🌈 اصطلاحات رنگی:
💢 out of the blue
(ناگهانی/ یکهویی)
Example:
He told me out of the blue he was leaving.
او یهویی بهم گفت که داره میره.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💢 a gray area
(مسئلهی نامشخص/ وضعیت نامشخص)
Example:
There is a gray area between asking for a favor and taking advantage.
[فرق] بین درخواست لطف و استفاده کردن از فرصت یک مسئلهی نامشخصه.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💢 green fingers
(مهارت در باغبانی و پرورش گل)
Example:
You don’t need green fingers to grow beautiful house plants.
برای پرورش گیاهان خانگی زیبا نیازی به مهارت باغبونی ندارید.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💢 to see red
(عصبانی شدن/ جوش آوردن)
Example:
Whenever I think of destruction of trees, I see red.
هر بار که به نابودی درختا فکر میکنم عصبانی میشم.
#مهارت_مکالمه
#speaking@Araz_English
@Araz_English
💢 out of the blue
(ناگهانی/ یکهویی)
Example:
He told me out of the blue he was leaving.
او یهویی بهم گفت که داره میره.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💢 a gray area
(مسئلهی نامشخص/ وضعیت نامشخص)
Example:
There is a gray area between asking for a favor and taking advantage.
[فرق] بین درخواست لطف و استفاده کردن از فرصت یک مسئلهی نامشخصه.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💢 green fingers
(مهارت در باغبانی و پرورش گل)
Example:
You don’t need green fingers to grow beautiful house plants.
برای پرورش گیاهان خانگی زیبا نیازی به مهارت باغبونی ندارید.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💢 to see red
(عصبانی شدن/ جوش آوردن)
Example:
Whenever I think of destruction of trees, I see red.
هر بار که به نابودی درختا فکر میکنم عصبانی میشم.
#مهارت_مکالمه
#speaking@Araz_English
@Araz_English