برخاست و نتوانست و کاری از پیش نبرد. لیکن مردانگی بسیار ستودهای از خود نشان داد ، و آن اینکه زبونی ننموده کشته شدن خود و فرزندان و یارانش را ، از گردن گزاردن به یزید و ابنزیاد بهتر دانسته مردانه پافشاری کرد و خود و پیروانش کشته گردیدند.
این کار او بسیار ستوده بوده. ولی هرچه بوده بوده. هزاروسیصد سال گریستن چه معنی دارد؟!.. بآن نمایشهای بسیار بیخردانهی محرم و صفر چه توان گفت؟!..
این داستانهای زیارت و گریه با آن حدیثهاشان از راه دیگری نیز درخور ایراد است.
اینها ریشهی دین را کندن و آن را از میان بردنست. در جایی که با یک زیارت همهی گناهان آمرزیده شود و با یک گریه بهشت بایا گردد ، کسی چرا از خوشیهای سزا و ناسزا بازایستد؟!.. چرا فلان حاجیِ آزمند انبارداری[=احتکار] نکند؟!.. چرا بَهمان ستمگر خونها نریزد؟!.. چرا آزمندان به پولاندوزی نکوشند؟!.. چرا مردان دنبال زنانِ بیگانه نیفتند؟!.. سران شیعه در آن کوششهای سیاسی خود پروای هیچی نکرده هرچه خواسته گفته و هرچه خواسته کردهاند. ولی ما آیا میتوانیم چشم از کارهای سراپا زیان ایشان پوشیم؟!..
🔹 پانوشت :
1ـ Hephaestion یکی از سرکردگان لشگر اسکندر.
📣
(خوانندگان همچنین میتوانند از راه نشانی زیر با ما همبستگی داشته پیام یا نوشتارهای خود را در این زمینه بنویسند. تنها خواهش ما اینست که نوشتارها تا جایی که تواند بود کوتاه و با دلیل همراه بوده و خواست از آن تنها روشنی مطلب و حقیقت باشد.@PakdiniHambastegibotیک نظرپرسی هم در زیر آمده که میتوانید در آن شرکت کنید).
🌸