♦️کبابی علی بابا و صف طولانی کبابخورها
✍ ع.مهدی یونسی
۴ دی/جدی ۱۴۰۳
https://t.me/Mahdiyounisi2024/34
بعد از تمام شدن جلسهی تحلیل فیلم "جوکر" که حالا سری فرصت در مورد آن خواهم نوشت، جلوی کارگاه، همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید با این صحنه روبهرو شدم: کبابی علی بابا، بزرگترین فستیوال کباب/ ۵۰٪ تخفیف و صف طولانیای از آدما که منتظرند تا نوبتشان برسد و کبابِ نوش جان کنند.
من نیز گرسنه بودم و با دیدن این صحنه بر گرسنهگیام افزوده شد و صادقانه خواستم، هرچند خواستن بسیاری وقتها توانستن نیست.
راستی، کی از کباب بدش میاد؟ بهنظر میرسد تعدادشان اندک است.
خلاصه با خود گفتم بروم ببینم چه خبره، لابد چیزی مطلوبی است. راستی از کجا میدانی که چیزی مطلوبی است؟ نکند آن همه آدم که در صف طولانی نشستهاند و گاهی خسته میشوند و دست به کمر میگیرند؛ گاهی هم سری صف را نگاه میکنند و آدمای جلوتر از خود را میشمارند تا بفهمند کی نوبتشان میرسد، مثل من فقط فکر میکنند که چیزی مطلوبیست؟! شایدم چنین باشد، نمیدانم.
اگر دست من بود میرفتم فضولی میکردم و از تک تک آنها میپرسیدم که چه چیزی باعث شده که این صف طولانی را تحمل کنند؟ کباب؟ خوب بودن کباب علی بابا؟ تخفیفی که خورده؟ یا واقعن چیزی پنهان دیگری است که من نمیدانم؟ کسانیکه کباب میخورند، ممکن بدانند، اما من نمیتوانم بگویم یکی از دلایل بالا باعث شده است که این صف طولانی قابل تحمل شود.
اسنپ گرفتم و راهی مقصد شدم، اما درگیر بودم. آدمی است دیگه، وقتی ذهن اش درگیری چیزی شد، تا به یکجایی نرساند رها بکن نیست.
🔸محدثی: آقای یونسیی عزیز درود بر شما! اتفاقا وقتی ما از جلسه خارج شدیم این ازدحام را دیدیم و گفتیم چهقدر کبابی پررونقتر از جلسهی فرهنگیی ما بود. قطعا اگر افتتاحیهی کتاب بود، بهقدر نصف این جمعیت هم ازدحام نمیشد.
#کباب
#کتاب
#انتظار
#علی_بابا
#تمرین_نوشتن
@mahdiyounisi2024
@NewHasanMohaddesi
✍ ع.مهدی یونسی
۴ دی/جدی ۱۴۰۳
https://t.me/Mahdiyounisi2024/34
بعد از تمام شدن جلسهی تحلیل فیلم "جوکر" که حالا سری فرصت در مورد آن خواهم نوشت، جلوی کارگاه، همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید با این صحنه روبهرو شدم: کبابی علی بابا، بزرگترین فستیوال کباب/ ۵۰٪ تخفیف و صف طولانیای از آدما که منتظرند تا نوبتشان برسد و کبابِ نوش جان کنند.
من نیز گرسنه بودم و با دیدن این صحنه بر گرسنهگیام افزوده شد و صادقانه خواستم، هرچند خواستن بسیاری وقتها توانستن نیست.
راستی، کی از کباب بدش میاد؟ بهنظر میرسد تعدادشان اندک است.
خلاصه با خود گفتم بروم ببینم چه خبره، لابد چیزی مطلوبی است. راستی از کجا میدانی که چیزی مطلوبی است؟ نکند آن همه آدم که در صف طولانی نشستهاند و گاهی خسته میشوند و دست به کمر میگیرند؛ گاهی هم سری صف را نگاه میکنند و آدمای جلوتر از خود را میشمارند تا بفهمند کی نوبتشان میرسد، مثل من فقط فکر میکنند که چیزی مطلوبیست؟! شایدم چنین باشد، نمیدانم.
اگر دست من بود میرفتم فضولی میکردم و از تک تک آنها میپرسیدم که چه چیزی باعث شده که این صف طولانی را تحمل کنند؟ کباب؟ خوب بودن کباب علی بابا؟ تخفیفی که خورده؟ یا واقعن چیزی پنهان دیگری است که من نمیدانم؟ کسانیکه کباب میخورند، ممکن بدانند، اما من نمیتوانم بگویم یکی از دلایل بالا باعث شده است که این صف طولانی قابل تحمل شود.
اسنپ گرفتم و راهی مقصد شدم، اما درگیر بودم. آدمی است دیگه، وقتی ذهن اش درگیری چیزی شد، تا به یکجایی نرساند رها بکن نیست.
🔸محدثی: آقای یونسیی عزیز درود بر شما! اتفاقا وقتی ما از جلسه خارج شدیم این ازدحام را دیدیم و گفتیم چهقدر کبابی پررونقتر از جلسهی فرهنگیی ما بود. قطعا اگر افتتاحیهی کتاب بود، بهقدر نصف این جمعیت هم ازدحام نمیشد.
#کباب
#کتاب
#انتظار
#علی_بابا
#تمرین_نوشتن
@mahdiyounisi2024
@NewHasanMohaddesi