🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸
♦️شاهنامه و تاریخ ایران /۱
✍دکتر سیدعبدالمجید الهامی
۱۷ اسفند ۱۴۰۳
در بحث ملی گرای بجای رسیدیم که برای ارضای امیال شخصی مان به چه چیزهایی که متمسک نمی شویم در اوج ناسیونالیسم رمانتیک است که گاها سر به راسیسم و شوونیسم می ساید، برای این موضوع حاضریم برای امیال کوتاه مدت منافع استراتژیک و بلند مدت که با هویت و اینده کشور مرتبط است را به باد دهیم. یکی از استقلال ولایت ها می گوید، که با اطمینان می گویم هرگونه رضایت و یاری به این مسائل در آینده مصایب و نکبه غیر جبران ناپذیری را بهمراه خواهد داشت، از آن طرف هم با توسل به اوهامی و امیال غیر واقعی که از شعر و شاهنامه مستندج و استخراج می شود تمامیت ارضی مداوم العمر ایران فارس زبان برمی شمارند. توصیحا ایران کشور تمامی اقوام ساکن در آن است و شاهنامه آرمان یک اقلیت است و نمی تواند سند ملت کثیر ملل ایران باشد. بلکه سند فارس زبانها است که به آن معتقد میباشند.
ارمانشهریها برای تصدیق این موضوع به مطلبی از آقای اسلامی ندوشن تحصیل کرده حقوق و قاضی سابق و همسر دکتر شیرین بیانی استاد تاریخ با تخصص دوره مغول و سلآجقه استناد می شود که بنده بعنوآن یک دانش آموخته تاریخ منظور از این نوشته سراسر نژاد پرستانه را متوجه نشدم.
در این نوشته آقای ندؤشن عنوان می کنند که فردوسی چه کار سترگ و عظیم انجام داده است. وی از عمل فردوسی در نگارش شاهنامه که حفظ ایرانیت و زبان فارسی بوده یاد می کند. کاری که در سرتاسر سده گذشته از سوی معتقدان به شوونیسم اظهار شده است. اولا ایشان و دوستانشان باید توضیح دهند منظور از ایرانیت شامل چه مردمی می شود. دوم منظور از فارسی چه زبآنی است آیا زبانی که شالوده آن عربی و هرم آن ترکی، هندی و عاریه گرفته از زبآنهای مغول ایتالیایی یونانی روسی لاتینی و انگلیسی است.
از طرفی اولا در شاهنامه پانصد بیت به زبان عربی سروده شده که شوونیزم حکومتی آن را حذف کرده است، در ثانی در جلد یک شاهنآمه رستم قهرمان شاهنامه تخمه از مردم عرب دارد و از نبیرگان ضحاک تازی عنوان شده، رابعا فردوسی پیرو دین اسلام است که پیامبر و زبان آن عرب است.
تا به کی این نگاه نژاد پرستان امثال ندوشن ضمیر هر انسان آزاده را باید آزار دهد. چه منفعتی برای مردم ایران از این نوشته ها عاید می شود. این عمل و عنوانها در این مقطع در سرنوشت کشور در این دوران سخت چه تاثیری دارد، و در سپهر ایران چه پیامدی می تواند بگذارد. باید پذیرفت که اکثریت مردم ایران با توهمات امثال ندوشن غریبه هستند این توهمات دورانی کوتاهی عمر داشتند که با فروافتادن نظام پهلوی تمام شد.
مملکت در این شرایط وحدت لازم دارد نه تفرقه، عرب زده ترک زده چه معنا دارد. آیا عامل بر آمدن این شعرا و شعر همان دربار ترک زده نبوده است. آیا تمام آن دانشمندان و بزرگان در دربار ترکان و مغولان و عرب سر بر نیاوردند. آیا در این دوران سخت که نقشه خاورمیانه بزرگ طرح شده و بدنبال تجزیه کشورهای بزرگ منطقه هستند این سخنان امثال ندوشن آب به آسیاب استعمار و امپریالیسم و صهیونیزم نمی ریزد.
آیا اینگونه سخنان باعث تفرقه و تصادم اقوام و طوایف نمی شود نظریه نژاد یکدست و ملت سازی یکسان به پایان رسیده است. اگر این سخنان اعتباری داشت تا بحال دولت ملت ایران اینگونه آشفته نبود. آیا مردم ترک، کرد، عرب، مازنی، گلیگی، بلوچ، با این سخنان از نژاد فارسی هستند. با چه مدرکی باید عنوان نمایم که ما حداقل در تاریخ دو هزار سال اخیر دیگر قومی بنام فارس نداریم بلکه کشور و مردم ایرانی داریم که شامل تمام اقوام موجود در ایران است. این سخنان برای امروز چه قوامی دارد. سخن امروز برای وحدت ملی چیست.
آرمان شهر ایرانشهر گر چه بنا به ادعای برخی چون دکتر سید جواد طباطبایی، ریشه در قرون اولیه اسلامی دارد، تقریبا قرنی است که روان خیل عظیمی از متفکران، سیاستمداران فارس زبان چون ایشان یا جناب دکتر پیروز مجتهدزاده و هزاران طلبه دیگر را به خود مشغول کرده و عده کثیری را به تلاطم و تکاپو و کنشگری واداشتهاست.
شاید بتوان گفت که تلاش عملی در راه برقراری این آرمانشهر، از اواسط دوران قاجار و بعد از شکستهای متمادی آنها از روسها و با نفوذ روزافزون قدرتهای بیگانه در ایران است که شدت گرفته و با آغاز انقلاب مشروطه و اقبال گروه زیادی از روشنفکران به آن با بهانه رویگردانی از حکومت قاجار که تنها عامل عقبماندگی جامعه آنروز معرفی می شد تقویت شده و خواسته یا ناخواسته به خدمت کامل بیگانگان خصوصا انگلیسی ها درآمده است.
🔸محدثی: آقای دکتر الهامی یک مدعای مهم را مطرح کرده اند: حذف پانصد بیت عربی از شاهنامه! امیدوار ام آقای دکتر سند معتبری در این باره ارسال کنند و من آن را در همینجا منتشر کنم! من تاکنون در این باره چیزی نشنیده بودم.
#ایران
#ملیگرایی
#سیدعبدالمجید_الهامی
@NewHasanMohaddesi
♦️شاهنامه و تاریخ ایران /۱
✍دکتر سیدعبدالمجید الهامی
۱۷ اسفند ۱۴۰۳
در بحث ملی گرای بجای رسیدیم که برای ارضای امیال شخصی مان به چه چیزهایی که متمسک نمی شویم در اوج ناسیونالیسم رمانتیک است که گاها سر به راسیسم و شوونیسم می ساید، برای این موضوع حاضریم برای امیال کوتاه مدت منافع استراتژیک و بلند مدت که با هویت و اینده کشور مرتبط است را به باد دهیم. یکی از استقلال ولایت ها می گوید، که با اطمینان می گویم هرگونه رضایت و یاری به این مسائل در آینده مصایب و نکبه غیر جبران ناپذیری را بهمراه خواهد داشت، از آن طرف هم با توسل به اوهامی و امیال غیر واقعی که از شعر و شاهنامه مستندج و استخراج می شود تمامیت ارضی مداوم العمر ایران فارس زبان برمی شمارند. توصیحا ایران کشور تمامی اقوام ساکن در آن است و شاهنامه آرمان یک اقلیت است و نمی تواند سند ملت کثیر ملل ایران باشد. بلکه سند فارس زبانها است که به آن معتقد میباشند.
ارمانشهریها برای تصدیق این موضوع به مطلبی از آقای اسلامی ندوشن تحصیل کرده حقوق و قاضی سابق و همسر دکتر شیرین بیانی استاد تاریخ با تخصص دوره مغول و سلآجقه استناد می شود که بنده بعنوآن یک دانش آموخته تاریخ منظور از این نوشته سراسر نژاد پرستانه را متوجه نشدم.
در این نوشته آقای ندؤشن عنوان می کنند که فردوسی چه کار سترگ و عظیم انجام داده است. وی از عمل فردوسی در نگارش شاهنامه که حفظ ایرانیت و زبان فارسی بوده یاد می کند. کاری که در سرتاسر سده گذشته از سوی معتقدان به شوونیسم اظهار شده است. اولا ایشان و دوستانشان باید توضیح دهند منظور از ایرانیت شامل چه مردمی می شود. دوم منظور از فارسی چه زبآنی است آیا زبانی که شالوده آن عربی و هرم آن ترکی، هندی و عاریه گرفته از زبآنهای مغول ایتالیایی یونانی روسی لاتینی و انگلیسی است.
از طرفی اولا در شاهنامه پانصد بیت به زبان عربی سروده شده که شوونیزم حکومتی آن را حذف کرده است، در ثانی در جلد یک شاهنآمه رستم قهرمان شاهنامه تخمه از مردم عرب دارد و از نبیرگان ضحاک تازی عنوان شده، رابعا فردوسی پیرو دین اسلام است که پیامبر و زبان آن عرب است.
تا به کی این نگاه نژاد پرستان امثال ندوشن ضمیر هر انسان آزاده را باید آزار دهد. چه منفعتی برای مردم ایران از این نوشته ها عاید می شود. این عمل و عنوانها در این مقطع در سرنوشت کشور در این دوران سخت چه تاثیری دارد، و در سپهر ایران چه پیامدی می تواند بگذارد. باید پذیرفت که اکثریت مردم ایران با توهمات امثال ندوشن غریبه هستند این توهمات دورانی کوتاهی عمر داشتند که با فروافتادن نظام پهلوی تمام شد.
مملکت در این شرایط وحدت لازم دارد نه تفرقه، عرب زده ترک زده چه معنا دارد. آیا عامل بر آمدن این شعرا و شعر همان دربار ترک زده نبوده است. آیا تمام آن دانشمندان و بزرگان در دربار ترکان و مغولان و عرب سر بر نیاوردند. آیا در این دوران سخت که نقشه خاورمیانه بزرگ طرح شده و بدنبال تجزیه کشورهای بزرگ منطقه هستند این سخنان امثال ندوشن آب به آسیاب استعمار و امپریالیسم و صهیونیزم نمی ریزد.
آیا اینگونه سخنان باعث تفرقه و تصادم اقوام و طوایف نمی شود نظریه نژاد یکدست و ملت سازی یکسان به پایان رسیده است. اگر این سخنان اعتباری داشت تا بحال دولت ملت ایران اینگونه آشفته نبود. آیا مردم ترک، کرد، عرب، مازنی، گلیگی، بلوچ، با این سخنان از نژاد فارسی هستند. با چه مدرکی باید عنوان نمایم که ما حداقل در تاریخ دو هزار سال اخیر دیگر قومی بنام فارس نداریم بلکه کشور و مردم ایرانی داریم که شامل تمام اقوام موجود در ایران است. این سخنان برای امروز چه قوامی دارد. سخن امروز برای وحدت ملی چیست.
آرمان شهر ایرانشهر گر چه بنا به ادعای برخی چون دکتر سید جواد طباطبایی، ریشه در قرون اولیه اسلامی دارد، تقریبا قرنی است که روان خیل عظیمی از متفکران، سیاستمداران فارس زبان چون ایشان یا جناب دکتر پیروز مجتهدزاده و هزاران طلبه دیگر را به خود مشغول کرده و عده کثیری را به تلاطم و تکاپو و کنشگری واداشتهاست.
شاید بتوان گفت که تلاش عملی در راه برقراری این آرمانشهر، از اواسط دوران قاجار و بعد از شکستهای متمادی آنها از روسها و با نفوذ روزافزون قدرتهای بیگانه در ایران است که شدت گرفته و با آغاز انقلاب مشروطه و اقبال گروه زیادی از روشنفکران به آن با بهانه رویگردانی از حکومت قاجار که تنها عامل عقبماندگی جامعه آنروز معرفی می شد تقویت شده و خواسته یا ناخواسته به خدمت کامل بیگانگان خصوصا انگلیسی ها درآمده است.
🔸محدثی: آقای دکتر الهامی یک مدعای مهم را مطرح کرده اند: حذف پانصد بیت عربی از شاهنامه! امیدوار ام آقای دکتر سند معتبری در این باره ارسال کنند و من آن را در همینجا منتشر کنم! من تاکنون در این باره چیزی نشنیده بودم.
#ایران
#ملیگرایی
#سیدعبدالمجید_الهامی
@NewHasanMohaddesi