☀️🍉 @AdabSar
همهجای ایران سرای من است
ویژگی یلدا در جایجای ایران - بخش دوم
بسیاری از آیینهای #یلدا همچون گرد هم آمدن خانوادهها، خوراکیهای این شب، چکامهخوانی و داستانگویی بزرگان، فال گرفتن، حافظ و شاهنامهخوانی، پیشکش بردن برای نواَروسان(عروسان) و بسیاری دیگر، در میان همهی تیرهها و استانهای ایران یکسان است. در این یادداشتها کوشیدیم برخی از آیینهای ویژهی هر تیره و استان را تا جایی که میتوانیم، بشناسیم. اگر از شهر و روستایی نام برده نشده، برای دشواری در گردآوری دادههای گواهمند است.
🌹 در خراسان اَواخشتَری(جنوبی) پیش از یلدا چند گوسپند را برای خوراک زمستان پروار میکردند. یکی از این گوسپندان ویژهی خوراک یلدا بود. گوشت آن را ریزریز کرده و در دیگی سرخ میکردند. سپس نانهای بومی خود را در روغن داغ دیگ گوشت چرب میکردند تا نان خوشمزه شود و آن را با گوشت سرخ شده میخوردند. آیین "کف زدن" در این استان بسیار شناخته شده است. ریشهی گیاه چوبک را در آب خیسانده و سپس در تغار سفالی میریزند. جوانان در جایی سرد آن را هم میزنند تا کف کند. کف آماده شده با شیره و شکر آمیخته شده و پس از آراسته شدن با گردو و پسته، از مهمانان پذیرایی میشود. همچنین اندکی از کف را به سر یکدیگر میمالند و شادی میکنند.
❤️ در روستاهای استان البرز نیز همچون لرستان شالی را برای گرفتن آجیل و شیرینی به خانهها آویزان میکردند. این آیین در شب چله برای خواستگاران بیشتر انجام میشد. اگر در کیسه خواستگار توت و شیرینی میگذاشتند، پاسخ دختر آری بود و اگر چیزی در کیسه نمیگذاشتند، پاسخ نه بود. این آیین گاه برای یاری به خانوادههای تنگدست نیز انجام میشد.
🌹 مردم استان کاسپین(قزوین) در شب یلدا با باغلوا(باقلوا)، شیرینی پادرازی، نان چایی، دیماج، قورمهسبزی و قیمهنثار از خود پذیرایی میکردند. به آیین پیشکش بردن برای نواَروس در این استان "کرسیسری" میگفتند. آنان میگفتند اگر ننه سرما در این شب بگرید، باران میبارد، اگر پنبههای دَواج(لحاف) او بیرون بریزد، برف میبارد و اگر گردنبندش پاره شود، تگرگ میآید.
❤️ در آیینهای کهن سیستان و بلوچستان نشانی از انار و آجیل نبود. در این سرزمین، زنان خوراکیهای بومی فراوانی آماده میکردند و از بهترین آرد گندم زمینهای کشاورزی خود شیرینی "چنگالی" میپختند و خوان یلدا نیز دستبافتهی زیبای خودشان بود. خوراکیهای گندم بریان، چولی، شیرنَک، کماچ، قلیفی، تجگی، طیفی، دوشاب، خرمالندو و پودر ستو(آمیخته از گَرد جوی آبدار و بوداده با شکر و نبات) ویژه این آیین در سیستان و بلوچستان بودند. شاهنامهخوانی در دیار رستم هرگز فراموش نمیشود. آنان خود را فرزندان رستم میدانند و گاه بزرگان شاهنامه میخوانند و پسران نمایش رستم و سهراب را بازی میکنند.
🌹 در برخی از شهرها برای فال گرفتن یک کاسه سفالی را پر از آب و دو سوزن را نخ میکردند. نخ سیاه نشانهی مرد و نخ سپید نشانهی زن بود. در شب یلدا جوانان در دل آرزو میکردند و مادربزرگ خانواده در آب پوف(فوت) میکرد. اگر آن دو سوزن به هم نزدیک میشدند، نشانه برآورده شدن آرزوی جوانان دلباخته بود و تا یلدای سال آینده جشن پیوند زناشویی برپا میشد. اگر سوزنها به ته آب میرفتند، مادربزرگ آن را پنهان میکرد و فال دوباره به یلدای سال آینده واگذار میشد.
❤️ در شیراز آش ویژه یلدا میپختند و بزرگان خانواده "واگوشک" یا چیستان میپرسیدند تا جوانان پاسخ را بیابند و پاداش بگیرند. یکی از واگوشکهای نامی و آهنگین شیراز این بود:
"اولم اول پیاز است، دومم اول ساز است، سومم آخر هسته، توی صندوقچهی بسته"؛ سپس مشتی پسته در جیب مهمانان میریختند. پاسخ این واگوشک نیز "پسته" بود.
🌹 اگر در یلدا باران سنگینی میبارید، مادربزرگها آیین "چهلکچلون" را برگزار میکردند. برای این کار، فرزندان و کودکان را گرد هم میآوردند، سوزنی نخ میکردند و چهل توت خشک نیز میآوردند. سپس مادربزرگ "چهلکچل" را یک به یک نام برده و با هر نام یک توت به سوزن میکشید. پس از آن بند کشمش را زیر ناودان میآویختند تا باران بند بیاید و آفتاب دوباره سر بزند.
❤️ در کرمانشاه به نشانهی شیرینکامی کشمشپلو پخته میشود و داستان شیرین و فرهاد و حسین کرد شبستری خوانده میشود. در بوشهر نیز سرچغندر، پشمک، تخممرغ آبپز، نوشیدنی آبچغندر، نوشیدنی لیمو و بهلیمو از خوراکیهای یلدا است.
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/12526
t.me/AdabSar/12528
☀️🍉 @AdabSar
همهجای ایران سرای من است
ویژگی یلدا در جایجای ایران - بخش دوم
بسیاری از آیینهای #یلدا همچون گرد هم آمدن خانوادهها، خوراکیهای این شب، چکامهخوانی و داستانگویی بزرگان، فال گرفتن، حافظ و شاهنامهخوانی، پیشکش بردن برای نواَروسان(عروسان) و بسیاری دیگر، در میان همهی تیرهها و استانهای ایران یکسان است. در این یادداشتها کوشیدیم برخی از آیینهای ویژهی هر تیره و استان را تا جایی که میتوانیم، بشناسیم. اگر از شهر و روستایی نام برده نشده، برای دشواری در گردآوری دادههای گواهمند است.
🌹 در خراسان اَواخشتَری(جنوبی) پیش از یلدا چند گوسپند را برای خوراک زمستان پروار میکردند. یکی از این گوسپندان ویژهی خوراک یلدا بود. گوشت آن را ریزریز کرده و در دیگی سرخ میکردند. سپس نانهای بومی خود را در روغن داغ دیگ گوشت چرب میکردند تا نان خوشمزه شود و آن را با گوشت سرخ شده میخوردند. آیین "کف زدن" در این استان بسیار شناخته شده است. ریشهی گیاه چوبک را در آب خیسانده و سپس در تغار سفالی میریزند. جوانان در جایی سرد آن را هم میزنند تا کف کند. کف آماده شده با شیره و شکر آمیخته شده و پس از آراسته شدن با گردو و پسته، از مهمانان پذیرایی میشود. همچنین اندکی از کف را به سر یکدیگر میمالند و شادی میکنند.
❤️ در روستاهای استان البرز نیز همچون لرستان شالی را برای گرفتن آجیل و شیرینی به خانهها آویزان میکردند. این آیین در شب چله برای خواستگاران بیشتر انجام میشد. اگر در کیسه خواستگار توت و شیرینی میگذاشتند، پاسخ دختر آری بود و اگر چیزی در کیسه نمیگذاشتند، پاسخ نه بود. این آیین گاه برای یاری به خانوادههای تنگدست نیز انجام میشد.
🌹 مردم استان کاسپین(قزوین) در شب یلدا با باغلوا(باقلوا)، شیرینی پادرازی، نان چایی، دیماج، قورمهسبزی و قیمهنثار از خود پذیرایی میکردند. به آیین پیشکش بردن برای نواَروس در این استان "کرسیسری" میگفتند. آنان میگفتند اگر ننه سرما در این شب بگرید، باران میبارد، اگر پنبههای دَواج(لحاف) او بیرون بریزد، برف میبارد و اگر گردنبندش پاره شود، تگرگ میآید.
❤️ در آیینهای کهن سیستان و بلوچستان نشانی از انار و آجیل نبود. در این سرزمین، زنان خوراکیهای بومی فراوانی آماده میکردند و از بهترین آرد گندم زمینهای کشاورزی خود شیرینی "چنگالی" میپختند و خوان یلدا نیز دستبافتهی زیبای خودشان بود. خوراکیهای گندم بریان، چولی، شیرنَک، کماچ، قلیفی، تجگی، طیفی، دوشاب، خرمالندو و پودر ستو(آمیخته از گَرد جوی آبدار و بوداده با شکر و نبات) ویژه این آیین در سیستان و بلوچستان بودند. شاهنامهخوانی در دیار رستم هرگز فراموش نمیشود. آنان خود را فرزندان رستم میدانند و گاه بزرگان شاهنامه میخوانند و پسران نمایش رستم و سهراب را بازی میکنند.
🌹 در برخی از شهرها برای فال گرفتن یک کاسه سفالی را پر از آب و دو سوزن را نخ میکردند. نخ سیاه نشانهی مرد و نخ سپید نشانهی زن بود. در شب یلدا جوانان در دل آرزو میکردند و مادربزرگ خانواده در آب پوف(فوت) میکرد. اگر آن دو سوزن به هم نزدیک میشدند، نشانه برآورده شدن آرزوی جوانان دلباخته بود و تا یلدای سال آینده جشن پیوند زناشویی برپا میشد. اگر سوزنها به ته آب میرفتند، مادربزرگ آن را پنهان میکرد و فال دوباره به یلدای سال آینده واگذار میشد.
❤️ در شیراز آش ویژه یلدا میپختند و بزرگان خانواده "واگوشک" یا چیستان میپرسیدند تا جوانان پاسخ را بیابند و پاداش بگیرند. یکی از واگوشکهای نامی و آهنگین شیراز این بود:
"اولم اول پیاز است، دومم اول ساز است، سومم آخر هسته، توی صندوقچهی بسته"؛ سپس مشتی پسته در جیب مهمانان میریختند. پاسخ این واگوشک نیز "پسته" بود.
🌹 اگر در یلدا باران سنگینی میبارید، مادربزرگها آیین "چهلکچلون" را برگزار میکردند. برای این کار، فرزندان و کودکان را گرد هم میآوردند، سوزنی نخ میکردند و چهل توت خشک نیز میآوردند. سپس مادربزرگ "چهلکچل" را یک به یک نام برده و با هر نام یک توت به سوزن میکشید. پس از آن بند کشمش را زیر ناودان میآویختند تا باران بند بیاید و آفتاب دوباره سر بزند.
❤️ در کرمانشاه به نشانهی شیرینکامی کشمشپلو پخته میشود و داستان شیرین و فرهاد و حسین کرد شبستری خوانده میشود. در بوشهر نیز سرچغندر، پشمک، تخممرغ آبپز، نوشیدنی آبچغندر، نوشیدنی لیمو و بهلیمو از خوراکیهای یلدا است.
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/12526
t.me/AdabSar/12528
☀️🍉 @AdabSar