🟠 شورای کدام شهر؟▫️یادداشتی به مناسبت روز شوراها
✍️ محمدکریم آسایش، کنشگر و پژوهشگر شهری
#اختصاصی_روزن_آنلاین
🔸تصوری وجود دارد که شورای شهر کاری ندارد جز انتخابِ شهردار و پس از آن دیگر اهمیتی ندارد، از سوی دیگر نیز تصوری وجود دارد که شورای شهر امری زائد است و مخلِ امورِ اجراییِ شهرداری است، هر دوی این تصورها بر تصویرِ شهر به مثابهی چیزهایی که باید اداره شوند مبتنی است در حالی که شهر ساحتهای دیگری هم دارد، اجتماعاتی که باید نمایندگی شوند و زندگی هایی که در شهر و زیرِ پوستِ آن جریان دارد.
🔸اینکه شورای شهر اختیاراتش تناسب و توازن ندارد و ساختار انتخاباتِ آن کژدیسه است درست است اما شورای شهر در معنای واقعیِ خود شورای شهرِ مردم است و جایگاهِ آن نمایندگی کردن و صدادارکردنِ گروه های اجتماعی است و اصلاح اختیارات شورای شهر و ساختارِ انتخاباتِ آن نیز در راستای تقویتِ همین جایگاه باید صورت پذیرد.
🔸شهرداری سازه می سازد اما شورای شهر سازوکار می سازد، شهرداری فیزیکِ فضا (جسمِ شهر) را می سازد، شورای شهر با شیمیِ جامعه (جانِ شهر) سروکار دارد. شهرداری مکان می سازد و شورای شهر امکان ایجاد می کند.
🔸شورای شهر در این معنا باید از City Council و در ارتباط با Municipality و Mayor (شهرداری و شهردار) که نهادی اداری-خدماتی است به اصالتِ خود یعنی آگورای پولیس (Polis) برگردد، به معنای مجمعِ مردم و از یک نهادِ فنی-اداری (هیئت مدیره شرکت) به نهادی سیاسی بدل شود.
🔸در این چهارچوب شورا برای نیروهای سیاسی دموکراسی خواه (اصلاح طلبان و تحول خواهان) از یک نهادِ کم اهمیتِ اداری که انتخاباتش امری حاشیه ای است به هسته اصلیِ پروژه سیاسی بدل می شود. شورای شهر نهادی است کمتر تحت سلطه دولت (State)، گشوده به تنوع و تکثر ، با فاصله از فضاهای رسمی، نزدیک به زیستِ روزمره
ی مردم، بسطِ مشارکت و حضورِ مردم در ساحتِ سیاستگذاری.
🔸شورای شهر در این معنا حتی از نمایندگیِ مرسوم هم فراتر رفته و صرفا نقشِ نمایندگیِ مبتنی بر صندوق را دارا نیست بلکه نمایندگی در شورا در پیوندِ با شهرِ شورایی است و به صورت مستمر از طرقی چون تکثیرِ نهادی-مدنیِ شورا، رجوع به نظرِ مردم، گفتگوی اجتماعی و گشوده بودن به سوی پویش ها و جنبشهای اجتماعی برقرار و تحکیم می شود.
🔸با این نگاه، شورای شهر باید برای اصلاح طلبان نقشِ محورِ «اصلاحات جامعه محور» و «اصلاح طلبیِ دادخواه»، برای تحول خواهان مبنایِ «قدرت بخشی به جامعه» و برای جنبش های اجتماعی نظیر جنبش زنان، جنبش معلمان، جنبشِ کارگری، جنبشِ جوانان، جنبش محیط زیستی کانونِ سیاست سازیِ اجتماعی باشد. با این رویکرد باید نقش و اهمیت شورای شهر و نقشِ هر عضو در آن بازشناسی و ترویج شود و محور برنامه ریزی برای نقش آفرینیِ شورا قرارگیرد.
🔸شورای شهر در دوره آتی (از
۱۴۰۵ تا
۱۴۰۹) با دو تحولِ مهم روبروست که البته هر دو مدتی است شکل گرفته اند اما گسترش خواهند یافت.
🔸تحولِ نخست را میتوان خودگردانی اجتماعی نامید که ساحتهای گوناگون دارد از کانونهای اجتماعی مستقل تا گروه های محلیِ گاه نیمه خودگردان، از تحمیلِ زیست غیررسمی به شهر با مقاومت مدنی و تسخیرِ فضا تا هنرِ زیرزمینی که اکنون دارد روی زمین را هم فتح میکند.
🔸در یک کلام به تعبیرِ حسین ایمانی جاجرمی، جامعه شناس: «جامعه دیگر منتظر حاکمیت نیست و خودش کار خودش را می کند و راهِ خود را میرود».
🔸 تحولِ دوم، تحولِ فناورانه است که بر اثر آن «هر آنچه سخت و استوار است، دود میشود و به هوا میرود» (مانیفست کمونیست، کارل مارکس و فردریش انگلس) و معنای شهر، فضا، کار، آموزش و ... تحول خواهد یافت و «نیروهای جدید و شور و شوق های تازه از قلب جامعه سر بر می آورند» (سرمایه جلد اول، کارل مارکس).
🔸شورای شهرِ هفتم در چهارجوب آگورای شهر باید دستورکار اصلی اش پاسخ و انطباق با این دو تحول باشد.
🔗https://rozanonline.ir