دل من دیر زمانی است که می پندارد:
« دوستی » نیز گلی است ؛
مثل نیلوفر و ناز ،
ساقه ترد ظریفی دارد .
بی گمان سنگدل است آنکه روا می دارد
جان این ساقه نازک رادانسته
بیازارد
دکتر میگوید :
برای آرامش
به طبیعت بروم!
به گمانم هنوز ،
چشمان تورا
ندیده است!
گر حال مرا حبیب پرسد گویید،بیمار غمت را نفسی هست هنوز...
«عجب طوفان بی رحمیست
عطری آشنا گاهی.»
https://t.me/Razedelema/monajat124
« دوستی » نیز گلی است ؛
مثل نیلوفر و ناز ،
ساقه ترد ظریفی دارد .
بی گمان سنگدل است آنکه روا می دارد
جان این ساقه نازک رادانسته
بیازارد
دکتر میگوید :
برای آرامش
به طبیعت بروم!
به گمانم هنوز ،
چشمان تورا
ندیده است!
گر حال مرا حبیب پرسد گویید،بیمار غمت را نفسی هست هنوز...
«عجب طوفان بی رحمیست
عطری آشنا گاهی.»
https://t.me/Razedelema/monajat124