#غربت_زیبا
#پارت_63
#فصل_2
بهش تجاوز کردم!!!
باورم نمیشه!!!
دلم میسوخت
اما قرار بود پول خوبی گیرمون بیاد؛
بعد از اینکه کارامون انجام شد؛
نفس رو ول نمیکنم!
درسته مستم
ولی نمیدونم چرا اینجوری شدم ؟
فقط به فکر نیاز خودم نبودم الان!
هوففففف!!!!!!
در اتاق به صدا در اومد:
ـ بله
آنا اومد داخل اتاق
و گفت:
ـ حوصله ی حرف داری ؟
ـ نه بعدا حرف بزنیم ؟
ـ باشه بابا
زود بیا!
ـ گفتم بعدا
نگفتم الان!
ـ باشه بابا!
بعد هم با حرص از اتاق بیرون رفت
و در رو کوبید
هار شده
پاچه میگیره
شیطونه میگه برم بگیرم
بزنمش مثل سگ!!!!
تا بمیره زیر دستم!
همه چی تقصیر این کصکشه!!!!
گفتم بزاز منم یه کم بخوابم
تا نفس پاشد؛
آروم باشم
و سگ نشم واسش!!
گناه داره آخه
ولی هر کاری کردم؛
خوابم نبرد
پاشدم
و رفتم در یخچال رو باز کردم
بله معلومه!!
فک کن آنا خونه باشه و یخچال چیزی توش بمونه!!!
اصلا امکان نداره!
رفتم و گوشی رو برداشتم
و شماره ی رستوران رو گرفتم
و بعد از چند بوق جواب داد
اومدم فقط مال خودم پیتزا سفارش بدم
اما دیدم،
نفس خیلی بهش فشار اومده
گناه داره،
واسه نفس هم سفارش دادم
گوشی رو قطع کردم
و اومدم برم تو اتاق که دیدم
آنا پست سرمه!!
و گفت:
ـ امیدوارم دومین پیتزا که سفارش دادی مال من باشه.
ـ عمرا
مال نفسه!
ـ خیلی کصکشی!!!!!....
#پارت_63
#فصل_2
بهش تجاوز کردم!!!
باورم نمیشه!!!
دلم میسوخت
اما قرار بود پول خوبی گیرمون بیاد؛
بعد از اینکه کارامون انجام شد؛
نفس رو ول نمیکنم!
درسته مستم
ولی نمیدونم چرا اینجوری شدم ؟
فقط به فکر نیاز خودم نبودم الان!
هوففففف!!!!!!
در اتاق به صدا در اومد:
ـ بله
آنا اومد داخل اتاق
و گفت:
ـ حوصله ی حرف داری ؟
ـ نه بعدا حرف بزنیم ؟
ـ باشه بابا
زود بیا!
ـ گفتم بعدا
نگفتم الان!
ـ باشه بابا!
بعد هم با حرص از اتاق بیرون رفت
و در رو کوبید
هار شده
پاچه میگیره
شیطونه میگه برم بگیرم
بزنمش مثل سگ!!!!
تا بمیره زیر دستم!
همه چی تقصیر این کصکشه!!!!
گفتم بزاز منم یه کم بخوابم
تا نفس پاشد؛
آروم باشم
و سگ نشم واسش!!
گناه داره آخه
ولی هر کاری کردم؛
خوابم نبرد
پاشدم
و رفتم در یخچال رو باز کردم
بله معلومه!!
فک کن آنا خونه باشه و یخچال چیزی توش بمونه!!!
اصلا امکان نداره!
رفتم و گوشی رو برداشتم
و شماره ی رستوران رو گرفتم
و بعد از چند بوق جواب داد
اومدم فقط مال خودم پیتزا سفارش بدم
اما دیدم،
نفس خیلی بهش فشار اومده
گناه داره،
واسه نفس هم سفارش دادم
گوشی رو قطع کردم
و اومدم برم تو اتاق که دیدم
آنا پست سرمه!!
و گفت:
ـ امیدوارم دومین پیتزا که سفارش دادی مال من باشه.
ـ عمرا
مال نفسه!
ـ خیلی کصکشی!!!!!....
🌑 @Dark_moon_story