🅾️ کاربرد Out of
Used to show the reason why someone does something
کلمه ربطی out of به معنی " از روی " ، " به خاطر " می باشد.
📕 I took the job out of necessity because we had no money left.
من این شغل را به خاطر نیاز برگزیدم چون پولی برامون نمونده بود.
📕 Out of desperation, he borrowed money from his neighbor.
او از روی ناچاری از همسایه اش پول قرض گرفت.
@Araz_English
Used to show the reason why someone does something
کلمه ربطی out of به معنی " از روی " ، " به خاطر " می باشد.
📕 I took the job out of necessity because we had no money left.
من این شغل را به خاطر نیاز برگزیدم چون پولی برامون نمونده بود.
📕 Out of desperation, he borrowed money from his neighbor.
او از روی ناچاری از همسایه اش پول قرض گرفت.
@Araz_English