در گفتوگو با «خبرآنلاین»:
رضا نصری
✅ از زمان انتخابات تاکنون، ترامپ در قبال ایران دو نوع موضعگیری داشته است: یکی مواضعی که در سخنرانیهای عمومی و همایشهای انتخاباتی خود مطرح کرده و دیگری اظهاراتی که در پاسخ به پرسشهای مستقیم درباره ایران بیان کرده است. در سخنرانیهای عمومی، او بیشتر بر این موضوع تأکید کرده که در دوره اول ریاستجمهوریاش ایران را از منابع مالی محروم کرده و مانع از نفوذ منطقهای آن شده است، در حالی که دولت بایدن را متهم میکند که با سیاستهایش موجب تقویت ایران شده است. اما در پاسخ به سؤالات مستقیم خبرنگاران، موضعی کاملاً متفاوت اتخاذ کرده و صرفاً گفته که هدفش این است که ایران به سلاح هستهای دست پیدا نکند. تاکنون، نه درباره مسائل منطقهای اظهار نظری داشته، نه خط قرمزی مشخص—مثلاً در زمینه غنیسازی—تعیین کرده و نه حتی درباره ساختار حکومت ایران موضعگیری منفی داشته است. حتی در برخی اظهارات خود گفته که مایل است ایران موفق شود! با این حال، باید دید که در عمل - و پس از رایزنی با جریانات و محافل مختلف سیاسی در واشنگتن و اعلام سیاست رسمیاش - رویکرد او چگونه خواهد بود.
✅ گمان نمیکنم برکناری افرادی مانند پومپئو و بولتون صرفاً به دلیل تنبیه یا انتقام شخصی بوده باشد، چرا که چهرههایی مانند تالسی گابارد نیز در گذشته مواضع بسیار تندی علیه او اتخاذ کرده بودند، اما امروز به مناصب کلیدی منصوب شدهاند. به نظر میرسد که برکناری این افراد بیشتر در راستای اجرای یک سیاست خارجی انزواگرایانهتر انجام شده باشد، ضمن اینکه به او اجازه میدهد تصویر مطلوب خود —یعنی «رئیسجمهوری صلحطلب که قصد دارد به جنگها پایان دهد»— را حفظ کند.
ترامپ در دوران انتخابات بارها به این موضوع اشاره کرد که در دوره اول ریاستجمهوریاش این افراد را به مناصب کلیدی منصوب کرد تا از آنها به عنوان «اهرم مذاکراتی» بهره بگیرد. در این دوره، با انتصاب مارکو روبیو—که فردی تندرو اما مطیع است—هم ابزار فشار مورد نظرش در مذاکرات تأمین میشود و هم میتواند بدون مزاحمت، سیاست دلخواه خود را پیش ببرد.در هر حال، فارغ از انگیزههای او، حذف این افراد تندرو به نفع ایران است.
✅ به نظر میرسد که سازمان تروریستی رجوی در این دوره نفوذ کمتری در واشنگتن داشته باشد. این وضعیت در مورد سایر گروههای برانداز اپوزیسیون نیز - که کمکهای مالیشان تعلیق شده - صدق میکند.
در خصوص سازمان مجاهدین خلق، یک موضوع نیاز به پیگیری دارد؛ در صورتی که نقش این گروه در ترور دو قاضی در تهران محرز شود، لازم است بهطور علنی از همه دولتها درخواست شود که این سازمان مجدداً در فهرست گروههای تروریستی قرار گیرد. در واقع، یکی از استدلالهای حقوقی اصلی این گروه برای خروج از فهرستهای اروپا و آمریکا، ادعای کنار گذاشتن «خشونت» بود. بنابراین، اگر مشارکت آنها در این ترور اثبات شود، لازم است این موضوع بهطور جدی از سوی دستگاه دیپلماسی پیگیری شود. به نظرم، اگر ترامپ همین حالا این گروه را – که با صدام حسین همکاری داشته، مرتکب جنایت جنگی شده و رفتار تروریستی خود را نیز حفظ کرده – در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دهد، میتواند اقدامی عملی برای نشان دادن حُسننیت خود پیش از مذاکرات باشد.
✅ حضور دکتر ظریف در داووس ارتباطی با مذاکرات نداشت. ایشان به عنوان یک شخصیت شناختهشده در صحنه بینالمللی به این فوروم دعوت شد و با هماهنگی کامل وزارت امور خارجه در آنجا حضور پیدا کرد. حضور ایشان پیام به کشورهای غربی نبود، اما برای خنثیسازی روایت و اتهامات خطرناکی که توسط لابیهای متخاصم و جریانهای جنگطلب در دنیا علیه ایران مطرح میشود بسیار مهم و مفید بود.
توجه داشته باشید که طی ماههای اخیر، جریان گستردهای از اتهامات سنگین علیه ایران در محافل سیاسی و رسانهای غرب، بهویژه در ایالات متحده، شکل گرفته است. این روایت، که با حمایت لابیهای اسرائیل، اندیشکدههای تأثیرگذار، رسانههای جریان اصلی و گروههای اپوزیسیون تقویت میشود، هدفی فراتر از یک جنگ تبلیغاتی صرف دارد و در تلاش است تا سیاستهای دولت جدید آمریکا و متحدانش را علیه ایران جهتدهی کند.
از جمله محورهای اصلی این فضاسازی، میتوان به اتهام «آپارتاید جنسیتی»، تلاش برای نمایش ایران بهعنوان کشوری ضعیف و ناگزیر از دستیابی به سلاح هستهای، متهمکردن ایران به دست داشتن در طراحی و تأمین مالی عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳، و ادعای بیثباتی داخلی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی اشاره کرد. این اتهامات که بهگونهای هماهنگ مطرح میشوند، در کنار یکدیگر چارچوبی را تشکیل میدهند که میتواند به اعمال فشارهای جدید و یا احیای سیاستهای خصمانه علیه ایران منجر شود.
رضا نصری
✅ از زمان انتخابات تاکنون، ترامپ در قبال ایران دو نوع موضعگیری داشته است: یکی مواضعی که در سخنرانیهای عمومی و همایشهای انتخاباتی خود مطرح کرده و دیگری اظهاراتی که در پاسخ به پرسشهای مستقیم درباره ایران بیان کرده است. در سخنرانیهای عمومی، او بیشتر بر این موضوع تأکید کرده که در دوره اول ریاستجمهوریاش ایران را از منابع مالی محروم کرده و مانع از نفوذ منطقهای آن شده است، در حالی که دولت بایدن را متهم میکند که با سیاستهایش موجب تقویت ایران شده است. اما در پاسخ به سؤالات مستقیم خبرنگاران، موضعی کاملاً متفاوت اتخاذ کرده و صرفاً گفته که هدفش این است که ایران به سلاح هستهای دست پیدا نکند. تاکنون، نه درباره مسائل منطقهای اظهار نظری داشته، نه خط قرمزی مشخص—مثلاً در زمینه غنیسازی—تعیین کرده و نه حتی درباره ساختار حکومت ایران موضعگیری منفی داشته است. حتی در برخی اظهارات خود گفته که مایل است ایران موفق شود! با این حال، باید دید که در عمل - و پس از رایزنی با جریانات و محافل مختلف سیاسی در واشنگتن و اعلام سیاست رسمیاش - رویکرد او چگونه خواهد بود.
✅ گمان نمیکنم برکناری افرادی مانند پومپئو و بولتون صرفاً به دلیل تنبیه یا انتقام شخصی بوده باشد، چرا که چهرههایی مانند تالسی گابارد نیز در گذشته مواضع بسیار تندی علیه او اتخاذ کرده بودند، اما امروز به مناصب کلیدی منصوب شدهاند. به نظر میرسد که برکناری این افراد بیشتر در راستای اجرای یک سیاست خارجی انزواگرایانهتر انجام شده باشد، ضمن اینکه به او اجازه میدهد تصویر مطلوب خود —یعنی «رئیسجمهوری صلحطلب که قصد دارد به جنگها پایان دهد»— را حفظ کند.
ترامپ در دوران انتخابات بارها به این موضوع اشاره کرد که در دوره اول ریاستجمهوریاش این افراد را به مناصب کلیدی منصوب کرد تا از آنها به عنوان «اهرم مذاکراتی» بهره بگیرد. در این دوره، با انتصاب مارکو روبیو—که فردی تندرو اما مطیع است—هم ابزار فشار مورد نظرش در مذاکرات تأمین میشود و هم میتواند بدون مزاحمت، سیاست دلخواه خود را پیش ببرد.در هر حال، فارغ از انگیزههای او، حذف این افراد تندرو به نفع ایران است.
✅ به نظر میرسد که سازمان تروریستی رجوی در این دوره نفوذ کمتری در واشنگتن داشته باشد. این وضعیت در مورد سایر گروههای برانداز اپوزیسیون نیز - که کمکهای مالیشان تعلیق شده - صدق میکند.
در خصوص سازمان مجاهدین خلق، یک موضوع نیاز به پیگیری دارد؛ در صورتی که نقش این گروه در ترور دو قاضی در تهران محرز شود، لازم است بهطور علنی از همه دولتها درخواست شود که این سازمان مجدداً در فهرست گروههای تروریستی قرار گیرد. در واقع، یکی از استدلالهای حقوقی اصلی این گروه برای خروج از فهرستهای اروپا و آمریکا، ادعای کنار گذاشتن «خشونت» بود. بنابراین، اگر مشارکت آنها در این ترور اثبات شود، لازم است این موضوع بهطور جدی از سوی دستگاه دیپلماسی پیگیری شود. به نظرم، اگر ترامپ همین حالا این گروه را – که با صدام حسین همکاری داشته، مرتکب جنایت جنگی شده و رفتار تروریستی خود را نیز حفظ کرده – در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دهد، میتواند اقدامی عملی برای نشان دادن حُسننیت خود پیش از مذاکرات باشد.
✅ حضور دکتر ظریف در داووس ارتباطی با مذاکرات نداشت. ایشان به عنوان یک شخصیت شناختهشده در صحنه بینالمللی به این فوروم دعوت شد و با هماهنگی کامل وزارت امور خارجه در آنجا حضور پیدا کرد. حضور ایشان پیام به کشورهای غربی نبود، اما برای خنثیسازی روایت و اتهامات خطرناکی که توسط لابیهای متخاصم و جریانهای جنگطلب در دنیا علیه ایران مطرح میشود بسیار مهم و مفید بود.
توجه داشته باشید که طی ماههای اخیر، جریان گستردهای از اتهامات سنگین علیه ایران در محافل سیاسی و رسانهای غرب، بهویژه در ایالات متحده، شکل گرفته است. این روایت، که با حمایت لابیهای اسرائیل، اندیشکدههای تأثیرگذار، رسانههای جریان اصلی و گروههای اپوزیسیون تقویت میشود، هدفی فراتر از یک جنگ تبلیغاتی صرف دارد و در تلاش است تا سیاستهای دولت جدید آمریکا و متحدانش را علیه ایران جهتدهی کند.
از جمله محورهای اصلی این فضاسازی، میتوان به اتهام «آپارتاید جنسیتی»، تلاش برای نمایش ایران بهعنوان کشوری ضعیف و ناگزیر از دستیابی به سلاح هستهای، متهمکردن ایران به دست داشتن در طراحی و تأمین مالی عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳، و ادعای بیثباتی داخلی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی اشاره کرد. این اتهامات که بهگونهای هماهنگ مطرح میشوند، در کنار یکدیگر چارچوبی را تشکیل میدهند که میتواند به اعمال فشارهای جدید و یا احیای سیاستهای خصمانه علیه ایران منجر شود.