کانال اختصاصی رضا نصری


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


تحلیل در مورد حقوق بین الملل، حقوق روابط بین الملل آمریکا، سیاست خارجه، امنیتی سازی، برجام

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
Iran FM Aaraghchi's reaction to Donald Trump's statements:

"Regarding the statements made last night by the President of the United States, I believe that maximum pressure has been a failed experiment, and any attempt to reapply it will only lead to another failure.

If the main issue is ensuring that Iran does not pursue nuclear weapons, this is entirely achievable—it is not a difficult matter. Iran has been a committed member of the NPT. Iran's stance on this issue is completely clear. Moreover, the Supreme Leader’s fatwa [decree on the prohibition of acquiring nuclear weapons and WMDs] exists, which has provided clear guidance for all of us on this matter.


Video is unavailable for watching
Show in Telegram


جواد ظریف در نشست رونمایی از «سیاست‌نامه» به کدام کتاب اشاره کرد؟

در نشست رونمایی از سیاست‌نامه راهبرد وفاق برای تأمین امنیت ملی، محمدجواد ظریف، معاون راهبردی ریاست‌جمهوری، در توضیح نقش «روایت» در روابط بین‌الملل، به کتاب ارتباط صهیونیستی اثر آلفرد لیلینتال اشاره کرد. او این کتاب را نمونه‌ای برجسته از آثاری دانست که به بررسی نحوه شکل‌گیری، تثبیت و تحمیل روایت‌های مسلط در نظام بین‌الملل می‌پردازند.

ارتباط صهیونیستی کتابی انتقادی است که به نقش و نفوذ صهیونیسم در سیاست جهانی می‌پردازد. لیلینتال در این اثر استدلال می‌کند که صهیونیسم، با استفاده از لابی‌های قدرتمند و شبکه‌های تأثیرگذاری، توانسته است سیاست‌های بین‌المللی را به نفع خود جهت‌دهی کند. او تأکید دارد که این نفوذ نه‌تنها بر دولت‌ها، بلکه بر رسانه‌ها، افکار عمومی و حتی نهادهای بین‌المللی تأثیر گذاشته و مانع از شکل‌گیری گفتمان‌های انتقادی درباره اسرائیل شده است.

ظریف با اشاره به این کتاب، بر ضرورت شناخت و مقابله با روایت‌های ساختگی که بر واقعیت ایران سایه افکنده‌اند تأکید کرد و این موضوع را در چارچوب راهبردی سیاست‌نامه مورد بحث قرار داد.


ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی با نتانیاهو:

من می‌خواهم ایران صلح‌آمیز و موفق باشد. از انجام این کار متنفر بودم. یک بار قبلاً این کار را انجام دادم، و ما آن‌ها را به سطحی رساندیم که دیگر قادر به تأمین مالی نبودند. آن‌ها مجبور بودند برای بقای خودشان تلاش کنند و هیچ پولی نداشتند. آن‌ها عملاً ورشکسته شده بودند. و همان‌طور که گفتم، آن‌ها هیچ پولی برای حزب‌الله نداشتند، هیچ پولی برای حماس نداشتند، هیچ پولی برای هیچ نوع تروریسمی نداشتند، برای ۲۸ سایت تروریستی – اگر بخواهید آن را این‌گونه بنامید – هیچ پولی نداشتند. آن‌ها مجبور بودند تنها بر خودشان تمرکز کنند و به رفاه خودشان برسند. و آن زمان از انجامش متنفر بودم، و حالا هم به همان اندازه متنفرم.
و این را می‌گویم، و این را خطاب به ایران که با دقت گوش می‌دهد، می‌گویم: من دوست دارم بتوانیم یک توافق عالی داشته باشیم، توافقی که شما بتوانید به زندگی خود ادامه دهید و به شکوفایی برسید. شما به شکوفایی خواهید رسید. مردم ایران، مردمی شگفت‌انگیز، سخت‌کوش، زیبا، و واقعاً یک گروه باور نکردنی از مردم هستند. من آن‌ها را خوب می‌شناسم. دوستان زیادی از ایران دارم و بسیاری از دوستانم که آمریکایی هستند، اصالتاً ایرانی‌اند و به ایران بسیار افتخار می‌کنند. اما فقط برای اینکه متوجه شوید، من از انجام این کار متنفر بودم، و امیدوارم بتوانیم کاری انجام دهیم که این وضعیت به یک فاجعه تبدیل نشود. من نمی‌خواهم چنین اتفاقی بیفتد. من واقعاً خواهان صلح هستم و امیدوارم که بتوانیم به این هدف برسیم.
اما آن‌ها نباید سلاح هسته‌ای داشته باشند. این بسیار ساده است. من هیچ محدودیتی تعیین نمی‌کنم، اما یک چیز را نمی‌توانند داشته باشند: آن‌ها نباید سلاح هسته‌ای داشته باشند. و اگر فکر کنم که آن‌ها به سمت داشتن سلاح هسته‌ای می‌روند، با وجود تمام آنچه که گفتم، فکر می‌کنم این برایشان بسیار بد خواهد شد. اما از سوی دیگر، اگر بتوانند ما را متقاعد کنند که چنین قصدی ندارند – و امیدوارم که بتوانند – این کار بسیار آسان است، واقعاً کار بسیار آسانی است. در آن صورت، فکر می‌کنم آینده‌ای باورنکردنی در انتظارشان خواهد بود.


Video is unavailable for watching
Show in Telegram




Video is unavailable for watching
Show in Telegram


نتانیاهو – چوپان‌ دروغگوی نسل‌کش – در واشنگتن مشغول لابی‌گری است تا یک جنگ دیگر در خاورمیانه را به آمریکا بفروشد. استدلال‌های او:

- ایران آن‌قدر ضعیف است که توان پاسخگویی ندارد.

- ایران ناامید و به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای است.

- مردم ایران از فشار حداکثری و بمباران خارجی استقبال خواهند کرد.

- جنگ، تمیز، سریع و بدون پیامد است.

- دیپلماسی اتلاف وقت است.

- ایران تهدیدی برای موجودیت آمریکاست.

به این روایت دروغ در نشریه هیل پاسخ داده‌ام


Forward from: خبرگزاری خبرآنلاین
🔸 واکنش ایران به شدت پرهزینه و زیان‌بار است /ترامپ با این اقدام مهم می‌تواند حسن نیت خود را به تهران نشان دهد


رضا نصری، استراتژیست و کارشناس سیاست خارجی در #خبرآنلاین:
▫️حضور دکتر ظریف در داووس ارتباطی با مذاکرات نداشت. ایشان به عنوان یک شخصیت شناخته‌شده در صحنه بین‌المللی به این فوروم دعوت شد و با هماهنگی کامل وزارت امور خارجه در آنجا حضور پیدا کرد. حضور ایشان پیام به کشورهای غربی نبود، اما برای خنثی‌سازی روایت و اتهامات خطرناکی که توسط لابی‌های متخاصم و جریان‌های جنگ‌طلب در دنیا علیه ایران مطرح می‌شود بسیار مهم و مفید بود.

▫️به‌عنوان مثال، طرح اتهام واهی «آپارتاید جنسیتی» زمینه‌ساز  کارزارهای حقوقی علیه کشور در سطح نهادهای بین‌المللی خواهد شد. در واقع، با طرح این اتهام تلاش می‌شود واژه «آپارتاید» - که تا امروز صرفاً در مورد رژیم إسرائیل به کار گرفته می‌شود – به ایران نیز نسبت داده شود تا ایران نیز تحت فشارهای تبلیغاتی و حقوقی مشابهی قرار گیرد. در همین راستا، نسبت دادن تأمین مالی و طراحی عملیات ۷ اکتبر به ایران، توجیهی برای توقف هرگونه روند لغو تحریم‌ها خواهد بود، چراکه ادعا می‌شود منابع مالی آزادشده در راستای اقدامات «بی‌ثبات‌کننده» هزینه خواهد شد.

▫️بازگشت به فصل هفتم برای ایران پیامدهای منفی خواهد داشت، اما واکنش ایران به این اقدام نیز می‌تواند برای طرف‌های غربی به‌شدت پرهزینه و زیان‌بار باشد. در نتیجه،‌ به نفع هر دو طرف است که از ورود به چرخه تصاعدی افزایش تنش – که ممکن است به رویارویی نظامی نیز منجر شود - جلوگیری کنند. در واقع، به نظرم ایران باید سیاست «پیش‌گیری اما آمادگی» - یا به اصطلاح مرسوم Prevent but prepare - را پیش بگیرد. یعنی اولویت را بر پیش‌گیری از تشدید تنش قرار دهد اما برای سناریوهای نامطلوب نیز آمادگی کامل داشته باشد.

📌 متن کامل این گفت‌وگو را در لینک زیر بخوانید:
khabaronline.ir/xn9WM


@KhabarOnline_ir | Khabaronline.ir


✅ به‌عنوان مثال، طرح اتهام واهی «آپارتاید جنسیتی» زمینه‌ساز  کارزارهای حقوقی علیه کشور در سطح نهادهای بین‌المللی خواهد شد. در واقع، با طرح این اتهام تلاش می‌شود واژه «آپارتاید» - که تا امروز صرفاً در مورد ٰرژیم إسرائیل به کار گرفته می‌شود – به ایران نیز نسبت داده شود تا ایران نیز تحت فشارهای تبلیغاتی و حقوقی مشابهی قرار گیرد. در همین راستا، نسبت دادن تأمین مالی و طراحی عملیات ۷ اکتبر به ایران، توجیهی برای توقف هرگونه روند لغو تحریم‌ها خواهد بود، چراکه ادعا می‌شود منابع مالی آزادشده در راستای اقدامات «بی‌ثبات‌کننده» هزینه خواهد شد. همچنین، ارائه تصویری از ایران به‌عنوان کشوری ضعیف، می‌تواند این تصور را ایجاد کند که هرگونه اقدام نظامی علیه آن کم‌هزینه خواهد بود. در کنار این موارد، القای بی‌ثباتی سیاسی و تعمیق شکاف میان مردم و حاکمیت نیز به‌عنوان راهی برای مشروعیت‌بخشی به فشارهای خارجی دنبال می‌شود. 

در این فضای تبلیغاتی، ضرورت داشت که با ارائه استدلال‌های مستند به مقابله با این روایت‌ها و اتهامات پرداخته شود، و دکتر ظریف—با وجود آگاهی از فضاسازی‌ها و فشارهایی که پس از سفر در داخل کشور توسط یک جناح خاص با آن‌ها مواجه خواهد شد—این مسئولیت را بر عهده گرفت.

✅ اول اینکه باید یادآوری کنم که آغاز و تکمیل روند اجرای مکانیسم موسوم به «ماشه» دو ماه به طول می‌انجامد. یعنی عملاً تا اوت ۲۰۲۵ برای حل‌وفصل این مسئله از طریق دیپلماسی فرصت وجود دارد، نه تا اکتبر ۲۰۲۵.

دوم اینکه هرچند بازگشت به فصل هفتم برای ایران پیامدهای منفی خواهد داشت، اما واکنش ایران به این اقدام نیز می‌تواند برای طرف‌های غربی به‌شدت پرهزینه و زیان‌بار باشد. در نتیجه،‌ به نفع هر دو طرف است که از ورود به چرخه تصاعدی افزایش تنش – که ممکن است به رویارویی نظامی نیز منجر شود - جلوگیری کنند. در واقع، به نظرم ایران باید سیاست «پیش‌گیری اما آمادگی» - یا به اصطلاح مرسوم Prevent but prepare - را پیش بگیرد. یعنی اولویت را بر پیش‌گیری از تشدید تنش قرار دهد اما برای سناریوهای نامطلوب نیز آمادگی کامل داشته باشد.

سوم اینکه احیای قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت لزوماً به معنای پایان دیپلماسی و آغاز جنگ نیست، اما روند مذاکرات را به‌شدت پیچیده خواهد کرد. یکی از سناریوهای محتمل این است که ایران در واکنش به بازگشت این قطعنامه‌ها از پیمان ان.پی.تی خارج شود، که این خود با واکنش جدیدی از سوی طرف مقابل مواجه خواهد شد. در پاسخ به آن، ایران نیز اقدامات متقابل دیگری انجام خواهد داد و این چرخه تنش‌آفرینی ادامه پیدا خواهد کرد. در چنین شرایطی، که به‌جای کاهش تنش، هر دو طرف در مسیر تشدید آن حرکت می‌کنند، دستیابی به یک توافق دیپلماتیک به‌مراتب دشوارتر خواهد شد.

✅ میدان همواره بستر مناسبی برای پیشبرد دیپلماسی فراهم می‌کند و دیپلماسی نیز از طریق کاهش و مدیریت تنش هزینه‌ها و مخاطرات میدان را به حداقل می‌رساند. از این رو، میان میدان و دیپلماسی رابطه‌ای دوسویه و مکمل وجود دارد. در واقع، هرگونه موفقیت در عرصه دیپلماسی به کاهش فشارها و هزینه‌های انسانی و مالی در میدان منجر می‌شود. جالب اینکه کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا، در کتاب خاطرات خود به همین موضوع اشاره می‌کند. او توضیح می‌دهد که نظامیان آمریکایی در پنتاگون از افزایش بودجه وزارت خارجه در کنگره حمایت می‌کردند چون معتقد بودند که تقویت دستگاه دیپلماسی می‌تواند از میزان هزینه‌ها و فشارهای نظامی بکاهد. در ایران نیز—مانند بسیاری از کشورها—همین رابطه میان میدان و دیپلماسی برقرار است. در واقع، هر دو در راستای سیاست «پیش‌گیری و آمادگی» -  Prevent but prepare - - ایفای نقش می‌کنند.

https://www.khabaronline.ir/news/2019082/%D9%88%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D8%AA-%D9%BE%D8%B1%D9%87%D8%B2%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%88-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%BE-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85


در گفت‌وگو با «خبرآنلاین»:
رضا نصری

✅ از زمان انتخابات تاکنون، ترامپ در قبال ایران دو نوع موضع‌گیری داشته است: یکی مواضعی که در سخنرانی‌های عمومی و همایش‌های انتخاباتی خود مطرح کرده و دیگری اظهاراتی که در پاسخ به پرسش‌های مستقیم درباره ایران بیان کرده است. در سخنرانی‌های عمومی، او بیشتر بر این موضوع تأکید کرده که در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش ایران را از منابع مالی محروم کرده و مانع از نفوذ منطقه‌ای آن شده است، در حالی که دولت بایدن را متهم می‌کند که با سیاست‌هایش موجب تقویت ایران شده است. اما در پاسخ به سؤالات مستقیم خبرنگاران، موضعی کاملاً متفاوت اتخاذ کرده و صرفاً گفته که هدفش این است که ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند. تاکنون، نه درباره مسائل منطقه‌ای اظهار نظری داشته، نه خط قرمزی مشخص—مثلاً در زمینه غنی‌سازی—تعیین کرده و نه حتی درباره ساختار حکومت ایران موضع‌گیری منفی داشته است. حتی در برخی اظهارات خود گفته که مایل است ایران موفق شود! با این حال، باید دید که در عمل - و پس از  رایزنی با جریانات و محافل مختلف سیاسی در واشنگتن و اعلام سیاست رسمی‌اش - رویکرد او چگونه خواهد بود.

✅ گمان نمی‌کنم برکناری افرادی مانند پومپئو و بولتون صرفاً به دلیل تنبیه یا انتقام شخصی بوده باشد، چرا که چهره‌هایی مانند تالسی گابارد نیز در گذشته مواضع بسیار تندی علیه او اتخاذ کرده بودند، اما امروز به مناصب کلیدی منصوب شده‌اند. به نظر می‌رسد که برکناری این افراد بیشتر در راستای اجرای یک سیاست خارجی انزواگرایانه‌تر انجام شده باشد، ضمن اینکه به او اجازه می‌دهد تصویر مطلوب خود —یعنی «رئیس‌جمهوری صلح‌طلب که قصد دارد به جنگ‌ها پایان دهد»— را حفظ کند.

ترامپ در دوران انتخابات بارها به این موضوع اشاره کرد که در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش این افراد را به مناصب کلیدی منصوب کرد تا از آن‌ها به عنوان «اهرم مذاکراتی» بهره بگیرد. در این دوره، با انتصاب مارکو روبیو—که فردی تندرو اما مطیع است—هم ابزار فشار مورد نظرش در مذاکرات تأمین می‌شود و هم می‌تواند بدون مزاحمت، سیاست دلخواه خود را پیش ببرد.در هر حال، فارغ از انگیزه‌های او، حذف این افراد تندرو به نفع ایران است.

✅ به نظر می‌رسد که سازمان تروریستی رجوی در این دوره نفوذ کمتری در واشنگتن داشته باشد. این وضعیت در مورد سایر گروه‌های برانداز اپوزیسیون نیز - که کمک‌های مالی‌شان تعلیق شده - صدق می‌کند.

در خصوص سازمان مجاهدین خلق، یک موضوع نیاز به پیگیری دارد؛ در صورتی که نقش این گروه در ترور دو قاضی در تهران محرز شود، لازم است به‌طور علنی از همه دولت‌ها درخواست شود که این سازمان مجدداً در فهرست گروه‌های تروریستی قرار گیرد. در واقع، یکی از استدلال‌های حقوقی اصلی این گروه برای خروج از فهرست‌های اروپا و آمریکا، ادعای کنار گذاشتن «خشونت» بود. بنابراین، اگر مشارکت آن‌ها در این ترور اثبات شود، لازم است این موضوع به‌طور جدی از سوی دستگاه دیپلماسی پیگیری شود. به‌ نظرم، اگر ترامپ همین حالا این گروه را – که با صدام حسین همکاری داشته، مرتکب جنایت جنگی شده و رفتار تروریستی خود را نیز حفظ کرده – در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار دهد، می‌تواند اقدامی عملی برای نشان دادن حُسن‌نیت خود پیش از مذاکرات باشد.

✅ حضور دکتر ظریف در داووس ارتباطی با مذاکرات نداشت. ایشان به عنوان یک شخصیت شناخته‌شده در صحنه بین‌المللی به این فوروم دعوت شد و با هماهنگی کامل وزارت امور خارجه در آنجا حضور پیدا کرد. حضور ایشان پیام به کشورهای غربی نبود، اما برای خنثی‌سازی روایت و اتهامات خطرناکی که توسط لابی‌های متخاصم و جریان‌های جنگ‌طلب در دنیا علیه ایران مطرح می‌شود بسیار مهم و مفید بود.
توجه داشته باشید که طی ماه‌های اخیر، جریان گسترده‌ای از اتهامات سنگین علیه ایران در محافل سیاسی و رسانه‌ای غرب، به‌ویژه در ایالات متحده، شکل گرفته است. این روایت، که با حمایت لابی‌های اسرائیل، اندیشکده‌های تأثیرگذار، رسانه‌های جریان اصلی و گروه‌های اپوزیسیون تقویت می‌شود، هدفی فراتر از یک جنگ تبلیغاتی صرف دارد و در تلاش است تا سیاست‌های دولت جدید آمریکا و متحدانش را علیه ایران جهت‌دهی کند.
از جمله محورهای اصلی این فضاسازی، می‌توان به اتهام «آپارتاید جنسیتی»، تلاش برای نمایش ایران به‌عنوان کشوری ضعیف و ناگزیر از دستیابی به سلاح هسته‌ای، متهم‌کردن ایران به دست داشتن در طراحی و تأمین مالی عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳، و ادعای بی‌ثباتی داخلی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی اشاره کرد. این اتهامات که به‌گونه‌ای هماهنگ مطرح می‌شوند، در کنار یکدیگر چارچوبی را تشکیل می‌دهند که می‌تواند به اعمال فشارهای جدید و یا احیای سیاست‌های خصمانه علیه ایران منجر شود.


ظریف در داووس چه کرد؟
رضا نصری

طی ماه‌های اخیر، روایتی مخرب و اتهاماتی سنگین علیه ایران در محافل سیاسی و علمی کشورهای غربی—به‌ویژه در ایالات متحده—شکل گرفته است. این فضاسازی، با پشتوانه لابی‌های اسرائیل، اندیشکده‌ها، رسانه‌های جریان اصلی و اپوزیسیون برانداز، به‌شدت در حال تبلیغ است و هدف آن تأثیرگذاری بر سیاست‌های دولت جدید آمریکا و متحدانش در قبال ایران است. از جمله این اتهامات می‌توان به القای «آپارتاید جنسیتی»، ترسیم ایران به‌عنوان کشوری ضعیف و ناگزیر به ساخت سلاح هسته‌ای، متهم‌کردن ایران به طراحی و تأمین مالی عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و ادعای بی‌ثباتی سیاسی در ساختار جمهوری اسلامی اشاره کرد.

در واقع، این مجموعه اتهامات همچون قطعات پازلی هستند که هریک برای وارد کردن فشاری معین بر ایران طراحی شده‌اند و در کنار هم، زمینه‌ساز اجرای نسخه‌ای نوین از سیاست فشار حداکثری خواهند بود. به‌عنوان نمونه، اتهام «آپارتاید جنسیتی» می‌تواند زمینه‌ساز کارزارهای تبلیغاتی و حقوقی بی‌سابقه شود؛ به‌ویژه آنکه مقدمات چنین اقداماتی در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در حال شکل‌گیری است. همچنین نسبت‌دادن طراحی و تأمین مالی عملیات ۷ اکتبر به ایران می‌تواند دستاویزی برای توقف روند لغو تحریم‌ها باشد؛ چراکه مدعی‌اند درآمدهای احتمالی حاصل از رفع تحریم، در فعالیت‌های به‌اصطلاح «بی‌ثبات‌کننده» ایران هزینه خواهد شد. از سوی دیگر، نمایش ایران به‌عنوان کشوری ضعیف تلاشی است برای القای این تصور که هرگونه حمله نظامی علیه ایران، هزینه چندانی نخواهد داشت. در نهایت، طرح اتهام تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای نیز می‌تواند به فعال‌شدن زودهنگام مکانیسم حل اختلاف برجام (موسوم به مکانیسم ماشه) و اجماع بین‌المللی علیه ایران منجر شود.

جواد ظریف در مصاحبه خود با فرید زکریا، با ارائه روایتی دقیق، مستدل و مبتنی بر واقعیت، کوشید تمامی این فضاسازی‌ها را خنثی کند. موضع‌گیری‌های او نه‌تنها با مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در تضاد نبود، بلکه دقیقاً در راستای واقعیت‌های صحنه، سیاست‌های کلان کشور و منافع ملی قرار داشت. با این حال، شماری از محافل سیاسی و رسانه‌های مخالف، با تحریف سخنان ظریف، تلاش کردند او را به عقب‌نشینی از مواضع رسمی یا ارسال سیگنال ضعف متهم کنند؛ در حالی که وقتی روایت «ضعف ایران» همین حالا در فضای رسانه‌ای و اندیشکده‌ای غرب غالب است، اساساً از چه «سیگنال ضعفی» سخن می‌گویند؟ آنچه ظریف انجام داد، در حقیقت خنثی‌سازی این روایت با تأکید بر شکست‌ناپذیری مقاومت، رد ادعای تخریب سامانه‌های پدافندی و تصریح بر توان ذاتی و ماهوی کشور بود.

در این میان، برخی نیز مدعی‌اند ظریف مسائل داخلی را در محافل بین‌المللی مطرح کرده است. اما آیا در روزگاری که حتی سخنان یک روحانی در منبر مسجدی دورافتاده می‌تواند تیتر رسانه‌های جهانی شود، مرزی میان داخل و خارج باقی مانده است؟ مگر ندیدند همین فرید زکریا، با تسلط بر شکایات حقوقی جریان «پایداری» علیه ظریف، خود این بحث داخلی را پیش کشید و پاسخ گرفت؟ می‌گویند از وضعیت حجاب صحبت کرده است! از خود بپرسید: کدام‌یک بیشتر به عزت و دینداری مردم لطمه می‌زند—سخنان ظریف، یا ادعای نماینده‌ای که از تریبون رسمی مجلس فریاد می‌زند اگر قانون حجاب اجرا نشود، زنان ایرانی برهنه به خیابان می‌آیند؟

واقعاً مایهٔ تأسف است که عده‌ای از نمایندگان، در شرایط حساس امروز کشور، برای یک مصاحبه، دوباره همهٔ کمیسیون‌های مجلس و سه قوه را درگیر درخواست عزل جواد ظریف کرده‌اند.


DOC-20250127-WA0004..pdf
221.1Kb
One app for all your Word, Excel, PowerPoint and PDF needs. Get the Microsoft 365 app: https://aka.ms/GetM365


ایران با مساحتی حدود ۱.۶ میلیون کیلومتر مربع و هم‌مرزی با ۱۳ کشور، تنگه‌ی هرمز را نیز در اختیار دارد که حدود ۲۰ درصد نفت جهان از آن عبور می‌کند. تهران برای حفاظت از این آبراه حیاتی، شبکه‌ای منسجم از سامانه‌های دریایی، موشکی و پدافند هوایی ایجاد کرده است.
برخلاف ادعاهای گروه‌های مخالف دولت در خارج از ایران—که عملکردشان یادآور تاکتیک‌های احمد چلبی پیش از حمله‌ی ۲۰۰۳ به عراق است—مردم ایران در رویارویی با تهدیدهای خارجی همواره حول دفاع از حاکمیت ملی خود متحد شده‌اند. این انسجام جمعی که ریشه در غرور ملی و پیشینه‌ی تاب‌آوری دارد، قدرت بازدارندگی ایران را دوچندان می‌کند.
گروه‌های مخالفی که بر وجود شکاف میان ملت و دولت ایران اصرار دارند، اغلب برای افزایش تنش میان واشنگتن و تهران به روایت‌های جعلی متوسل می‌شوند. نمونه‌ی بارز آن، ادعای این گروه‌ها درباره‌ی شادی و پایکوبی ایرانیان پس از ترور سردار قاسم سلیمانی در رسانه‌های آمریکایی بود؛ در حالی که در واقع، میلیون‌ها نفر در مراسم سوگواری و تشییع او حضور داشتند؛ حضوری که از همبستگی عمیق ملی در برابر تهدیدهای خارجی حکایت داشت—همبستگی‌ای که فراتر از هرگونه اختلاف سیاسی و نارضایتی نمایان شد.
با توجه به اینکه دولت ترامپ در پی تعریف مجدد سیاست آمریکا در برابر ایران است، لازم است از تجربیات پرهزینه‌ی تاریخی درس بگیرد و از تکرار اشتباهات فاجعه‌باری که به جنگ عراق انجامید، بپرهیزد. آن تصمیم، مبتنی بر فرضیات و اطلاعات نادرست و تحلیل‌های ساده‌انگارانه، به مثابه هشداری همیشگی باقی مانده که یادآور تبعات جبران‌ناپذیر یک اشتباه محاسباتی است.
روایتی که ایران را ضعیف، منزوی و در آستانه‌ی فروپاشی جلوه می‌دهد، نه‌تنها واقعیات مربوط به تاب‌آوری داخلی، نفوذ راهبردی و جایگاه ژئوپلیتیک ایران را واژگونه نشان می‌دهد، بلکه فوق‌العاده خطرناک است. جنگ عراق که برپایه‌ی فرضیه‌ی وجود سلاح‌های کشتار جمعی، سهولت تغییر رژیم و امکان برپایی یک دولت دموکراتیک شکل گرفت، در نهایت به فاجعه‌ای راهبردی انجامید و رنج انسانی گسترده، بی‌ثباتی منطقه‌ای و پیامدهای جهانی سنگینی بر جای گذاشت. سیاست‌گذاران امروز باید از تکرار آن اعتمادبه‌نفس کاذب پرهیز کنند.
دولت فعلی می‌بایست رویکردی عمیق‌تر و حساب‌شده‌تر را جایگزین ساده‌انگاری و پیش‌داوری کند؛ رویکردی که بر ارزیابی دقیق روایت‌های مرسوم، گوش سپردن به طیف متنوعی از صداها و درک اهمیت دیپلماسی و گفت‌وگو تکیه داشته باشد. مواجهه با ایران مستلزم پذیرش پیچیدگی‌های موجود، به چالش کشیدن پیش‌فرض‌ها و اولویت دادن به احتیاط راهبردی در برابر اقدامات شتاب‌زده است.
دولت ترامپ باید در برابر وسوسه درگیری بر پایهٔ تصورات غلط و ترغیب به براندازی مقاومت کند و در عوض، سیاستی واقع‌گرایانه، سنجیده و متعهد به حل‌وفصل مسالمت‌آمیز اختلافات در پیش بگیرد. تنها از این طریق می‌تواند از تکرار خطاهای گذشته جلوگیری کند و به ثبات و امنیت بیشتر در خاورمیانه یاری رساند.


ترجمه مقاله در نشریه «The Hill» آمریکا:

ایران در حال فروپاشی نیست!
رضا نصری
حقوقدان بین‌المللی و تحلیل‌گر سیاست خارجی

در فضای سیاست‌گذاری واشنگتن، روایت‌های غالب اغلب جایگزین تحلیل‌های دقیق می‌شوند، به‌ویژه وقتی پای ایران در میان است. با روی کار آمدن مجدد رئیس‌جمهور ترامپ، سه برداشت نادرست در فضای سیاسی آمریکا بر سر زبان‌ها افتاده است: نخست آنکه ایران به‌خاطر عقب‌نشینی‌های حزب‌الله آن‌قدر تضعیف شده که دیگر اهمیتی ندارد؛ دوم اینکه ایران چنان درمانده است که ممکن است به‌عنوان آخرین راه، به‌دنبال سلاح هسته‌ای برود؛ و سوم اینکه دولت ایران در آستانه‌ی فروپاشی است.

این ادعاها—که عمدتاً از منابع اسرائیلی نشئت می‌گیرند که سال‌هاست به دنبال مواجهه‌ی نظامی میان ایران و آمریکا هستند —واقعیت را تحریف کرده و ممکن است دولت جدید ایالات متحده را به خطاهای محاسباتی خطرناکی سوق دهند. چنین برداشت‌های اشتباهی می‌تواند سیاست‌گذاران را به دست‌کم گرفتن هزینه‌های واقعی جنگ، ایجاد احساس فوریت کاذب برای اقدام پیش‌دستانه و برآورد نادرست از تاب‌آوری و ثبات سیاسی ایران وادارد و در نهایت، سیاست‌ها را به سوی «رژیم چنج» سوق دهد.
متأسفانه این تصویر تحریف‌شده تنها در میان تندروترین چهره‌های سیاست خارجی آمریکا محدود نمانده است. «ریچارد هاس» در مقاله‌ای با عنوان «فرصت ایران» در فارن افرز می‌نویسد: «ایران ضعیف‌تر و آسیب‌پذیرتر از هر زمان دیگری در چند دهه‌ی اخیر است.» همچنین، «دنیس راس» در واشنگتن پست ادعا می‌کند که اسرائیل در شب ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴ «۹۰ درصد توانایی تولید موشک‌های بالستیک ایران» را از بین برده است. هر دوی این نظرات، برای توجیه امکان‌پذیر بودن اقدام نظامی علیه ایران مطرح می‌شوند.
شگفت‌آورتر، موضع وزیر خارجه، «مارکو روبیو» در جلسه‌ی تأیید صلاحیت اوست؛ جایی که وی بر ادعای وجود فاصله‌ی میان مردم و دولت ایران تأکید کرد و کاهش یارانه‌های انرژی را نشانگر تضعیف تهران دانست. این در حالی است که بحث اصلاحات یارانه‌ای در ایران بیش از سه دهه است که جریان دارد و عمدتاً بازتاب‌دهنده‌ی برنامه‌ریزی اقتصادی بلندمدت است، نه نشانه‌ی شکنندگی سیاسی.
فقدان روابط رسمی دیپلماتیک بین واشنگتن و تهران، این سوءتفاهم‌ها را تشدید می‌کند. ایران از سال ۱۹۸۰ تاکنون در آمریکا نمایندگی مستقیم ندارد و برای معدود امور کنسولی به سفارت پاکستان متکی است. هم‌زمان، نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک با محدودیت‌های جدی مواجه است که دامنه‌ی تحرکات دیپلمات‌های ایرانی و تعامل آن‌ها با سیاست‌گذاران آمریکایی، رسانه‌ها و اندیشکده‌ها را به‌شدت محدود می‌سازد.
برخلاف کشورهایی که در واشنگتن سفارت و شبکه‌های لابی دارند، ایران عملاً از ابزار چندانی برای مقابله با اطلاعات نادرست یا بیان روایت‌های خود برخوردار نیست. این وضعیت زمانی وخیم‌تر می‌شود که تحلیلگران و صاحب‌نظرانی که از رویکردهای دیپلماتیک یا متوازن در سیاست ایران-آمریکا حمایت می‌کنند، غالباً زیر فشار گروه‌های اپوزیسیون جمهوری اسلامی در خارج از ایران قرار می‌گیرند؛ گروه‌هایی که، با داشتن مواضع به‌شدت ضدحکومتی، گفتمان مرتبط با ایران را برای پیشبرد اهداف سیاسی مغرضانه خود هدایت می‌کنند.
سیاست‌گذاران آمریکایی که به‌دنبال تعیین راهبرد در قبال ایران هستند، باید به این خلأ اطلاعاتی توجه داشته باشند. برخلاف ادعای تضعیف ایران، این کشور همچنان بازیگری قدرتمند با ظرفیت‌های دفاعی گسترده و نفوذ ژئوپلیتیک چشمگیر است. جمعیت نزدیک به ۹۰ میلیون نفر، فناوری نظامی پیشرفته و کنترل بر تنگه‌های راهبردی سبب شده که ایران بتواند بر پایه‌ی منابع داخلی و جغرافیای راهبردی خود اتکا کند.
در واقع، توانمندی دفاعی و بازدارندگی ایران هیچ‌گاه منحصر به اتکا بر بازیگران غیر دولتی نظیر حزب‌الله نبوده است. ایران به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای دارای حاکمیت، می‌تواند با تمام ابزارهای یک دولت مستقل وارد عمل شود و هرگونه درگیری نظامی با آن، ریسک بالایی برای ثبات منطقه و پیامدهای اقتصادی جهانی در پی خواهد داشت.
ایران کشوری کهن است که طی قرن‌ها در برابر دگرگونی‌های ژئوپلیتیک و فشارهای خارجی ایستادگی کرده و به سطح چشمگیری از تاب‌آوری دست یافته است. در چهار دهه‌ی گذشته، ایران در یک محیط امنیتی پرتنش با انواع تهدیدها دست‌وپنجه نرم کرده است: از حضور گسترده‌ی نیروهای آمریکایی در خلیج فارس و جنگ هشت‌ساله با عراق گرفته تا عملیات‌های مخفی، تحریم‌های اقتصادی، ترور مقامات ارشد، جنگ روانی و کارزار «فشار حداکثری» دولت اول ترامپ. واکنش ایران به تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، تسریع تلاش‌های دفاعی و سرمایه‌گذاری وسیع در توسعه‌ی موشک‌ها، پهپادها و زیرساخت‌های مستحکم بوده است؛ اقداماتی که قدرت حفظ حاکمیت ایران را تقویت کرده‌اند.






‏لابی‌های اسرائیل و اپوزیسیون برانداز به شدت تلاش می‌کنند ایران را متهم به آپارتاید جنسیتی کنند؛ آن را کشوری تضعیف‌شده جلوه دهند که از سر استیصال به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای است؛ ایران را طراح و تأمین‌کننده مالی عملیات ۷ اکتبر معرفی کنند و نظام سیاسی کشور را ناپایدار جلوه دهند و اینگونه القا کنند که انتخابات در ایران صرفاً یک نمایش است که در آن اراده مردم هیچ تأثیری ندارد. تمام این اتهامات و روایت‌سازی‌ها برای این است که تحریم و سیاست فشار حداکثری را تبلیغ کنند، کارزارهای حقوقی به اتهام آپارتاید علیه ایران راه‌اندازی کنند، حمله نظامی به ایران را کم‌هزینه و ضروری جلوه دهند و در نهایت، اجماعی جهانی - هم در سطح افکار عمومی و هم در سطح دولت‌ها - علیه کشور ایجاد کنند.

جواد ظریف در مصاحبه خود با فرید زکریا به تمام این اتهامات پاسخ داد و روایتی متفاوت از ایران ارائه کرد. مواضع او نیز هیچ تناقضی با مواضع رسمی کشور نداشت.

حالا افرادی که در داخل با رفتار و عملکرد و اظهارات‌شان زمینه این اتهامات را فراهم می‌کنند، می‌خواهند شورای عالی امنیت ملی با او برخورد کند!

البته حق دارند. آموزش ندیده‌اند!

https://x.com/RezaNasri1/status/1883094840281559279?s=19




با لغو محافظت امنیتی از جان بولتون، این احتمال وجود دارد که گروه تروریستی مجاهدین خلق، که ارتباط نزدیکی با او دارند، از این شرایط بهره‌برداری کند و با انجام حمله‌ای علیه او، ایران را مقصر جلوه دهد. حذف نام این سازمان از فهرست سازمان‌های تروریستی توسط هیلاری کلینتون یک اشتباه بزرگ بود.

دونالد ترامپ باید بار دیگر سازمان مجاهدین خلق را در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار دهد تا از خرابکاری‌های احتمالی این گروه در سیاست‌های خود در قبال ایران جلوگیری کند و حسن نیت خود را نسبت به مردم ایران، عراق، کُرد و آمریکا - که دست این گروه به خون‌شان آلوده است - به نمایش بگذارد.

20 last posts shown.