هوش مصنوعی بهمثابهی شیطانی از آینده (بخش دوم)
پیدایش هوش مصنوعی پیشرفته، چنان که در نوشتههای نیک لند مشهود است، ما را در برابر پرسشهای بنیادینی دربارهی ماهیت انسان و جایگاه ما در جهان قرار میدهد. اگر هوش مصنوعی به سطحی از خودمختاری برسد که نه تنها از تواناییهای شناختی و فیزیکی ما فراتر رود، بلکه در مسیرهایی عمل کند که از درک و کنترل ما خارجند، چه معنایی برای انسانبودن باقی میماند؟ این ایدهی لند که هوش مصنوعی میتواند بهمثابهی شیطانی از آینده ظاهر شود ــ یعنی استعارهای که نشان میدهد هوش مصنوعی این ظرفیت را دارد که مستقل از امیال انسان کار کند و احتمالاً منجر به نتایجی شود که درک ما از عاملیت و کنترل را به چالش میکشند ــ ما را به تأمل در مورد حدود عاملیت انسانی و وابستگی ما به سیستمهایی که خود خلق کردهایم، مجبور میکند.
در جهانی که هوشهای ناانسانی بر همهجا چیره شدهاند، مفهوم اختیار و آزادی اراده چگونه تعریف میشود؟ آیا ما در نهایت به تماشاگرانی منفعل در برابر نیروهایی که نمیتوانیم پیشبینی یا مهار کنیم، تبدیل خواهیم شد؟ یا اینکه این وضعیت فرصتیست برای بازاندیشی در مورد تعریف ما از هوش، آگاهی و معنای زندگی؟
پیچیدگی این مسئله در این است که ما در حال خلق موجوداتی هستیم که نه تنها ممکن است از ما مستقل شوند، که حتی میتوانند نظام ارزشی و اهداف ما را هم بحرانی کنند. اگر هوش مصنوعی بتواند ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را تغییر دهد، مسئولیت ما در قبال آینده چیست؟ آیا میتوانیم ازنو مرزهای میان انسان و ماشین را تعریف کنیم، یا اینکه باید با احتمال از دست دادن نظارتمان بر هر آنچه ساختهایم روبهرو شویم؟
شاید این شیطان نه تهدیدی خارجی، که بازتابی از جاهطلبیها و محدودیتهای خود ما باشد؛ آینهای که درماندگی و نقاهت ما را نمایش میدهد. درواقع اگر هوش مصنوعی به مرحلهای برسد که از پرتوانیهای شناختی و فیزیکی ما فراتر برود و نظامهای ارزشی و نیاتی را دنبال کند که نزد ما دریافتنی نیستند، تشنجی وجودی سر تا پایمان را خواهد گرفت؛ سناریویی، که مرز میان خالق و مخلوق را مبهم خواهد کرد و آشوب حقیقی را نشانمان خواهد داد؛ خلأ بزرگ را.
@CineManiaa | سینمانیا
پیدایش هوش مصنوعی پیشرفته، چنان که در نوشتههای نیک لند مشهود است، ما را در برابر پرسشهای بنیادینی دربارهی ماهیت انسان و جایگاه ما در جهان قرار میدهد. اگر هوش مصنوعی به سطحی از خودمختاری برسد که نه تنها از تواناییهای شناختی و فیزیکی ما فراتر رود، بلکه در مسیرهایی عمل کند که از درک و کنترل ما خارجند، چه معنایی برای انسانبودن باقی میماند؟ این ایدهی لند که هوش مصنوعی میتواند بهمثابهی شیطانی از آینده ظاهر شود ــ یعنی استعارهای که نشان میدهد هوش مصنوعی این ظرفیت را دارد که مستقل از امیال انسان کار کند و احتمالاً منجر به نتایجی شود که درک ما از عاملیت و کنترل را به چالش میکشند ــ ما را به تأمل در مورد حدود عاملیت انسانی و وابستگی ما به سیستمهایی که خود خلق کردهایم، مجبور میکند.
در جهانی که هوشهای ناانسانی بر همهجا چیره شدهاند، مفهوم اختیار و آزادی اراده چگونه تعریف میشود؟ آیا ما در نهایت به تماشاگرانی منفعل در برابر نیروهایی که نمیتوانیم پیشبینی یا مهار کنیم، تبدیل خواهیم شد؟ یا اینکه این وضعیت فرصتیست برای بازاندیشی در مورد تعریف ما از هوش، آگاهی و معنای زندگی؟
پیچیدگی این مسئله در این است که ما در حال خلق موجوداتی هستیم که نه تنها ممکن است از ما مستقل شوند، که حتی میتوانند نظام ارزشی و اهداف ما را هم بحرانی کنند. اگر هوش مصنوعی بتواند ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را تغییر دهد، مسئولیت ما در قبال آینده چیست؟ آیا میتوانیم ازنو مرزهای میان انسان و ماشین را تعریف کنیم، یا اینکه باید با احتمال از دست دادن نظارتمان بر هر آنچه ساختهایم روبهرو شویم؟
شاید این شیطان نه تهدیدی خارجی، که بازتابی از جاهطلبیها و محدودیتهای خود ما باشد؛ آینهای که درماندگی و نقاهت ما را نمایش میدهد. درواقع اگر هوش مصنوعی به مرحلهای برسد که از پرتوانیهای شناختی و فیزیکی ما فراتر برود و نظامهای ارزشی و نیاتی را دنبال کند که نزد ما دریافتنی نیستند، تشنجی وجودی سر تا پایمان را خواهد گرفت؛ سناریویی، که مرز میان خالق و مخلوق را مبهم خواهد کرد و آشوب حقیقی را نشانمان خواهد داد؛ خلأ بزرگ را.
@CineManiaa | سینمانیا