♦️در پاسخ به نقد مجدد آقای محمودی /۲
✍افشین بدری
۱۵ اسفند ۱۴۰۳
۴) یک قیاس مع الفارق دیگر: آمریکا در اوایل دهه ۶۰ بدون آنکه شوروی یا چین نیرویی به ویتنام بفرستند، صرفا بر اساس پیش بینی خطر گسترش کمونیسم و سرایت احتمالی آن به سایر کشورها، به ویتنام جنوبی مستشار نظامی فرستاد و در نهایت با جعل خبر حمله به ناوگانش، بهانه لازم برای حمله به ویت کنگها را ساخت و در نهایت هم شکست خورد و رفت!
در اینجا باید بگویم خود آقای محمودی دچار تناقض شده اند نه من! ایشان من را متهم کردند که آنچه در مورد روسیه پذیرفتم در مورد آمریکا نمی پذیرم. در حالی اولا زمینه ها متفاوت است ثانیا چرا آقای محمودی، پیش بینی خطر ( خطری که نبود!) را برای آمریکا مجاز می داند اما برای روسیه خیر؟!
آمریکا تحت تاثیر نظریه دومینو، برای جلوگیری از گسترش کمونیسم به ویتنام حمله کرد و شکست خورد و رفت. اما روسیه با توجه به شالوده ناتو که تقابل با روسیه است، حق ندارد از امنیت خود در سرحداتش دفاع کند؟؟
دو سووال: غیر از اینکه ویت کنگ ها چه تهدیدی برای سرزمین آمریکا داشتند؟
آیا بر مبنای آزادی عقیده، یک ویت کنگ حق نداشت کمونیست باشد؟؟ آیا اقدامات آمریکا نقض آشکار حقوق بشر نیست؟؟
۵) آقای محمودی از قلم من آنچه میخواهند برداشت و آن را نقد می کنند. اینجانب هرگز نگفتم چون آمریکا بد است، پس روسیه خوب است. بلکه جواب استدلال غلطی را دادم که اولا آمریکا را بهتر و روسیه را اقتدا گرا و مخرب تر دانست در حالی از بعد از جنگ جهانی دوم تا کنون رکورد خون ریزی، نسل کشی، مداخله و نقض حاکمیت و حمایت از خونخواران در دست آمریکا ست.
۵) قضاوت ترامپ توسط آقای محمودی در نگاه من پذیرفته نیست. ایشان معتقدند باید صحت سنجی اظهارات ترامپ انجام شود. این مغلطه انکار بدیهیات است. وقتی اخبار رسمی از ارسال کمک های نظامی هنگفت به اوکراین خبر میدهد، آن کس که مدعی دروغگویی ترامپ است باید برای رد مدعای خود استدلال بیاورد. اقل اینکه خود زلنسکی کمک های نظامی و غیر نظامی آمریکا و اتحادیه اروپا را قبول دارد!
از طرفی آقای محمودی ایراد گرفته اند که ترامپ کارشناس نیست و سیاستمدار غیر قابل اعتماد است. خب مگر زلنسکی قابل اعتماد است؟ یا مگر سیاستمداران دیگر کارشناس و قابل اعتمادند؟ سخنان ترامپ از آنجا محل استناد قرار می گیرند که دیدگاه یک ابرقدرت موثر در تحولات جهانی را منعکس می کنند. آنچه رخ دادها را رقم میزند، همین دیدگاه هاست و یک تحلیل گر، در آنالیز امور ناگزیر از ارجاع به دیدگاه های سیاسیون است.
آقای محمودی میگوید: پیوستن به ناتو تصمیم ملی بود. آن تصمیم که جنبه ملی داشت پیوستن به اتحادیه اروپا بود نه ناتو.
که آنهم در ۲۰۰۸ تقاضا شد.
ناتو با رد تقاضای عضویت روسیه عملا نشان داد همچنان روی ها رو «جبهه شرق» می داند و این بازوی نظامی را برای تقابل با روسیه و متحدان فعلی و آتی روسیه نگه داشته است.
اما بفرض که تصمیم ملی باشد، آیا پشتوانه ملی داشتن خطرات بالقوه برای همسایگان را برطرف می کند؟
مگر تصمیم عراق به حمله به ایران پشتوانه ملی و تعصبات عروبی نداشت؟
مگر ژاپن در زمان حمله به آمریکا و آلمان در زمان هیتلر، با پروپاگاندای بی نظیر خود مردم را همسو نمی کردند؟ آیا این پشتوانه ملی، باعث عدم واکنش متقابل شد؟
مگر انقلابات کمونیستی با اقبال عمومی مردم رخ نداد از جمله انقلاب کوبا و شوروی و....
پس چرا جنگ اقتصادی و سیاسی علیه آنها به راه افتاد و تا مرز تهدیدات نظامی هم پیش رفت؟
باز هم تاکید می شود که آنچه پشتوانه ملی داشت پیوستن به اتحادیه اروپا بود که آنهم با مخالفت بخش های شرقی اوکراین یعنی کریمه همراه شد.
آقای محمودی، استناد به عملکرد سازمانی می کند که از نظر اینجانب، همکار مستقیم متجاوزان برجسته جامعه بشریست. معتقدم در بسیاری موارد باید در اندیشه دگرگون کردن ساختارها بود. سازمان ملل، مستقل و منصف نیست. در موارد متعدد نتوانسته راهکاری جز در جهت حمایت مستقیم یا ضمنی از متجاوزان ارائه دهد. این تشکیلات به نوعی تحت مهندسی امپریالیسم است. البته، اگر انگ حمایت از بلبشو متوجه من نشود باید بگویم، وقت آن رسیده که از قید پروپاگاندای غربی خارج شده و در اندیشه ساختار کارآمد و جامع تر و مستقلی برای نظام مند کردن روابط و حقوق بین الملل باشیم.
#چپ
#ترامپ
#روسیه
#اوکراین
#افشین_بدری
#سعید_الهیاری
#ولادیمیر_زلنسکی
@NewHasanMohaddesi
✍افشین بدری
۱۵ اسفند ۱۴۰۳
۴) یک قیاس مع الفارق دیگر: آمریکا در اوایل دهه ۶۰ بدون آنکه شوروی یا چین نیرویی به ویتنام بفرستند، صرفا بر اساس پیش بینی خطر گسترش کمونیسم و سرایت احتمالی آن به سایر کشورها، به ویتنام جنوبی مستشار نظامی فرستاد و در نهایت با جعل خبر حمله به ناوگانش، بهانه لازم برای حمله به ویت کنگها را ساخت و در نهایت هم شکست خورد و رفت!
در اینجا باید بگویم خود آقای محمودی دچار تناقض شده اند نه من! ایشان من را متهم کردند که آنچه در مورد روسیه پذیرفتم در مورد آمریکا نمی پذیرم. در حالی اولا زمینه ها متفاوت است ثانیا چرا آقای محمودی، پیش بینی خطر ( خطری که نبود!) را برای آمریکا مجاز می داند اما برای روسیه خیر؟!
آمریکا تحت تاثیر نظریه دومینو، برای جلوگیری از گسترش کمونیسم به ویتنام حمله کرد و شکست خورد و رفت. اما روسیه با توجه به شالوده ناتو که تقابل با روسیه است، حق ندارد از امنیت خود در سرحداتش دفاع کند؟؟
دو سووال: غیر از اینکه ویت کنگ ها چه تهدیدی برای سرزمین آمریکا داشتند؟
آیا بر مبنای آزادی عقیده، یک ویت کنگ حق نداشت کمونیست باشد؟؟ آیا اقدامات آمریکا نقض آشکار حقوق بشر نیست؟؟
۵) آقای محمودی از قلم من آنچه میخواهند برداشت و آن را نقد می کنند. اینجانب هرگز نگفتم چون آمریکا بد است، پس روسیه خوب است. بلکه جواب استدلال غلطی را دادم که اولا آمریکا را بهتر و روسیه را اقتدا گرا و مخرب تر دانست در حالی از بعد از جنگ جهانی دوم تا کنون رکورد خون ریزی، نسل کشی، مداخله و نقض حاکمیت و حمایت از خونخواران در دست آمریکا ست.
۵) قضاوت ترامپ توسط آقای محمودی در نگاه من پذیرفته نیست. ایشان معتقدند باید صحت سنجی اظهارات ترامپ انجام شود. این مغلطه انکار بدیهیات است. وقتی اخبار رسمی از ارسال کمک های نظامی هنگفت به اوکراین خبر میدهد، آن کس که مدعی دروغگویی ترامپ است باید برای رد مدعای خود استدلال بیاورد. اقل اینکه خود زلنسکی کمک های نظامی و غیر نظامی آمریکا و اتحادیه اروپا را قبول دارد!
از طرفی آقای محمودی ایراد گرفته اند که ترامپ کارشناس نیست و سیاستمدار غیر قابل اعتماد است. خب مگر زلنسکی قابل اعتماد است؟ یا مگر سیاستمداران دیگر کارشناس و قابل اعتمادند؟ سخنان ترامپ از آنجا محل استناد قرار می گیرند که دیدگاه یک ابرقدرت موثر در تحولات جهانی را منعکس می کنند. آنچه رخ دادها را رقم میزند، همین دیدگاه هاست و یک تحلیل گر، در آنالیز امور ناگزیر از ارجاع به دیدگاه های سیاسیون است.
آقای محمودی میگوید: پیوستن به ناتو تصمیم ملی بود. آن تصمیم که جنبه ملی داشت پیوستن به اتحادیه اروپا بود نه ناتو.
که آنهم در ۲۰۰۸ تقاضا شد.
ناتو با رد تقاضای عضویت روسیه عملا نشان داد همچنان روی ها رو «جبهه شرق» می داند و این بازوی نظامی را برای تقابل با روسیه و متحدان فعلی و آتی روسیه نگه داشته است.
اما بفرض که تصمیم ملی باشد، آیا پشتوانه ملی داشتن خطرات بالقوه برای همسایگان را برطرف می کند؟
مگر تصمیم عراق به حمله به ایران پشتوانه ملی و تعصبات عروبی نداشت؟
مگر ژاپن در زمان حمله به آمریکا و آلمان در زمان هیتلر، با پروپاگاندای بی نظیر خود مردم را همسو نمی کردند؟ آیا این پشتوانه ملی، باعث عدم واکنش متقابل شد؟
مگر انقلابات کمونیستی با اقبال عمومی مردم رخ نداد از جمله انقلاب کوبا و شوروی و....
پس چرا جنگ اقتصادی و سیاسی علیه آنها به راه افتاد و تا مرز تهدیدات نظامی هم پیش رفت؟
باز هم تاکید می شود که آنچه پشتوانه ملی داشت پیوستن به اتحادیه اروپا بود که آنهم با مخالفت بخش های شرقی اوکراین یعنی کریمه همراه شد.
آقای محمودی، استناد به عملکرد سازمانی می کند که از نظر اینجانب، همکار مستقیم متجاوزان برجسته جامعه بشریست. معتقدم در بسیاری موارد باید در اندیشه دگرگون کردن ساختارها بود. سازمان ملل، مستقل و منصف نیست. در موارد متعدد نتوانسته راهکاری جز در جهت حمایت مستقیم یا ضمنی از متجاوزان ارائه دهد. این تشکیلات به نوعی تحت مهندسی امپریالیسم است. البته، اگر انگ حمایت از بلبشو متوجه من نشود باید بگویم، وقت آن رسیده که از قید پروپاگاندای غربی خارج شده و در اندیشه ساختار کارآمد و جامع تر و مستقلی برای نظام مند کردن روابط و حقوق بین الملل باشیم.
#چپ
#ترامپ
#روسیه
#اوکراین
#افشین_بدری
#سعید_الهیاری
#ولادیمیر_زلنسکی
@NewHasanMohaddesi