🔸🔸🔸
بازخورد🔸🔸🔸
@smnejatihosseini فضای هایپررئالیتی و سوررئال سایبری و خطای معرفتی تحلیلی دانشپژوهان ایرانی و کاربران فضای مجازی و شبکههای اجتماعی: تکمله ای بر بحث حسن محدثی گیلوایی 🔻
https://t.me/NewHasanMohaddesi/11567🔹🔹🔹🔹🔹
چند دهه پیش زمانی که فیلسوف اجتماعی رسانه ژان بودریار پساساختارگرا
( که به اشتباه در ایران جامعه شناس پست مدرن می خوانندش!؟مثل دهها برداشت اشتباه دیگر !) از شوک فرهنگی رسانه اجتماعی مدرن به واقعیت فیزیکال و ساخته شدن یک سازه واقعیتی جدید حقیقی نما از این واقعیت تحت عنوان هایپررئالیتی( به فارسی شاید: شبه واقعی حقیقی نما ؛ فراتر از واقعی نما ) بحث کرد
برای جهان اجتماعی معاصر که هنوز درگیر رسانه ای شدن شدید و سایبری شدن موسع و اینترنتی شدن امور و اشیا و نیز هراس ناشی از سیبورگ و روبوت و روبوکاپ و هوش مصنوعی و چت جی پی تی نشده بود
این بحث بودریاری خیلی لاکچری و فانتزی و تخیلی و ساینس فیکشن بود .
اما امروز برای جهان اجتماعی کنونی ما که در معرض فوق پیشرفته ترین فضاها و سازه ها و ساختارهای دیجیتالی و سایبری و اولترا هایپررئال است این بحث فلسفی اجتماعی رسانه ای بودریاری بسی ملموس است
به ویژه در فضای رسانه ای آنارشیک ! ایرانی معاصر( که هر چند فیلترینگ حکومتی دارد ! اما پادفیلترینگ حوزه عمومی و مردمی آن بسی موسع تر و قوی تر از فیلترینگ حکومتی است ! ) این بحث بودریاری محسوس تر و عجیب و غریب تر است
یک نمونه جامعه شناختی ازین هایپررئالیتی و اولترا هایپررئالیتی از نوع ایرانی در حوزه شبکه های اجتماعی مردمی( غیر حکومتی و یا ضد حکومتی ) و نیز شبکه های اجتماعی حکومتی( ارتش سایبری در حمایت و تبلیغ و ترویج اینترنتی سیاست های فرهنگی رسانه ای حکومت و علیه جامعه و مردم ) همان فریب خوردن رسانه ای دانش پژوهان از خبرهای وایرال شده در شبکه های اجتماعی است.
*فریب خوردگی معرفتی از
هایپررئالیتی ایرانی در فضای رسانه ای *
منجر به این میشود که دانش پژوهان ایرانی فورا به محض دریافت خبر و تصویر و رپرتاژ وایرال شده ای که احساسات عمومی جامعه راهم جریحه دار می کند ( مانند حادثه دختر واحد علوم و تحقیقات و برخوردهای پلیسی با دختران به اصطلاح بی حجاب !و یا مساله تعرض به حریم زنان و مابقی مسایل اجتماعی حساس از نوع آنچه در جریان جنبش زن زندگی آزادی جریان داشت و هم چنان دارد و...) دست به واکنش شناختی تحلیلی زده و فورا کوته وبنوشته ای در فضای مجازی منتشر کنند تا واکنش روشنفکری شان را به فالوورها و مخاطبان و حتی حکومت و اپوزیسیون نشان دهند !
هر چند این واکنش فوری سایبری در نزد برخی به معنای حس مسئولیت اجتماعی است و ارزنده است
اما از دانشپژوهان انتظار میرود در برابر این فریب خوردگی هایپررئالیتی تامل معرفتی منطقی داشته باشند و تمام جوانب قضیه مورد بحث را بسنجند و پس از اطمینان معرفتی کامل از واقعیت خبر و حادثه دست به تحلیل بزنند.
هم چنین انتظار منطقی معرفتی وفق اخلاق اکادمیک اینست که دانش پژوهان در تحلیل؛ شعور مخاطب و فالوور را نشانه گیرند و نه شور مخاطب رسانه ای را .
وظیفه دانش پژوه حقیقی و تحلیل گر رسانه ای مسئول اینست که:
* آنچه را مردم منطقا نیازدارند ارایه دهند/ نه آنچه را مردم دوست دارند بشنوند*
ازین منظر به نمونه نوشته دوست فرهیخته ام جناب حسن محدثی گیلوایی🔻
https://t.me/NewHasanMohaddesi/11567که به نوعی درباره آثار این *فریب خوردگی رسانه ای* و
*خطاهای معرفتی ناخواسته دانشپژوهان ایرانی در فضای مجازی * است را باید مقدمه ای برای این نوع هشدار معرفتی دانست.
به نظر من این سخن ویتگنشتاین فیلسوف زبان (آنچه را گفتن نشاید گفتن نباید) و این سخن حکیمانه شیخ بزرگ سعدی شیرازی (دو چیز طیره عقلست : گفتن به وقت خاموشی و خاموشی به وقت گفتن) را همه ما باید آویزه ذهن و زبان و گوش و هوش و قلم و نوشته هایمان قرار دهیم و در وقت نوشتن برای ایفای *مسئولیت اجتماعی * از
*تامل منطقی به عنوان وظیفه اخلاقی * غفلت نکنیم.
متاسفانه فضای مجازی و شبکه های اجتماعی ما تیغ دولبه اند:
*هم می توانند در خدمت حقیقت باشند و هم به حقیقت خیانت کنند *
مباد دانش پژوهان ایرانی فعال در فضای رسانه ای که باید *خادم حقیقت *باشند ناخواسته و نا دانسته *خائن به حقیقت* شوند . چه به قول هایدگر: انسان شبان حقیقت است.
و نیز به قول حکیمانه و معرفت شناختی قرآن که شناختن و نوشتن و گفتن و شنیدن و دیدن هم مسئولیت است :
"لاتقف ما لیس لک به علم / ان السمع و البصر و الفواد/ کل اولئک کان عنه مسئولا "
🔹🔹🔹🔹
Tehran
2 09 1403
@smnejatihosseini#هایپر_رئالیتی
#نجاتی_حسینی
#جهانسازی_کاذب_رسانهای
@NewHasanMohaddesi