عکسِ "منظرهی اولیه"
(Early Landscape)
که توسط "یوسف_کارش" در سال 1927 گرفته شده است. او میگوید: "در تابستان سال 1926 من برای کار برای عمویم به استودیوی او رفتم و آرزوی اولم یعنی تحصیل در رشتهی پزشکی را دفن کردم در حالی که در ابتدا متوجه آن نبودم هر چیزی که با هنر عکاسی مرتبط بود علاقه و انرژی مرا به خود جلب میکرد این نه تنها امرارمعاش بلکه اشتیاق مداومِ من بود. من هر آخر هفته با یک دوربین کوچک در مزارع و جنگلهای اطراف پرسه میزدم و عکس میگرفتم و برای نظر دادن به عمویم نشان دادم، مطمئنم هنوز عکاس خوبی نبودم اما من در حال یادگیری بودم و عمو ناکاش منتقد ارزشمند و صبوری بود. با اولین دوربینم بود که اولین موفقیت عکاسیام را به دست آوردم. من از منظرهای با بازی بچهها عکس گرفتم و آن را به عنوان هدیهی کریسمس به یکی از همکلاسیهایم دادم و او مخفیانه آن را در مسابقهای شرکت داد و در کمال تعجب جایزهی اول را برد، مبلغ 50 دلاری در آن زمان که 10 دلار را به دوستم دادم و بقیه را با خوشحالی برای پدر و مادرم در حَلَب فرستادم، این اولین پولی بود که من از عکاسی برایشان میفرستادم."
#عکاسی
@Honarrvareh
(Early Landscape)
که توسط "یوسف_کارش" در سال 1927 گرفته شده است. او میگوید: "در تابستان سال 1926 من برای کار برای عمویم به استودیوی او رفتم و آرزوی اولم یعنی تحصیل در رشتهی پزشکی را دفن کردم در حالی که در ابتدا متوجه آن نبودم هر چیزی که با هنر عکاسی مرتبط بود علاقه و انرژی مرا به خود جلب میکرد این نه تنها امرارمعاش بلکه اشتیاق مداومِ من بود. من هر آخر هفته با یک دوربین کوچک در مزارع و جنگلهای اطراف پرسه میزدم و عکس میگرفتم و برای نظر دادن به عمویم نشان دادم، مطمئنم هنوز عکاس خوبی نبودم اما من در حال یادگیری بودم و عمو ناکاش منتقد ارزشمند و صبوری بود. با اولین دوربینم بود که اولین موفقیت عکاسیام را به دست آوردم. من از منظرهای با بازی بچهها عکس گرفتم و آن را به عنوان هدیهی کریسمس به یکی از همکلاسیهایم دادم و او مخفیانه آن را در مسابقهای شرکت داد و در کمال تعجب جایزهی اول را برد، مبلغ 50 دلاری در آن زمان که 10 دلار را به دوستم دادم و بقیه را با خوشحالی برای پدر و مادرم در حَلَب فرستادم، این اولین پولی بود که من از عکاسی برایشان میفرستادم."
#عکاسی
@Honarrvareh