پژوهشکده اقتصاد اتریشی


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


✔ترویج اقتصاد مکتب اتریشی
و نقد جریان اصلی اقتصاد
@austrianschool

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций




Репост из: On Liberty | درباره‌ی آزادی
📃 اینشتین فیزیکدان بزرگ و نادان اقتصادی بود | ✍🏻 ژانگ شی‌ژی

@Notes_On_Liberty

آلبرت اینشتین که به‌عنوان «نماد خرد بشری» شناخته می‌شود، بدون شک یکی از بزرگترین فیزیکدانان سده‌ی بیستم بود، او نه‌تنها به‌خاطر دستاوردهای علمی خود، بلکه به‌دلیل دعوت به صلح، آزادی و عدالت نیز شهره است. فروتنی، مهربانی و انسانیّت دلسوزانه‌ی او به جذّابیّت شخصی‌اش افزوده است. با این‌حال، هیچ‌کس کامل نیست و اینشتین نیز از این قاعده مستثنی نبود.

انیشتین اغلب نظرات خود را درباره‌ی مسائل اقتصادی، سیاسی، صلح انسانی و دیگر امور اجتماعی بیان می‌کرد، ولی شوربختانه در مسائل اقتصادی اشتباهات ابتدایی بسیاری مرتکب شد. اگرچه این اشتباهات هیچ ربطی به عظمت اینشتین نداشت، ولی اینکه چرا او -‌به‌عنوان نماینده‌ی دانش برتر- مکرّراً در مسائل اقتصادی اشتباه می‌کرد پرسش بسیار جالبی است.

یکی از دلایل این است که اینشتین در فیزیک مطالعه و تفکّر عمیق و گسترده‌ای داشت، ولی به‌نظر می‌رسید دیدگاه‌های او در باب مشکلات اجتماعی تنها در قلمرو تفکّر شخصی باقی مانده و از مطالعه‌ی برخی مطالب ضروری بی‌بهره مانده است. این را می‌توان از مجموعه مقالات او دریافت. انیشتین اطّلاعات زیادی درباره‌ی نظریّات فیزیکدانان مختلف داشت، ولی زمانی‌که نظرات خود را در باب مسائل اجتماعی بیان می‌کرد، به‌ندرت از یک اقتصاددان یاد می‌کرد، چه رسد به معاصرانش مانند میزس و هایک اتریشی.

به همین دلیل، انیشتین اشتباهی را مرتکب شد که بسیاری از فیزیکدانان به ارتکاب آن تمایل دارند: علم‌گرایی. این دقیقاً همان چیزی است که هایک اقتصاددان اتریشی در سخنرانی خود با عنوان «تظاهر به دانش» پس از دریافت جایزه‌ی نوبل اقتصاد در سال ۱۹۷۴ به آن اشاره کرد: «برخی از بزرگ‌ترین اشتباهات سیاست‌های اقتصادی اخیر پیامد مستقیم این خطای علمی است.»...

🖇 متن کامل: اینشتین فیزیکدان بزرگ و نادان اقتصادی بود

#اینشتین #علم‌گرایی #سوسیالیسم
@Notes_On_Liberty


Репост из: چرا ملتها شکست می خورند؟
جوادی آملی در بررسی نهایی قانون اساسی ۱۳۵۸ در فیضیه به کرات به قانون اساسی چین و شوروی ارجاع می‌دهد. قانون اساسی کشورهای سوسیالیستی ظاهراً بر فهم تعدادی از علمای انقلاب از مفهوم قانون و شریعت و حاکمیت ملی تاثیر بسیاری داشته است. طاهری خرم‌آبادی نیز همانند جوادی آملی، در بحث نسبت ولایت‌فقیه و حاکمیت ملی به الگوی قانون اساسی چین و شوروی اشاره و استناد کرده است. قانون اساسی شوروی و چین الگوی مرجعی بود که در آن ایام در فیضیه دست‌به‌دست می‌چرخید و الها‌م‌بخش قانون اساسی ۵۸، در مباحثی چون مکتب، حاکمیت و قوانین موضوعه بود. محمد بهشتی نیز جوامع اسلامی را از حیث تقید به مبانی مکتبی با دیگر جوامع ایدئولوژیک نظیر شوروی و چین مقایسه می‌کند.

داود فیرحی






Репост из: هفته‌نامه تجارت‌فردا
چه نسبتی بین افکار نهادگراهای ایرانی و اندیشه نوبلیست‌های علم اقتصاد وجود دارد؟

✍️ موسی‌ غنی‌نژاد/ اقتصاددان و عضو شورای سیاست‌گذاری هفته‌نامه تجارت‌فردا

▫️نهادگرایی را باید به نهادگرایی قدیم و جدید تفکیک کرد. نهادگرایی قدیم که به اوایل قرن بیستم برمی‌گردد اساساً در چهارچوب جریان اصلی علم اقتصاد قرار نداشت اما نهادگرایان جدید دقیقاً جریان اصلی علم اقتصاد را نمایندگی می‌کنند و اعتقادشان بر این است که فرضیه‌ها و تئوری‌های اقتصاد نئوکلاسیک یا همان اقتصاد جریان اصلی، درست است اما کمبودهایی دارد که ناشی از عدم توجه کافی به نهادها (Institution) است. بنابراین تفاوت عمده نهادگراهای جدید که نوبلیست‌های 2024 اقتصاد جزو آنها محسوب می‌شوند، در این است که در چهارچوب علم اقتصاد مدرن حرف می‌زنند. این نکته‌ای است که نهادگراهای وطنی ما فراموش کرده و فکر می‌کنند که نهادگراهای جدید جریانی متفاوت از علم اقتصاد متعارف هستند؛ در حالی که این‌گونه نیست و این اقتصاددانان در چهارچوب جریان اصلی علم اقتصاد کار می‌کنند اما تاکید بیشتری روی نهادها و کارکرد آنها دارند.

▫️در علم اقتصاد، کلاً به چهارچوب یا قواعد بازی اقتصادی «نهاد» گفته می‌شود. البته این چهارچوب یا قواعد بازی هم به دو دسته نهادهای رسمی و نهادهای غیررسمی تقسیم می‌شود که حتی شاید نهادهای غیررسمی نقش مهم‌تر و پررنگ‌تری داشته باشند. منظور از نهادهای رسمی، چهارچوب حقوقی روشن و شفافی است که در همه جوامع وجود دارد و در آن چهارچوب عمل می‌شود. نهادهای غیررسمی اما نهادهایی هستند که به صورت قانونی و حقوقی تعریف نشده اما عملاً در جامعه به خاطر عرف و فرهنگ، بازی در آن چهارچوب صورت می‌گیرد. آنچه در کشور ما به عنوان نهادگرایی تعریف و مطرح شده، کمترین ارتباطی به این اصول و قواعد تعریف‌نشده ندارد؛ بلکه یکسری ایده‌های من‌درآوردیِ التقاطی با اندیشه‌های چپ سوسیالیستی مارکسیستی مطرح شده که به آن نهادگرایی می‌گویند و مطرح‌کنندگان این ایده‌ها و مدعیان نهادگرایی هم دستاوردهای علم اقتصاد جدید را اصلاً قبول ندارند و مباحث دیگری مطرح می‌کنند.

▫️در نوشته‌های نهادگراهای داخلی یک ارجاع درست و دقیق آثار و یافته‌های نهادگرایی در دنیا نمی‌بینید. چون بخش بزرگی از آنچه در داخل به عنوان نهادگرایی مطرح می‌شود ملهم از ایده‌های من‌درآوردی است و اگر در گفته‌هایشان هم ارجاع می‌دهند، نمی‌گویند که در کدام مقاله و کتاب چنین گزاره‌ای آمده و نهایتاً می‌گویند فلان اقتصاددان نهادگرا، که چهره شاخصی است، هم برای مثال گفته است که بازار را نمی‌توان به حال خودش رها کرد و بازار باید در یک چهارچوب باشد و منظورشان هم چهارچوبی است که دولت یا سیاستمدارها تعیین می‌کنند. یعنی حرف‌هایی می‌زنند که اساساً هیچ ربطی به نهادگرایی ندارد. هنر نهادگرایی ایرانی در اسمش خلاصه شده وگرنه کمترین ارتباط را با مکتب نهادگرایی رایج در دنیا دارد.
گروهی از آنها ایده‌ای تحت عنوان «راه نهادگرایی» جا انداختند و برخی از جدیدها و متاخرهای آنها هم که لازم نیست اسمشان را بیاوریم، مدعی شدند آنچه می‌گویند اصلاً در کتاب‌های درسی و علمی نیست. یعنی خودشان یک اقتصاد جدید اختراع کرده‌اند.

▫️سال‌ها قبل گفتم که نهادگراها در ایران همان چپ‌های سابق هستند با لباس جدید، اما امروز می‌گویم وضع از آن هم بدتر است. امروز افرادی از نهادها حرف می‌زنند که حتی چپ هم نیستند و به‌طور کل ایده‌های من‌درآوردی دارند و مثلاً می‌گویند تورم ربطی به نقدینگی ندارد. از طرفی هم یاد گرفته‌اند که با ابزار جدید مقداری از داده استفاده کنند در حالی که اساساً نمی‌دانند داده چیست و آمار را با هم قاطی می‌کنند و نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی را نشان می‌دهند و نتیجه می‌گیرند که در اقتصاد ایران نقدینگی کم است. یعنی مغالطه می‌کنند و اگرچه روشن کردن این مغالطه برای افکار عمومی کار آسانی است اما خودشان را نمی‌توان از اشتباه درآورد.

▫️ البته اینها افرادی هستند که در حوزه علم اقتصاد نباید آنها را جدی گرفت، چون برای پست و مقام این حرف‌ها را می‌زنند و چون مغالطه‌هایشان خوشایند سیاستمداران است، در کارشان موفق هم می‌شوند. تعدادی از آنها در دولت سیزدهم پست و مقام گرفتند و در دولت آقای پزشکیان هم تغییر نکردند و جابه‌جا نشدند. با همین مغالطه‌ها و حرف‌هایی که راجع به نهادها و اقتصاد جدید زدند که هیچ جایگاهی در علم اقتصاد ندارد، پست‌هایی گرفتند که شایستگی و دانش آن را ندارند.


#تجارت_فردا
@tejaratefarda


Репост из: لیبراسیون(Liberation)
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🎥🚩این ویدئو دیدگاه درستی درباره تفکر اقتصادی چپ(مارکسیسم کمونیسم لنینیسم) و بلایی که ۵۷ سر کشورمان آورد به شما میدهد.

روزگاری در ۱۳۵۶، کشورمان به تنهایی ۲ درصد از کل تولید اقتصادی دنیا(۸۰ م.د از ۴۰۰۰ م.د)را داشت که امروزه به کمتر از ۰.۲ درصد رسیده(۲۰۰ م.د از بیش از ۱۰۰ هزار م.د)

بعد سلطه تفکر چپ ها در اقتصاد و مصادره و دولتی سازی اموال مفید ترین اقشار کارآفرین جامعه هیچ کدام از صنایع ایرانمان بدون رانت از جیب مردم،توان سرپا ماندن ندارد نمونه اش خودروسازی یا باقی صنایع....

در اواخر ویدئو میبینید اقای خامنه ای نیز صریحا به این اشتباه اعتراف کرده..!

یا اینجا آیت الله سید جواد علوی بروجردی هم به بلایی که با مصادره اموال نخبگان صنعتی-اقتصادی سر اقتصاد کشورمان آوردند اعتراف میکند
کانال از کتاب
@cafe_andishe95




Репост из: Liberty Institute / انستیتو لیبرتی
"ذهن ناخودآگاه شما مانند یک کامپیوتر است - کامپیوتری پیچیده‌تر از آنچه انسان‌ها می‌توانند بسازند - و عملکرد اصلی آن ادغام ایده‌های شماست. چه کسی آن را برنامه‌ریزی می‌کند؟ ذهن هوشیار شما. اگر شما کوتاهی کنید، اگر به هیچ عقیده محکمی نرسید، ذهن ناخودآگاه شما به طور تصادفی برنامه‌ریزی می‌شود - و شما خود را به قدرت ایده‌هایی می‌سپارید که نمی‌دانید پذیرفته‌اید."

آین رند
"فلسفه: چه کسی به آن نیاز دارد؟"


🆔 @liberty_institute | انستیتو لیبرتی


Репост из: مجله اقتصاد
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
حجةالاسلام محقق داماد: تفکرات چپ از مغول بیشتر ضربه زد و اقتصاد ایران را ویران کرد




"بازار آزاد قدرتمندترین نیروی خیر در تاریخ بشر است."

موری روتبارد


مهشید معیری:

کمونیسم ایدئولوژی نامربوط و ناسازگار با طبیعت انسانی است. شعار جامعه کمونیستی که کارل مارکس در جمله معروفی بیان کرده این است: «از هرکس به اندازه توانش، به هرکس به اندازه نیازش.» بلشویک‌ها که در سال 1917 قدرت سیاسی را تصاحب کردند به‌زعم خود درصدد بنا کردن چنین جامعه‌ای برآمدند. اما مارکس سازوکار رسیدن به چنین جامعه‌ای را توضیح نداده بود و صرفاً بر این تصور بود که گویا در جریان تحول تاریخی و گذار از جامعه سرمایه‌داری به جامعه سوسیالیستی، انسان تغییر ماهیت می‌دهد و به جای اینکه بخواهد با کمترین زحمت بیشترین خواسته‌هایش را برآورده کند، تبدیل به موجودی می‌شود که با بیشترین توانی که دارد کار می‌کند و تنها در پی برآورده شدن صرفِ نیازهای خود برمی‌آید و نه بیشتر. این در واقع همان انسان طراز نوین آرمانی است. مارکس می‌گفت این انسان در جریان تحول تاریخی به وجود خواهد آمد اما انقلابیون بلشویک یا همان کمونیست‌های روسی که قدرت سیاسی را به دست گرفته بودند و به اصطلاح سوار بر تاریخ شده بودند دیگر نمی‌خواستند منتظر تاریخ بمانند بلکه می‌خواستند آن را بسازند. پروژه‌ای که آنها در عمل به دنبالش رفتند این بود که همه مردمان شوروی را وادار کنند تا با بیشترین توان کار کنند، و از سوی دیگر، همه دسترنج یا محصولشان را در اختیار دولت قرار دهند تا آن را بر حسب «نیاز» اتباع شوروی توزیع کند. زمانی که کولاک‌ها، دهقانان مستقل روسی، از تحویل تمام و کمال محصول خود به نمایندگان سیاسی حزب کمونیست حاکم یا دولت خودداری کردند، انقلابیون، به توصیه لنین، درسی از شقاوت به آنها دادند تا برای دیگران عبرت شود. 

https://www.tejaratefarda.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-20/27273-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA


https://t.me/austrianschool


Репост из: مانی بشرزاد
نگاهی به کٌمِدی کنترل قیمت هریس
✍️مانی بشرزاد

فردی برای خرید تخم مرغ به مغازه‌ای می‌رود و می‌پرسد: یک شانه تخم مرغ چقدر است؟
 
فروشنده جواب می‌دهد: 3 دلار اما چیزی موجود نداریم.
 
به مغازه بعدی می‌رود و همان سوال را می‌پرسد.
فروشنده دوم جواب می‌دهد: 4 دلار اما موجود نداریم.

سرآخر به مغازه سوم می‌رود و می‌پرسد تخم مرغ موجود است؟
 فروشنده می‌گوید تخم مرغ داریم اما شانه‌ای 10 دلار است.

خریدار می‌گوید اما مغازه‌های قبلی 3 دلار و 4 دلار می‌فروختند!
 فروشنده می گوید: پس برو از همان ها تخم مرغ بخر!
 
خریدار می گوید اما آنها هیچی در انبار خود نداشتند.
فروشنده می گوید: من هم تخم مرغ هایم تمام شد قیمت آنها را شانه‌ای 2 دلار اعلام می‌کنم!



▫️این لطیفه قدیمی درباره کنترل قیمت‌هاست که به نظر می‌رسید عمر آن تمام شده باشد اما سیاست اقتصادی کامالا هریس نشان داد کنترل قیمت ادامه دارد و دیری نمی‌پاید که دولت گرایان وطنی نیز با ذکر طلایی "آمریکا که مهد بازار آزاده همین کار رو داره میکنه! " از این سیاست دفاع کنند.

▫️اما واکنش رسانه‌های همسو با هریس به این سیاست جالب است؛ واشنگتن پست در این باره نوشت: "زمانی که حریفتان شما را کمونیست خطاب می‌کند، شاید کنترل قیمت سیاست پیشنهادی خوبی نباشد!". اکونومیست و فایننشال تایمز نیز واکنش منفی نسب به سیاست پیشنهادی معاون رئیس جهمور نشان دادند.  اما ایده اصلی هریس برای غلبه بر تورم چیست؟

▫️نکته جالب در  اینجاست که هریس از لفظ کنترل قیمت استفاده نکرده است. او از لفظ Price gouging استفاده کرده است. نزدیک ترین کلمه فارسی برای آن گرانفروشی است. ایده اصلی آنها این است که در پس از کووید، دلیل جلو افتادن رشد تورم از رشد دستمزدها، طمع شرکت‌ها بوده است که با سو استفاده از تورم قیمت‌های خود را بیشتر از حدی که باید افزایش داده‌اند، ایده‌ای که تحت عنوان Greedflation شناخته می‌شود. به همین دلیل دولت با مداخله در بازار باید آنها را مجبور کند تا به قیمتی منصفانه کالاهای خود را به فروش برسانند. ایده اصلی آنها توصیف بالا رفتن سطح عمومی قیمت ها با Greedflation (طمع) به جای سیاست های غلط دولت است.

▫️تورم به خاطر طمع شرکت ها ایجاد نمی‌شود، بلکه به دلیل کوته نگری و رفتار خودمحوارنه سیاست مداران در زمانه بحران ایجاد می‌شود، ایده گرانفروشی ایده جذابی برای سیاست مداران است به این دلیل که خراب کاری که سیاست مدار انجام داده است را به دوش بازار می‌اندازد.

▫️بله، طمع باعث تورم می‌شود، اما نه طمع سرمایه‌دار، بلکه طمع سیاست مدار برای کنترل بیشتر اقتصاد، برای از بین بردن مشکل کنونی با ساخت مشکلی بزرگتر، برای کم ارزش کردن سرمایه مردم و بزرگ تر کردن جیب دولت. برای اینکه سیاست مدار اینکار را با خیالت راحت انجام بدهد چه کاری بهتر از اینکه آن را به گردن کارآفرینان و سرمایه‌داران بیندازند؟

@manibasharzad




ما در زمانه ای زندگی می کنیم که افراد باهوش ساکت می شوند تا به افراد احمق توهین نشود.


Репост из: موسی غنی نژاد
Blank.pdf
112.8Кб
سانسور در تاریخ نویسی
کدام وقایع در ۲۸ مرداد دیده نمی‌شود
روزنامه دنیای اقتصاد ۲۸ مرداد ۱۴۰۳


سرمایه داری و محیط زیست - VER 25 (3).pdf
1.3Мб
🔰فایل نوشتاری مناظره محیط زیست و سرمایه داری

🔸خرداد ماه ۱۴۰۳
📍دانشگاه شیراز

🔹شهرام اتفاق (پژوهشگر اقتصاد سیاسی محیط زیست)
🔹محمد درویش (عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور)

@environment_shirazuni


Репост из: اویس ارشادیان
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
شهرام اتفاق


گزیده اول
گزیده دوم
☑️گزیده سوم

برای دانلود فایل کامل گفتگو، اینجا کلیک کنید.


#مرتضی_کاظمی
#شهرام_اتفاق
#لیبرالیسم_اقتصادی
#لیبرالیسم_سیاسی
#آزادی_اقتصادی
#خصوصی_سازی


🆔 @oveissershadian | اویس ارشادیان

لینک اینستاگرام و ایکس:
Instagram | X(twitter)


Репост из: آرشیو جلسات کتابخوانی (گروه فراگیری)
کتاب: چهار خوانش از طباطبایی
نویسنده: شهرام اتفاق
با مقدمه: کاظم علمداری
ناشر: ایران آکادمیا، لاهه، هلند.

در این اثر با مبانی تئوریک چهار جریان فکری و سیاسی و زیرشاخه‌های آن‌ها در سپهر سیاسی ایران آشنا می‌شویم. برخی از این جریان‌ها طی دهه‌های گذشته، در ساختار قدرت سهم داشته‌اند و برخی دیگر، در بیرون مرزهای کشور در انتظار فرصت مناسبی برای نقش‌آفرینی هستند.

یکی از سرچشمه‌های تئوریک این جریان‌ها، آموزه‌های سید جواد طباطبایی است و وجه مشترک‌شان به حساب می‌آید. 

از منظر نویسنده، کشور ما طی چند دهه اخیر، از امر خطیر «توسعه» غافل مانده است و دیگر مجالی برای آزمودن مسیرهای نامکشوف ندارد. باید بکوشیم تا قطار کشورمان، دوباره بر روی ریل توسعه بازگشته و مترصد حرکت به سوی نظمی لیبرال-دموکراتیک باشد و به سوی آن گام‌ بردارد. 

این کتاب، کوششی برای تحقق این هدف بوده است: معرفی بیراهه‌هایی که از ناکجاآبادهای جدیدی سر در خواهد آورد،  در مقایسه با تجربیات جهانی که به «توسعه‌» رهنمون شده است.

به پاس سال‌ها فعالیت علمی استاد یدالله موقن و محدودیت‌هایش، نویسنده، این کتاب را به او تقدیم کرده است. 

👈 دانلود رایگان کتاب

.

Показано 20 последних публикаций.

2 790

подписчиков
Статистика канала
Популярное в канале