ارواح در حالاتِ مختلفِ پریشانی و ناامیدی هستند و برخی به سمت هرمس میروند در حالی که به او التماس میکنند و انگار از او میخواهند آنها را به زندگی برگرداند، آنها با پوستی رنگپریده و شبحمانند که با پسزمینهی تیره تضاد دارد دیده میشوند، برهنگی بسیاری از آنها بر ماهیت غمانگیز و وضعیت اسفناک آنها میافزاید، برخی دیگر از ارواح با رنگی تیره دیده میشوند در حالی که آرام هستند گویی اینها مرگِ خود را باور کردهاند و دیگر تلاشی برای برگشتن به زندگی نمیکنند مانند آن پسربچهی کوچک که بسیار آرام نشسته است و انگار به خوابی عمیق فرو رفته است یا آن مردی که جسدِ معشوقهاش را در آغوش گرفته و پشت به هرمس ایستاده است و انگار قصد بازگشت به زندگی را ندارد و آمادهی رفتن به جهانِ مردگان است. در پسزمینه منظرهای صخرهای و متروک را میبینیم که در تاریکی پوشیده شده است، در دوردست بیننده میتواند طرحِ کلی ضعیفِ قایقی با یک قایقران را که به ساحلِ رودخانه نزدیک می شود را ببیند. شاخههای پیچخورده و بیثمر در پیشزمینه به حال و هوای تاریک و وهمانگیزِ صحنه بیشتر میافزاید. این اثر "آدولف_هیرمی_هیرشل" در اینجا به شدت تحتتأثیر سبک رومانتیسمِ سیاه است که بر تاریکی و رنج و یا وحشت تأکید دارد و نشان دهندهی حالات روحی بسیار قابلتأملی بر صفحهی نقاشی است.
#نقاشی
@Honarrvareh
#نقاشی
@Honarrvareh