کانال اطلاع‌رسانی اکبر اعلمی/خط آزادگی


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Политика


✍️ناله پنهان کرده ام در ساز خویش!
⚘مرد آن باشد که حق گوید، چو باطل رخنه کرد
هم بایستد بر سر پیمان حق، تا پای جان
☘زندگی در بردگی؛ شرمندگی است
معنی آزاد بودن؛ زندگـی است
ســر كه خـــم گردد به پایِ ديگران
بر تنِ مـردان بــود بــارِ گــران
@hamid953256

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Политика
Статистика
Фильтр публикаций


🔘 تحریف مقدس

✍ #اکبر_اعلمی

یکی از مزمن‌ترین آسیب‌های فکری در جمهوری اسلامی، قرینه‌سازی تاریخی برای توجیه وضعیت امروز و بزک کردن اشتباهات است؛ این‌که رفتار پیامبر، امامان یا قدیسان صدر اسلام را پیش‌کشند تا عملکرد حاکمان فعلی را مشروع جلوه دهند؛ گویی تاریخ، ابزاری‌ست برای پاک‌کردن صورت‌مسأله‌ی امروز.
در این شیوه، نه شباهتی میان اشخاص هست، نه تطابقی میان شرایط. نه مقامات امروز در زهد، عقل، آزادگی و محبوبیت، هم‌طراز پیامبران و امامان‌اند، و نه دنیای امروز با مناسبات پیچیده‌اش، قابل مقایسه با جامعه قبیله‌ای و سنت‌محور هزار و چهارصد سال پیش است.
اما این قرینه‌سازی‌های ساختگی، دهه‌هاست که ابزار استحکام قدرت شده. گاه با استناد به کربلا، مخالفان را در صف یزید نشانده‌اند؛ گاه با یاد صلح امام حسن، سکوت خود را توجیه کرده‌اند؛ و گاه به‌نام خطبه زینب، بر ماجراجویی‌های نظامی صحه گذاشته‌اند.
نتیجه چیست؟ تهییج احساسات بخشی از جامعه، تحقیر عقلانیت عمومی، و از همه بدتر، تخریب چهره‌ی دین در ذهن نسل‌هایی که وقتی از اسلام چیزی می‌شنوند، آن را نه چراغ راه، بلکه سایه‌ای بر سر قدرت می‌بینند.
در روزگاری که عقل، تجربه، علم و گفت‌وگو در دسترس است، توسل به قیاس‌های تاریخی، نه ایمان‌زا که ایمان‌سوز است؛ و هرچه پیش‌تر می‌رویم، شکاف میان نسل‌ها و آن دینِ تحریف‌نشده، ژرف‌تر می‌شود.

@alami_akbar


🔘 اگر کسی هنوز گوش می‌دهد...

سکوت، اگر زاده‌ی اندیشه باشد، زیباست؛ اما اگر فرزند بی‌تفاوتی باشد، ویرانگر است.
من اینجا می‌نویسم نه برای آن‌که نامی بجا بماند، که نوری خاموش نشود.
اگر عطش دیده‌شدن داشتم، تریبون‌ها مهیا بود؛ چه آن‌سوی مرز، چه درون مرز.
دعوت‌ها کم نبود؛ برای مصاحبه، برای سخن گفتن، به شرط آن‌که «آن‌چه بخواهند» بگویم.
اما ترجیح دادم خاموش نباشم، بی‌صدا نباشم، اما هم‌صدا هم نشوم.
آن‌چه اینجا می‌نویسم، نه برای سود است، نه برای شهرت؛ تنها برای آن است که صدای وجدان، بی‌پاسخ نماند؛
صدایی که اگر پژواکی نیابد، خاموش نمی‌شود، اما در دل خلأ گم می‌شود—و چه حیف، اگر شنیده نشود یا نخواهد که شنیده شود.
چراغِ واژه، بی‌نگاه، می‌میرد.
حرف، اگر بی‌پاسخ بماند، پژمرده می‌شود.
این مکث، فریاد نیست؛ نجوایی‌ست میان نویسنده و مخاطب:
آیا هنوز کسی هست که به صدای آهسته هم گوش کند؟
دو روز تعطیلی قلم برای تأمل.
شاید این سکوت، فرصتی برای بازاندیشی باشد؛ هم برای من، هم برای آن‌که اگر هنوز می‌خواند، اندکی عمیق‌تر بخواند.

✅ #اکبر_اعلمی
@alami_akbar


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔘کافی‌ست مرکز فرمان بخواهد؛ اعتبار دین به چند؟!

✍ #اکبر_اعلمی

«مذاکره با آمریکا یعنی ذلت»؛ این را خاتمی در ۱۴۰۳/۱۲/۱۷ از تریبون نماز جمعه فریاد زد، آن‌هم با همان طنین همیشگی که سال‌هاست در خطبه‌ها به گوش می‌رسد: تحقیر، تهدید، تخطئه.
اما امروز که مرکز فرمان آشکارا به مذاکره تن داده—همان واعظ پرهیاهو ناگاه از آیه قرآن خرج می‌کند و حکم می‌راند که اگر دشمن خواست مذاکره کند، رد نکنید!
این چرخش، نه استثناست و نه تازه؛ هرگاه مسیر قدرت تغییر کند، فرمان هم عوض می‌شود. دیروز، نرمش خیانت بود، امروز حکمت است. دیروز مذاکره، ذلت بود، امروز عمل به قرآن است.
اما هزار افسوس! ای کاش از همان ابتدا، این‌همه محرمات و خط قرمز به نام اسلام سند نمی‌زدند؛ کاش به بیضه اسلام نمی‌بستند آنچه سیاست روزشان می‌خواست.
آن‌وقت، امروز نیازی نبود این‌چنین از جیب قرآن خرج کنند تا رنگ‌عوض‌کردن‌شان توجیه شود.
گویی در ج.اسلامی، «موضع اصولی» افسانه‌ای بیش نیست؛ آنچه هست، موضع رسمی امروز است که فردا می‌تواند انکار شود.
مذهب، در این دستگاه، چتر توجیه است؛ هر جا باران تناقض ببارد، آن را باز می‌کنند.
مردم این بازی را سال‌هاست می‌شناسند.

@alami_akbar


🔘 تواضع و خدمت: وقتی رهبری از "سلطان" به "خادم" تبدیل می‌شود

✍ #اکبر_اعلمی

در تاریخ بشر، همیشه تفاوت بزرگی بوده بین رهبرانی که به‌جای خدمت به مردم، خود را برتر از آن‌ها می‌دانستند و کسانی که با تواضع و خدمت واقعی به ملت، جایگاهشان را تثبیت کردند. پاپ فرانسیس، با شستن پای کودکان و فقرا، پیام مهمی را ارسال کرد: «رهبر واقعی، خادم مردم است، نه سلطان!»
در نظام‌های پیچیده قدرت‌محور، جایی برای نخوت و خودکامگی باقی نمی‌ماند. رهبر باید از هرگونه خودمحوری و غرور دور باشد، زیرا قدرتی که در دست یک فرد متمرکز می‌شود، همزمان با فدای حق حاکمیت ملی، به‌نوعی نشانه‌ی همان نخوت و تفرعن است. خدمت به مردم، نه سلطنت‌طلبی، نه تفرعن، پیام بزرگی است که باید از همه‌جا آغاز شود.
مهم‌تر از همه این‌که، وقتی رهبر به مردم به‌عنوان خدمت‌گزار نگاه کند، تمام جامعه از تجملات و فاصله‌های مصنوعی رهبران دور خواهد شد و این خود، گام مهمی در ترمیم اعتماد عمومی و به‌دست آوردن دل مردم است.
آیا رهبران ما هم از دایره قدرت‌طلبی و غرور خارج می‌شوند و راه خدمت واقعی را در پیش می‌گیرند؟

✅ #اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘تواضع و خدمت: وقتی رهبری از "سلطان" به "خادم" تبدیل می‌شود

✍ اکبر اعلمی

🔻در تاریخ انسانیت، بزرگ‌ترین رهبران، نه با تاج و تخت و درخشش قدرت، بلکه با خدمت به مردم و فروتنی خود شناخته شده‌اند. این تواضع، نه تنها در متون دینی و فلسفی، بلکه در عمل نیز جلوه کرده است. پاپ فرانسیس، با بوسیدن پای کودکان و مهاجران، همگان را به یاد پیامی که عیسی مسیح در شام آخر بر زبان آورد، انداخت: «هر که می‌خواهد بزرگ باشد، باید خادم باشد، نه سلطان.» این عمل، نماد اعتراض به سلسله‌مراتب‌های قدرت‌محور و فاصله میان نخبگان مذهبی و مردم بود.
پاپ فرانسیس با این رفتار، نه تنها خود را از تجمل و تکلف به دور نگه داشت، بلکه با اشاره به عدالت اجتماعی، می‌خواست به همه یادآوری کند که انسانیت فراتر از ملیت، دین و حتی قدرت است. او با این حرکت ساده و صادقانه، تلاشی برای بازسازی تصویر کلیسا به عنوان نهادی مردمی، مهربان و تواضع‌پیشه داشت. به همین شکل، می‌توان از این پیام الهام گرفت: در هر مقام و منصبی، رهبر باید همیشه به یاد داشته باشد که خدمت به مردم، برتر از سلطنت است.

🔻این آموزه‌ها از پاپ و پیشوایان دینی، در واقع می‌خواهند ما را از دامی بزرگ نجات دهند؛ دام تمرکز بی‌دلیل قدرت در دستان یک فرد، که خود را از مردم جدا می‌کند و به توهم خدایی می‌رسد. این نوع تمرکز قدرت، نه تنها منجر به دوری از مردم، بلکه موجب بروز خطراتی می‌شود که در آن تصمیمات از بالا گرفته می‌شود، بدون آنکه صدای مردم در فرآیندهای تصمیم‌گیری شنیده شود. در این نوع سیستم‌ها، رهبر به جای خادم، به سلطانی تبدیل می‌شود که تنها در دایره‌ای بسته و دور از واقعیت‌ها زندگی می‌کند.
تاریخ اسلام نیز سرشار از مثال‌هایی است که رهبران آن با رفتاری ساده‌پسند، همچون حضرت علی (ع)، بر "خادمی مردم" تأکید داشتند. حضرت علی، حتی در دورانی که در مقام خلافت قرار داشت، با دست خود بیل می‌زد، چاه می‌کند و آذوقه به دست مردم محروم می‌رساند. او نشان داد که رهبری واقعی در خدمت به مردم و دوری از غرور و نخوت است.

🔻در دوران معاصر نیز، شخصیت‌های برجسته‌ای همچون آیت‌الله سیستانی و آیت‌الله منتظری، در مقاطعی از تاریخ معاصر ایران، با رفتارهای ساده و دور از هر نوع تکلف، به مردم خدمت کرده‌اند. آیت‌الله سیستانی، با نقشی تأثیرگذار در حفظ استقلال و هویت عراق، همواره از سیاست‌های یک‌جانبه و دیکتاتوری فاصله گرفت و بر اصل شفافیت و خدمت به مردم تأکید داشت. مرحوم آیت‌الله منتظری نیز با حفظ استقلال فکری و عملی خود در درون سیستم، همواره در پی ایجاد نظامی متوازن و مردمی بود که در آن مقام‌ها و قدرت‌ها به نفع مردم و در جهت تعالی جامعه به کار گرفته شوند.

🔻این رهبران نیز با تأسیس و پیروی از اصول انسانی و دینی، نشان دادند که راه رهبری واقعی، نه در تجمل و مرکز قدرت، بلکه در هم‌دلی و خدمت به مردم است.
کجا رفت آن پیام الهی که می‌گفت "هر که می‌خواهد بزرگ باشد، باید خدمتگزار باشد"؟ در دنیای امروز، زمانی که قدرت در دستان فردی متمرکز می‌شود، این سؤالات بیشتر مطرح می‌شود: آیا آن فرد قدرت‌مدار می‌تواند به مردم خود خدمت کند؟ یا آیا خود را به‌عنوان خدای مملکت و آریستوکراتی در نظر می‌گیرد که فقط از قدرتش بهره می‌برد؟
بی‌توجهی به حق حاکمیت مردم و فدای این حق به قیمت تمرکز قدرت در دستان یک فرد، نمونه‌ای است از غرور و نخوت. این غرور زمانی که به "منیت" تبدیل می‌شود، می‌تواند منجر به فریب و سرکوب مردم شود. در حقیقت، چنین ساختارهایی نه تنها به مردم آسیب می‌زنند بلکه خود را از حقیقت فاصله می‌دهند.

🔻راه رهایی از این دام، بازگشت به اصل ساده و بنیادین تواضع است؛ هم در سخن و هم در عمل. تنها زمانی می‌توان گفت که رهبری واقعی به مردم خدمت می‌کند که نه تنها در گفتار، بلکه در اقدامات روزمره‌اش، به انسان‌ها، حقوقشان و آزادی‌هایشان احترام بگذارد. رهبری که به جای برپا کردن دیوارهای بلند قدرت، در کنار مردم زندگی کند، نه بر فراز قله‌ای دور از دسترس.
▫️۳ اردیبهشت ۱۴۰۴

✅ کانال اطلاع‌رسانی #اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘از میدان حر تا میدان تحقیر؛ صداوسیما و شورایی که دیگر نظارت نمی‌کند

طبق اصل ۱۷۵ قانون اساسی، نظارت بر صداوسیما به شورایی مرکب از نمایندگان سه قوه (هر کدام دو نفر) سپرده شده است. با برداشت از همین اصل، نوع نظارت شورا استصوابی محسوب می‌شود؛ اما تفسیر شورای نگهبان، عملاً این نهاد را به شورایی کم‌اثر تبدیل کرده که تنها مجاز به صدور تذکر است، آن هم بدون هیچ ضمانت اجرایی.
در مجلس ششم، به عنوان نماینده قوه مقننه و رئیس شورای نظارت بر صداوسیما، در ابتدا با خرید ساختمانی مستقل در میدان حر، شورای نظارت را از سازمان صداوسیما جدا کرده و استقلال فیزیکی آن را محقق کردیم. این اقدام، اولین گام در ایجاد یک نهاد نظارتی موثر بود. پس از آن، با ترتیب دادن دیدارهایی با مقام رهبری و رئیس‌جمهور وقت، افکار عمومی را به این شورا جلب کرده و سپس با رسانه‌ای کردن تذکرات شورا، صداوسیما که در آن زمان تحت مدیریت علی لاریجانی با نگاه بالا به پایین و تحکم‌جویانه‌اش اداره می‌شد، تا حدی تحت نظارت و پاسخگویی قرار گرفت.
امروز اما، همان شورا به نهادی بی‌اثر بدل شده است؛ وگرنه صداوسیما نمی‌توانست در شرایطی که روابط تهران و ریاض وارد مرحله‌ای حساس و مثبت شده، با پخش برنامه‌ای موهن علیه عربستان، روند ترمیم روابط را به خطر بیندازد. عدم واکنش جدی در برابر چنین خودسری‌هایی، فقط ضعف نهاد ناظر نیست؛ بلکه بازی با منافع ملی و تهدید امنیت کشور است.
نظارتی که جدی نباشد، خود بخشی از بحران است.

👈 لینک‌های مرتبط:
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=18828
https://www.isna.ir/news/8211-02360/

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘صداوسیما، بلندگوی نفوذ یا ستون پنجم؟

وقتی رهبر جمهوری اسلامی، پس از سال‌ها مواضع تند، عربستان را «برادر منطقه‌ای» می‌خواند و شخصاً پیام‌آور پادشاه سعودی را می‌پذیرد، صداوسیمایی که مستقیماً زیر نظر اوست، چه حقی دارد در همان هفته ولیعهد و وزیر خارجه‌ عربستان را مسخره کند؟
این فقط یک شوخی ناشیانه نیست؛ یا حماقت محض است یا خرابکاری از درون.
چه کسانی در این رسانه هستند که در بزنگاه‌های حساس، گاف‌هایی می‌دهند که هزینه‌اش را کشور می‌پردازد؟
اگر نفوذی‌ها می‌خواستند رابطه تهران-ریاض را دوباره به بن‌بست بکشانند، دقیقاً چه کاری باید می‌کردند جز همین؟
#نفوذی #جلیلی

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔘 آموزش زیر سایه اقتدار

علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش:
با افتخار سرباز سردار رادان هستم.
ما را سرباز خودتان بدانید. هر ماموریتی که فکر می‌کنید که تو این حوزه می‌توانیم مشترکا انجام بدیم، در خدمت شما هستیم.

✍ #اکبر_اعلمی

وقتی وزیر و سکان‌دار آموزش و پرورش دولت پزشکیان، خود را «سرباز سردار رادان» می‌نامد، مسئله نه پلیس است و نه امنیت. مسئله، وارونگی مأموریت‌هاست.
نیروی انتظامی وظیفه‌اش حفظ نظم اجتماعی است؛ اما آموزش و پرورش قرار است نسلی آگاه، خلاق، منتقد و مستقل تربیت کند.
وقتی مرز میان این دو مأموریت برداشته شود، مدرسه تبدیل به پادگان می‌شود و معلم، مجری فرمان.
آقای وزیر! اگر دغدغه‌تان تحول است، نه اطاعت؛ عدالت است، نه انضباط خشک؛ باید کنار معلم بایستید، نه پشت سر فرمانده.
در غیر این صورت، تفاوتی نمی‌ماند بین کابینه‌ای که با شعار تغییر آمده و آن‌هایی که خود تغییر را تهدید می‌دانستند.
سرباز تعلیم نباشیم؛ سربلند آگاهی باشیم.
#فرق_می‌کنه_چه‌کسی_رییس‌جمهور_باشه!
#چی‌فکر_می‌کردیم_چی‌شد!؟ #مشاوران #جلیلی #زاکانی #قالیباف

@alami_akbar


از ساعت ۱۳:۴۷ تا این لحظه، حدود ۱۳۰۰ نفر این یادداشت را دیده‌اند. نتیجه؟ یادداشت‌های تحلیلی بلند، چندان خوانده نمی‌شوند؛ و این یعنی اتلاف وقت خودم. شاید بهتر باشد وقت را صرف چیزهایی کرد که خوانده می‌شوند، حتی اگر محتوای چندانی به مخاطب منتقل نکنند—البته اگر اصلاً انگیزه‌ای برای نوشتن، یا چیزی برای خوانده‌شدن باقی بماند.


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔘اینم شد جمهوری اسلامی!؟

✍#اکبر_اعلمی

چپاول ‎#بیت‌المال، سکه رایج همه ادوار. فرقی بین قبیله ‎#اصلاح‌معاشان و ‎#اصول‌بازان نیست؛ کافی است سفره‌ای باز شود، دیگر نه اصلاحات می‌شناسند نه اصولگرایی.
فراخواندن ‎#جهانگیری به مجلس بابت پرداخت ۳۱ میلیارد تومان پاداش به یک شرکت دولتی در سال ۸۰، فقط مشت نمونه خروار است.
اصلاح‌طلب و اصولگرای واقعی را باید در عمل و در کنار سفره باز شناخت، نه در حرف و شعار.
جلوگیری از حیف‌ومیل‌ها، تنها راه رسیدن مردم به حق‌شان است.
#جمهوری_اسلامی #چپاول #سفره_باز #اصلاح_معاش #اصول_باز #حیف_ومیل #مردم #حق_مردم #سیاست_ایران #مجلس #اقتصاد #پاداش #فساد #مدیریت_دولتی #شفافیت

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘 در سرزمینی که پرواز، پاداش بی‌بالان است...

✍#اکبر_اعلمی

🔻در این سرزمین، گاهی افتخار، سهم آنانی‌ست که هرگز نجنگیده‌اند و نبوغ، لقب کسانی‌ست که جز شماره چند موبایل و رمز ورود به چند اتاق خاص، چیزی ندارند. کافی‌ست بلد باشی از کدام در وارد شوی، به کدام دفتر تعظیم کنی، کدام بیوت را زیارت کنی. بعدش، زندگی از همان جایی شروع می‌شود که دیگران آرزوی رسیدن به آن را به گور می‌برند.
🔻کاخ‌های لاکچری، خودروهای چندصد اسبی، سواحل اختصاصی، و آسمان‌هایی که با بلیت‌های رایگان و هواپیماهای خصوصی زیر پا می‌افتی؛ همه مهیاست، اگر بدانی چطور جیب دیگران را خرج خودت کنی و اسم خودت را پای فاکتورهایی بزنی که بوی هیچ کارِ واقعی نمی‌دهند.
🔻وقتی پای صندوق‌ها، هزینه ستادها را از پیمانکاران و بازرگانان می‌گیرند، ولی رسیدش به نام شماست، دیگر چه باک اگر روزی، همین فاکتورها به سند اعتبارتان تبدیل شود؟
🔻در روزگاری که "خدمت" با دلالی اشتباه گرفته شده، بعضی‌ها پشت پرده، صحنه‌گردان‌اند. وزیدن یک اشاره از دهان‌شان کافی‌ست تا درختی جابجا شود، دری بسته بماند، یا سهمی واگذار گردد. نام‌هایشان گاهی در فهرست بدهکاران نجومی دیده می‌شود، گاهی در سرخط اخبار موفق‌ترین کارآفرینان!
دست‌های پشت‌پرده، گاه در پوشش خَیر، گاه شریک سرمایه، گاه دلسوز ملت، و همیشه در حال بستن عقدی‌ست که عاقدش پنهان است و مهریه‌اش، از جیب ماست.
🔻و هیچ بعید نیست، همان‌ها که هوا را وقف ستادها کردند، دوباره در صف مقدم امتیازات باشند؛
هیچ بعید نیست، زمین‌های حاصلخیز مردم مانند کشت و صنعت #مغان، دوباره به نام‌های آشنا منتقل شود؛
و هیچ بعید نیست، کسی که با پول دیگران، فاکتورهای زرین صادر کرد، فردا بر صندلی‌ای بنشیند که هزار لیاقت می‌طلبید و یک رانت کافی بود!
🔻در این میان، رزمنده‌ای هست که هنوز بوی خاک عملیات را از پوستش می‌توان شنید، معلمی که با حقوقش حتی نمی‌شود بچه‌اش را به مدرسه‌ای بفرستد که فرزندان آنان در آن درس می‌خوانند، و پدری که جانباز شد تا شاید روزی عدالت بر این خاک سایه بیفکند، نه آقازادگی.
پزشکی هست که ماند، تا جان دهد برای جان مردمش؛
متخصصی هست که رفتن را بلد بود، ولی ماندن را انتخاب کرد؛
نخبگانی هستند که سر خم نکردند، حتی اگر سکه‌های طلا به پایشان ریخته شد.
این‌ها ماندند برای "ایران"، نه برای انتصاب و ارتقا؛
و سهمشان اغلب، تحقیر بود و سکوت؛ نه تسهیلات و تابلو.
🔻چه می‌گذرد بر دل این مردم وقتی می‌بینند کاخ‌های مرمرین از خون جراحت‌هایشان بالا رفته؟
وقتی سینه‌سوختگان در صف وام‌های ناچیز ایستاده‌اند، و رانت‌خواران، با یک تلفن، چند صد میلیارد جابجا می‌کنند؟
وقتی آن‌که برای این خاک جان داد، اکنون سهمش فقط یک قاب عکس و یک نام روی کوچه‌ای فراموش‌شده است؟
🔻و بدتر آن‌که، گاهی همه این ثروت‌های یک‌شبه، در چمدان‌هایی به مقصد آن‌سوی مرزها بسته می‌شود؛
در حساب‌هایی که در آن‌سوی ارس، یا آن سوی بُسفر، پناهگاهی می‌سازند برای روزهای مبادا.
اینجا می‌خورند، آنجا می‌خوابند؛
اینجا می‌گیرند، آنجا خرج می‌کنند؛
و ما باز می‌پرسیم:
قرار نبود این انقلاب، نردبانی برای صعود دروغ‌گویان شود؛
قرار نبود صاحبان فریب، در رخت خدمت، بر گُرده مردم سوار شوند؛
و قرار نبود عدالت، به خطبه‌های جمعه محدود شود!
▫️۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

@alami_akbar


🔘 از خیامی تا زنجانی؛ از مصادره تا مشارکت

✍ #اکبر_اعلمی (یک ناملتزم به اسلام، نظام، ق.اساسی و ولایت‌فقیه از نگاه شورای نگهبان!)

🔻 بابک زنجانی، متولد دهه ۱۳۵۰، خودش گفته که در دوران سربازی، راننده یکی از مدیران نهاد ریاست‌جمهوری بوده؛ نه تاجرزاده‌ای باسابقه، نه مدیر صنعتی، نه کارآفرین مولدی که از صفر، پله‌پله بالا رفته باشد. با این حال، همین راننده ساده، طی کمتر از دو دهه، به ثروتی افسانه‌ای رسید: بدهی او به دولت بیش از ۲ میلیارد یورو برآورد شد. اما او حالا با قراردادی ۶۱ هزار میلیارد تومانی شریک راه‌آهن جمهوری اسلامی شده است!

🔻 این فقط یک مورد از ده‌ها پرونده رانت‌خواری نجومی است: از آن‌هایی که در یک شب به سلطان سکه، سلطان قیر، سلطان شکر، سلطان فولاد و سلطان پتروشیمی بدل شدند، تا آن‌هایی که میلیاردها دلار ارز دولتی گرفتند و کالایی وارد نکردند یا با ارز ۴۲۰۰، بازار را غارت کردند.

🔻 اما این پرسش هنوز پابرجاست: در نظامی که به پشتوانه اصل ۴۹ قانون اساسی و ...، اموال کارآفرینانی چون خاندان لاجوردی، خاندان خسروشاهی، برادران خیامی، خانواده رضایی، برادران ارجمند، محمدتقی برخوردار، اصغر قندچی، محمدرحیم متقی ایروانی، محسن آزمایش، توکلی و دیگر فعالان اقتصادی پیش از انقلاب را تنها به جرم فعالیت در دوران پهلوی مصادره کرد و آن‌ها را «سرمایه‌دار وابسته» خواند، چه شکاف‌ها، یا بهتر بگوییم شاه‌راه‌هایی در مناسبات قانونی و سیاسی‌اش وجود دارد که به‌رغم بودن اصل ۴۹ و قانون «از کجا آورده‌ای»، امثال زنجانی نه تنها ثروت‌اشان مصادره نمی‌شود، بلکه از صف اعدامی‌ها به ردیف اول شرکای اقتصادی دولت ارتقا می‌یابند؟

🔻 آیا همین مناسبات قانونی و فراقانونی نیست که راه را برای شکل‌گیری طبقه‌ای اشرافی از رانت‌خواران و نوکیسه‌ها هموار کرده و شکاف فزاینده‌ی طبقاتی، مهاجرت نیروهای متخصص، بی‌اعتمادی اجتماعی و احساس تحقیر ملی را دامن زده است؟

🔻 در کشوری که رهبرش درباره موضوعاتی چون مانتوی زنان، نوع واکسن، حتی نان فانتزی یا فروش ساندویچ در مدارس نظر می‌دهد و در کوچک‌ترین امور اجرایی کشور مداخله می‌کند، چگونه باید به سکوت در برابر رانت‌های چند ده هزار میلیاردی و رشد فزاینده‌ی یک طبقه‌ی خاص نگاه کرد؟ آیا این سکوت نشانه‌ی بی‌اطلاعی است؟ یا بی‌اهمیتی؟ یا باید آن را بخشی از سیاست‌های کلانی دانست که در نتیجه‌اش، بعضی نه تنها از حساب‌کشی مصون می‌مانند، بلکه در مناسبات اقتصادی به جایگاه ممتازی هم می‌رسند؟

🔻 در کشوری که در اصول اقتصادی‌اش بر پایه‌ی قانون اساسی، «پی‌ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه» (بند ۱۲ اصل سوم)، «تأمین شرایط و امکانات کار برای همه» به‌نحوی که به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروه‌های خاص منجر نشود (بند ۲ اصل ۴۳)، و «خارج نشدن مالکیت از حدود قوانین اسلام و اصول دیگر قانون اساسی» (اصل ۴۴) مورد تأکید قرار گرفته، آیا روندهای جاری، جز انحراف از این مبانی است؟

🔻 آیا رشد پدیده‌هایی چون بابک زنجانی، حاصل همان انحراف از اصل ۴۴ نیست؟ اصلی که در دوره‌ای، برخلاف نص صریح قانون اساسی با اختیارات مقام رهبری و ابلاغ سیاست‌های کلی، بازتعریف و مسیرش دگرگون شد.

🔻 آیا در کشوری که قانوناً موظف به جلوگیری از تمرکز ثروت است، این تراکم منابع اقتصادی در دستان حلقه‌ای محدود، بیانگر موفقیت ساختار است یا شکست آن در تحقق عدالت اجتماعی؟

🔻 آیا همین مناسبات پیچیده‌ی اقتصادی و سیاسی است که برخی مقامات را وامی‌دارد تا بر «مقدس بودن» نظام جمهوری اسلامی تأکید ورزند؛ تا هرگونه پرسش و نقد را، ولو در باب عدالت و مقابله با فساد، حمل بر بی‌دینی و تخریب تلقی کنند؟

🔻 و نهایتاً، آیا نباید با در نظر گرفتن همین واقعیت‌ها، بار دیگر این پرسش را تکرار کرد که:
آیا عدل علی(ع) همین بود؟

@alami_akbar


🔘وقتی سکوت خیانت بود، فریاد زدم

گفتند: «وقتی در مجلس بودی، برای بازنشستگان چه کردی؟»
پاسخم همین تصاویر است؛ نه شعار، نه ادعا، بلکه سند.
وقتی کمیسیون تلفیق، بازنشسته را با یک برچسب «هزینه جاری» از سبد کرامت کنار گذاشت، ایستادم.
وقتی سکوت، معادل خیانت به عدالت بود، صدایم را بالا بردم؛ نه برای دیده‌شدن، که برای دیده‌شدنِ بازنشستگان.
وقتی دولت احمدی‌نژاد و برخی از هیات‌رئیسه مجلس هفتم، عزم‌شان را جزم کرده بودند که نگذارند طرح همسان‌سازی حقوق بازنشستگان به نام یک اصلاح‌طلب ثبت شود، به کارشکنی متوسل شدند. زمان رأی‌گیری نهایی را تعمداً کوتاه کردند تا رأی نیاورد.
اعتراضم تند بود؛ آن‌قدر که قصد ترک صحن علنی را داشتم. فقط برخی از نمایندگان مانع شدند.
این ویدیوها، پاسخ نیست؛ سند است. برای آنان که نخواستند یا نتوانستند ببینند.
#عدالت_بازنشستگان #مجلس_هفتم #همسان_سازی_حقوق

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar

8k 0 112 199

🔘 نجات بانک‌ها از جیب مردم؟

✍ #اکبر_اعلمی

در واپسین روزهای سال ۱۴۰۳، بانک مرکزی ناگهان نرخ تسعیر دارایی‌های ارزی بانک‌ها را نزدیک به ۵۰٪ افزایش داد. این تصمیم، ۲۲۸ هزار میلیارد تومان سود برای ۱۴ بانک ایجاد کرد و زیان‌های انباشته‌ی آن‌ها را پوشاند. جزئیات بانک‌ها و سودها در تصویر پیوست آمده است؛ «سودی که نه از تولید، نه از کار، بلکه از یک بند بخش‌نامه». بانک‌ها نجات یافتند، ولی از جیب مردم و به بهای تورم ناشی از رشد نرخ ارز. حالا می‌توان فهمید که چرا نرخ تسعیر به ناگاه و در روزهای پایانی سال بالا رفت. حتی اگر ادعا شود این افزایش، واقعی‌سازی نرخ ارز بود، هم‌زمانی‌اش با بسته‌شدن دفاتر مالی بانک‌ها و دستور استفاده از این سود در افزایش سرمایه، نمی‌تواند تصادفی باشد. این سیاست شاید صورت‌های مالی را موقتاً زیبا کند، ولی ریشه بحران را پنهان کرده و تورم را تشدید می‌کند. افزایش نرخ ارز، هم ابزار پوشاندن ورشکستگی بانک‌ها بود، هم عامل تعمیق رکود برای مردم. سودش برای معدودی بود، بهایش برای اکثریت. آقای پزشکیان! به مشورت‌های مخرّب برخی اطرافیانتان توجه نکنید و نگذارید مردم بیشتر از این آسیب ببینند.

@alami_akbar


🔘 عدالت حکومتی!

نام: اکبر اعلمی
سوابق:
▫️پیش از انقلاب: ۲ سال؛ دانشجوی خلبانی نیروی هوایی و خدمت سربازی
▫️پس از انقلاب: ۳۰ سال خدمت رسمی در دستگاه‌های دولتی
الف. مدیریت:
۱. ۸ سال نماینده مجلس
۲. ۱۲ سال مسئولیت در رده‌های مختلف، از فرمانداری تا مدیرکلی و مشاورت عالی
ب. تحصیلات: دانش‌آموخته ۴ رشته؛ اقتصاد، اقتصاد بین‌الملل، حقوق، اقتصاد انرژی
ج. ایثارگری:
۱. ۳۳ ماه حضور داوطلبانه در جبهه
۲. جانبازی با تأیید رسمی: ۴۵٪
د. نتیجه:
۱. حقوق بازنشستگی (مثلاً هم‌تراز وزرا): ۲۷.۴۵۰.۰۰۰ تومان

۲. فرزندان: بعضاً با مدرک دکتری و سهمیه قانونی، اما همچنان بیکار!
در مقابل، حقوق بازنشستگی دو آشنای نفتی با دیپلم و فوق‌لیسانس، بدون سابقه‌ای مشابه، خوشبختانه؛ یکی ۳۲ و دیگری بالای ۴۰ میلیون تومان و فرزندان‌ شاغل و اوضاع بسیاری از همکارانم در مجلس و حتی مدیران جزء برخی شرکت‌ها، به‌مراتب بهتر.
✍ این نوشته نه برای گله است، نه طلب؛ تنها روایتی مستند برای همدلی با مردم و شفاف‌سازی، در یکی از «عدالت‌محور»ترین نظام‌های عالم!
حکومتی که در میان کارمندانش چنین تبعیض نهادینه کرده، از عدالت برای مردم چه خواهد گفت؟

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘 خط قرمز ملت ایران

✍ اکبر اعلمی

در میانه‌ی دور تازه‌ای از بازی‌های دیپلماتیک، استیو ویتکوف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، ساز تازه‌ای کوک کرده و از گنجاندن برنامه موشکی ایران در مذاکرات آینده سخن رانده است؛
اما پاسخ، روشن و کوبنده بود:
«امنیت ملی، قدرت دفاعی و نظامی، جزو خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران است.»
این را سردار نائینی، سخنگوی سپاه، گفت؛ اما آن‌چه پشت این جمله ایستاده، تنها اراده‌ی یک نهاد نظامی نیست،
بلکه صدای ملتی‌ست که از دل خاک و آتش، مفهومی به نام بازدارندگی را فهمیده است.
حقوق بین‌الملل نیز در کنار این ملت ایستاده است:
۱. ان‌پی‌تی(NPT) فقط درباره سلاح هسته‌ای است؛ نه درباره موشک، نه درباره دفاع مشروع.
۲. قطعنامه ۲۲۳۱ فقط «خواستار» شده بود ایران وارد برخی فعالیت‌های موشکی نشود و آن هم با مهلت معین؛
مهلتی که در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ رسماً به پایان رسید.
۳. هیچ معاهده‌ای، هیچ قانون بین‌المللی‌ای، توسعه تسلیحات متعارف برای دفاع مشروع را منع نمی‌کند.
این یعنی ایران، همچون هر کشور مستقل و سربلند دیگری، حق دارد ستون‌های دفاع ملی‌اش را بر شانه‌ی دانش و اقتدار خود بنا کند.
اما این فقط مسأله قانون نیست.
این، مسأله حیثیت است. مسأله بقاست.
مردم ایران—از هر سلیقه و جناح، با هر نقد و نظر—وقتی پای امنیت در میان باشد، یک‌صدا می‌شوند.
از خرمشهر تا کرمانشاه، از تبریز تا سیستان، مردمی که بوی باروت و آوار را چشیده‌اند، خوب می‌دانند که امنیت را نمی‌شود گدایی کرد. باید ساخت.
قدرت موشکی، خط قرمز ماست؛
نه به زبان سیاست، که به زبان تاریخ.
نه صرفاً برای حکومت، که برای ملتی که دیگر هرگز نمی‌خواهد بی‌دفاع بماند.


می‌دانم که دو قبیله‌ی پرادعای اصولباز و اصلاحاتچی جعلی— که یکی گرفتار غرورِ بی‌خردی، دیگری اسیر منفعت‌طلبی بی‌ریشه‌ است طبق معمول—چون از راقم این سطور خوش ندارند، حتی در بدیهی‌ترین مسائل ملی نیز راه انکار و سانسور پیش می‌گیرند.
اما این صدا، صدای من نیست؛
صدای ایران است، وقتی از خطوط قرمزش سخن می‌گوید.
از آنان که هنوز غیرت ملی در دل دارند، تقاضا می‌کنم در رساندن این صدا به گوش دیگران بکوشند.
امنیت، ارث مشترک ماست.
خاموشی، خیانت به خاک.

▫️جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴

T.me/alami_akbar


🔘 سفر وزیر دفاع عربستان به تهران: نشانه‌هایی از بازتعریف روابط در آستانه تحولات منطقه‌ای

🔻سفر خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی، به تهران آن هم در شرایطی که فضای منطقه به شدت ملتهب است، فراتر از یک دیدار تشریفاتی یا پیام‌رسانی معمولی بود. این سفر، با دیدار با رئیس‌جمهور، مقامات عالی نظامی و مهم‌تر از همه، رهبر جمهوری اسلامی ایران، به‌وضوح حامل پیام‌های راهبردی بود—نه فقط از سوی ریاض، بلکه از سوی مجموعه بازیگران درگیر در معادله‌ی امنیتی-سیاسی منطقه.
🔻انتخاب وزیر دفاع عربستان برای این دیدار، به‌ویژه در شرایط ویژه و استقبال بی‌سابقه از او در ایران، همراه با دیدارش با رهبری، نشانه‌ای از تمایل هر دو کشور برای بازتعریف روابط فیمابین در آستانه تحولات احتمالی منطقه است. این اقدام، در کنار هم‌زمانی سفر با سایر تحولات دیپلماتیک، به‌ویژه در مورد گفتگوهای تهران و واشنگتن، گویای تلاش دو کشور برای مدیریت روابط خود در شرایط پرتنش منطقه‌ای و جهانی است.
🔻این سفر درست دو روز پیش از ادامه رایزنی‌های غیررسمی تهران و واشنگتن در مسقط انجام شد. همچنین در همان روز، وزیر خارجه ایران با پیام مکتوبی از سوی رهبری عازم مسکو شد. این هم‌زمانی‌ها بی‌دلیل نیست. پیام تلویحی عربستان این است که اگر بنا به توافق، تقابل یا بحران تازه‌ای باشد، ما می‌خواهیم خارج از زمین بازی باشیم. نشانه‌ی این سیاست را می‌توان در مواضع پیشین مقامات سعودی مشاهده کرد که صراحتاً اعلام کرده‌اند اجازه استفاده از آسمان عربستان را در هر درگیری احتمالی میان ایران و آمریکا نخواهند داد.
🔻این تحلیل محتمل‌تر است که عربستان با این سفر خواسته جایگاه خود را در معادله آینده تثبیت کند؛ چه توافقی حاصل شود، چه تنش بالا بگیرد. دیدار با رهبری، در این سطح، می‌تواند نشانه‌ای باشد که تهران نیز این پیام را جدی تلقی کرده و احتمالاً این تعامل را به‌عنوان گامی در جهت تنش‌زدایی واقعی در منطقه به رسمیت شناخته است.
🔻هم‌زمان، نباید از نظر دور داشت که سفر بن سلمان می‌تواند گامی در مسیر گسترش روابط اقتصادی و امنیتی با ایران نیز باشد—به‌ویژه در شرایطی که دو کشور در حال احیای روابط دیپلماتیک پس از یک دوره سردی تاریخی هستند. هرچند بیانیه‌ها و توییت‌های رسمی این سفر را با ادبیاتی دیپلماتیک و کم‌رمق توصیف کردند، اما همین سکوت و احتیاط، به خودی خود معنا دارد؛ زیرا معمولاً آنچه مهم است، در متن علنی نمی‌آید.
🔻در مجموع، سفر اخیر وزیر دفاع عربستان به ایران را می‌توان نشانه‌ای از شکل‌گیری نوعی «پیمان نانوشته بی‌طرفی مثبت» دانست—نه الزاماً علیه آمریکا، نه در اتحاد با ایران، بلکه برای تثبیت موقعیت ریاض به‌عنوان بازیگری مستقل، با کم‌ترین هزینه در پرتنش‌ترین معادله‌ی منطقه‌ای. این سفر، هم‌زمان با توجه به استقبال ویژه از وزیر دفاع عربستان در ایران، می‌تواند نقطه‌عطفی در شکل‌گیری روابط تازه میان دو کشور و در ادامه، منطقه باشد.
▫️پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘 پشت‌صحنه‌ی منتقدان وضع موجود!

وضع موجود نه با معجزه، بلکه با امضای مشترک چهره‌ها و جریان‌هایی از هر دو جناح چپ و راست، اصلاح‌طلب و اصولگرا شکل گرفته است. اما در دو دهه اخیر، برخی از همان معماران دیروز که امروز با لباس منتقد، مصلح و حتی "تحول‌خواه" ظاهر می‌شوند، گویا حافظه‌ی جمعی مردم را با سطل‌های رسانه‌ای خود شسته‌اند!
تکلیف اصولگرایان و اقتدارگرایان که مشخص است؛ اما آیا وقت آن نرسیده که نقش برخی اصلاح‌طلبانِ همیشه در صحنه را هم بازخوانی کنیم؟
از مشارکتی‌های انحصارطلب و تمامیت‌خواه تا هیأت‌رئیسه‌ی مجلس ششم که خود را اصلاح‌طلب و خواهان آزادی اندیشه‌ها نشان می‌دهند، و چپ‌ها و خط‌امامی‌های مجالس و دولت‌ها و نهادهای پیشین که آزادی‌ها را با مهر چپ‌گرایی و خط امامی محدود کردند؛
از رسانه‌های زنجیره‌ای که امروز ژست آزادی‌خواهی و عدالت‌خواهی می‌گیرند، اما دیروز با حذف و برجسته‌سازی چهره‌ها طبق نسخه‌ی اسپانسرها و شرکای سیاسی، در پشت پرده سناریو می‌نوشتند.
اگر مایلید در تحلیل‌ها و خاطره‌نویسی‌ها گاهی این پشت‌پرده‌ها هم بالاخره روی پرده بیاید و بدانید چرا برخی همیشه در رسانه‌ها بولد می‌شوند و برخی افراد مستقل و منتقد مطرح شدنشان برای آنان کابوس است و باید پیوسته بایکوت شوند، لطفاً با علامت 👍 یا 👎 نظرتان را اعلام کنید.

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘 پزشکیان، نقد یا سکوت؟

در آستانه‌ی یک تجربه‌ی ملی، هم مسعود پزشکیان و هم حامیانش بیش از همیشه نیازمند بازخوانی رفتار و تصمیمات او هستند؛ برای آنکه بدانند چه گام‌هایی می‌توان برای تقویت بنیان‌های اجتماعی و اقتصادی کشور برداشت، و مردم نیز بتوانند انتظارات و مطالبات خود را بر پایه‌ی شناختی دقیق‌تر پیگیری کنند.
در امتداد همان دعوتی که خودِ پزشکیان بارها بر زبان آورده است: «مرا انذار دهید»، و همان‌طور که پیش‌تر وعده داده بودم، قصد دارم در فضایی که مداهنه‌گویی و ماله‌کشی، سکه رایج بازار است  مجموعه‌ای از نقدهای مشفقانه و اصلاح‌طلبانه را در چهار محور منتشر کنم:
۱. تحلیل شخصیت و رفتارشناسی مسعود پزشکیان
۲. بررسی عملکرد پزشکیان در دوره ریاست‌جمهوری
۳. ارزیابی شعارها و وعده‌های انتخاباتی و فاصله با واقعیت
۴. جمع‌بندی و تحلیل نهایی از نقاط ضعف و اشتباهات کلیدی
دوستان موافق یا مخالف انتشار این سلسله‌تحلیل‌ها، لطفاً با 👍 یا 👎 دیدگاه خود را اعلام کنند.

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘 دولتِ بی‌برنامه، ائتلافِ بی‌اصول

🔻دولت مسعود پزشکیان از همان ابتدا با چالشی بزرگ روبه‌رو بود: فقدان یک تیم منسجم و کارآمد، و نبودِ برنامه‌ای روشن برای تحقق مطالبات مردم. به‌جای آنکه گامی در مسیر شایسته‌سالاری برداشته شود، شاهد شکل‌گیری نوعی ائتلاف ناپایدار و ناهمگن با برخی اشخاص بودیم؛ ملغمه‌ای از چهره‌های نامتجانس که تنها نقطه‌ی اشتراکشان، بهره‌مندی از قدرت رسانه‌ای، نفوذ سیاسی یا ظرفیت چانه‌زنی بود.
🔻برخلاف آنچه در روزهای تبلیغات وانمود می‌شد و وعده‌ی حکمرانیِ شایستگان، پست‌ها و مسئولیت‌ها نه بر شالوده‌ی شایستگی، که بر مدار مصلحت‌های زودگذر و بده‌بستان‌های پشت پرده واگذار شدند؛ تقسیم‌کاری خاموش برای دل‌خوش‌داشتن گروه‌ها، چهره‌ها و رسانه‌های سهم‌طلب.
🔻آنچه در ظاهر «وفاق ملی» جلوه می‌کند، در باطن چیزی نیست جز «وفور رفاقت‌های این و آن» به‌جای تدبیر و کفایت. برخی بر مسند نشسته‌اند، نه به پشتوانه‌ی تجربه و خرد، که به رسم مریدی یا به پاداشِ تیمارداری این و آن.
🔻این مریدان و نورچشمی‌ها، نه فقط از حلقه‌ی اندک خودی‌های پزشکیان، که بیشتر از سبد سهم‌خواهی سفارش‌کنندگان و کارچاق‌کن‌های قدرت بیرون آمده‌اند؛ از قالیباف و هم‌مسیرانش تا واسطه‌های پشت‌صحنه.
چنین منظومه‌ای نه راه‌حل می‌زاید، نه امید؛ و ریشه‌ی این آشفتگی، پیش از هر چیز، در خلأ اندیشه و مدیریت در رأس هرم قدرت نهفته است.
🔻شخص رئیس‌جمهور – بی‌آنکه قصد تخطئه یا بی‌احترامی در میان باشد – تا امروز نه تصویری روشن از چشم‌انداز خود ارائه داده، نه تیمی توانمند و منسجم گرد آورده است. همین خلأ باعث شده تا از جهات مختلف، تحت تأثیر نیروهای قدرتمند و متنفذ قرار گیرد.
🔻در غیاب یک چارچوب مشخص، هر یک از این بازیگران – از بیت گرفته تا حلقه‌ی قالیباف، از چهره‌های باسابقه‌ی سیاسی تا رؤسای جمهور پیشین – بخشی از ساختار دولت را به دلخواه خود شکل داده‌اند؛ و حاصل آن، مجموعه‌ای بی‌هویت و ناهماهنگ است.
🔻در چنین فضایی، با هر انتصاب جدید در بدنه‌ی دولت، این تلقی در فضای سیاسی و رسانه‌ای تقویت می‌شود که کدام حلقه درون دولت تقویت و کدام تضعیف شده است. گویی چینش مدیریتی، بیش از آنکه مبتنی بر برنامه و تخصص باشد، تابعی‌ست از موازنه‌ی قدرت میان جریان‌ها و شخصیت‌های بانفوذ.
🔻در این شرایط، طبیعی‌ست که رسانه‌ها و چهره‌های وابسته به این گروه‌ها نه‌تنها نقدی بر دولت وارد نکنند، بلکه در قامت حامیان و ماله‌کش‌های حرفه‌ای ظاهر شوند. منتقدان مستقل نیز با نوعی بایکوت سازمان‌یافته روبه‌رو هستند؛ گویی حفظ «ظاهر وفاق» اولویتی بالاتر دارد از پاسخ‌گویی، شفافیت یا حل مشکلات کشور.
🔻آنچه امروز شاهد آنیم، نه یک دولت پاسخ‌گو، بلکه ائتلافی مصلحت‌زده و پراکنده است که بیش از آنکه خدمتی برساند، در تلاش برای حفظ تعادل میان نیروهای تأثیرگذار و عبور بی‌دردسر از موج‌های انتقادی‌ست.
پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴
#نقد_مشفقانه #اصلاح‌طلبان_بدلی #سهم‌خواهان #رسانه‌های_ماله‌کش #پروژه‌بگیران

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar

Показано 20 последних публикаций.