🔥
به مرد بین پاهاش نگاه کرد، که #شلوار رو از کمرش پایین می کشید و #مالکانه به تن سفیدی که کم کم پیدا میشد زل زده بود..." چند لحظه.. صبر کن.
میدونم ازم عصبی هستی..."مضطرب بود،
بعد از اینکه به #خیانت متهم شد، حالا شوهرش خشم رو کنترل میکرد تا با ارامش اونو #برهنه کنه
هم بین پاهاش برای این مردی برنزی جذاب #نبض گرفته بود، و هم از تندخو شدنش می ترسید..اما وقتی شوهرش وارد حریم آغوشش شد و بدن داغ بزرگش رو توی بغل اون جا داد،
تموم ترسش تو لرزش شدید دلش گم شد..
این مرد میخواست هردوشون رو آرام کنه، میخواست با یک عشقبازی لطیف شروع کنه،
ولی وقتی تن سفید و داغ همسرش رو تو بازوی کلفتش فشرد
وقتی تپشای تند و لرزون قلبش رو حس کرد،
دیگه نتونست فشار مردونگی جلوی شلوارش رو تحمل کنه. اون زیر حسابی باد کرده بود و داشت درد میگرفت.کمر راست کرد،
دکمههای شلوارش رو باز کرد،
عضوی رو که چند وقتی میشد که برای این بدن سفید راست بود و مدام پس زده میشد درآورد..
واقعا چند وقت بود که پس زده میشد؟
اونوقت مال اون مردیکه،
اون عوضی مال خودشو به بدنی متعلق به مرد دیگهای بود مالیده بود...همسرش این اجازه رو به مردک داده بود!
این فکرها داشت دیوونهش میکرد!
چند روز تموم تحمل کرده بود،
سوخت و دم نزد، تندی نکرد،
ولی حالا عصبانیت داشت اونو وادار میکرد به کارایی که نباید!
زیر رونهای سفیدش رو گرفت و کمی بالا اورد تا سوراخ ملتهبش رو ببینهمی توانست ورودی حفره رو ببینه که نبض گرفته بود و اونو مثل یک بهشت مَکَندهی خیس به داخل خودش میکشید
خودشو بین لگن باز همسرش کاشت، مردونگی قلدرش رو کمی به اونجا مالید و بعد همونجور که بغلش میکرد کمرشو به داخل هُل داد.." آه... عزیزم، یواش تر.. داره درد میگیره.."
اون عضو بزرگی داشت و همیشه ملاحظه میکرد تا همشو داخل نکنه و باعث درد عشقش نشه.
ولی امشب فرق داشت، نمی دونست با این خشمی که نزدیک بود سینهش رو بشکافه چیکار کنه!
نمیدونست چجوری عصبانیتش رو تخلیه کنه..
اونا ماهها بود که رابطه نداشتن، وارد شدنش حتی با اونهمه ترشحات لیز کمی درد داشت..
اما هرچی بیشتر گذشت،
انگار فقط درد بود که شدت می گرفت چون مردونگی شوهرش اونقدری داخل رفته بود که حالا به بنبست ضربههای آرومی میزد..
ضربههایی که صورت اونو کمی از درد جمع کرد و نفسش کنار گوش مردش لرزید..
❌ پارت واقعی رمان ❌
برای خوندن ادامهش وارد کانال بشید و با لمس هشتگ به #پارت_767 برسید🔥
لینک کانال:
https://t.me/+FXb6SkGG5SQ4Y2I0https://t.me/+FXb6SkGG5SQ4Y2I0