#تلخی_شیرین
#پارت_84
#مست_سنگدل
هنوزم میتونست توو چشمای سارا نگاه کنه ؟
میتونست محمد ۲ سال پیش باشه ؟
میتونست محمدی باشه که سارا عاشقش بود ؟
ولی خب انگار فقط محمد نبود که توو فکر بود بقیه هم توو همین فکر بودن
میتونستن همون کسی بشن که قبل از مرگ پدراشون بودن ؟
علی یهو آروم گفت:
× بنظرتون میتونیم به آدمایی که قبل مرگ والینمون بودیم تبدیل بشیم ؟
احمد در جواب برادرش گفت:
× به اون آدم دیگه نمیتونیم تبدیل بشیم و باید اینو قبول کنیم.
زندگی یعنی سختی ها و مشکلات و بلاهایی که بهت آموخته میشن رو تجربه کنی و بشی یه ورژن بهتر از خودت
حداقل میدونم بعد از اینجا میرم خواستگاری پرنیا چون نمیخوام آرزوی کنارش زندگی کردن برام حسرت بشه
ما مافیا اسلحه هستیم امروز نمیریم فردا میمیرم باید از زندگیمون لذت ببریم حالا هر اتفاقی هم بیوفته به شما هم همین توصیه رو میکنم
محمد برای اینکه جو رو عوض کنه با لحن توام با شوخی گفت:
_ پس رسیدیم تهران خواستگاری باید بریم
بعد همه زدن زیر خنده!
که یهو ون از حرکت ایستاد و راننده گفت :
× رسیدیم قربان و در باز شد و همه پیاده شدن!!
محمد با لحنی سرد و جدی به همه افرادی که پیاده شدن گفت جمع شید!
و بعد از جمع شدن همه آماده به سخنرانی حماسی باید میشد ولی آیا محمد میتونست ؟ و این سوال ذهنش رو درگیر کرده بود که حرف علی که گفته بود خودت باش توو ذهنش مرور شد و شروع کرد به حرف زدن:
_ خب همه آماده باشید الان ما به داخل عمارتی که جلوتره حمله میکنیم و همه رو میکشیم و بیرون میایم.
از اونجایی که ممکنه همه بمیریم خیلی خوشحالم که کنار شما دارم میرم تا کسی رو که به زنا هم رحم نکرد و با نامردی پدرم رو کشت، بکشم و انتقام بگیرم ممنونم که اینجایید
خب ۴ گروه میشیم
۱۰ نفر با علی و ۱۰ نفر هم با احمد از اطراف وارد میشید
۱۰ نفر هم سورنا میرید پشت ساختمونا و از پشت وارد میشید
بقیه هم با من از جلو
همه رو بکشید!!! یک نفر هم زنده نمیمونه.
بعد ساکت شدن محمد علی و احمد و سورنا با توجه به حرف محمد راه افتادن و رفتن جاهایی که باید میرفتن
(نیم ساعت بعد)
بیسیم به صدا در اومد که محمد دستش گرفت و گفت:
_ خب ؟
علی گفت:
× ما مستقر شدیم
بعد از اون احمد و علی هم گفتن مستقر شدن که محمد گفت:
_ هر وقت صدای شلیک شنیدین حمله کنید
بعد بیسیم رو پرت کرد و گفت:
_ خب بچه ها بریم که نشون بدیم ما کی هستیم
با ماشینا در رو میشکنید میرید داخل بعد ون ها رو به عنوان سنگر پارک میکنید
راننده ها هم میشید هر وقت جلو پاک سازی شد پیاده میشید!
بریم!!!!
🌑 @Dark_moon_story