♦️حرمت تن، مستتر در قلم محدثی
✍️افشین بدری
۲۸ آبان ۱۴۰۳
۱) بر محوریت آنچه در مباحثه کوتهنوشتانه، میان آن دو گرانمایه گذشت، ژرفنایی در کلام دکتر محدثی دریافتم که دکتر فوده علیرغم کوشششان در واقعنگری، فاقد ژرفنگری فوق بوده اند. فی الواقع، نوعی معنویت در نگاه دکتر محدثی هست که دکتر فوده فاقد آن است و آن، حرمت تن است.
معتقدم هر اندازه که دکتر محدثی در مواجهه با واقعیتی به نام تن، به حقیقت توام با واقعیت قائل است، به همان اندازه دکتر فوده صرفاً، زمینینگر و فاقد معنویت موضوع را واکاویده است و در این مجال با قیاس تنفروشی با کار یدی طبقهی کارگر، به مغلطه ای فاش دست زده اند. نظر ایشان بازتاب همان شعار Sex work is work است.
کارگران، به کار تولیدی مشغولند و در کنار منافع شخصی کارفرما، جامعه نیز از فواید کار کارگران در قالب فعالیتهای سازندهگی و تولیدی بهرهمند است. کار کارگری حتا در نازل ترین سطح خود، واجد تخصص و مهارتی هر چند اندک است و از طرفی تبعات اخلاقی و حتا بهداشتی آن دامنگیر جامعه نخواهد شد. اما «کار» دانستن تنفروشی چه سنخیتی با کارگری دارد؟ صرف فعالیت فیزیکی مگر کفایت میکند؟
با این حساب آیا میتوان تنفروشی را به صرف اکتیویتهی جسمی آن با فعالیت ورزشی یکی دانست؟!! مثلا اگر آن را در ردیف ورزشهای المپیکی قرار دهند و استدلال کنند که بهرحال تنفروشی و مثلا ژیمناستیک هر دو با بدن انجام میشوند، آیا منطقی است؟!
۲) تن، موجودیتی شریف و ارزشمند است. ما بسیاری از مفاهیم را با واقعیتی به نام بدن و تن درک میکنیم. وقتی کسی را دوست میداریم، تن او را به آغوش میکشیم. وقتی بد میداریم، تن او را از خود میرانیم. وقتی تنی را دفن میکنیم، مفهومی به نام مرگ را در مییابیم. وقتی قصد داریم جایگاه اجتماعی خود را «نشان» دهیم، تن خود را متناسب با شأن مورد نظر میپوشانیم... حتا کار یدی و کارگری به اعتبار رنجی که تن و بدن میرساند شغل مقبولی نیست و مظلوم است. تن نماد عینی و بروز فیزیکی ماهیت انسان است. شاید در برخی فلسفهها بتوان روح را نفی کرد اما کدام اندیشه و اندیشهورزی توانسته وجود و احترام تن را نفی نماید؟
اینها همه برای تن، جایگاهی فراتر از یک ابزار میسازند؛ آنهم ابزاری که نه سبب تولید و تمشیت امور اجتماعی باشد بلکه ابزاری که تحت شعار Sex work is work، به ابزاری همگانی و نازلالشأن مبدل شده و در اکثر قریب به اتفاق جوامع از ارزشگزاری و تجلیل از چنین نقشی، سرباز میزنند، وساطت در آن را جرم و مذموم میشمارند، مرتکباناش را عاملان اول و موثر در نشر و تکثیر بیماریهای نابود کننده میدانند، پرداختن به آن را خلاف مصالح خانواده میبینند و....
تنفروشی اتفاقا در ضمن آنکه ضد اخلاقی ست بلکه ضد انسانی هم هست. کالاانگاری زنان است. نگرشی که در آن میتوان، بدن یا عینیترین و بارزترین نماد موجودیت یک انسان را موقتا به بردهگی کشاند، قطعا نگرشی ضد انسانی است و اتفاقا از رهگذر همین ضد انسانی بودناش است که غیر اخلاقی است!
#تنفروشی
#پویا_فوده
#حرمت_تن
#افشین_بدری
#تنفروشی_اجباری
#تنفروشی_اختیاری
@NewHasanMohaddesi
✍️افشین بدری
۲۸ آبان ۱۴۰۳
۱) بر محوریت آنچه در مباحثه کوتهنوشتانه، میان آن دو گرانمایه گذشت، ژرفنایی در کلام دکتر محدثی دریافتم که دکتر فوده علیرغم کوشششان در واقعنگری، فاقد ژرفنگری فوق بوده اند. فی الواقع، نوعی معنویت در نگاه دکتر محدثی هست که دکتر فوده فاقد آن است و آن، حرمت تن است.
معتقدم هر اندازه که دکتر محدثی در مواجهه با واقعیتی به نام تن، به حقیقت توام با واقعیت قائل است، به همان اندازه دکتر فوده صرفاً، زمینینگر و فاقد معنویت موضوع را واکاویده است و در این مجال با قیاس تنفروشی با کار یدی طبقهی کارگر، به مغلطه ای فاش دست زده اند. نظر ایشان بازتاب همان شعار Sex work is work است.
کارگران، به کار تولیدی مشغولند و در کنار منافع شخصی کارفرما، جامعه نیز از فواید کار کارگران در قالب فعالیتهای سازندهگی و تولیدی بهرهمند است. کار کارگری حتا در نازل ترین سطح خود، واجد تخصص و مهارتی هر چند اندک است و از طرفی تبعات اخلاقی و حتا بهداشتی آن دامنگیر جامعه نخواهد شد. اما «کار» دانستن تنفروشی چه سنخیتی با کارگری دارد؟ صرف فعالیت فیزیکی مگر کفایت میکند؟
با این حساب آیا میتوان تنفروشی را به صرف اکتیویتهی جسمی آن با فعالیت ورزشی یکی دانست؟!! مثلا اگر آن را در ردیف ورزشهای المپیکی قرار دهند و استدلال کنند که بهرحال تنفروشی و مثلا ژیمناستیک هر دو با بدن انجام میشوند، آیا منطقی است؟!
۲) تن، موجودیتی شریف و ارزشمند است. ما بسیاری از مفاهیم را با واقعیتی به نام بدن و تن درک میکنیم. وقتی کسی را دوست میداریم، تن او را به آغوش میکشیم. وقتی بد میداریم، تن او را از خود میرانیم. وقتی تنی را دفن میکنیم، مفهومی به نام مرگ را در مییابیم. وقتی قصد داریم جایگاه اجتماعی خود را «نشان» دهیم، تن خود را متناسب با شأن مورد نظر میپوشانیم... حتا کار یدی و کارگری به اعتبار رنجی که تن و بدن میرساند شغل مقبولی نیست و مظلوم است. تن نماد عینی و بروز فیزیکی ماهیت انسان است. شاید در برخی فلسفهها بتوان روح را نفی کرد اما کدام اندیشه و اندیشهورزی توانسته وجود و احترام تن را نفی نماید؟
اینها همه برای تن، جایگاهی فراتر از یک ابزار میسازند؛ آنهم ابزاری که نه سبب تولید و تمشیت امور اجتماعی باشد بلکه ابزاری که تحت شعار Sex work is work، به ابزاری همگانی و نازلالشأن مبدل شده و در اکثر قریب به اتفاق جوامع از ارزشگزاری و تجلیل از چنین نقشی، سرباز میزنند، وساطت در آن را جرم و مذموم میشمارند، مرتکباناش را عاملان اول و موثر در نشر و تکثیر بیماریهای نابود کننده میدانند، پرداختن به آن را خلاف مصالح خانواده میبینند و....
تنفروشی اتفاقا در ضمن آنکه ضد اخلاقی ست بلکه ضد انسانی هم هست. کالاانگاری زنان است. نگرشی که در آن میتوان، بدن یا عینیترین و بارزترین نماد موجودیت یک انسان را موقتا به بردهگی کشاند، قطعا نگرشی ضد انسانی است و اتفاقا از رهگذر همین ضد انسانی بودناش است که غیر اخلاقی است!
#تنفروشی
#پویا_فوده
#حرمت_تن
#افشین_بدری
#تنفروشی_اجباری
#تنفروشی_اختیاری
@NewHasanMohaddesi