♦️"حفرهمندی"، نیازها و محرومیتها و لذتها: یک طیف بیولوژیک-انفسی
✍عارف خراسانی
۵ دی ۱۴۰۳
در کانال زیر سقف آسمان فرستهای منتشر شده با عنوان "کبابی علیبابا و صف طولانی کبابخورها" نوشتهی جناب یونسیhttps://t.me/NewHasanMohaddesi/11859. یکی از مخاطبان محترم این کانال ذیل این فرسته پرسشی را مطرح کردهاند که "لذت چیست؟ وقتی می گویید در جلسه لذت بردید یعنی چطوری شدید؟ چرا این لذت ایجاد شد؟"
خاطرم هست که استاد محدثی در مصاحبه با برنامه کتابگرد که فایل صوتی آن را میتوانید در https://t.me/NewHasanMohaddesi/7915
بشنوید، حرف جالبی را در مورد انسان گفتند: آدمی موجودی حفرهمند است، یا به تعبیری سوراخسوراخ است به گمانم منظور از حفره، نیازهایهایش است. لذت در جایی اتفاق میافتد که نیازی از انسان برآورده میشود یا به تعبیر استاد محدثی، حفرهای از حفرههای وجودش پُر میشود و او دیگر از آن ناحیه حس کمبود یا ناکامی یا حس منفیای را تجربه نمیکند.
اما در مورد اینکه آیا لذتی بر لذت دیگر رجحان دارد یا خیر؟ به گمان من انسانها از مراتب وجودی مختلفی برخوردار هستند و هر یک بنا به مرتبت وجودی خودش از پُر شدن حفرههای وجودیاش لذت میبرد. مثلا انسانی که در مرتبهی وجودیاش از حد نیازهای زیستی فراتر نرفته ، همواره از ارضای این نیازها کیف میکند با عنوان مثال در این تصویر ممکن است شخصی برای لذت کباب خوردن حاضر باشد، یک ساعت در سرمای زمستان در خیابان بایستد و رنجاش را تحمل کند تا از خوردن کباب و ریحان و دوغ علی بابا کیفور شود؛ اما همین کار ممکن است برای شخص دیگری یک معنا و لذت دیگری داشته باشد. مثلا او به شوق خوشحال کردن محبوبش حاضر است در سرما بایستد تا غذایی را که او دوست دارد برایش ببرد و برق شادی را در لحظهای که به محبوبش میگوید عزیزجان! بفرما! اینم شام خوشمزهی ما، همانی که دلت هوس کرده بود! در این شخص، دیدن ذوقزدگی محبوب بخاطر توجهگرفتن از او، لذتی وصفناپذیر را برایش فراهم آورد و لذت کبابخوردن با محبوب همپای هیچ لذت دیگری برایش نباشد.
شخص دیگری هم ممکن است هنگام رد شدن از آنجا با اصرار کودکش مبنی بر اینکه منم کباب میخواهم، مواجه شده باشد و نتوانسته باشد ناراحتی کودک را در مواجهه با پاسخ منفی تحمل کند و رنج ایستادن را بر خود هموار کرده و موقعی که لذت کودکش در خوردن کباب را تماشا میکند و از تماشای صحنهی کبابخوردن کودک نهایت لذت را ببرد تا حدی که گویی دنیا در این لحظه زیر پایش است؛ کسی هم مثل آقای یونسی که دلش کباب میخواهد و گرسنه هم هست ولی ایستادن در این صف انتظار را حوصله نمیکند و رفتن را بر رنج ایستادن و معطل شدن و سرما خوردن را ترجیح میدهد.
در اینجا معلوم است که حفرهی گرسنگی و نحوهی برطرفکردناش برای اقای یونسی زیاد عمیق نیست. ولی برای دونفر دیگر این رنج معناهایی غیر از رفع گرسنگی و لذت کباب دارد.
مقولهی درد و لذت از امور بیولوژیک-انفسی و سابجکتیو هستند و بنا به وضعیت روانی و اجتماعی و بیولوژی و عوامل دیگر از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. لذت بردن به مراتب وجودی افراد بستگی دارد. وقتی فردی در مراتب پایینتر وجودی است ممکن است این شخص برای برآوردن نیازهایش و رسیدن به لذت حاضر است دست به کارهای غیراخلاقی بزند؛ مثلا ممکن است برای فرونشاندن نیاز جنسی به کسی تجاوز کند ، خب چنین شخصی مرتبهی وجودیش آنقدر پایین است که فقط در خود غرق است تا حدی که حاضر است برای لذت به دیگری آسیب بزند.
در مقابل شخصی هم هست که سکس بدون عشق برایش بیمعناست، برای این شخص دیگری نه به مثابهی ابزار، که آینهی وجود خودش است و یگانگی تنانه در ذیل عشق براش معنا و مفهوم دارد و لذتبخش است چرا که او حضور دیگری را میخواهد، نه صرفا فراهم آمدن امکانهای لذت و به خدمت گرفتن دیگری. دو انسان درظاهر سکس میکنند و لذت میبرند، اما تفاوت معنا و مفهوم در نزد این دو شکاف عمیقی دارد که ناشی از مرتبت وجودیشان است.
بنابراین لذت و درد (بعد درونی و احساسی) از امور انفسی هستند و به وضوح قابل تقسیم بندی نیست. در مجموع میتوان گفت که لذت (بعد درونی و احساسی) از امور بیولوژیک-انفسی هستند و از بیولوژیک محض تا انفسیی محض در نوسان است. مثلا لذت شیر خوردن در نوزاد عمدتا بیولوژیک است و لذت کشف یک معنا و مفهوم زیبا در انسان اندیشهمند کاملا انفسی است. بهنظر میرسد که هر قدر که آدمی در بعد روانی خود رشد کرده باشد لذتهای بیولوژیک او آمیخته به وجه انفسی و وجودی و معنوی و فکری او میشود.
ما در مواجهه با رنج یا لذت دیگران تا انجایی که حقی از کسی ضایع نمیشود ، حق قضاوت را نداریم چرا که آدمی موجودی ذومراتب و چند بعدی است و چند لایه است.
#لذت
#حفرهمندی
#عارف_خراسانی
@NewHasanMohaddesi
✍عارف خراسانی
۵ دی ۱۴۰۳
در کانال زیر سقف آسمان فرستهای منتشر شده با عنوان "کبابی علیبابا و صف طولانی کبابخورها" نوشتهی جناب یونسیhttps://t.me/NewHasanMohaddesi/11859. یکی از مخاطبان محترم این کانال ذیل این فرسته پرسشی را مطرح کردهاند که "لذت چیست؟ وقتی می گویید در جلسه لذت بردید یعنی چطوری شدید؟ چرا این لذت ایجاد شد؟"
خاطرم هست که استاد محدثی در مصاحبه با برنامه کتابگرد که فایل صوتی آن را میتوانید در https://t.me/NewHasanMohaddesi/7915
بشنوید، حرف جالبی را در مورد انسان گفتند: آدمی موجودی حفرهمند است، یا به تعبیری سوراخسوراخ است به گمانم منظور از حفره، نیازهایهایش است. لذت در جایی اتفاق میافتد که نیازی از انسان برآورده میشود یا به تعبیر استاد محدثی، حفرهای از حفرههای وجودش پُر میشود و او دیگر از آن ناحیه حس کمبود یا ناکامی یا حس منفیای را تجربه نمیکند.
اما در مورد اینکه آیا لذتی بر لذت دیگر رجحان دارد یا خیر؟ به گمان من انسانها از مراتب وجودی مختلفی برخوردار هستند و هر یک بنا به مرتبت وجودی خودش از پُر شدن حفرههای وجودیاش لذت میبرد. مثلا انسانی که در مرتبهی وجودیاش از حد نیازهای زیستی فراتر نرفته ، همواره از ارضای این نیازها کیف میکند با عنوان مثال در این تصویر ممکن است شخصی برای لذت کباب خوردن حاضر باشد، یک ساعت در سرمای زمستان در خیابان بایستد و رنجاش را تحمل کند تا از خوردن کباب و ریحان و دوغ علی بابا کیفور شود؛ اما همین کار ممکن است برای شخص دیگری یک معنا و لذت دیگری داشته باشد. مثلا او به شوق خوشحال کردن محبوبش حاضر است در سرما بایستد تا غذایی را که او دوست دارد برایش ببرد و برق شادی را در لحظهای که به محبوبش میگوید عزیزجان! بفرما! اینم شام خوشمزهی ما، همانی که دلت هوس کرده بود! در این شخص، دیدن ذوقزدگی محبوب بخاطر توجهگرفتن از او، لذتی وصفناپذیر را برایش فراهم آورد و لذت کبابخوردن با محبوب همپای هیچ لذت دیگری برایش نباشد.
شخص دیگری هم ممکن است هنگام رد شدن از آنجا با اصرار کودکش مبنی بر اینکه منم کباب میخواهم، مواجه شده باشد و نتوانسته باشد ناراحتی کودک را در مواجهه با پاسخ منفی تحمل کند و رنج ایستادن را بر خود هموار کرده و موقعی که لذت کودکش در خوردن کباب را تماشا میکند و از تماشای صحنهی کبابخوردن کودک نهایت لذت را ببرد تا حدی که گویی دنیا در این لحظه زیر پایش است؛ کسی هم مثل آقای یونسی که دلش کباب میخواهد و گرسنه هم هست ولی ایستادن در این صف انتظار را حوصله نمیکند و رفتن را بر رنج ایستادن و معطل شدن و سرما خوردن را ترجیح میدهد.
در اینجا معلوم است که حفرهی گرسنگی و نحوهی برطرفکردناش برای اقای یونسی زیاد عمیق نیست. ولی برای دونفر دیگر این رنج معناهایی غیر از رفع گرسنگی و لذت کباب دارد.
مقولهی درد و لذت از امور بیولوژیک-انفسی و سابجکتیو هستند و بنا به وضعیت روانی و اجتماعی و بیولوژی و عوامل دیگر از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. لذت بردن به مراتب وجودی افراد بستگی دارد. وقتی فردی در مراتب پایینتر وجودی است ممکن است این شخص برای برآوردن نیازهایش و رسیدن به لذت حاضر است دست به کارهای غیراخلاقی بزند؛ مثلا ممکن است برای فرونشاندن نیاز جنسی به کسی تجاوز کند ، خب چنین شخصی مرتبهی وجودیش آنقدر پایین است که فقط در خود غرق است تا حدی که حاضر است برای لذت به دیگری آسیب بزند.
در مقابل شخصی هم هست که سکس بدون عشق برایش بیمعناست، برای این شخص دیگری نه به مثابهی ابزار، که آینهی وجود خودش است و یگانگی تنانه در ذیل عشق براش معنا و مفهوم دارد و لذتبخش است چرا که او حضور دیگری را میخواهد، نه صرفا فراهم آمدن امکانهای لذت و به خدمت گرفتن دیگری. دو انسان درظاهر سکس میکنند و لذت میبرند، اما تفاوت معنا و مفهوم در نزد این دو شکاف عمیقی دارد که ناشی از مرتبت وجودیشان است.
بنابراین لذت و درد (بعد درونی و احساسی) از امور انفسی هستند و به وضوح قابل تقسیم بندی نیست. در مجموع میتوان گفت که لذت (بعد درونی و احساسی) از امور بیولوژیک-انفسی هستند و از بیولوژیک محض تا انفسیی محض در نوسان است. مثلا لذت شیر خوردن در نوزاد عمدتا بیولوژیک است و لذت کشف یک معنا و مفهوم زیبا در انسان اندیشهمند کاملا انفسی است. بهنظر میرسد که هر قدر که آدمی در بعد روانی خود رشد کرده باشد لذتهای بیولوژیک او آمیخته به وجه انفسی و وجودی و معنوی و فکری او میشود.
ما در مواجهه با رنج یا لذت دیگران تا انجایی که حقی از کسی ضایع نمیشود ، حق قضاوت را نداریم چرا که آدمی موجودی ذومراتب و چند بعدی است و چند لایه است.
#لذت
#حفرهمندی
#عارف_خراسانی
@NewHasanMohaddesi