💢در مقالهای در والاستریت ژورنال به تاریخ ۱۴ آوریل،
جان کری، وزیر امور خارجه سابق آمریکا، درباره ویژگیهای یک توافق خوب بین ایالات متحده و ایران در صورتی که ایران مایل به مذاکره با رئیسجمهور
دونالد ترامپ باشد، بحث میکند.
توافق فرضی جدید کری با ایران هیچ شباهتی به فاجعهای که او و رئیسجمهور وقت،
باراک اوباما، در سال ۲۰۱۵ با وجود مخالفت گسترده دوحزبی بر آمریکا تحمیل کردند، ندارد.
کری در این مقاله، که با همکاری
توماس کپلن، مدیرعامل گروه الکتروم نوشته شده، میگوید: «آقای ترامپ میتواند توافقی را دنبال کند که مانع از دستیابی ایران به برنامه هستهای بالقوه مرگبار شود. ابتدا باید غنیسازی اورانیوم بالاتر از حد استفاده غیرنظامی ممنوع شود و پایان دادن به سایتهای هستهای مستحکم یا زیرزمینی الزامی باشد. سقف سختی برای مقدار مواد شکافتپذیر در اختیار ایران، همراه با رژیم بازرسی جامع برای اطمینان از پایبندی، یک شرط ضروری خواهد بود.»
این مقاله ادامه میدهد: «تهران همچنین باید با محدودیتهای سختگیرانه بر برنامه موشکهای بالستیک خود و توقف کامل حمایت از گروههای نیابتی و تروریسم موافقت کند.»
آیا این موضوع تازه به ذهن کری رسیده است؟ آیا این توصیههای یک فرد خردمند و با تجربه است؟ اینها شرایطی هستند که اوباما و کری باید در توافق هستهای ایران، معروف به
برجام (برنامه جامع اقدام مشترک)، در سال ۲۰۱۵ خواستار میشدند اما نکردند. به عبارت دیگر، اینها سخنان یک فرد سالخورده نادان است که امیدوار است میراث خود را نجات دهد. اما دیگر برای این کار دیر شده است.
اگرچه ممکن است کری یک دهه طول کشیده باشد تا به این مسائل پی ببرد، ناظران از طیفهای مختلف سیاسی و سراسر جهان توافق هستهای اوباما-کری را دقیقاً به این دلیل که نتوانست بهطور مناسب به موضوعاتی که کری اکنون بسیار مهم میداند، بپردازد، مورد انتقاد قرار دادند. در واقع، توافق اوباما-کری دقیقاً نتیجه عکس داد.
به جای جلوگیری از دستیابی ایران به «سلاح هستهای بالقوه مرگبار»، این توافق مسیری قانونی برای ایران ایجاد کرد تا سلاح هستهای به دست آورد. زمانی که اوباما در سال ۲۰۰۹ رئیسجمهور شد، قطعنامههای سازمان ملل متحد غنیسازی هرگونه اورانیوم توسط جمهوری اسلامی را ممنوع کرده بود. با این حال، اوباما با پشتکار محدودیتها را برداشت. به طرز باورنکردنی، توافق هستهای اوباما-کری اجازه غنیسازی نامحدود اورانیوم توسط ایران از سال ۲۰۳۰ به بعد را داد.
کری در مقالهاش با افتخار تأکید میکند که محدودیتهای غنیسازی اورانیوم ایران باید «با رژیم بازرسی جامع برای اطمینان از پایبندی» همراه باشد. این ادعا به همان اندازه که خندهدار است، ریاکارانه نیز هست.
در آن زمان، اوباما و کری با درخواست ایران برای ممنوعیت بازرسی از پایگاههای نظامیاش موافقت کردند. از آنجا که میتوان گفت نه اوباما و نه کری احمق نیستند، میتوان فرض کرد که هیچکدام واقعاً اهمیتی به برنامه تسلیحات هستهای بدون نظارت ایران نمیدادند.
به همان اندازه تأسفبار، آگاهی ناگهانی کری است که برنامه موشکهای بالستیک ایران چیز بدی است. پس چرا او و اوباما اینقدر تلاش کردند تا محدودیتهای بینالمللی بر توانایی ایران برای توسعه چنین سیستمی را که تنها هدفش تحویل کلاهک هستهای است، لغو کنند؟
متأسفانه، جنایات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در جنوب اسرائیل لازم بود تا کری متوجه شود که هر توافقی با تهران باید شامل «توقف کامل حمایت از گروههای نیابتی و تروریسم» باشد. منتقدان برجام خواستار گنجاندن این بند در متن بودند. اما دولت اوباما به این نگرانیها با اعطای بیش از ۱۱۵ میلیارد دلار تخفیف تحریم به رژیم ایران پاسخ داد. با سیل نقدینگی حاصل، ملاها برنامه تسلیحات هستهای خود را توسعه دادند، ارتش خود را تأمین مالی کردند، شبکه تروریستی بینالمللی خود را حمایت کردند و جایگاه خود را بهعنوان بزرگترین حامی دولتی تروریسم در جهان تثبیت کردند.
اوباما و کری این تصور را کاملاً از خودشان ساختند که در سال ۲۰۱۵ صداهای «میانهرو» در دولت ایران وجود داشت که به دنبال مصالحه با آمریکا بودند.
بن رودز، مشاور سابق امنیت ملی اوباما، در مصاحبهای با نیویورک تایمز در مه ۲۰۱۶ اعتراف کرد که کاخ سفید اوباما به مردم آمریکا دروغ گفت تا این توافق را بفروشد: «ما یک اتاق پژواک ایجاد کردیم»، او گفت و افزود که رسانهها «چیزهایی میگفتند که آنچه ما به آنها داده بودیم را تأیید میکرد.»
اگر توافق هستهای ایران اینقدر عالی بود، چرا لازم بود دربارهاش دروغ بگویند؟ آنها باید آن را با شرایط خودش دفاع میکردند. اما این توافق غیرقابل دفاع بود.
کری در مقالهاش اشاره میکند که ترامپ دست بازتری برای ایجاد توافقی بهتر و قویتر برای ایالات متحده نسبت به اوباما دارد.
@khod2