یک خانم ۴۳ ساله از سه ماه گذشته به دلیل بیخوابی و اضطراب تحت نظر روانپزشک است.
شوهرش به روانپزشک زنگ میزند و تلفنی با او صحبت میکند:
- دکتر امروز با هم یه مشاجره داشتیم، الان حالش بد شده.
- یعنی چه طوری شده؟
- تنگی نفس داره.
- احتمالن دچار یه حملهی عصبی شده. یه کلردیازپوکساید بهش بدید.
به همسرش کلردیازپوکساید میدهد. تنگی نفس او دقیقه به دقیه بیشتر میشود و بدنش عرق کردهاست.
شوهرش به اورژانس زنگ میزند.
به بیمارستان منتقل میشود. متخصص طب اورژانس او را میبیند. خود بیمار از شدت تنگی نفس توانایی صحبت ندارد. پزشک متوجه میشود که موقع تنفس عضلات بین دندهای و بالای ترقوهی او به داخل کشیده میشوند که نشانهی وخامت تنگی نفس است. از شوهرش شرح حال میگیرد.
- همسرم چیزیش نبود. فقط ۳ ماهه اضطراب و بیخوابی داره و تحت نظر روانپزشکه. الان هم یه کلردیازپوکساید بهش دادم ولی بدتر شد.
متخصص اورژانس قلب و ریهی او را گوش میدهد. ریهی دو طرف صدای "رال" دارد. در سمع قلب یک صدای اضافی (صدای سوم) میشنود....با خودش میگه عجیبه! علایم نارسایی قلب داره. بلافاصله پاچهی شلوار بیمارش را بالا میزند و متوجه میشود پایش ادم (ورم) خفیف دارد.
-متوجه این ورم در پای همسرتون شده بودید؟
- نه، متوجه نشده بودم.
-همسرتون بیماری قلبی داره؟
- نه اصلن. من ۳ ساله باهاش ازدواج کردم بیماری قلبی نداشته، مگر این که قبلن داشته به من نگفته.
بیمار با وجود تنگی نفس زیاد با دستش اشاره میکند که سابقهی بیماری قلبی نداشته.
- در هر صورت باید مشاورهی اورژانس قلب بشه. تا دکتر قلب بیاد یه نوار قلب و یه عکس قفسه سینه باید بگیره. آنزیمهای قلب را هم درخواست میده.
متخصص قلب بالای سر بیمار میآید.
در سمع قلب و ریه متوجه میشود که ریهی دو طرف صدای "رال" دارد.[توضیح: واژهی رال با واژهی قُل به معنای قل قل همریشه است] در سمع قلب هم صدای سوم میشنود. یک سوفل هم میشنود. نوار قلب بیمار را میبیند و متوجه میشود تعداد ضربان قلب ۱۲۰ است. هیچ مشکل دیگری در نوار قلب به جز افزایش ضربان قلب نمیبیند.
- عکس سینه بیمار را بدید. پرستار عکس را به دکتر نشان میدهد.
- قلب مختصری بزرگه. هر دو ریه احتقان داره. علایم نارسایی قلب داره.
دکتر الان نتیجهی آزمایشها رو تلفنی از آزمایشگاه پیگیری کردم، همه چیز نرماله. آنزیمهای قلب نرمال بودن.
- باید بیمار اکو بشه ببینیم چه خبره.
به صورت اورژانسی بیمار را اکو میکند. در اکو متوجه میشه که فشار شریان ریوی بالاست. اما هیچ علایمی از نقص حرکت دیوارهی قلب و دریچهها نمیبیند و از همه عجیب تر Ejection fraction قلب ۷۵ درصد است.
دکتر قلب با خودش میگه این شواهد نارسایی قلب با این EF بالای قلب نمیخونه. من واقعن عقلم نمیرسه مشکل بیمار چیه. تب و علایم عفونی هم نداره. بالا بودن فشار شریان ریوی منو مشکوک به بیماریهای اتوایمیون میکنه. باید یه دکتر داخلی حاذق بیمارم را ببینه.
دکتر قلب برای متخصص داخلی درخواست مشاورهی اورژانسی میده.
دکتر داخلی بالای سر بیمار حاضر میشه. از همسر بیمار شرح حال میگیره و پروندهی بیمار و یادداشت متخصص قلب را با دقت میخونه.
متخصص داخلی به دکتر قلب میگه این خانم نارسایی قلبی با وجود EF بالا داره. ضربانش هم که بالاست. حتمن باید تیرویید بررسی بشه.
-دکتر قلب: راست میگی نمیدونم چرا ذهن من به سمت تیرویید نرفت. بالا بودن فشار شریان ریوی حواسم رو برد به سمت بیماریهای اتوایمیون. ولی EF بالای بیمار را توجیه نمیکنه. درست میگی. در پر کاری شدید تیرویید به علت گشاد شدن عروق محیطی نارسایی قلب با EF بالا اتفاق میفته. از بیمار TSH و T4 میگیرند و متوجه میشوند پرکاری شدید تیرویید دارد.
پ.ن:این اتفاق برای من نیفتاده. ولی من هم اگر به جای آن روانپزشک بودم پرکاری تیرویید بیمارم را میس میکردم. من به صورت روتین برای همهی مراجعانم آزمایش تیرویید درخواست نمیدهم. سواد اینکه در این کیس خاص علایم بالینی او من را مشکوک به پرکاری تیرویید بکند را هم نداشتم و به خاطر بیسوادیام شرمندهی بیمارم، همسرش و همکاران دیگر میشدم و به نوبهی خودم در میس شدن تشخیص اصلی بیمارم نقش داشتم.
@hafezbajoghli
یک خانم ۴۳ ساله از سه ماه گذشته به دلیل بیخوابی و اضطراب تحت نظر روانپزشک است.
شوهرش به روانپزشک زنگ میزند و تلفنی با او صحبت میکند:
- دکتر امروز با هم یه مشاجره داشتیم، الان حالش بد شده.
- یعنی چه طوری شده؟
- تنگی نفس داره.
- احتمالن دچار یه حملهی عصبی شده. یه کلردیازپوکساید بهش بدید.
به همسرش کلردیازپوکساید میدهد. تنگی نفس او دقیقه به دقیه بیشتر میشود و بدنش عرق کردهاست.
شوهرش به اورژانس زنگ میزند.
به بیمارستان منتقل میشود. متخصص طب اورژانس او را میبیند. خود بیمار از شدت تنگی نفس توانایی صحبت ندارد. پزشک متوجه میشود که موقع تنفس عضلات بین دندهای و بالای ترقوهی او به داخل کشیده میشوند که نشانهی وخامت تنگی نفس است. از شوهرش شرح حال میگیرد.
- همسرم چیزیش نبود. فقط ۳ ماهه اضطراب و بیخوابی داره و تحت نظر روانپزشکه. الان هم یه کلردیازپوکساید بهش دادم ولی بدتر شد.
متخصص اورژانس قلب و ریهی او را گوش میدهد. ریهی دو طرف صدای "رال" دارد. در سمع قلب یک صدای اضافی (صدای سوم) میشنود....با خودش میگه عجیبه! علایم نارسایی قلب داره. بلافاصله پاچهی شلوار بیمارش را بالا میزند و متوجه میشود پایش ادم (ورم) خفیف دارد.
-متوجه این ورم در پای همسرتون شده بودید؟
- نه، متوجه نشده بودم.
-همسرتون بیماری قلبی داره؟
- نه اصلن. من ۳ ساله باهاش ازدواج کردم بیماری قلبی نداشته، مگر این که قبلن داشته به من نگفته.
بیمار با وجود تنگی نفس زیاد با دستش اشاره میکند که سابقهی بیماری قلبی نداشته.
- در هر صورت باید مشاورهی اورژانس قلب بشه. تا دکتر قلب بیاد یه نوار قلب و یه عکس قفسه سینه باید بگیره. آنزیمهای قلب را هم درخواست میده.
متخصص قلب بالای سر بیمار میآید.
در سمع قلب و ریه متوجه میشود که ریهی دو طرف صدای "رال" دارد.[توضیح: واژهی رال با واژهی قُل به معنای قل قل همریشه است] در سمع قلب هم صدای سوم میشنود. یک سوفل هم میشنود. نوار قلب بیمار را میبیند و متوجه میشود تعداد ضربان قلب ۱۲۰ است. هیچ مشکل دیگری در نوار قلب به جز افزایش ضربان قلب نمیبیند.
- عکس سینه بیمار را بدید. پرستار عکس را به دکتر نشان میدهد.
- قلب مختصری بزرگه. هر دو ریه احتقان داره. علایم نارسایی قلب داره.
دکتر الان نتیجهی آزمایشها رو تلفنی از آزمایشگاه پیگیری کردم، همه چیز نرماله. آنزیمهای قلب نرمال بودن.
- باید بیمار اکو بشه ببینیم چه خبره.
به صورت اورژانسی بیمار را اکو میکند. در اکو متوجه میشه که فشار شریان ریوی بالاست. اما هیچ علایمی از نقص حرکت دیوارهی قلب و دریچهها نمیبیند و از همه عجیب تر Ejection fraction قلب ۷۵ درصد است.
دکتر قلب با خودش میگه این شواهد نارسایی قلب با این EF بالای قلب نمیخونه. من واقعن عقلم نمیرسه مشکل بیمار چیه. تب و علایم عفونی هم نداره. بالا بودن فشار شریان ریوی منو مشکوک به بیماریهای اتوایمیون میکنه. باید یه دکتر داخلی حاذق بیمارم را ببینه.
دکتر قلب برای متخصص داخلی درخواست مشاورهی اورژانسی میده.
دکتر داخلی بالای سر بیمار حاضر میشه. از همسر بیمار شرح حال میگیره و پروندهی بیمار و یادداشت متخصص قلب را با دقت میخونه.
متخصص داخلی به دکتر قلب میگه این خانم نارسایی قلبی با وجود EF بالا داره. ضربانش هم که بالاست. حتمن باید تیرویید بررسی بشه.
-دکتر قلب: راست میگی نمیدونم چرا ذهن من به سمت تیرویید نرفت. بالا بودن فشار شریان ریوی حواسم رو برد به سمت بیماریهای اتوایمیون. ولی EF بالای بیمار را توجیه نمیکنه. درست میگی. در پر کاری شدید تیرویید به علت گشاد شدن عروق محیطی نارسایی قلب با EF بالا اتفاق میفته. از بیمار TSH و T4 میگیرند و متوجه میشوند پرکاری شدید تیرویید دارد.
پ.ن:این اتفاق برای من نیفتاده. ولی من هم اگر به جای آن روانپزشک بودم پرکاری تیرویید بیمارم را میس میکردم. من به صورت روتین برای همهی مراجعانم آزمایش تیرویید درخواست نمیدهم. سواد اینکه در این کیس خاص علایم بالینی او من را مشکوک به پرکاری تیرویید بکند را هم نداشتم و به خاطر بیسوادیام شرمندهی بیمارم، همسرش و همکاران دیگر میشدم و به نوبهی خودم در میس شدن تشخیص اصلی بیمارم نقش داشتم.
@hafezbajoghli