کانال اختصاصی رضا نصری


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


تحلیل در مورد حقوق بین الملل، حقوق روابط بین الملل آمریکا، سیاست خارجه، امنیتی سازی، برجام

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


سناتور گیندزی گراهام قصد دارد با تصویب یک قانون جدید مانع از همکاری دولت‌های عضو «اساسنامه رم» با دیوان کیفری بین‌المللی جهت بازداشت نتانیاهو و گالانت شود. او مدعی است مقامات اسرائیلی به صورت قانونی انتخاب شده‌اند، اسرائیل و ایالات متحده آمریکا عضو اساسنامه رم نیستند و سیستم فضایی اسرائیل تنومند و مستقل است؛ و با چنین استدلال‌هایی می‌خواهد اقدام خود را توجیه می‌کند.

این متن در پاسخ به اوست:

۱- هیچ‌کس - چه در یک روند قانونی و چه به صورت غیرقانونی به قدرت رسیده باشد - از تعقیب برای ارتکاب جنایات جنگی معاف نیست.

۲- دادگاه کیفری بین‌المللی صلاحیت رسیدگی به جنایاتی را دارد که در قلمرو کشورهای عضو، از جمله سرزمین‌های فلسطینی، رخ می‌دهد. این صلاحیت به عضویت اسرائیل یا ایالات متحده در اساسنامه رم وابسته نیست.

۳- سیستم حقوقی به‌اصطلاح «تندومند» اسرائیل همواره از تعقیب مقامات این رژیم به دلیل جنایات جنگی در سرزمین‌های فلسطینی سر باز زده است. اصل صلاحیت تکمیلی به دادگاه کیفری بین‌المللی اجازه می‌دهد در مواردی که دادگاه‌های ملی قادر یا مایل به رسیدگی نیستند، مداخله کند.

۴- کشورهای عضو اساسنامه رم (در حال حاضر ۱۲۴ کشور) به موجب حقوق بین‌الملل موظف به همکاری با دادگاه کیفری بین‌المللی هستند. این دولت‌ها به عنوان دولت‌های مستقل، تابع قوانین داخلی ایالات متحده نیستند! قانون‌گذاری شما نقض حاکمیت آن‌هاست و عواقب نامطلوبی در پی خواهد داشت.

۵- این اقدامات، اکنون که روند قانونی آغاز شده است، دامن‌گیر شما خواهد شد.

https://twitter.com/RezaNasri1/status/1859637064872100255?s=19


لیندزی گراهام (سناتور آمریکایی) قصد دارد قانونی را پیشنهاد دهد که کشورهایی را که به تعهدات خود بر اساس اساسنامه رم عمل کرده و با دیوان کیفری بین‌المللی برای بازداشت نتانیاهو و گالانت همکاری می‌کنند، تحریم کند.

این اولین بار نیست که ایالات متحده کشورها را به دلیل پایبندی به قوانین بین‌المللی مجازات می‌کند. پیش‌تر نیز علیه کشورهایی که به برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت در رابطه با ایران متعهد بودند، تحریم‌های ثانویه اعمال کرده است.

اگر کشورها در برابر چنین زورگویی‌هایی در گذشته مقاومت کرده بودند، امروز شاهد چنین سطحی از نقض حاکمیت خود نبودند.


دیوان کیفری بین‌المللی بالاخره حکم جلب نتانیاهو را صادر کرد. این بهترین اتفاق حقوقی در سال‌های اخیر است که تاثیرات سیاسی و حیثیتی قابل ملاحظه‌ای برای رژیم اسرائیل دارد.

کم‌ترین آن اینکه از این پس اتحادیه اروپا هیچ بهانه‌ای برای لغو قرارداد مشارکت خود با اسرائیل (وفق ماده ۲ قرارداد) ندارد.

این رویداد می‌تواند بستر حقوقی لازم را برای انواع ابتکارات دیپلماتیک‌ و سیاسی آماده کند. جامعه مدنی و فعالان حقوق بشر و رسانه‌ای هم می‌توانند از این فرصت برای ایجاد «هزینه حیثیتی» برای شرکت‌های بین‌المللی که در اسرائیل سرمایه‌گذاری می‌کنند استفاده کنند و آن‌ها را به لغو فعالیت‌ها در آنجا وادار سازند. اگر از این فرصت با هوشمندی استفاده شود، دستاوردهای بی نظیری می‌توان حاصل کرد.

https://twitter.com/RezaNasri1/status/1859570566975393799?s=19


اینطور پیش رفت:

ایران به طور کامل به برجام پایبند بود --> آمریکا از توافق خارج شد و سه کشور اروپایی به تعهدات خود عمل نکردند --> ایران تعهدات خود را کاهش داد تا آنها را به اجرای تعهداتشان وادار کند --> آمریکا و سه کشور اروپایی، با این انتظار که ایران یک‌جانبه به طور کامل پایبند بماند، فشارها بر ایران را افزایش دادند --> ایران در پاسخ، تعهدات خود را بیشتر کاهش داد --> آمریکا و سه کشور اروپایی بار دیگر فشارها را افزایش دادند --> ایران تعهدات خود را باز هم کاهش داد --> آمریکا و سه کشور اروپایی یک بار دیگر فشارها را افزایش دادند --> ایران تعهدات خود را حتی بیشتر کاهش داد --> آمریکا و سه کشور اروپایی باز هم فشارها را افزایش دادند‌--> ایران تعهدات خود را باز هم بیشتر کاهش داد...

آیا وقت آن نرسیده است که آمریکا و سه کشور اروپایی بفهمند ایران در برابر فشار پاسخ نمی‌دهد؟


گفت‌وگو با ایسنا در مورد پیام ویدیویی دکتر ظریف:
رضا نصری

✅ سال‌هاست رژیم اسرائيل بر اساس یک روایت‌سازی دروغ جنایاتش را علیه مردم فلسطین و منطقه توجیه می‌کند. مبنای این روایت هم این است که محور مقاومت و ایران نه بخاطر اشغال و آپارتاید و جنایات جنگی اسرائيل، بلکه بخاطر «یهودستیزی» علیه این رژیم مبارزه می‌کنند. از سال گذشته نیز، مدعی شدند در خانه مردم عادی غزه و رهبران مقاومت نسخه‌هایی از کتاب هیتلر و نشانه‌هایی با صلیب شکسته نازی‌ها پیدا کرده‌اند. آن‌ها حتی مدعی شدند کودکان غزه از خردسالی با آموزش یهودستیزی پرورش پیدا می‌کنند و از این طریق به صورت ضمنی حتی قتل‌عام کودکان را هم توجیه می‌کنند. رژیم اسرائيل در سال‌های گذشته برنامه هسته‌ای ایران را هم به «یهودستیزی» نسبت داده و ادعا کرده ایران قصد دارد با ساختن سلاح هسته‌ای یک هولوکاست دوم برپا کند. این روایت‌سازی دروغ - که در واقع صهیونسم را با یهودیت برابر می‌کند - تا حدودی در افکار عمومی برخی کشورها هم تاثیر داشته است. در واقع، این روایت مبنای امنیتی‌سازی ایران و محور مقاومت است و وسیله‌ایست که با آن فلسفه مبارزه با رژیم اسرائيل را تحریف و هر صدای مخالفی را خفه می‌کنند. لابی‌های صهیونیست حتی لوایحی به کنگره آمریکا و برخی پارلمان‌های اروپایی ارائه داده‌اند که در آن هر نوع انتقاد از صهیویسم به مثابه «یهودسیتزی» تعبیر شود تا از طریق قانونی معترضان به جنایات و نسل‌کشی رژیم اسرائيل را سرکوب کنند. در چنین بستری، لازم بود یک صدا از ایران بلند شود و این روایت‌سازی دروغین را به چالش بکشد. دکتر ظریف هم چنین نقشی ایفا کرد. 


✅ رژیم اسرائيل هم در سطح بین‌المللی و هم در سطح داخلی نیازمند است نشان دهد که ایران و محور مقاومت به دنبال از بین بردن یهودیان هستند. در واقع، رژیم اسرائيل این اکوسیستم را برای خود ایجاد کرده تا حمایت بین‌اللمللی و انسجام داخلی خود را حفظ کند. در سطح بین‌المللی، مدام از یهودستیزی ایران و محور مقاومت می‌گوید و در سطح داخلی نیز فضایی ایجاد کرده که در آن مردها و زنان به ترتیب ۲.۵ سال و ۲ سال به خدمت سربازی اجباری می‌روند و تا حدود ۵۵ سالگی باید در نیروهای ذخیره بمانند و آموزش نظامی ببینند! یعنی «فضای امنیتی» و «تهدیدپنداری» - که مبنای آن ادعای یهودستیزی است - مبنای حفظ حمایت بین‌المللی، جلب حمایت افکار عمومی در غرب و انسجام داخلی رژيم اسرائيل است. منتها، متاسفانه تابحال، ایران - که طرف اصلی اتهام است - نتوانسته به صورت موثری این فضاسازی را بشکند و مانع از این شود که رژیم اسرائیل به این شستوشوی مغزی (Indoctrination) ادامه دهد. دکتر ظریف با انتشار این ویدئو اولین اقدام موثر در حوزه دیپلماسی عمومی را در این زمینه کلید زد و جا دارد تلاش‌های اینچینی ادامه پیدا کند. 


✅ لازم است این خط مشی هم در سطح دیپلماسی عمومی و هم در سطح دیپلماسی رسمی کشور ادامه پیدا کند. رژیم اسرائيل بر مبنای این روایت استوار است و ایران نمی‌تواند به عنوان طرف اصلی اتهام منفعل باقی بماند. تا کنون، بسیاری از یهودیانی که در غرب زندگی می‌کنند متاسفانه تحت تاثیر روایت‌سازی‌های دروغ رژیم اسرائيل قرار گرفته‌اند و لازم است برای آن‌ها روشن شود که دلیل مخالفت و مبارزه ایران و محور مقاومت با اسرائيل یهودستیزی نیست، بلکه اشغال، استعمار، آپارتاید، جنایات جنگی و نسل‌کشی است. در واقع، مخالفت ایران با رژیم اسرائيل هم مبنای اخلاقی و انسانی دارد و هم کاملاً مبتنی بر موازین حقوق بین‌الملل است. این نکته‌ایست که باید مدام به مردم جهان یادآوری کرد. در گذشته، قطعنامه‌ای در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسیده بود که در آن صهیونیسم را برابر با نژادپرستی خوانده بود. این قطعنامه چند سال بعد تحت فشار آمریکا ملغی شد و از آن پس مخالفت با صهیونیسم را در کشورهای غربی به یهودستیزی تعبیر کردند. در تداوم این حرکتی که دکتر ظریف آغاز کرد، دستگاه دیپلماسی می‌تواند به کمک کشورهای منطقه تلاش کند این قطعنامه را مجدداً احیا نماید.

https://www.isna.ir/news/1403083022152/%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%AD%D9%88%D8%B1-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%DB%8C%D9%87%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85


این ویدئو همان دلیلی است که وقتی دکتر ظریف استعفا داد، نتانیاهو با خوشحالی نوشت «از دستش راحت شدیم»!

او در یک ویدئو با پس‌زمینه پرچم ایران، با استدلال به یهودیان جهان می‌گوید که صهیونیسم با ده فرمان پیامبرشان در تناقض است، به عزت و هویت آن‌ها آسیب می‌زند و امنیتشان را تهدید می‌کند. او نشان می‌دهد اتهام یهودستیزی - که مهم‌ترین حربه سیاسی صهیونیست‌هاست - به ایران نمی‌چسبد.

حالا تماشا کنید چطور در روزهای آینده لابی‌ها و دستگاه تبلیغاتی اسرائیل، اندیشکده‌هایی مانند FDD و بنگاه‌های جنگ روانی فارسی‌زبان مثل ایران‌اینترنشنال به او هجمه خواهند برد.

https://twitter.com/RezaNasri1/status/1858586021384135160?t=gw5UtFFxexwUYVDMwlpoZw&s=19




آقای رسایی در کانال تلگرامی خود به مطلبی که در مورد تابعیت قهری در آمریکا نوشته بودم پاسخ داده‌اند. ایشان ضمن پذیرش اینکه متولدین خاک آمریکا مطابق متمم چهاردهم قانون اساسی ایالات متحده به صورت خودکار (و بی نیاز از درخواست والدین)، تابعیت آمریکایی دریافت می‌کنند، این بار استدلال آورده‌اند که:

«براساس همان متمم چهاردهم قانون اساسی ایالات متحده، فرزندان هیات‌های دیپلماتیک از این امر مستثنی هستند. چون تحت صلاحیت قضائی دولت آمریکا نیستند»؛ و سپس نتیجه گرفته‌اند که «بنابر این اگر آقای ظریف در سال‌های اقامتش در آمریکا از ایالات متحده درخواست تابعیت نمی‌کرد، فرزندان وی، مثل بسیاری از دیپلمات‌های دیگر که فرزندانشان در آن کشور به دنیا آمدند، تابعیت مضاعف آمریکا را نمی‌گرفتند.»

آقای رسایی در مورد مستثنی بودن دیپلمات‌ها در متمم چهاردهم قانون اساسی آمریکا درست می‌گویند، اما دو نکته را فراموش کرده‌اند:

اول اینکه فرزندان دکتر ظریف در زمان «دانشجویی» ایشان - یعنی زمانی که با ویزای تحصیلی در آمریکا اقامت داشتند - در آنجا متولد شدند و نه در زمان مأموریت او در کسوت «دیپلمات»! به عبارت دیگر، مانند صدها هزار ایرانی دیگر که در آمریکا با ویزای تحصیلی در آنجا درس خوانده‌اند، فرزندان ایشان هم به صورت قهری تابعیت آمریکایی دریافت کرده‌اند.

دوم اینکه آقای رسایی این نکته مهم را هم نادیده می‌گیرند که اصولاً دیپلمات‌ها نمی‌توانند برای فرزندان خود درخواست تابعیت کنند! یعنی حتی اگر دکتر ظریف - طبق ادعای آقای رسایی - در زمان مأموریت به عنوان «دیپلمات» برای فرزندان خود تقاضای تابعیت می‌کرد - به دلیل همان استثنایی که در متمم چهاردهم قانون اساسی این کشور آماده - درخواست ایشان مورد پذیرش قرار نمی‌گرفت.

نکته آخر اینکه آقای رسایی توجه داشته باشند که بیش از ۳۲ کشور جهان در حوزه تابعیت سرزمینی (قهری) قوانینی مشابه قانون آمریکا دارند. به عبارت دیگر، از آنجا که قانون فقط شامل حال یک نفر نمی‌شود، تفسیر ایشان از «قانون مشاغل حساس» موجب خواهد شد که صدها هزار ایرانی جوانی که برای تحصیل در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به این کشورها رفته‌اند و در آنجا صاحب فرزند شده‌اند، هرگز نتوانند در سطوح کلان مدیریتی به کشور خدمت کنند!

یعنی دانشجویی که امروز در یکی از این کشورها در حال اخذ مدرک دکترای اقتصاد است و در محل تحصیل صاحب فرزند شده، از الان باید بداند که هرگز در ایران امکان تاثیرگذاری موثری در مناصب مدیریتی نخواهد یافت!

حال پرسش اینجاست که تفسیر و خوانش آقای رسایی از «قانون مشاغل حساس» چقدر با سیاست جذب حداکثری و بهره‌گیری از تمام ظرفیت‌های کشور سازگار است؟

آیا تفسیری از قانون که عملا دانشجویان ایرانی مقیم در ۳۲ کشور جهان را میان فرزندآوری و بازگشت برای خدمت به وطن مقید به انتخاب می‌کند، می‌تواند تفسیر درستی باشد؟ آیا قانونگذار واقعا چنین نیتی داشته؟

چقدر چنین تفسیری با اصول حقوق شهروندی مندرج در قانون اساسی کشور همخوانی دارد؟


لازم است مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای را با اقدامات تنبیهی جدی علیه اسرائیل تصویب کند، که در صورت عملی شدن قانون کنست علیه آنروا (UNRWA) در ماه ژانویه، به‌طور خودکار به اجرا درآید.


ترجمه:

قابل توجه روزنامه‌نگاران و کارگزاران دیپلماسی عمومی:

با انتخاب ترامپ، نئوکان‌ها، حامیان اسرائیل و اپوزیسیون طرفدار «رژیم چنج»، از الان بی‌وقفه اطلاعات مغرضانه و اخبار جعلی منتشر خواهند کرد تا از هرگونه فرصت برای مذاکره و کاهش تنش میان دو کشور جلوگیری کنند. آن‌ها سعی خواهند کرد:

- به آمریکایی‌ها القا کنند که «دیپلماسی» - که در واقع تنها راه مسالمت‌آمیز برای حل اختلافات است - به نحوی باعث «جنگ» خواهد شد!

- ترویج کنند که ایران باید تحت تحریم‌های اقتصادی دائمی باقی بماند؛ و «تعرض بی‌پایان به تأثیرگذارترین کشور منطقه» سیاستی معقول است!

- با نادیده گرفتن چهار دهه سیاست‌های ناموفق مبتنی بر فشار به ایران، این پیش‌فرض غلط را تقویت کنند که ایران فقط به «تهدیدات معتبر» و فشار واکنش مثبت نشان خواهد داد!

- از یک سو ادعا کنند که ایران تهدیدی وجودی برای ایالات متحده و اروپاست، و از سوی دیگر اسرائیل را به عنوان مدافع «تمدن بشری» در برابر آن معرفی می‌کنند

- القا کنند که در فرایند ایجاد یک نظم جدید و پایدار منطقه‌ای، می‌توان ایران را - کشوری با ۹۰ میلیون جمعیت - حذف کرد و منافع حیاتی و امنیتی آن را نادیده گرفت.

- ادعاها کنند ایران مروج یهودستیزی است و باعث تنش‌های اجتماعی در جوامع غربی شده است؛ و از این طریق توجه افکار عمومی را از سیاست‌های نسل‌کشی اسرائیل - که ریشه اصلی این تنش‌هاست - به سمت ایران منحرف کنند.

- داستان‌های جعلی در مورد تلاش ایران برای ترور ترامپ منتشر کنند.


With @realDonaldTrump election, neocons, Israel-firsters, and Iranian opposition groups pushing for "regime change" will tirelessly spread false information and fake news to block any chances of U.S.-Iran negotiations. They will try to:

- Convince Americans that “diplomacy" - which is by definition the only peaceful way to resolve conflicts - will somehow lead to war!

- Promote the idea that Iran should remain under permanent economic sanctions and that "indefinitely antagonizing the most influential country in the region" is a sound policy!

- Push the false notion that Iran only responds to "credible threats" and pressure, conveniently ignoring four decades of failed policies based on pressuring Iran!

- Claim that Iran poses an existential threat to the U.S. and Europe, while casting Israel as the defender of “human civilization” against it!

- Claim that a sustainable new regional order can be achieved by isolating Iran - a county of 90 million - while disregarding its vital and security concerns.

- Spread false claims that Iran promotes anti-Semitism or fuels social tensions in Western societies, deflecting attention from Israel’s genocidal policies, which are the root-cause of these tensions.

- Fabricate stories about Iran trying to assassinate @realDonaldTrump!

https://twitter.com/RezaNasri1/status/1855513401901879608?t=jwb_7SgTJ_UPToOR8fHjSA&s=19


اسرائیل و موساد بر این باورند که می‌توانند ترامپ را از طریق تحریک احساساتش به انجام سیاست‌هایی که می‌خواهند سوق دهند. با ساختن دروغ‌هایی درباره قصد ایران برای ترور او، عملاً در حال پیش بردن یک عملیات روانی برای تاثیر بر تصمیمات سیاستی‌اش در مورد ایران هستند.


در پاسخ به مکرون که می‌گوید دنیا از گوشتخواران و علف‌خواران تشکیل شده و من قصد ندارم اروپا را در معرض خطر گوشتخواران قرار دهم:

نکته خوبی است آقای مکرون! ایران با شما موافق است. به همین خاطر هرگز به زیاده‌خواهی‌های شما تن نخواهد داد و برنامه موشکی‌اش را رها نخواهد کرد تا در برابر گوشتخواران آسیب‌پذیر شود!


After his term as Secretary of State, Mike Pompeo attended several MEK rallies in Europe, delivering paid speeches where he openly endorsed the formerly designated terrorist organization pushing for "regime change" in Iran.

His support for the MEK sharply contrasts with Trump’s claim that he is not seeking regime change.

If @realDonaldTrump is genuinely interested in negotiating with Iran, Pompeo shouldn't be found anywhere near his administration.

https://twitter.com/RezaNasri1/status/1854742043475521619?t=EU5dwNfvDad91qTcWJdpVw&s=19


الان بهترین زمان برای ارائه پیش‌نویس قطعنامه‌ای تحت فصل ۷ منشور به شورای امنیت در خصوص غزه و لبنان است که اسرائیل را ملزم به پذیرش آتش‌بس کند. با توجه به افشاگری‌های اخیر مبنی بر تلاش نتانیاهو برای خراب کردن توافق آتش‌بس و تبادل زندانیان، بایدن هیچ بهانه‌ای برای وتو کردن چنین قطعنامه‌ای نخواهد داشت. به عنوان رئیس‌جمهوری در آستانه خروج، او انعطاف سیاسی لازم را نیز دارد که حداقل دستور دهد هیئت نمایندگی آمریکا در صورت ارائه قطعنامه،‌ رای ممتنع دهد. الجزایر یا روسیه می‌توانند او را به آزمون بگذارند و سپس مسئول بدارند.


در مواجهه با ترامپ اتخاذ این رویکرد هفتگانه به نظر ضروری است:

۱- تقویت وفاق با مردم و افزایش رضایتمندی جهت تحکیم رابطه دولت-ملت؛

۲- پرهیز از هر سیاست اقتصادی که منجر به شوک و تضعیف قشر آسیب‌پذیر خواهد شد؛

۳- هم‌افزایی میان جناح‌های سیاسی و نهادهای حاکمیتی حول محور امنیت و منافع ملی؛

۴- ایجاد انضباط در موضع‌گیری‌ها در حوزه سیاست خارجی و ایجاد تک‌صدایی با محوریت دستگاه دیپلماسی؛

۵- استفاده هوشمندانه از همه ابزارها - از قدرت نظامی گرفته تا دیپلماسی عمومی تا مذاکرات شرافتمندانه - برای تامین امنیت کشور؛

۶- تقویت دیپلماسی منطقه‌ای برای مشارکت هر چه موثرتر ایران در فرآیند شکل‌دهی به نظم جدید منطقه؛

۷- تقویت روابط با چین و روسیه و بریکس؛

https://twitter.com/RezaNasri1/status/1854177826288644512?t=-A1ndYnOB0etiqONneZRsQ&s=19


در پاسخ به دنیس راس:

تمام گزارش‌ها مبنی بر اینکه توانایی‌های بازدارندگی ایران بواسطه حمله اسرائیل کاهش یافته است منحصراً از اسرائیل می‌آید - یعنی منبعی که شهره به صدافتش نیست! این تصور که اسرائیل موفق شده بیست سال آمادگی نظامی ایران را در یک حمله سه ساعته از بین ببرد مضحک است. دست کم گرفتن ایران بر اساس اطلاعات گمراه‌کننده‌ای که اسرائیل به عمد منتشر می‌کند، راهی مطمئنی برای اشتباهات محاسباتی است.


جهت تحقق پیشنهاد خانم فرانچسکا آلبانیزه - گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در سرزمین‌های اشغالی فلسطین - مبنی بر خلع کُرسی اسرائیل در سازمان ملل متحد، باید یک قطعنامه توسط کشورهای عضو پیشنهاد شود که خواستار عدم پذیرش اعتبار هیئت نمایندگی اسرائیل به دلیل عدم رعایت نظر مشورتی دیوان بین‌المللی دادگستری در ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۴، نقض‌های مداوم قطعنامه‌های سازمان ملل متحد، زیر پا گذاشتن مستمر اصول آمره بین‌المللی و اعمال تهاجم نظامی علیه کارکنان و مقرهای سازمان ملل متحد باشد. این قطعنامه تنها به اکثریت ساده آراء در مجمع عمومی نیاز دارد. اقدامات مشابهی در دوران آپارتاید علیه آفریقای جنوبی اجرا شد، زمانی که مجمع عمومی عتبارنامه نمایندگان آن را رد کرد. این اقدام، حداقل کاری است که جامعه بین‌المللی می‌تواند برای حفظ جایگاه سازمان ملل متحد و حمایت از حقوق بین‌الملل و منشور در برابر یک رژیم ذاتا متخلف که تحت حمایت وتوهای مکرر ایالات متحده قرار دارد، انجام دهد.

https://x.com/RezaNasri1/status/1852418629402591444?s=19


ترجمه توییت:

اتحادیه اروپا در پی یافتن راه‌های قانونی است تا سپاه پاسداران را به‌عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کند. این بدان معناست که به جای اتکا به شواهد روشن یا معیارهای عینی، در جست‌وجوی خلاء‌های قانونی است تا به نیروهای مسلح رسمی یک کشور مستقل برچسب تروریستی بزنند.

آلمان این تلاش را رهبری می‌کند، نه به دلیل این که واقعاً سپاه را یک سازمان تروریستی می‌داند، بلکه برای اینکه به حمایت خود از اقدامات تجاوزکارانه اسرائیل علیه ایران «جامه قانون» بپوشاند و آن را توجیه کند.

آلمان پس از حمایت از نسل‌کشی و جنایات جنگی اسرائیل در غزه و لبنان، تأمین تسلیحات برای آن، محکوم کردن ایران برای دفاع مشروع از خود و حمایت از عملیات تروریستی گسترده در ایران با توسل به "حمایت دیپلماتیک" از عامل آن، اکنون در تلاش است برای حمله احتمالی اسرائیل به ایران مشروعیت ایجاد کند.

آلمان، تحت رهبری شولز و بربوک، هر ذره اعتباری را که پس از جنگ جهانی دوم به زحمت به دست آورده بود، از دست داده است.

https://twitter.com/RezaNasri1/status/1852290653545177566?t=dA5SuW2M6x4_eQ6ucNPbqg&s=19


Forward from: جماران
🔴 نصری، حقوقدان بین الملل: ادعای رسایی مبنی بر اینکه ‌در آمریکا «چیزی به اسم تابعیت قهری نداریم» کاملا خلاف واقع است

🔴 ترک تابعیت به این آسانی نیست/ حتی به فرض اینکه فرزندان بزرگسال دکتر ظریف بپذیرند مراحل را در یک سفارتخانه آمریکایی طی کنند، آیا مصلحت است یک مقام آمریکایی برای ماندن یا رفتن دکتر ظریف از معاونت تعیین تکلیف کند؟

✍️به گزارش جماران؛ رضا نصری، حقوقدان بین الملل در خصوص اظهارات حمید رسایی نماینده مجلس در رابطه با دوتابعیتی بودن فرزندان محمدجواد ظریف و تلاش برای برکناری وی از معاونت راهبردی رییس جمهور نوشت:


👈 ادعای آقای رسایی مبنی بر اینکه ‌در آمریکا «چیزی به اسم تابعیت قهری نداریم» و «تابعیت‌ قهری من درآوردی است» و اگر والدین درخواست کنند به فرزندی که در آمریکا به دنیا آمده تابعیت می‌دهند، کاملا خلاف واقع است.

👈در آمریکا، مطابق اصل تابعیت سرزمینی (Jus soli) - که در متمم چهاردهم قانون اساسی این کشور آمده - هر انسان به صرف تولد در خاک آمریکا به صورت خودکار تابعیت آمریکایی کسب می‌کند. این موضوع را دیوان عالی آمریکا در سال ۱۸۹۸ تایید کرده و از آن به بعد هم هیچ تردیدی بر آن وارد نشده است.

👈اینکه تابعیت متولدین آمریکا «سرزمینی» و «قهری» است - و نیاز به درخواست از سوی والدین ندارد - در قضیه Hamdi Vs Rumsfled در سال ۲۰۰۴ به بارزترین شکل نشان داده شد.

🔹یاسر عصام حمدی در سال ۱۹۸۰ در ایالت لوئیزیانای آمریکا از والدینی سعودی که به‌طور موقت در ایالات متحده زندگی می‌کردند، متولد شد. مدت کوتاهی پس از تولد، پدر و مادرش به عربستان سعودی بازگشتند و او در آنجا بزرگ شد. حمدی در نوجوانی با القاعده ارتباط گرفت و در سال ۲۰۰۱، در جریان حمله آمریکا به افغانستان، توسط نیروهای ائتلاف شمال دستگیر شد و به ارتش آمریکا تحویل داده شد.

🔹با وجود اینکه حمدی هرگز در آمریکا سکونت نداشت، هرگز والدینش برای او درخواست تابعیت نکرده بودند و با وجود اینکه همراه با القاعده و طالبان‌ علیه آمریکا جنگیده بود، در روند دادرسی - بر اساس متمم ۱۴ قانون اساسی آمریکا - تبعه ایالات متحده تشخیص داده شد؛ و همین موضوع مباحث حقوقی فراوانی پیرامون موضوع تابعیت قهری در آمریکا به جریان انداخت.

👈 اگر آقای رسایی حداقل این مباحث را دنبال کرده بود، هرگز مدعی نمی‌شد بحث تابعیت قهری در آمریکا یک بحث «من درآوردی» است!

❗️دوستان می‌گویند فرزندان دکتر ظریف می‌توانستند با پُر کردن یک فرم تابعیت قهری خود را باطل کنند.

☑️ ترک تابعیت به این آسانی نیست. شخص متقاضی ابتدا باید در یکی از سفارتخانه‌های آمریکا‌حضور پیدا کند و - ضمن پرداخت مبلغی حدوداً معادل ۱۵۰ میلیون تومان - رسماً تقاضای سلب تابعیت کند. در مرحله بعد‌ باید در تاریخی که برای او تعیین می‌شود برای مصاحبه مجدداً حاضر شود و دلایل خود را برای تقاضای سلب تابعیت بیان کند. در مرحله بعد دلایل او بررسی می‌شود و اگر تازه تشخیص داده شد که از نظر قانون تمام شرایط و معیارها برای پذیرش تقاضای او برآورده شده، کنسول، سفیر - یا مقامات بالاتر دولت آمریکا - اختیار دارد مطابق اصل «علم قاضی» درخواست متقاضی را رد کند!

☑️ جدا از اینکه فرزندان بزرگسال و مستقل مقامات کشور به هیچ عنوان مکلف به طی کردن چنین فرایندی برای حفظ شغل پدر یا مادر نیستند، از خود بپرسید این چه قانونی است که حضور یا عدم حضور یک مقام عالیرتبه سیاسی در یک پُست حساس در دولت جمهوری اسلامی را منوط به تصمیم‌ یک سفیر یا یک کنسول آمریکایی می‌کند؟

☑️ یعنی حتی به فرض اینکه فرزندان بزرگسال دکتر ظریف بپذیرند این مراحل را در یک سفارتخانه آمریکایی طی کنند، آیا آنوقت به مصلحت است یک مقام آمریکایی برای ماندن یا رفتن دکتر ظریف از معاونت راهبردی ریاست جمهوری تعیین تکلیف کند؟

☑️ اگر آن سفیر یا مقام آمریکایی تصمیم گرفت برای آزار دکتر ظریف - یا هر فرد دیگری در شرایط مشابه - تقاضای سلب تابعیت فرزند او را بپذیرد، همین حضرات که این قانون معیوب را تصویب کرده‌اند نخواهند گفت ظریف با حمایت سفیر آمریکا در معاونت رییس‌جمهور ابقا شد؟

✅ اصلاح قانونی چنین معیوب و غیر اصولی که عملاً به مقامات آمریکایی چنین اختیاری برای مداخله در امور داخلی کشور می‌دهد، قطعا باید اصلاح شود.

🕌 @jamarannews

20 last posts shown.