کتابــو


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: روان‌دان
غم‌ها رو نمی‌شه کم کرد، خودت رو باید زیاد کنی.

@ravandaan


Репост из: روان‌دان
امروز بیشتر از قضاوت، همدلی کنیم🤝

@ravandaan


Репост из: روان‌دان
«ما با یک شمع از میان زندگی می‌گذریم، با این تصور که نور آن همه‌ی دنیا را به ما نشان می‌دهد، درحالی‌که آن تنها باریکه‌ای از زندگی را روشن می‌کند. ارزش حقیقی ما نه در این روشنایی، بلکه در تاریکی نهفته‌ست.»

@ravandaan


Репост из: روایت یک مَرگ
« درد عبور می‌کند و ردِ آن درد؛
معنای ما را تغییر می‌دهد. »


Репост из: Life is like a box of Chocolates
رودخانه را تو عمیق ساخته‌ای
پل را تو ویران کرده‌ای
و حالا نشسته‌ای آن سوی آب‌ها
می‌پرسی چرا کسی به دیدار من نمی‌آید؟


ذهن افراد نگران از قوانین خاصی تبعیت می‌کند:

۱_باید اطمینان‌خاطر کامل پیدا کنم.
۲_خطر همیشه و همه جا در کمین است.
۳_باید بتوانم قبل از وقوع حادثه یا تهدید، آماده باشم.
۴_باید بتوانم شرایط را کنترل کنم.
۵_اگر نگران هستم پس حتما باید کاری انجام دهم.
۶_باید از هرگونه هیجان ناخوشایند اجتناب کنم.
۷_باید همین الان بتوانم به پاسخ درست دست پیدا کنم.
۸_نباید در زمان حال زندگی کنم.
۹_باید از هر آنچه مرا مضطرب می‌کند اجتناب کنم.


لیهی


نگرانی، حاکی از نقص در مهارت‌های مسئله‌گشایی و تصمیم‌گیری است.

داگاس


پذیرفتن این‌که چه و کجا هستید؟
تلاش نکنید چیزی بنوشید
خودتان را تبدیل به چیزی نکنید
میانجی نباشید
هدایت‌شده نباشید
وقتی نشستید بگذارید نشسته باشید
وقتی راه می‌روید هم همین‌طور
به چیزی چنگ نزنید
در برابر چیزی مقاومت نکنید

آجان‌شاه


چیزی را که بدردتان نمی‌خورد قبل از اینکه زندگی‌تان را از دستتان درآورد رها کنید.

نکاهونال


هر انسانی محدودیت‌های میدان دیدش را به منزله‌ی محدوددیت‌های دنیا می‌گیرد.

شوپن‌هاور


و روزی رسید که خطر تنگ و کوچک در غنچه باقی ماندن دردناک‌تر از خطر شکفتن بود.


آناییس نین


من قهرمان قصه‌ی آدم‌های بی‌قهرمانم…


که جوانمردی در مردان، در وجود زنان به حماقت محض تبدیل می‌شود: مردها بعد از اینکه دست یاری دیگران را می‌گیرند، خیلی راحت‌تر از زن‌ها می‌توانند خودشان را از شر آن دست‌ نجات دهند.

▪️چشم گربه
▪️مارگارت اتوود


Репост из: تانزانیا
با این وضعیت هم کنار میای. همونطور که چشما به تاریکی عادت می‌کنن.


روزهایی هست که بلند شدن از روی تخت برایم خیلی دشوار است. حرف زدن برایم شاق می‌شود. پیشرفتم را قدم به قدم حساب می‌کنم، یک قدم و قدم بعدی تا دستشویی. برداشتن این گام‌ها برایم دستاورد بزرگی است. حواسم را جمع می‌کنم تا در خمیر دندان را باز کنم و مسواک را تا دهانم بالا بیاورم. حتی برای انجام چنین کاری هم، بالا آوردن دست برایم سخت است. احساس می‌کنم که بی‌ارزشم، که هر کاری که انجام بدهم بی‌ارزش است و بیشتر از همه برای خودم.

چشم گربه
مارگارت آتوود


مربی می‌گفتش باید توی اوج خداحافظی کرد، ولی اون بازیکن روزای اوجش یادش نبود.


Репост из: سخنرانی‌ها
✍️ شخصی كه پیله پروانه را با بخار دهانش گرم کرد، تا آن پروانه زیبا سریع‌تر پر بگشاید، “نیکوس کازانتزاکیس” نویسنده کتاب معروف “زوربای یونانی” بود!
و او این داستان غمناک را از روزگار کودکی خودش، چنین تعریف کرد: “چون خروج پروانه از پیله طول میکشد، پس تصمیم گرفتم به این فرآیند شتاب ببخشم. با حرارت دهانم پیله را گرم کردم، اما مدتی بعد از بیرون آمدن، پروانه که بال‌هایش هنوز بسته بود تاب نیاورد و مُرد. بلوغی صبورانه با یاری خورشید لازم بود، اما من انتظار کشیدن نمی‌دانستم.
آن جنازه کوچک، تا به امروز یکی از سنگین‌ترین بارها بر روی وجدانم بوده، اما باعث شد بفهمم که فقط یک گناه بزرگ در این دنیا وجود دارد، و آن فشار آوردن بر قوانین کیهان و طبیعت است. بردباری لازم است و صبر، و نیز انتظار کشیدن و با اعتماد راهی را دنبال کردن که کائنات برای زندگی هریک از ما برگزیده است. اگر صبر کردن ندانیم، هزینه سنگینی خواهیم پرداخت …



#روجین
🌹


از آدم ها بگیم
حرف بزنیم
اینا نباید فراموش بشن


.
عباس شنبه‌زاده، برادر حسین شنبه‌زاده:
««بر شما کرد او سلام و داد خواست»
حسین را دیدیم. با مادر گریستیم.
پرسید کسی به یادم هست؟
سربسته گفتم: همه!
یادِ شما روشنش داشت.

قرار بازداشت حسین شنبه‌زاده تمدید شده اما می‌توانیم دو بار در ماه ببینیمش.

شیشه‌ی بینمان را بوسه دادیم و رفتنش را چو جان به‌چشمِ خویشتن دیدیم.»
.


Репост из: تانزانیا
تو اگه یه کتاب در حال خوندن داشته باشی، یه خونه داری که هروقت خواستی بهش برگردی، درش به روت بازه.

Показано 20 последних публикаций.