🌹🌹
@MolaviPoet
لینک جلسه قبل 👈 اینجا
برای روشن ساختن اوضاع تاریخی این دوره از قرن هشتم و هم از باب اینکه تاریخ خاندان چوپانیان نمونه ئی است از سرگذشتها و اتفاقات آن ایام، که هر روز برای دستهئی واقع میشده، مناسب است که مجملی از احوال امیر چوپان و اولاد او در این جا ذکر شود. تا ضمناً شوریدگی اوضاع و آشفتگی احوال و بی ثباتی روزگار آن عهد و تیره روزی مردم دوره مغول معلوم گردد.
امیر چوپان سلدوز یکی از امرای مغول بسیار مهم دوره غازان خان است که در زمان سلطنت اولجایتو مقام امیر الامرائی داشت و دختر ایلخان، دولندی را در ازدواج آورد و حیثیت و پایه او به مقامی بود که اولجایتو در بستر مرگ، پسر خود ابوسعید را به امیر چوپان سپرده بود. مورّخ معتبر حافظ ابرو در ذیل جامع التواریخ رشیدی(ص ۶۹) مینویسد: «چون اولجایتو سلطان از شکار مراجعت نمود دو هفته در سلطانیه گذرانید. بعد از آن مرضی صعب روی نمود و اسهالی دموی پیدا شد و بعد از آن به کبد موذی شد و سلطان در مدت ده روز به غایت ضعف رسید و از امرا ایسن قتلغ حاضر بود و از وزرا خواجه رشیدالدین و خواجه علی شاه. سلطان فرمود که من از این رنج رهائی نمییابم. فرزند ابوسعید را ولی عهد کردهام. میباید که از فرمان او نگذرند، اگر چند بس کوچک است. فامّا آثار بزرگی از او مشاهده کردهام. او را به چوپان سپارند که چوپان از من نکوئی بسیار دیده است.» پس از مرگ اولجایتو در دورۀ ابو سعید نیز به مقام امیرالامرانی باقی ماند و پس از مرگ، خواهر ابوسعید دولندی خواهر دیگر ایلخان، ساتی بیگ را گرفت.
امیر چوپان مردی مسلمان و عادل و رشید و صادق بود و از روی کمال اخلاص خدمات بسیار به اولجایتو و ابوسعید نموده بود و نهایت درجه اقتدار و شوکت را داشت. به طوری که ابوسعید او را پدر و «آقا» یعنی برادر بزرگ میخواند.
پسران امیر چوپان مدیر کلیه امور مملکتی بودند. از جمله امیر شیخ حسن بزرگ ترین فرزندان او حکومت خراسان و مازندران را داشت و یکی از سه پسر امیر شیخ حسن، موسوم به تالش خان از جانب پدر فرمانفرمای عراق و فارس و کرمان بود.
پسر دوم امیر چوپان، امیر تیمورتاش بر آسیای صغیر و آناطولی که در اصطلاح مورخین قدیم، بلاد روم نامیده میشد، حکومت میکرد و او حدود مملکت ایلخان را به سواحل مدیترانه رسانید و به طوری که صاحب مطلع السعدین در وقایع سنه ۷۲۲ نوشته در آن سال به واسطه غلبه و تسلط تام سکه و خطبه به نام خود ساخته، خود را مهدی آخر زمان خوانده (مجمل فصیحی). ایلچیها به ممالک مصر و شام فرستاد و استمداد نمود که لشکر کشیده عراقین و خراسان را مسخر گرداند. امیر چوپان از این حال وقوف یافته، به ابوسعید معروض داشت که اجازه دهید سپاهی بدان طرف برم یا خود او را بسته نزد سلطان آورم و یا سرش را و با آن که زمستان بود خود حرکت کرد و چون پسرش تسلیم شد، او را بند نمود و جماعتی را که محرک او بودند از قبیل امیر بیورکاجی و قاضی نجم الدین طبسی به قتل آورد و تیمورتاش را خدمت ابو سعید آورد. سلطان او را معفو داشـتـه بـار دگــر بـه روم برگرداند.
این امیر که به سخت گیری و شدّت بطش معروف است، با ارامنه کیلیکیا محاربات مکرر داشته و با ملک ناصر پادشاه مصر دوستانه رفتار میکرده است. به همین مناسبت پس از شوریدگی احوال آل چوپان به ملک ناصر پناهنده شد. ولی به واسطه اصرار ابوسعید به تسلیم او و هم باطناً به علت آن که در مدت پناهندگی به مصر جماعتی از مردم را به بذل و بخشش فریفته بود و احتمال میرفت که بتواند رخنهئی در سلطنت مصر بکند، ملک ناصر تیمورتاش را به ایران فرستاد. ولی به احتیاط این که اگر از طرف ابوسعید که در این موقع خواهر او بغداد خاتون را به عقد ازدواج در آورده بود مورد عفو واقع شود. ممکن است در آینده در پی انتقام و کینه جوئی برآید، محرمانه دستور داد که در طی راه پنهانی او را بکشند.
پسر سوم امیر چوپان، دمشق خواجه است که نایب کل امور مملکتی و صاحب اختیار مقتدر دربار ابوسعید و همیشه ملازم ایلخان بود.
دیگر از پسران امیر چوپان، امیر محمود است که حکومت ارمنستان و گرجستان را داشت.
امیر چوپان و پسرانش در دولت ایلخان ابو سعید، به حدی مقتدر و صاحب نفوذ بودند که میتوان گفت از سلطنت جز اسمی برای ابو سعید چیزی باقی نمانده بود. ولی باید دانست که امیر چوپان به استحقاق و به مقتضای کاردانی به این مقام رسیده و خادم امین و صادق و جانفشانی بود.
امیرچوپان، دختر زیبا و صاحب جمالی داشت به نام بغداد خاتون که در سال ۷۲۳ به عقد ازدواج امیر شیخ حسن پسر امیر حسین گورگان جلایر که بعدها به نام شیخ حسن بزرگ و شیخ حسن ایلکانی معروف شده، در آمده بود.
📗 تاریخ عصر حافظ یا تاریخ فارس و مضافات و ایالات مجاوره در قرن هشتم_ صفحه ۷۳ تا ۷۶
✍ دکتر قاسم غنی
🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان
@MolaviPoet
لینک جلسه قبل 👈 اینجا
برای روشن ساختن اوضاع تاریخی این دوره از قرن هشتم و هم از باب اینکه تاریخ خاندان چوپانیان نمونه ئی است از سرگذشتها و اتفاقات آن ایام، که هر روز برای دستهئی واقع میشده، مناسب است که مجملی از احوال امیر چوپان و اولاد او در این جا ذکر شود. تا ضمناً شوریدگی اوضاع و آشفتگی احوال و بی ثباتی روزگار آن عهد و تیره روزی مردم دوره مغول معلوم گردد.
امیر چوپان سلدوز یکی از امرای مغول بسیار مهم دوره غازان خان است که در زمان سلطنت اولجایتو مقام امیر الامرائی داشت و دختر ایلخان، دولندی را در ازدواج آورد و حیثیت و پایه او به مقامی بود که اولجایتو در بستر مرگ، پسر خود ابوسعید را به امیر چوپان سپرده بود. مورّخ معتبر حافظ ابرو در ذیل جامع التواریخ رشیدی(ص ۶۹) مینویسد: «چون اولجایتو سلطان از شکار مراجعت نمود دو هفته در سلطانیه گذرانید. بعد از آن مرضی صعب روی نمود و اسهالی دموی پیدا شد و بعد از آن به کبد موذی شد و سلطان در مدت ده روز به غایت ضعف رسید و از امرا ایسن قتلغ حاضر بود و از وزرا خواجه رشیدالدین و خواجه علی شاه. سلطان فرمود که من از این رنج رهائی نمییابم. فرزند ابوسعید را ولی عهد کردهام. میباید که از فرمان او نگذرند، اگر چند بس کوچک است. فامّا آثار بزرگی از او مشاهده کردهام. او را به چوپان سپارند که چوپان از من نکوئی بسیار دیده است.» پس از مرگ اولجایتو در دورۀ ابو سعید نیز به مقام امیرالامرانی باقی ماند و پس از مرگ، خواهر ابوسعید دولندی خواهر دیگر ایلخان، ساتی بیگ را گرفت.
امیر چوپان مردی مسلمان و عادل و رشید و صادق بود و از روی کمال اخلاص خدمات بسیار به اولجایتو و ابوسعید نموده بود و نهایت درجه اقتدار و شوکت را داشت. به طوری که ابوسعید او را پدر و «آقا» یعنی برادر بزرگ میخواند.
پسران امیر چوپان مدیر کلیه امور مملکتی بودند. از جمله امیر شیخ حسن بزرگ ترین فرزندان او حکومت خراسان و مازندران را داشت و یکی از سه پسر امیر شیخ حسن، موسوم به تالش خان از جانب پدر فرمانفرمای عراق و فارس و کرمان بود.
پسر دوم امیر چوپان، امیر تیمورتاش بر آسیای صغیر و آناطولی که در اصطلاح مورخین قدیم، بلاد روم نامیده میشد، حکومت میکرد و او حدود مملکت ایلخان را به سواحل مدیترانه رسانید و به طوری که صاحب مطلع السعدین در وقایع سنه ۷۲۲ نوشته در آن سال به واسطه غلبه و تسلط تام سکه و خطبه به نام خود ساخته، خود را مهدی آخر زمان خوانده (مجمل فصیحی). ایلچیها به ممالک مصر و شام فرستاد و استمداد نمود که لشکر کشیده عراقین و خراسان را مسخر گرداند. امیر چوپان از این حال وقوف یافته، به ابوسعید معروض داشت که اجازه دهید سپاهی بدان طرف برم یا خود او را بسته نزد سلطان آورم و یا سرش را و با آن که زمستان بود خود حرکت کرد و چون پسرش تسلیم شد، او را بند نمود و جماعتی را که محرک او بودند از قبیل امیر بیورکاجی و قاضی نجم الدین طبسی به قتل آورد و تیمورتاش را خدمت ابو سعید آورد. سلطان او را معفو داشـتـه بـار دگــر بـه روم برگرداند.
این امیر که به سخت گیری و شدّت بطش معروف است، با ارامنه کیلیکیا محاربات مکرر داشته و با ملک ناصر پادشاه مصر دوستانه رفتار میکرده است. به همین مناسبت پس از شوریدگی احوال آل چوپان به ملک ناصر پناهنده شد. ولی به واسطه اصرار ابوسعید به تسلیم او و هم باطناً به علت آن که در مدت پناهندگی به مصر جماعتی از مردم را به بذل و بخشش فریفته بود و احتمال میرفت که بتواند رخنهئی در سلطنت مصر بکند، ملک ناصر تیمورتاش را به ایران فرستاد. ولی به احتیاط این که اگر از طرف ابوسعید که در این موقع خواهر او بغداد خاتون را به عقد ازدواج در آورده بود مورد عفو واقع شود. ممکن است در آینده در پی انتقام و کینه جوئی برآید، محرمانه دستور داد که در طی راه پنهانی او را بکشند.
پسر سوم امیر چوپان، دمشق خواجه است که نایب کل امور مملکتی و صاحب اختیار مقتدر دربار ابوسعید و همیشه ملازم ایلخان بود.
دیگر از پسران امیر چوپان، امیر محمود است که حکومت ارمنستان و گرجستان را داشت.
امیر چوپان و پسرانش در دولت ایلخان ابو سعید، به حدی مقتدر و صاحب نفوذ بودند که میتوان گفت از سلطنت جز اسمی برای ابو سعید چیزی باقی نمانده بود. ولی باید دانست که امیر چوپان به استحقاق و به مقتضای کاردانی به این مقام رسیده و خادم امین و صادق و جانفشانی بود.
امیرچوپان، دختر زیبا و صاحب جمالی داشت به نام بغداد خاتون که در سال ۷۲۳ به عقد ازدواج امیر شیخ حسن پسر امیر حسین گورگان جلایر که بعدها به نام شیخ حسن بزرگ و شیخ حسن ایلکانی معروف شده، در آمده بود.
📗 تاریخ عصر حافظ یا تاریخ فارس و مضافات و ایالات مجاوره در قرن هشتم_ صفحه ۷۳ تا ۷۶
✍ دکتر قاسم غنی
🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان