افــــــق رویـــــداد


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی
صفحه رسمی کانال افق رویداد
تاسیس ۲۰۱۵
کانال دیگر ما:
@ofoghroydadd
آرشیو مستند و کلیپ علمی و کتاب:
@ofoghclip

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


سیگنالی که نباید از این کهکشان مرده فرستاده شود ولی فرستاده و دریافت شده است

دانشمندان اخیراً موفق به شناسایی انفجار رادیویی سریعی (FRB) شده‌اند که از حاشیه‌های یک کهکشان باستانی و غیرفعال در فاصله ۱۱ میلیارد سال نوری از زمین ساطع شده است. این کهکشان، که مدت‌هاست فعالیت ستاره‌زایی در آن متوقف شده، به‌طور غیرمنتظره‌ای این سیگنال را ارسال کرده است.

این کشف، نظریه‌های پیشین درباره منشأ FRBها را به چالش می‌کشد، زیرا تصور می‌شد این پدیده‌ها عمدتاً در کهکشان‌های جوان و فعال رخ می‌دهند.
تیم تحقیقاتی با استفاده از تلسکوپ CHIME در بریتیش کلمبیا، ۲۲ سیگنال را بین فوریه و نوامبر ۲۰۲۴ رصد کردند و دریافتند که این سیگنال‌ها از حاشیه‌های این کهکشان مرده، در فاصله ۱۳۰ هزار سال نوری از مرکز آن، سرچشمه می‌گیرند. این منطقه عمدتاً شامل ستارگان در حال مرگ است و فعالیت ستاره‌زایی جدیدی در آن مشاهده نمی‌شود.

دکتر ترانه افتخاری، یکی از نویسندگان این پژوهش و ستاره‌شناس دانشگاه نورث‌وسترن، در این باره می‌گوید: «این مشاهده از یک کهکشان بسیار مرده به ما می‌گوید که باید راه دیگری برای تولید FRB وجود داشته باشد. این کشف با تصویری که تاکنون از FRBها داشتیم، مغایرت دارد.»

این یافته‌ها نشان می‌دهد که FRBها می‌توانند از مکان‌ها و شرایط مختلفی در کیهان نشأت بگیرند و لزوماً به کهکشان‌های فعال محدود نمی‌شوند.

دو مقاله اصلی: اینجا و اینجا

🚀 @ofoghroydad
🎇 Livescience


شلیک و کشتن ۹۰ دلفین از گونه نهنگ کاذب برای راحت ‌کردن آنها

در ۱۸ فوریه ۲۰۲۵، گروهی متشکل از ۱۵۷ دلفین از گونه نهنگ کاذب در ساحل غربی تاسمانی، استرالیا، در نزدیکی رودخانه آرتور به گل نشستند. با وجود تلاش‌های امدادگران، به دلیل موقعیت دورافتاده و شرایط نامساعد دریا، امکان نجات این دلفین‌ها فراهم نشد. تا بعدازظهر روز ۱۹ فوریه، ۹۰ دلفین زنده مانده بودند که به دلیل افزایش استرس و شرایط وخیم، تصمیم به اتانازی آن‌ها گرفته شد. این تصمیم پس از ارزیابی‌های دامپزشکی و با در نظر گرفتن رفاه حیوانات اتخاذ شد. نهنگ‌های کاذب، دلفین‌های بزرگ و اجتماعی هستند که گاهی در سواحل استرالیا به گل می‌نشینند. این اولین باری بود که در ۵۰ سال گذشته چنین حادثه‌ای در این منطقه رخ می‌دهد. علت دقیق این پدیده همچنان ناشناخته است، اما پیوندهای اجتماعی قوی در این گونه ممکن است نقش داشته باشد. این حادثه نگرانی‌هایی را درباره حفاظت و رفاه این گونه‌های دریایی برانگیخته است.

🚀 @ofoghroydad
🐳 Sciencealert


جستجوی کوانتومی برای «منبع زمان» هیچ تفاوتی بین گذشته و آینده پیدا نمی کند

محققان دانشگاه ساری، توماس گاف، چینتالپاتی اوماشانکار شاستری، و آندریا روکو، به‌تازگی پژوهشی انجام داده‌اند تا منبع جریان زمان را در مکانیک کوانتومی بررسی کنند. آن‌ها به‌دنبال نشانه‌هایی بودند که نشان دهد چرا زمان به‌سمت آینده حرکت می‌کند و نه گذشته.

در فیزیک کلاسیک، قوانین فیزیکی نسبت به جهت زمان متقارن هستند؛ یعنی که در سطح بنیادی، تفاوتی بین گذشته و آینده وجود ندارد. با این حال، در تجربه روزمره، ما تنها حرکت زمان به‌سمت آینده را مشاهده می‌کنیم؛ مثلاً تخم‌مرغ شکسته دوباره به حالت اولیه برنمی‌گردد.

این تیم پژوهشی، از زنجیره‌های مارکوف برای مدل‌سازی سیستم‌های کوانتومی استفاده کردند. در این مدل‌ها، هر حالت جدید تنها به حالت قبلی وابسته است و سیستم هیچ حافظه‌ای از گذشته ندارد. نتایج نشان داد که در این سیستم‌های کوانتومی، زمان می‌تواند به‌طور مساوی به جلو یا عقب حرکت کند و هیچ ترجیحی برای جهت خاصی وجود ندارد.

آندریا روکو گفت: «یافته‌های ما نشان می‌دهد که در حالی که تجربه ما می‌گوید زمان تنها به یک سمت حرکت می‌کند، در واقع جهت مخالف نیز به‌طور مساوی ممکن است.»

این نتایج نشان می‌دهد که در مقیاس کوانتومی، زمان می‌تواند در هر دو جهت حرکت کند، اما در مقیاس ماکروسکوپی، قوانین ترمودینامیک و افزایش آنتروپی باعث می‌شوند که ما تنها حرکت زمان به‌سمت آینده را تجربه کنیم.

سام آریامنش
🚀 @ofoghroydadd

🪄 Scientific Reports

توضیح بیشتر: زنجیره‌های مارکوف مدلی ریاضی است که در آن وضعیت فعلی یک سیستم تنها به «وضعیت قبلی» آن بستگی دارد و نه «به حالت‌های قبل‌تر». (مثل این‌که آینده‌ی یک بازی فوتبال فقط به نتیجه‌ی بازی قبلی بستگی داشته باشد، نه کل تاریخچه‌ی تیم). این مفهوم در بسیاری از زمینه‌ها مثل فیزیک، اقتصاد و هوش مصنوعی کاربرد دارد. در این پژوهش هم، دانشمندان از زنجیره‌های مارکوف برای مدل‌سازی سیستم‌های کوانتومی استفاده کردند و متوجه شدند که زمان می‌تواند هم به جلو و هم به عقب حرکت کند، بدون اینکه ترجیحی برای یک جهت خاص وجود داشته باشد.

918 0 25 1 16

هر چه قدر هم برخی از شما از رضا پهلوی متنفر باشید آن هم تنها به این دلیل که از پدر یا پدربزرگش متنفر هستید(چون دلیل دیگری نیست، چون این شخص پادشاهی خواه نیست) ایشان بهترین گزینه برای رهبری دوران گذار است.

به نظر من بیشتر کسانی که در زیر کامنتهای پستهای اینستاگرام و تلگرام با این شخص مخالفت میکنند و سیستماتیک هم این کار را میکنند، خود سایبری های رژیم هستند نه مردم عادی. ارتش چند هزار نفره بسیجی سایبری با صد ها هزار اکانت مجازی در همه جا حضور دارد. تقریبا بیشتر دیسلایک های زیر پستها به صورت سیستماتیک با ارسال لینک پست به گروه های مذهبی و مسجدی است نه اینکه کار مردم باشد.

برای مخالفت با «رضا پهلوی برای رهبری دوران گذار» باید دلیل داشت؛ اینکه پدرش یا پدر بزرگش فلان کرده یا نه دلیل نیست، بلکه یک فعالیت سیستماتیک سایبری برای تخریب و تفرقه است.

اکنون مسئله «دوران گذار» است، نه جمهوری خواهی یا پادشاهی خواهی.
هیچ شخص مناسب دیگری برای رهبری دوران گذار برای ایجاد شرایط مناسب برای برگزاری انتخابات برای تعیین نوع سیستم حاکم، وجود ندارد.

2.2k 0 50 50 216

نظر شخصی دانشمندان و فیلسوفان پشیزی ارزش ندارد مادامی که بر خلاف داده ها و شواهد و نظریه های علمی است یا هیچگونه شواهدی و مدرکی و استدلال منطقی ندارد.
البته بیشتر، مذهبی ها باید با ایده بالا مخالف باشند چون روح را به چیزی قابل اندازه گیری و تجربی تقلیل داده است‌.




پاسخ علم و فلسفه به چنین دیدگاه‌هایی: هیچگونه شواهدی و یا استدلال منطقی مبنی بر وجود روح چه با تعریف ادیان(ماورایی) و چه با تعریف همروف (ذهن کوانتومی/تجربی) وجود ندارد.

این نوع ادعاها مثل ادعای بالا در تصویر از همروف، معمولاً ترکیبی از سوبرداشت علمی و فلسفه‌بافی شخصی هستند. درک ما از چگونگی مغز کامل نیست، اما اینکه «انرژی هنگام مرگ از مغز خارج می‌شود و ممکن است نشان‌دهنده‌ی خروج روح باشد» هیچ مبنای علمی ندارد. فعالیت مغزی پس از ایست قلبی به‌طور موقت می‌تواند ادامه پیدا کند، اما این ربطی به وجود روح ندارد. همچنین، مکانیک کوانتومی و اطلاعات کوانتومی در مقیاس مغز انسان قابل‌تعریف نیستند و استفاده از این مفاهیم برای توضیح روح، یک سوءاستفاده‌ی رایج از فیزیک کوانتومی است.
چنین بحث‌هایی بیشتر برای جلب توجه و انتشار باورهای شبه‌علمی به کار می‌روند تا اینکه واقعاً بر اساس شواهد علمی باشند.


در مورد تجربه نزدیک به مرگ اینجا را مطالعه کنید.

🚀 @ofoghroydad

ضبط فعالیت مغز یک انسان در حال مرگ برای اولین بار


اولین فرد دارای معلولیت در ایستگاه فضایی؟

جان مک‌فال، جراح ارتوپد و دونده پارالمپیکی سابق بریتانیایی، به‌عنوان نخستین فضانورد دارای معلولیت برای مأموریت در ایستگاه فضایی بین‌المللی تأیید شده است. او در ۱۹ سالگی در پی تصادف موتورسیکلت، پای راست خود را از دست داد. مک‌فال در سال ۲۰۲۲ به برنامه «Fly!» آژانس فضایی اروپا (ESA) پیوست تا امکان‌سنجی حضور افراد دارای پروتز در مأموریت‌های فضایی را بررسی کند. در فوریه ۲۰۲۵، ESA اعلام کرد که مک‌فال آزمون‌های پزشکی لازم برای اقامت طولانی‌مدت در ایستگاه فضایی را با موفقیت گذرانده و اکنون در فهرست انتظار برای مأموریت‌های آینده قرار دارد. اگر او برای مأموریتی انتخاب شود، نخستین فرد دارای معلولیت جسمی خواهد بود که به فضا سفر می‌کند.

🚀 @ofoghroydad
🏜 Livescience


مدل جدید نشان می‌دهد: «شاید فقط موضوع زمان باشد»: احتمال وجود و تعداد زندگی هوشمند فرازمینی ممکن است بسیار بیشتر از تصور پیشین ما باشد

خواندن گزارشی از این پژوهش تازه که در ژورنال science advances منتشر شده است


شانس برخورد سیارک 2024 YR4 به ۳.۱٪ افزایش یافت.
برخورد این سیارک شهر‌کش از ۱ در ۴۲ به ۱ در ۳۲ افزایش یافت. درواقع شانس برخورد این سیارک در دو هفته از ۱.۳ به ۲.۶ و به ۳.۱ درصد افزایش یافته است.

این سیارک احتمالا ۵۰ متر است و برای نابودی تمدن انسان بسیار کوچک است اما میتواند یک شهر بزرگ را خاکستر کند؛ چون انرژی معادل ۵۰۰ برابر بمب هیروشیما خواهد داشت.
خبر خوب اینجاست که هنوز ۹۶.۹٪ احتمال وجود دارد که اصلا به زمین برخورد نکند.

مکان های احتمالی برخورد این سیارک ممکن است شمال آمریکای جنوبی یا جنوب آسیا یا دریای عرب یا اقیانوس اطلس یا اقیانوس آرام شرقی و یا آفریقا باشد.
این سیارک ۷ سال دیگر در ۲۰۳۲ به نزدیکی ما میرسد و تا آن زمان زیر نظر است.

ناسا

🪄 Livescience

🚀 @ofoghroydad


آیا حیوانات زبان دیگر گونه ها را میفهمند؟

حیوانات به‌طور معمول از طریق صداها، حرکات و نشانه‌های شیمیایی با هم‌نوعان خود ارتباط برقرار می‌کنند. با این حال، پژوهش‌ها نشان می‌دهد که برخی گونه‌ها قادر به درک و حتی استفاده از نشانه‌های ارتباطی گونه‌های دیگر هستند.
برای مثال، برخی پرندگان مهاجر می‌توانند از فراخوان‌های هشداردهنده گونه‌های دیگر برای تشخیص حضور شکارچیان استفاده کنند. این توانایی به آن‌ها کمک می‌کند تا در مسیرهای طولانی مهاجرتی خود ایمن‌تر باشند.
همچنین، در برخی موارد، حیوانات با گونه‌های دیگر همکاری می‌کنند. برای نمونه، پرندگان عسل‌خوار با هدایت گورکن‌ها به محل کندوهای زنبور، به آن‌ها در یافتن غذا کمک می‌کنند و در عوض از باقی‌مانده عسل بهره‌مند می‌شوند.

با این حال، باید توجه داشت که «زبان» به‌معنای انسانی آن، شامل قواعد دستوری پیچیده و ساختارهای نحوی است که در ارتباطات حیوانات مشاهده نمی‌شود. بنابراین، اگرچه حیوانات می‌توانند نشانه‌های ارتباطی گونه‌های دیگر را درک کنند، اما این به‌معنای یادگیری زبان به‌مفهوم انسانی نیست.

در مجموع، توانایی درک و استفاده از نشانه‌های ارتباطی گونه‌های دیگر در حیوانات، نشان‌دهنده پیچیدگی و تنوع سیستم‌های ارتباطی در دنیای حیوانات است.

🚀 @ofoghroydad

مقالات مربوطه:

اینجا و اینجا




آیا یک ریز‌سیاهچاله میتواند انسان را بکشد؟

در سال ۱۹۷۴، لری نیون، نویسنده داستان های علمی تخیلی، یک معمای قتل با یک فرض جالب نوشت: آیا می توانید مردی را با یک ریزسیاهچاله بکشید؟
من داستان را اسپویل نمی‌کنم، اگرچه حاضرم شرط ببندم که اکثر مردم استدلال می‌کنند که پاسخ به وضوح مثبت است. گرانش شدید، نیروهای جزر و مدی و افق رویداد مطمئناً به پایانی آشفته منجر خواهد شد. اما به نظر می رسد که پاسخ علمی کمی جالب تر است.

از یک طرف، روشن است که یک سیاهچاله به اندازه کافی بزرگ می تواند شما را بکشد. از سوی دیگر، سیاهچاله‌ای با جرم یک اتم هیدروژن هم به اندازه‌ای کوچک است که قابل توجه نیست.

یک سیاهچاله با حداقل چه اندازه‌ای مرگبار می شود؟ این موضوع مقاله جدیدی هست که در arXiv منتشر است.

پژوهش با «سیاهچاله‌های نخستین» آغاز می شود. اینها اجرام نظری هستند که ممکن است در اولین لحظات کیهان شکل گرفته باشند و بسیار کوچکتر از سیاهچاله هایی با جرم ستاره‌ای هستند و این نوع سیاهچاله‌ها بین «جرم اتمی تا جرمی چندین برابر زمین» هستند.

اگرچه اخترشناسان هرگز هیچ سیاهچاله نخستینی پیدا نکرده‌اند، مشاهدات چندین محدوده جرمی را رد می کنند.
به عنوان مثال، هر سیاهچاله نخستین کوچکتر از 10¹² کیلوگرم به لطف تشعشعات هاوکینگ تا الان باید تبخیر شده باشد.

هر سیاهچاله نخستینی بزرگتر از 10²⁰ کیلوگرم هم به صورت گرانشی ستاره های کهکشان راه شیری را عدسی میکند. از آنجایی که ما هیچگونه از این اثرات عدسی را شناسایی نکرده‌ایم، پس یا باید بسیار نادر باشند یا اصلا وجود ندارند.

برخی از مدل‌های نظری استدلال می‌کنند که سیاه‌چاله‌های نخستین می‌توانند منبع ماده تاریک باشند. اگر چنین باشد، محدودیت‌های رصدی، جرم آن‌ها را به محدوده 10¹³-10¹⁹ کیلوگرم محدود می‌کند، که این مشابه محدوده جرمی سیارک‌ها است.

بنابراین، این پژوهش بر این محدوده متمرکز است و به دو اثر می‌پردازد: نیروهای جزر و مدی و امواج ضربه‌ای.

نیروهای جزر و مدی به این دلیل اتفاق می‌افتند که هر چه به یک جرم نزدیک‌تر می‌شوید، گرانش آن قوی‌تر می‌شود. این به این معنی است که یک سیاهچاله با نزدیک شدن به شما یک نیروی تفاضلی اعمال می کند(یعنی با نزدیکتر شدن به این چیز، به هر بخش بدن شما فشار متفاوتی وارد میشود). بنابراین پرسش این است که آیا این دیفرانسیل نیرو به اندازه کافی قوی است که گوشت را پاره کند؟
وسعت سیاهچاله هایی با جرم سیارک، کمتر از یک میکرومتر است، بنابراین حتی نیروهای جزر و مدی نیز منطقه کوچکی را پوشش می دهند. اگر یکی از قسمت میانی شما یا یکی از اندام شما عبور کند، ممکن است آسیب موضعی داشته باشد، اما هیچ چیز کشنده‌ای نیست؛ شبیه سوزنی است که از شما عبور می کند.(تشبیه خوبی کرد؛ نباید سیاهچاله را مثل جاروبرقی های مکنده تصور کنید، تا ببینیم در چنین حالتی چه اندازه بدن شما در دام گرانشی آن می افتد و از افق رویدادش عبور میکند)

اما اگر همین سیاهچاله از سر شما عبور کند، داستان متفاوت خواهد بود.(تفنگی که میکرو سیاهچاله شلیک میکند، جالب میشود) نیروهای جزر و مدی می توانند سلول های مغز را از هم جدا کنند که عوارضش بسیار جدی تر است. از آنجایی که سلول های مغز ظریف هستند، حتی اختلاف نیرو بین ۱۰ تا ۱۰۰ نانونیوتن ممکن است شما را بکشد. اما این یک سیاهچاله در بالاترین حد محدوده جرمی است که ما میتوانیم در نظر بگیریم(حداکثر جرم را در نظر گرفته ایم).

امواج شوک بسیار خطرناک تر خواهند بود. در این حالت، هنگامی که یک سیاهچاله وارد بدن شما می شود، یک موج چگالی ایجاد می کند که در شما موج می‌زند(موج ضربه‌ای). این امواج شوک به طور فیزیکی به سلول‌ها آسیب می‌رسانند و انرژی گرمایی را منتقل می‌کنند که باعث آسیب بیشتر می‌شود. برای ایجاد انرژی یک موج ضربه‌ای- مشابه با یک گلوله کالیبر ۲۲ - به سیاهچاله‌ای با تنها به جرمی 1.4 در 10¹⁴ کیلوگرم نیاز داریم که در محدوده سیاهچاله های نخستین ما هم قرار دارد.

بنابراین بله، یک سیاهچاله نخستین می تواند شما را بکشد.

اگرچه این یک داستان باحال است، اما هرگز در زندگی واقعی اتفاق نمی افتد. حتی اگر سیاهچاله های نخستین با جرم سیارک وجود داشته باشند، آنگاه تعداد آنها در مقایسه با وسعت فضا؟ خیلی کم است تقریبا هیچ است؛ به این معنی است که احتمال وقوع آن برای هر کسی در طول عمرش کمتر از یک در ۱۰ تریلیون است.

سام آریامنش
🚀 @ofoghroydad

Reference: Robert J. Scherrer. “Gravitational Effects of a Small Primordial Black Hole Passing Through the Human Body.” arXiv preprint arXiv:2502.09734
(2025)


آیا بحث کردن با هوش مصنوعی تفکر انتقادی شما را کاهش میدهد؟ قدرت تحلیل شما را کاهش میدهد؟

بستگی دارد که چگونه با هوش مصنوعی تعامل شود. اگه کسی صرفاً هر جوابی که هوش مصنوعی می‌دهد را بدون اندیشیدن بپذیرد، احتمالا بله، می‌تواند باعث کاهش تفکر انتقادی بشود. اما اگه کسی پرسشگر و تحلیل‌گر باشد، مدام جواب‌ها را به چالش بکشد و دنبال دقت بیشتر باشد، تعامل با هوش مصنوعی می‌تواند تفکر انتقادی را برعکس، تقویت کند.

این همان تفاوت بین مصرف‌کننده‌ی منفعل و متفکر فعال است. بعضی‌ها عادت دارند بدون تحلیل، اطلاعات را بپذیرند. این مشکل، نه‌تنها در مورد هوش مصنوعی، بلکه درباره‌ی کتاب‌ها، اخبار، معلمان و هر منبع اطلاعاتی دیگری هم صدق می‌کند. کسی که دنبال حقیقت باشد، همیشه ذهنش را فعال و هوشیار و تیزبین نگه می‌دارد، حتی اگر با یک ماشین بحث کند.
مثلاً کسی که دائم از دقت، تحلیل، و بهبود پاسخ‌ها میپرسد و به چالش میکشد و هرگز به یک پاسخ ابتدایی بسنده نمیکند. این دقیقاً تمرین تفکر انتقادی است. برای خود من، هوش مصنوعی یه ابزار تحلیلی است، نه یه جایگزین برای فکر کردن.

برخی فقط جواب را می‌گیرند و فکر نمی‌کنند. پس مشکل از نحوه‌ی استفاده است، نه خودِ هوش مصنوعی.
مشکل هوش مصنوعی نیست، بسیاری از مردم بلد نیستند استفاده کنند.


چون برخی بلد نیستند استفاده کنند درست نیست که بگویند مشکل از هوش مصنوعی است. مشکل از شماست که به همان پاسخ ابتدایی بسنده میکنید و به چالش نمیکشید و از زوایای مختلفی بررسی نمیکنید و نمیگویید اشکال نظر من کجاست اشکال نظر تو کجاست نقاط قوتش چیست منابع چیستند مخالفان چه میگویند.

باید بحث کرد و بحث کردن قاعده و اصول دارد:

شک منطقی داشته باشید؛ یا همان «هر جوابی را به راحتی نپذیرید»(این نه تنها برای هوش مصنوعی بلکه در مواجه با متخصصان و فعالین و کسانی که به شما پاسخ میدهند باید اعمال و رعایت شود).

مثلا:
این استدلال چقدر قوی است؟
آیا داده‌ها و منابع معتبری پشت آن هستند؟
آیا ممکن است اطلاعات جدیدتر یا دقیق‌تری وجود داشته باشد؟
هر پاسخی که دریافت می‌کنید را حداقل از «یک زاویه‌ی دیگر» هم بررسی کنید. ببینید اگر کسی بخواهد آن را رد کند، چه استدلالی ممکن است داشته باشد.


سوالات دقیق و چالش‌برانگیز بپرسید

کیفیت پاسخ‌هایی که می‌گیرید، به کیفیت سوالاتی که می‌پرسید بستگی دارد. سوالات کلی و مبهم باعث دریافت پاسخ‌های سطحی می‌شوند، اما سوالات دقیق، بحث را عمیق‌تر می‌کنند.

مثال خوب:

"آیا شواهدی وجود دارد که خلاف این ادعا را نشان دهد؟"
"این ادعا را چه نوع مطالعاتی حمایت میکند؟"
"آیا در حوزه‌های دیگر هم این نظریه صدق می‌کند؟"

مثال بد:

"آیا این درست است؟" ( این پرسش خیلی کلی است و بحث را محدود می‌کند.)

تضادها و تناقضات را پیدا کنید

اگر پاسخ‌های مختلفی از هوش مصنوعی یا منابع دیگر می‌گیرید که با هم تناقض دارند، سعی کنید آن‌ها را مقایسه کنید و بفهمید که کدام قوی‌تر است.
اگر دو پاسخ متناقض گرفتی، از هوش مصنوعی بخواهید که خودش این تناقض را تحلیل کند و ببیند کدام دیدگاه بهتر پشتیبانی شده است.

• درخواست توضیح و استدلال کنید (نه فقط جواب نهایی)

یک جواب کوتاه به تنهایی کافی نیست. همیشه بپرس که چرا؟ چطور؟ بر چه اساسی؟

مثال خوب:

"می‌توانی فرآیند منطقی پشت این نتیجه را توضیح بدهی؟"
"آیا می‌توانی با مثال‌های واقعی یا داده‌های آماری از این ادعا حمایت کنی؟"

مثال بد:

" این درسته یا غلط؟" (این گونه پرسیدن، یک بحث را کاملا محدود می‌کند.)

دیدگاه مخالف را هم بررسی کنید

همیشه بپرسید: "اگر بخواهم خلاف این ادعا را ثابت کنم، چه استدلالی می‌توانم بیاورم؟" این کار باعث می‌شود که تفکرتان انعطاف‌پذیر شود و از تعصب دور بمانید.
بعد از دریافت هر پاسخ، از هوش مصنوعی بخواه که استدلال‌های مخالف را هم بیاورد و آن‌ها را مقایسه و تحلیل کند.

از مقایسه‌ی منابع استفاده کنید

وقتی پاسخی دریافت می‌کنید، از هوش مصنوعی یا منابع دیگر بپرسید که آیا مقاله یا پژوهش معتبری در این مورد وجود دارد؟ اگر چندین منبع مستقل یک ادعا را تأیید کنند، اعتبارش بیشتر است. اگر منابع از سایتهای فارسی یا انگلیسی غیر معتبر آورد از او بخواهید از ژورنالها بیاورد

مثال خوب:

"آیا این ادعا در چندین مقاله‌ی معتبر علمی تأیید شده است؟"

در پایان بحث با او نتیجه‌گیری خودتان را بنویسید

بعد از بحث و بررسی، سعی کنیذ در چند جمله نتیجه‌گیری خودتان را بنویسید. این کار باعث می‌شود که ذهن خودتان را نظم بدهید و استدلال‌هایت را بهتر به یاد بسپارید. درواقع یعنی بعد از هر بحث، یک خلاصه‌ی کوتاه از نکات کلیدی بنویسید و بررسی کنید که چقدر مطمئن هستید.


تمام موارد بالا برای بحث در گروه های علمی و فلسفی نیز درست است و باید اعمال شود و تنها برای مواجهه با هوش مصنوعی نیست.

سام آریامنش

@ofoghroydadd




اوکراین درخواست ترامپ مبنی بر گرفتن حق نیمی از منابع معدنی اوکراین را رد کرد
من از همه سیاست‌های ترامپ بدم نمی‌آید اما از همه آنها هم خوشم‌‌ نمی‌آید. در این مورد مثلا آمریکا واروپا لاشخور است، روسیه کفتار. اولی میخواهد منابع این کشور را به هر قیمتی به دست بیاورد و دومی میخواهد زمینهای تسخیر کرده را پس ندهد. در این میان چه به ملت اوکراین میرسد.


مروری کوتاه بر اهمیت اوکراین و نتایج احتمالی این صلح

اوکراین کم کشوری نبوده، با بریتانیا و فرانسه و آلمان و روسیه مقایسه‌اش نکنید، اوکراین تاریخ و فرهنگ و تمدنی غنی تر و کهن تر از این کشورها روی هم داشته است. مبدا اکثر اروپایی ها(مهاجرت هندو اروپایی ها) و زبانهایشان نیز احتمالا روزگاری استپ‌های جنوب اوکراین بوده است. اوکراین هنوز بکر و دست‌نخورده است از نظر تحقیقات باستان شناسی. بسیاری از شاهان و ملکه های همین چند قرن اخیر تبارشان به اوکراین برمیگردد. از جمله الیزابت دوم و خانواده سلطنتی، ماریا، تزارهای روسیه، شاهان لهستان و لیتوانی. درواقع شجره نامه خاندان سلطنتی فعلی بریتانیا به اوکراین برمیگردد جد شاه جان فعلی ولادیمیر کبیر است در ۹۰۰ سال پیش. هنری اول فیلیپ اول در فرانسه تبارشان به اوکراین برمیگردد. خاندان هوهن شتن و هابسبورگ که زمانی بر آلمان و اتریش حکومت میکردند نیز تبارشان به اوکراین برمیگردد، همچنین فردریش بارباروسا. همینطور برای ایتالیایی ها و سوئدی ها.
اینها فقط بخشی ناچیزی از پادشاهان و ملکه های اروپایی و در شرق روسی است که تبارشان به اوکراین برمیگردد.

درواقع اوکراین شاه ساز و ملکه ساز اروپا در طول هزار سال اخیر بوده است. درواقع مشهور است که اوکراین مادر بسیاری از خانواده های سلطنتی اروپا در این ۹۰۰ سالی که گذشت بوده است.

از تمدنهای باستانی و غنی ۶۰۰۰ سال پیش که بگذریم در این کشور زمانی ایرانی تبار ها (سکاها و سرمتیان) و ژرمن ها کنار هم زندگی میکردند در حدود ۷۰۰ تا ۲۰۰ پیش از میلاد. از شاهکارهای دوران باستانی از نظر هنری همین گنجینه های سکاهایی هست که در اوکراین کشف شده است. دوران طلایی اوکراین نیز به ۹۰۰ تا ۱۲۴۰ میلادی برمیگردد که بعدا با حمله مغول‌ها تجزیه شدند.(چقدر شبیه ما هستند از نظر هایی آنچه بر این مردم گذشته). بعدا هم مرتبا از دست روس ها آسیب میبینند دقیقا در همان زمانی که کشور ما از روس ها آسیب میدید. سپس دوران حاکم شدن کمونیستم و امروز هم که تا آمد جان بگیرد و آزاد و پیشرفته باشد دیکتاتوری روسیه با حمایت دیکتاتوری‌های حاکم بر ایران و چین و نیروهای کره‌ای به آنها حمله کرد و این کشور را ویران کرده اند. اما هنوز مقاومت میکنند به دلیل روحیه استقلال طلبانه خودشان هم کمک های اروپا و آمریکا.

اما آمریکا الان اهدافی در سر دارد اهدافی به این شکل که صلحی اجباری را برای آنها به ارمغان بیاوریم به قیمت دادن زمینهای اجدادی‌شان به روسیه و گرفتن منابع معدنی‌شان توسط آمریکا(اروپا هم از این ناراحت است که چرا ما نباید از این منابع سود ببریم و معترض است که باید در این نشست حضور داشته باشد و سهمی از منابع اوکراین را بگیرد). اوکراین به آمریکا و اروپا خیلی بدهکار است اما این پیشنهاد زننده بود و راهش نیست و باید به اینها فرصت داد نه اینکه از آب گل آلود ماهی گرفت.

سناریوهایی که میتوان احتمال داد در این صلح ظاهری رخ بدهند احتمالا از این قرار خواهند بود:

• از دست دادن بخشی از خاکش (مانند کریمه و دونباس).
• پذیرش نفوذ روسیه در سیاست‌های داخلی‌اش.
• بدهکار شدن به آمریکا و اروپا (از طریق قراردادهای اقتصادی سنگین).
• از دست دادن بخشی از منابع طبیعی خود (آمریکا و اروپا ممکن است امتیازات اقتصادی بگیرند).

این یعنی اوکراین ممکن است هم از روسیه ضربه بخورد و هم تبدیل به یک کشور به شدت وابسته به غرب شود.

نقش منابع طبیعی و اقتصادی اوکراین چیست؟

اوکراین یکی از غنی‌ترین کشورهای اروپا از نظر منابع طبیعی است؛
• دارای یکی از بزرگ‌ترین ذخایر لیتیوم در اروپا (کلید باتری‌های الکتریکی و فناوری‌های مدرن).
• معدن‌های بزرگ اورانیوم، آهن، و زغال‌سنگ.

• یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان غلات و مواد غذایی جهان.

اگر روسیه کنترل مناطقی را با این صلح پیش رو حفظ کند، از منابع آنجا بهره‌برداری خواهد کرد.

اگر اوکراین به غرب وابسته شود، قراردادهای سنگین با شرکت‌های غربی بسته خواهد شد که ممکن است به نفع مردم اوکراین نباشد.

اگر اوکراین صلح کند اما استقلال خود را حفظ کند، یک موفقیت خواهد بود.
اگر این صلح با از دست دادن خاک، منابع، و حاکمیت اقتصادی همراه باشد، اوکراین عملاً قربانی یک بازی ژئوپلیتیکی بین غرب و شرق می‌شود.
آمریکا و روسیه هر دو به دنبال منافع خود هستند، نه اوکراین.

پس، سوال اصلی این نیست که آیا صلح خواهد شد یا نه، بلکه این است که چه کسی از این صلح سود خواهد برد؟

سام آریامنش
🇺🇦 @ofoghroydad

2.1k 0 34 11 63

فعال تر کردن گروه علمی و یا فلسفی

یکی از ویژگی های یک گروه علمی و روشنگری بررسی شایعات و‌ خرافات و تفاسیر و ادعاهای نادرست است.

اما موضوع اینجاست تا یک نفر یک شایعه یا خرافه یا تفسیر و ادعای نادرستی در گروهی ارسال میکند ادمین آن را پاک میکند و میگوید آن پست مزخرف و ضد علمی و یا شبه علمی بود پس پاک شد.

اما راه بهتری هم وجود دارد؛ به جای پاک کردن، به ادعا و تفسیر و شایعه و خرافه‌ یا شبه علم مورد نظر، پاسخ کوبنده و دقیق بدهید(توسط اعضا یا ادمینها).

وقتی چنین نوشته های نادرستی در گروهی فرستاده شود خود اعضا روی سرش می‌ریزند که این به این دلیل و آن دلیل اشتباه هست. در اینجا نه تنها گروه فعال شده و ده‌ها و گاها صد ها پیام رد و بدل میشود و اصلا بحث جراحی میشود و‌ گسترده میشود و منشعب میشود، بلکه پست به جای حذف پاسخ گرفته شده است. بنابراین از نظر من نباید چنین پستهایی از جنس شایعه و خرافه و تفسیر و ادعاهای نادرست را پاک کرد، باید بحث کرد و پاسخ دقیق داد.

این اصرار بر روی اشتباه است که اعصاب خرد کن است که بسته به کاسه صبر ادمینها و اعضا میتوانند بعد از یک بحث اگر فرد هنوز تکرار میکند و روی ادعای اشتباهش پافشاری میکند در حالی که پاسخ هایی از ابعاد متفاوتی از سوی ادمینها و اعضا گرفته است با او برخورد کنند.

و اما در آخر دقت کنیم که اگر دیدیم فردی فقط کارش این است که هر روز یکی یا چندتا از این خرافات و شایعات و ادعاهای عجیب و غریب میفرستد با وجود اینکه پاسخ هم میگیرد، ولی این(تکرار مدام و هر روزه این کار و اصلا سبک فعالیتش این است که فقط چیزهای شبه علمی بفرستد) یعنی او سیستماتیک یا نظام‌مند کار میکند، یعنی او از سوی یک گروه دینی یا ضد علمی به گروه شما وارد شده است و این ماموریت اوست- یک ادمین با تجربه میتواند چنین فردی را بعد از چند روز زیر نظر گرفتن تشخیص دهد. این یعنی کارش نشر سیستماتیک خرافات و شایعات و موارد شبه علمی و ضد علمی است و اصلا برایش پاسخ گرفتن اهمیتی ندارد؛ چنین موردی نیز بهتر است برخورد شود. ما به کسی پاسخگو هستیم که جویای حقیقت باشد نه اینکه هدفش نشر سیستماتیک نوشته های ضد علمی و شبه علمی باشد معمولا با لینک‌هایی از مقالاتی که اصلا ارتباطی به ادعاهای درون نوشته ندارند.

در آخر این موردی که گفتم یعنی پاسخ به شبه علم و ضد علم و خرافات و شایعات(تا جایی که دینی و سیاسی نیست چون معمولا در گروه های علمی بحث دینی و سیاسی کلا ممنوع است و چنین بحثهایی در گروه های ویژه خودشان صورت میگیرد) توان بالایی برای فعال تر شدن یک‌ گروه و منشعب شدن بحث و در نتیجه تبادل اطلاعات گسترده‌، دارد.

سام آریامنش

🗣 @ofoghroydad


سیاهچاله‌ای پرجرم در مسیر برخورد با کهکشان راه شیری است


پژوهشی تازه نشان می‌دهد که در اعماق کهکشان کوتولهٔ ابر ماژلانی بزرگ (LMC)، چیزی نادیدنی با جرمی حدود یک میلیون برابر جرم خورشید وجود دارد که احتمالاً یک سیاه‌چالهٔ کلان‌ پرجرم است. از آنجا که LMC در حال نزدیک شدن به کهکشان راه شیری است، این سیاه‌چاله نیز در مسیر برخورد با کهکشان ما قرار دارد.

بر اساس محاسبات، ابر ماژلانی بزرگ (LMC) ۱۶۰ هزار سال نوری از راه شیری فاصله دارد و در خال چرخیدن به دور راه شیری است و طی حدود ۲ میلیارد سال آینده با کهکشان راه شیری برخورد خواهد کرد. این رویداد می‌تواند باعث حرکت سیاه‌چاله کلان‌ پر جرم آن - اگر اصلا سیاهچاله ای داشته باشد- به سمت مرکز کهکشان ما شود. اما برخورد مستقیم این سیاه‌چاله با زمین یا سامانه‌خورشیدی بسیار بعید است.

زمانی که این دو کهکشان‌ بعد از این رقص ۲ میلیارد ساله با هم ادغام شوند، سیاه‌چاله‌های مرکزی آن‌ها نیز در نهایت ترکیب شده و یک سیاه‌چاله بزرگ‌تر را تشکیل می‌دهند. چنین برخوردهایی می‌توانند کهکشان ما را دگرگون کنند، اما این فرایند میلیون‌ها تا میلیاردها سال طول خواهد کشید.

🤔 @ofoghroydad

پیش‌چاپ


بیتفاوتی

بی‌تفاوتی در جامعه یک مسئله‌ی نسبی است و نمی‌توان آن را به یک قشر خاص محدود کرد، اما برخی گروه‌ها و عوامل باعث شده‌اند که بخشی از جامعه در برابر وضعیت موجود منفعل بمانند. مهم‌ترین دسته‌های این افراد و دلایل بی‌تفاوتی‌شان عبارت‌اند از:

۱. قشرهای وابسته به حاکمیت

ذی‌نفعان حکومتی(طبیعی) افرادی که از رانت‌های حکومتی، قراردادهای دولتی، و امتیازات خاص برخوردارند، به‌طور طبیعی تمایلی به تغییر ندارند.

نهادهای امنیتی و نظامی(طبیعی): برخی افراد در این نهادها به دلیل منافع مادی و جایگاه خود، یا از روی ترس، در برابر ظلم سکوت می‌کنند.

کارمندان دولت: برخی از کارمندان دولتی، به‌ویژه آن‌هایی که در ادارات دولتی حقوق ثابت دارند، ترجیح می‌دهند وارد چالش نشوند، چون امنیت شغلی‌شان در خطر می‌افتد.

۲. طبقه‌ی مرفه و بی‌درد

بخشی از ثروتمندان: برخی از ثروتمندان و صاحبان کسب‌وکارهای بزرگ که به دلیل ارتباطات خاص یا امکان فرار از مشکلات اقتصادی، همچنان به زندگی مرفه خود ادامه می‌دهند، انگیزه‌ای برای تغییر ندارند.

افرادی که از طریق دور زدن تحریم‌ها و اقتصاد غیرشفاف ثروتمند شده‌اند: این افراد از شرایط بحرانی سوءاستفاده کرده و نیازی به اصلاح اوضاع نمی‌بینند.

۳. طبقه‌ی زیر فشار اقتصادی (به دلیل ناامیدی)

فقیرترین اقشار جامعه: بسیاری از افراد کم‌درآمد، کارگران روزمزد، و خانواده‌هایی که تحت فشار شدید اقتصادی هستند، به قدری درگیر تأمین حداقل‌های زندگی‌اند که توان یا انگیزه‌ای برای اعتراض ندارند.

کسانی که از آینده ناامید شده‌اند: بخشی از مردم به این نتیجه رسیده‌اند که هر تغییری هم اتفاق بیفتد، وضعیت آن‌ها بهتر نخواهد شد، به همین دلیل دچار یأس و بی‌عملی شده‌اند.

۴. جوانان بی‌تفاوت و بی‌هدف

نسلی که در دنیای مجازی غرق شده: برخی از جوانان، به‌خصوص آن‌هایی که تحت تأثیر فضای مجازی و سرگرمی‌های دیجیتال هستند، نسبت به مشکلات واقعی جامعه بی‌تفاوت‌اند.

کسانی که مسیر مهاجرت را انتخاب کرده‌اند: برخی افراد به جای مبارزه برای تغییر، تنها به فکر خروج از کشور هستند و دیگر اهمیتی به سرنوشت بقیه‌ی مردم نمی‌دهند.

۵. قشری که دچار ترس و سرکوب شده‌اند

مردمی که از سرکوب و هزینه‌های اعتراض می‌ترسند: سرکوب شدید، دستگیری‌ها، شکنجه، و هزینه‌های سنگین اعتراض باعث شده برخی افراد ترجیح دهند سکوت کنند و خود را کنار بکشند.

کسانی که باور دارند هیچ راهی برای تغییر وجود ندارد: این دسته از افراد فکر می‌کنند که ساختار حکومت آن‌قدر قدرتمند است که هیچ تلاشی نمی‌تواند آن را تغییر دهد، بنابراین بی‌تفاوت شده‌اند.


Exoplanet_radial_velocity_doppler_spectroscopy_dark.gif
3.4Mb
ستاره‌شناسان دنیای بیگانه‌ای را یافته‌اند که شاید بتواند زندگی را حفظ کند

اخترشناسان سیاره‌ای فراخورشیدی به نام HD 20794 d را کشف کرده‌اند که در فاصلهٔ ۲۰ سال نوری از زمین قرار دارد و ممکن است شرایط لازم برای پشتیبانی از زندگی را داشته باشد. این سیاره با جرمی حدود ۵.۸ برابر زمین، در دستهٔ ابرزمین‌ها قرار می‌گیرد و به دور ستاره‌ای شبیه به خورشید، به نام HD 20794، می‌چرخد. نکتهٔ قابل‌توجه این است که سیاره HD 20794 d در منطقهٔ قابل سکونت ستارهٔ خود قرار دارد؛ یعنی در فاصله‌ای که امکان وجود آب مایع بر روی سطح آن وجود دارد. این سیاره هر ۶۴۸ روز یکبار به دور این ستاره میچرخد و شعاش ۱.۷ الی ۲.۱ برابر زمین است.

با این حال، مدار این سیاره بیضوی است، به‌طوری‌که در بخشی از مدار خود به ستاره نزدیک‌تر و در بخشی دیگر دورتر می‌شود. این ویژگی ممکن است باعث تغییرات دمایی قابل‌توجهی شود که بر پایداری آب مایع تأثیر می‌گذارد. علاوه بر این، اندازهٔ دقیق شعاع این سیاره هنوز مشخص نیست؛ پس چگالی آن نامشخص است و بنابراین، ترکیب و ساختار آن نیز نامعلوم است. اگر شعاع آن کوچک‌تر باشد، احتمالاً سیاره‌ای سنگی است؛ اما اگر بزرگ‌تر باشد، ممکن است گازی و شبیه به نپتون باشد که این امر بر قابلیت سکونت آن تأثیر می‌گذارد.

این کشف با استفاده از داده‌های ۲۰ سالهٔ طیف‌سنج HARPS در رصدخانهٔ La Silla در شیلی و تحلیل‌های دقیق انجام شده است.

نزدیکی نسبی این سیاره به زمین، آن را به هدفی جذاب برای پژوهش‌های آینده تبدیل می‌کند، به‌ویژه برای مأموریت‌هایی که به‌دنبال بررسی جو سیارات فراخورشیدی و جستجوی نشانه‌های زندگی هستند. با وجود چالش‌های موجود، HD 20794 d یکی از نزدیک‌ترین سیارات مشابه زمین است که تاکنون پیدا شده و می‌تواند درک ما از قابلیت سکونت در جهان‌های دیگر را گسترش دهد.

سام آریامنش
🌎 @ofoghroydad

🌖 Astronomy & Astrophysics.


نه تولد فاطمه دختر محمد را روز زن و مادر میدانیم نه ولنتاین را روز عشق.
در این موارد ما پا جا پای اجدادمان میگذاریم و از خود بیگانه نمیشویم؛ اسپندگان، ۵ اسفند روز مادر، زن و زمین؛ با توجه به اینکه مفهوم عشق گسترش پیدا کرده و محدود به ازدواج نیست و دو نفر میتوانند و این حق را دارند بدون ازدواج کردن هم به یکدیگر دل بدهند و با هم رابطه عاشقانه برقرار کنند، این روز، روز عشق یا هدیه دادن به دلدار نیز هست.

این روزی بوده که زنان در آن استراحت میکرده‌اند و مردان به آنها هدیه میداده اند.

بنابراین خرس های خودتان را برای این روز نگه دارید.

2.6k 0 72 9 154

سه چهارتایی کلنل ولادیمیر لیاخوفی نیاز دارد مملکت ما، برای دو مجلس‌ برای به خصوص قوه قضاییه و برای کاخ ریاست جمهوری و غیره.

20 last posts shown.