همانطوری که بیشتر پیشقدمانِ نقدِ اشاعره در میان سلفیان، نه مذهب اشعری را بهدرستی درک میکنند و نه روشهای متکلمان را، بیشتر اشاعرهٔ امروز که ابن تیمیه را نکوهش میکنند نیز سخنان او را نمیفهمند و آن را بهدرستی مطالعه نکردهاند. از میان آنان، مدتی پیش فردی به نام مصطفی عبدالنبی ظهور کرد که بهسبب خیالات و توهماتی که در ذهن خود داشت، در اسلام ابن تیمیه تردید میکرد؛ توهماتی که بطلان آن برای هر کسی که اندکی آشنایی با سخنان ابن تیمیه داشته باشد، روشن است. اما بهدلیل ناآگاهی او از ابن تیمیه و جسارتش در ورود به مسائلی که در آن تخصصی نداشت، آنچه گفت را گفت. بسیاری دیگر نیز که شب و روز به ابن تیمیه حمله میکنند، همین روش را در پیش گرفتهاند.
خلاصه اینکه نقد مرحلهای است که پس از فهم و مطالعه میآید و نمیتوان به نقد کسی که صلاحیت و اهلیت ندارد اعتماد کرد. کسی که از مرحلهٔ اول بازمانده است، چگونه میتواند به مرحلهٔ دوم برسد؟
محمد أبو الوفاء
ترجمه: صبغت الله عاکف
@Sebghatullah_Akef
خلاصه اینکه نقد مرحلهای است که پس از فهم و مطالعه میآید و نمیتوان به نقد کسی که صلاحیت و اهلیت ندارد اعتماد کرد. کسی که از مرحلهٔ اول بازمانده است، چگونه میتواند به مرحلهٔ دوم برسد؟
محمد أبو الوفاء
ترجمه: صبغت الله عاکف
@Sebghatullah_Akef