کانال اطلاع‌رسانی اکبر اعلمی/خط آزادگی


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Политика


✍️ناله پنهان کرده ام در ساز خویش!
⚘مرد آن باشد که حق گوید، چو باطل رخنه کرد
هم بایستد بر سر پیمان حق، تا پای جان
☘زندگی در بردگی؛ شرمندگی است
معنی آزاد بودن؛ زندگـی است
ســر كه خـــم گردد به پایِ ديگران
بر تنِ مـردان بــود بــارِ گــران
@hamid953256

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Политика
Статистика
Фильтр публикаций


🔘 وحدت و همبستگی ملی، فدای حذف هویت‌ها شد؟

✍ #اکبر_اعلمی

در چند دهه گذشته، به بهانه «یکدست‌سازی ملی»، بسیاری از نام‌های اصیل و تاریخی شهرها و روستاها در مناطق ترک‌نشین، کردنشین، عرب‌نشین و بلوچ‌نشین تغییر یافتند؛ از «خیاو» و «قوشاچای» گرفته تا «ساووجبلاغ»، «سولی» و «بایندر». گرچه این روند از دوران پهلوی آغاز شد، اما اثرات منفی آن در جمهوری اسلامی نیز ادامه یافت و زخمِ بی‌توجهی به هویت و زبان اقوام هنوز التیام نیافته است.
نام، تنها یک واژه نیست؛ شناسنامه‌ جمعی یک ملت است. همچنان‌که دفاع از نام «خلیج فارس»، دفاع از نامی است که هزاران سال قدمت دارد، نام‌های محلی نیز بخشی از حافظه تاریخی و ریشه فرهنگی مردم‌اند. وقتی این شناسنامه‌های ریشه‌دار پاره می‌شوند، چگونه می‌توان از مردم انتظار داشت که به شناسنامه ملی احترام بگذارند؟
اگر امروز شوربختانه برخی اقوام نسبت به نام‌هایی چون «خلیج فارس» بی‌تفاوت شده‌اند یا حتی واکنش منفی نشان می‌دهند، این بی‌تفاوتی نه از بی‌وطنی، که از زخمی برمی‌خیزد که دیده نشد؛ از ریشه‌هایی که کنده شدند. این واکنش‌ها، بازتاب حذف و بی‌توجهی به هویت‌هایی‌ست که سال‌ها نادیده گرفته شدند؛ سیاست‌هایی که اکنون در رفتارهای اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و سیاسی خود را نشان می‌دهند.
نتیجه این سیاست‌ها، چیزی جز ازخودبیگانگی هویتی، تضعیف حس تعلق به کشور، شکاف میان قومیت و حاکمیت، و اعتراض‌های هویتی در پوشش نمادهای فرهنگی نبوده است. شعارهایی که از دل برخی میادین ورزشی و زمین‌های فوتبال بلند می‌شوند، صدای همان نام‌ها و زبان‌های دفن‌شده‌اند؛ فریادهایی که دیگر جایی برای شنیده‌شدن ندارند.
و این فقط آذربایجان نیست. در کردستان، خوزستان و بلوچستان نیز بسیاری از نام‌های بومی پاک شدند؛ و دلخوری‌ها و شکاف‌ها، به نمادهای رسمی وحدت هم سرایت کرده است. وقتی زبان و نام یک قوم نادیده گرفته می‌شود، چگونه باید از آنان انتظار داشت که پرچم و شعار رسمی را بی‌چالش بر دوش کشند؟
طرفه آن‌که این سیاست‌ها نه‌تنها وحدت ملی نساختند، بلکه هویت‌های محلی را به حاشیه راندند و زمینه‌ساز واگرایی شدند. امروز ما وارث همان زخم‌هاییم؛ حتی وقتی از «خلیج فارس» سخن می‌گوییم، می‌بینیم همه با ما همراه نیستند… نه چون خلیج، «خلیج فارس» نیست؛ بلکه چون سیاست، سیاستِ حذف بود.
▫️پنجشنبه، ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴

🔹لینک‌های مرتبط:
t.me/alami_akbar/3062
t.me/alami_akbar/3063
t.me/alami_akbar/3064

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘 «خلیج فارس؛ نه فقط نامی جغرافیایی، که سندی برای وحدت ملی»

✍ #اکبر_اعلمی

🔻در روزگاری که برخی مرزها با جوهر دشمنان ترسیم می‌شود، «خلیج فارس» فقط نام یک پهنه‌ی آبی نیست؛ بلکه آیینه‌ای است از تمامیت ارضی ایران و هویت مشترک ترک و فارس و کرد و بلوچ و عرب.
با این‌حال، تلخ است که برخی از هم‌زبانان من، هرچند در اقلیت‌اند، گاه تحت تأثیر القائات مغرضانه یا زخم‌هایی که از بی‌خردی معدودی علیه اقوام روا داشته شده، با شنیدن این نام دچار گارد می‌شوند؛ گویی «فارس» در آن فقط به معنای زبان است، نه جغرافیا، تاریخ، و هویت.
🔻اما حقیقت آن است که «خلیج فارس»، نامی نیست که با زبان سنجیده شود؛ این نام، بر سینه‌ی تاریخ ایران، از شاهان ترک‌زبان تا پادشاهان قاجار، جاودانه حک شده است.
در ادامه، تنها چند سند روشن از این پیوند تاریخی را مرور می‌کنیم:
📌۱. شاه عباس صفوی (۱۵۸۸–۱۶۲۹)
این پادشاه ترک‌زبان، در سال ۱۶۲۲ میلادی با یاری انگلیسی‌ها پرتغالی‌ها را از «هرمز» و خلیج فارس بیرون راند. در مکاتبه‌ای به تاریخ ۱۰ ژوئن همان سال با جیمز اول، پادشاه انگلستان، از این پهنه آبی با عنوان دریای فارس یاد شده است.[۱]
📌۲. شاه سلیمان صفوی (۱۶۶۶–۱۶۹۴)
در فرمانی به کنسول فرانسه در بصره، نام mer de Perse (دریای فارس) آمده است؛ ترجمه‌ای دقیق از همان نام دیرپای ایرانی.[۲]
📌۳. نادرشاه افشار (۱۷۳۶–۱۷۴۷)
او نیز در مکاتبه با حاکم عمان، از واژه‌ی «بحر فارس» استفاده کرد و بر تعلق آن به ایران تأکید نمود.[۳]
📌۴. ناصرالدین‌شاه قاجار (۱۸۴۸–۱۸۹۶)
در سفرنامه‌هایش و در نامه به سفیر روسیه، چندین‌بار از «خلیج فارس» نام برده است، همان‌گونه که هزار سال پیش از او نیز چنین بود.[۴]
📌۵. مظفرالدین‌شاه قاجار
در نقشه‌های رسمی وزارت علوم در دوره او، نام «الخلیج الفارسی» به‌روشنی درج شده است؛ نه به عنوان یک نام صرف، بلکه سندی رسمی از سوی دولت.[۵]
🔻طرفه‌آنکه؛
از صفویان تا قاجار، همه ترک‌زبان بودند. اما هیچ‌یک نام «خلیج فارس» را نادیده نگرفتند. چون می‌دانستند این نام، فراتر از زبان، نشانه‌ی ایران‌زمین است.
🔻تحریف این نام، تحقیر تاریخ همه‌ی ماست. نام «خلیج فارس»، نه فقط یادگار ۲۵۰۰ سال تمدن، بلکه مشروعیتی است که ترک‌زبان‌ترین شاهان ایران نیز با افتخار آن را به‌کار برده‌اند.
👈منابع تاریخی:
۱) اسناد کمپانی هند شرقی؛ آرشیو بریتانیا
East India Company Records – British Library
۲) آرشیو ملی فرانسه، اسناد دیپلماتیک قرن هفدهم
Archives Nationales de France – Diplomatic Documents
۳) کتاب «اسناد و مکاتبات نادری»، به‌کوشش ب. دادفر – کتابخانه ملی ایران
۴) سفرنامه ناصرالدین شاه قاجار – سازمان اسناد ملی
۵) نقشه‌های چاپ سنگی دوره قاجار – کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
▫️پنجشنبه، ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔹لینک‌های مرتبط:
t.me/alami_akbar/3062
t.me/alami_akbar/3063

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘تعلیق پس از حقیقت‌گویی

✍ اکبر_اعلمی

تنها نیم ساعت پس از انتشار یادداشتم درباره تحریف نام خلیج فارس توسط ترامپ، حسابم در پلتفرم X به‌طور ناگهانی تعلیق شد. هم‌زمان، در اقدامی بی‌سابقه، حدود ۸۸ دیس‌لایک سازمان‌یافته هم به همین پست‌ در کانال تلگرامم وارد شد؛ حرکتی که به‌هیچ‌وجه از سوی اعضای فهیم، آگاه و وطن‌دوست این کانال نبوده و نیست.
این هماهنگی پرسش‌برانگیز نشان می‌دهد که برخی هنوز هم به‌جای گفت‌وگو و منطق، به ریپورت و سرکوب پناه می‌برند؛ گویی با «توقیف دیجیتال» می‌توانند حقیقت را خاموش کنند.
جای تأسف است، اما باید گفت:
نام «خلیج فارس» را نمی‌توان با ریپورت پاک کرد.
این نام، هزاران سال قدمت دارد—و خواهد ماند.
▫️پنجشنبه، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘 «حافظه‌فروشی به سبک ترامپ: رویکردی تجاری در برابر تاریخ»

✍ اکبر_اعلمی

🔻رئیس‌جمهور آمریکا اخیراً گفته که هنوز درباره «نام» خلیج فارس تصمیم نگرفته‌ و منتظر گزارش‌هاست! تو گویی خلیجی که از قرن پنجم پیش از میلاد یعنی ۲۵۰۰ سال پیش، به نام «خلیج فارس» شناخته می‌شود، منتظر تأیید یک رییس‌جمهور خودشیفته است!
🔻آقای ترامپ! شما به گزارش نیاز ندارید، به حافظه نیاز دارید. همان حافظه‌ای که در سفرهای خارجی‌تان، بارها و بارها، این نام را بر سر در هتل‌ها، نقشه‌های دیواری، جلد پاسپورت‌ها و کتاب‌های درسی دیده است. این «Persian Gulf»، فقط یک واژه نیست؛ سندی است تاریخی، رسمی و جهانی؛ ثبت‌شده در هیئت نام‌های جغرافیایی آمریکا (BGN)، در نقشه‌های وزارت خارجه‌تان، در اسناد نیروی دریایی‌تان و در منشورهای بین‌المللی.
🔻شما اگر راست می‌گویید، سری به کتاب جغرافیا اثر استرابون، جغرافی‌دان یونانی قرن اول پیش از میلاد بزنید. او در کتاب ۱۶، فصل ۳، به‌صراحت از «خلیج فارس» سخن گفته. به نقشه‌های بطلمیوس نگاه کنید؛ همان جغرافی‌دان قرن دوم میلادی که این پهنه آبی را «سینوس پرسیکوس» نامیده. به سفرنامه‌ی «ایندیکه» نوشته‌ی نئارخوس، دریانورد اسکندر مقدونی، سر بزنید؛ او بارها از «پرسیکون کولپوس» نوشته است، یعنی «خلیج فارس». در منابع المقدسی و المسعودی در قرون ۹ و ۱۰ میلادی هم همین نام آمده است: بحر فارس و الخلیج الفارسی.
🔻اما بیایید ساده حرف بزنیم؛ مشکل شما ناآگاهی نیست، حافظه‌فروشی عامدانه است. شما حقیقت را می‌دانید اما به رسم عادت، آن را به دلار می‌فروشید. همان‌طور که سیاست را به سعودی‌ها فروختید، همان‌طور که اورشلیم را به خواسته‌ی صهیونیست‌های پول‌دار، «پایتخت اسرائیل» اعلام کردید، حالا نوبت جعل تاریخ جغرافیاست.
🔻اینجا ایران است و ما ایرانیان هستیم—نه فروختنی‌ست، نه بخشیدنی. اینجا فلسطین اشغالی نیست که برای رضایت متحدان‌تان، ریشه‌هایش را بزنی و نام‌هایش را عوض کنی. شما شاید در بازار معامله‌گر قابلی باشید، اما مالک تاریخ نیستید. نام «خلیج فارس»، نه برای فروش است، نه برای جعل. این نام، ده برابر عمر کشور شما قدمت دارد.
🔻در نهایت، «خلیج فارس» تنها یک نام روی نقشه نیست؛ این نام تکه‌ای از تاریخ مشترک همه اقوام ایران است—از ترک و فارس گرفته تا کرد و عرب و بلوچ. این خلیج نه متعلق به یک قوم، بلکه متعلق به همه ایرانیان است. در تمام این قرون، اقوام گوناگون در سواحل و دریاهای این سرزمین با هم زندگی کرده‌اند، جنگیده‌اند، ساخته‌اند و دفاع کرده‌اند.
دفاع از خلیج فارس، دفاع از ایران است. دفاع از نامی است که هزاران سال قدمت دارد، و هزاران بار بر زبان‌های گوناگون این سرزمین جاری شده است.
این نام، خلیج فارس است—و خواهد ماند.
▫️پنجشنبه، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘 ترامپ، پلیس خشن و بازی دوگانه واشنگتن

در آستانه دور چهارم گفت‌وگوهای میان ایران و آمریکا، مواضع پرتناقض در واشنگتن بار دیگر آشکار شده است. از یک سو، ترامپ در گفت‌وگوی اخیرش با هیو هیویت تهدید کرد که گزینه‌ها درباره برنامه هسته‌ای ایران «یا نابودی سانتریفیوژها به شیوه‌ای دوستانه است یا خصمانه»، و از سوی دیگر، او و برخی مقامات دولتش سعی می‌کنند مواضعی نرم‌تر را به نمایش بگذارند. نمایش پلیس خوب و بد، هم برای فشار روانی بر ایران طراحی شده، هم بازتاب رقابت‌های درونی در واشنگتن است؛ رقابتی میان نهادها، لابی‌ها و چهره‌هایی که هر یک می‌خواهند نقش قاطع‌تری در پرونده ایران ایفا کنند. ترامپ حتی اخیراً در اشاره‌ای گستاخانه و غیرمسئولانه گفته که ممکن است در سفر خود به خلیج فارس، از نام «خلیج عربی» استفاده کند، تصمیمی که بیش از آنکه در چارچوب سیاست خارجی باشد، بازتاب ذهنیتی سلطه‌طلب و نارسیتیک است. در چنین فضایی، هرگونه مذاکره‌ای با آمریکا، اگر فاقد درک واقع‌بینانه از این بازی چندلایه باشد، می‌تواند به تکرار تجربه‌های پرهزینه گذشته بینجامد.

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘 وقتی تودیع و معارفه هم قصه دارد!

امروز با دیدن تصویر ۵ نفر در جمع ۵۰-۴۰ نفر حاضر در مراسم تودیع و معارفه معاون پارلمانی ریاست‌جمهوری ناخواسته یاد ضرب‌المثل "گل بود، به سبزه نیز آراسته شد" افتادم.
برخی از این ۵نفر، سوابقی دارند که در حالت عادی حتی فکر نزدیک شدن به نهاد ریاست‌جمهوری را هم نمی‌کردند.
تعدادی از این افراد برای جمعی از مردم آذربایجان کاملاً آشنا هستند، و برخی دیگر برای آن‌ها که با تحولات رسانه‌ای و پارلمانی سر و کار دارند. اگر شما هم نگاهی دقیق‌تر به این تصاویر بیندازید، شاید چند چهره‌ی «آشنا» را بازشناسید.
به‌هرحال، گفتن از ما بود؛ شنیدن با آن‌ها که قرار است نشنوند!

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar


درگیری هند و پاکستان؛ بازتابی در آینه منطقه

✍ #اکبر_اعلمی

🔻مناقشه اخیر میان هند و پاکستان، صرفاً یک درگیری مرزی نیست؛ بلکه تقابل بالقوه دو قدرت هسته‌ای است که می‌تواند تأثیرات عمیقی بر معادلات ژئوپلیتیک منطقه‌ای بگذارد. ایران، با مرزهای شرقیِ طولانی و آسیب‌پذیر، ناگزیر باید این بحران را تهدیدی امنیتی بالقوه تلقی کند. این درگیری ممکن است اولویت‌های سیاست خارجی آمریکا را دگرگون کرده و تمرکز واشنگتن بر گفت‌وگوهای هسته‌ای با تهران را کمرنگ سازد. اما چنانچه ایران بتواند نقشی در کاهش تنش ایفا کند، جایگاه خود را به‌عنوان بازیگری مؤثر در دیپلماسی منطقه‌ای تثبیت خواهد کرد.
🔻در این میان، اسرائیل—که یکی از شرکای تسلیحاتی کلیدی هند محسوب می‌شود—از هر بحرانی که سد راه دیپلماسی ایران شود، منتفع خواهد شد. گرچه شواهد روشنی از دخالت مستقیم تل‌آویو در تشدید بحران هند و پاکستان در دست نیست، اما بهره‌مندی آن از پیامدهای بحران، با هدف اخلال در مذاکرات ایران و آمریکا، افزایش فروش تسلیحات، تقویت روابط راهبردی با هند، انحراف افکار عمومی جهانی از غزه و اعمال فشار بر مرزهای شرقی ایران، انکارناپذیر است. اسرائیل در پرونده‌هایی چون سودان جنوبی، سوریه و حتی مناقشه ارمنستان–آذربایجان، سابقه مداخله غیررسمی، تحریک یا بهره‌برداری از تنش‌ها را دارد—ولو بدون حضور مستقیم نظامی. همین الگو را می‌توان در بحران هند و پاکستان نیز مشاهده کرد؛ نه در نقش آغازگر جنگ، بلکه به‌عنوان تسهیل‌گر، تشویق‌کننده یا بهره‌بردارِ فرصت‌های تنش‌آلود.
🔻در مجموع، بحران هند و پاکستان دیگر صرفاً به مسئله کشمیر محدود نیست. این بحران اکنون با امنیت مرزهای شرقی ایران، روند گفت‌وگوهای هسته‌ای تهران–واشنگتن و رقابت قدرت‌های جهانی درهم‌تنیده شده است. در چنین وضعیتی، جمهوری اسلامی می‌تواند این بحران را به فرصتی برای نقش‌آفرینی دیپلماتیک و تقویت جایگاه منطقه‌ای خود بدل سازد.
🔻لاجرم، ایران باید پیش‌دستی کرده و به‌عنوان میانجی‌گر در بحران هند و پاکستان وارد عمل شود. این میانجی‌گری می‌تواند از طریق ارسال پیام‌های رسمی از سوی رئیس‌جمهور یا وزیر امور خارجه و نیز با اعزام هیئت‌های دیپلماتیک برای تسهیل گفت‌وگو و کاهش تنش عملیاتی گردد. ایران پیشینه‌ای در چنین تلاش‌هایی دارد؛ از جمله در مناقشه قره‌باغ میان آذربایجان و ارمنستان.
🔻البته باید واقع‌بین بود: تجربه قره‌باغ نشان داد که صرف نیت خیر، ضامن موفقیت نیست؛ آن‌چه حیاتی‌ است، زمان‌بندی دقیق، برخورداری از ابزارهای مؤثر، و پشتیبانی منسجم حاکمیتی از ابتکار دیپلماتیک است. با این حال، چنین اقداماتی نه‌تنها موقعیت منطقه‌ای و بین‌المللی ایران را تقویت می‌کند، بلکه می‌تواند به برگ برنده‌ای در گفت‌وگوهای هسته‌ای با آمریکا نیز بدل شود و گامی مؤثر در جهت حفظ ثبات منطقه به‌شمار آید.
🔻همچنین، جمهوری اسلامی می‌تواند با پیشنهاد برگزاری نشست اضطراری در چارچوب سازمان‌هایی چون سازمان همکاری شانگهای، اکو، D8 یا حتی سازمان همکاری اسلامی (OIC)، ابتکاری دیپلماتیک—حتی اگر صرفاً نمادین باشد—برای کاهش تنش ارائه کند. چنین حرکتی، علاوه بر تثبیت نقش فعال ایران، می‌تواند از میدان‌داری رقبا در صحنه میانجی‌گری پیش‌گیری کند.
🔻وگرنه این خلأ، دیر یا زود، با بازیگران فرصت‌طلب منطقه‌ای پر خواهد شد؛ همان‌گونه که در قره‌باغ، لیبی، سوریه و حتی اوکراین، با استفاده از ابتکار رسانه‌ای و تحرک سریع دیپلماتیک، خود را به‌عنوان میانجی تحمیل کردند و منافع ژئوپلیتیکی‌شان را از دل بحران‌ها استخراج نمودند.
▫️چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

@alami_akbar


از وقتی که خانم معصومه ابتکار آن «تخم لق» را شکسته و پیشنهاد داد دختر رئیس‌جمهور، عنوان «بانوی اول» را بپذیرد، خانواده رئیس‌جمهور هم انگار جدی گرفتند. حالا نه فقط دختر، که داماد و گاهی پسر رئیس‌جمهور هم در سفرهای خارجی و برنامه‌های رسمی کنار او دیده می‌شوند.
این نمایش خانوادگی نه در شأن جمهوری‌ست و نه همخوان با وعده‌های ساده‌زیستی، عدالت، و فاصله از اشرافیت خانوادگی.
مردم به پزشکیان رأی ندادند که شاهد نسخه‌ای تازه از خاندان‌سالاری باشند، آن هم در لباس عدالت‌خواهی.

✅ #اکبر_اعلمی
@alami_akbar


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
آقای پزشکیان!
برای انذار همین ویدیو را دوباره ببین؛ نه برای نمایش، برای داوری خودت.
کدام منصفی باور می‌کند این‌همه انتصاب محفلی، سفارشی و بی‌صلاحیت، اتفاقی است؟
از حلقه نزدیکت در مرکز تا استان‌ها، از شرکت‌های وابسته به #نفت و #تعاون و مناطق آزاد تا هلدینگ خلیج‌فارس و استانداری‌ها از جمله در آذربایجان، پر شده از کسانی که اگر آشنا یا سفارشی نبودند، جایی نداشتند.
کسی از شما نخواست معجزه کنی، اما خودت گفتی با بقیه فرق داری.
فرق داری، اما نه در آن‌چه وعده دادی، بلکه در سرعت عبورت از آن.
عده‌ای مأمور شده‌اند تا شبانه‌روز با روایت‌سازی و ماله‌کشی، این سفره دوگانه را توجیه کنند.
اما این مردم، همان‌هایی‌اند که به «عدالت» رأی دادند، نه به «باندسالاری».
از ما نخواه باور کنیم که این شایستگانِ ناگزیده، اتفاقاً آشنا از آب درآمده‌اند!
نخواه باور کنیم که صدها هزار نفر شایسته، هیچ‌کدام از اطرافیانت شایسته‌تر نبوده‌اند!
این همان راهی است که از آن انذار می‌خواستی؟
با خودت روراست باش و همین امشب از خودت بپرس: چه شد آن همه شعار؟
رأی ما، چک سفید امضا نبود؛
دست‌خطی بود بر اعتماد، که حالا لکه‌دار شده.

✅ #اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘دوگانه‌ی کاذب تسلیم یا تقابل | وقتی نه می‌توان ایستاد، نه مذاکره کرد

✍ #اکبر_اعلمی

🔻دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، اخیراً در مصاحبه‌ای با NBC، در پاسخ به این پرسش که آیا هدف مذاکره با ایران «محدودسازی» است یا «برچیدن کامل»، با صراحت گفت: «برچیدن کامل... فقط همین را می‌پذیرم!»
وقتی خبرنگار به او یادآور شد که مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی دولت او، گفته است ممکن است با برنامه صلح‌آمیز ایران موافقت شود، ترامپ، هرچند آن موضع را رد نکرد، از پاسخ صریح طفره رفت و تنها تکرار کرد: «ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد.»
🔻تناقض آشکار است: از یک‌سو شعار «برچیدن کامل» می‌دهد، و از سوی دیگر، در را برای عقب‌نشینی احتمالی باز می‌گذارد. این همان تاکتیک آشنای فشار حداکثری است؛ ابزاری برای امتیازگیری بیشتر، نه الزاماً دستیابی به توافق.
🔻اما چالش بزرگ‌تر این است: ترامپ و امثال او به این جمع‌بندی رسیده‌اند که ایرانِ امروز فاقد آن سرمایه اجتماعی و قدرت نرم سابق است که بتواند با پشتوانه مردمی، در برابر زیاده‌خواهی‌ها ایستادگی کند؛ نه به‌خاطر ضعف حقوقی یا فنی، بلکه به‌سبب شکاف عمیق میان حاکمیت و ملت.
🔻رفتارهای سرکوب‌گرایانه، انحصارطلبی سیاسی از طریق نظارت استصوابی و تصویب قوانین محدودکننده به نفع اقلیتی خاص به بهانه‌ی عدم التزام عملی به ولایت فقیه، حذف جمهوریت از سازوکار تصمیم‌سازی، و کنار زدن مردم از حق تعیین سرنوشت خود ـ که در اصول ۶ و ۵۶ قانون اساسی تصریح شده ـ همراه با قربانی‌کردن حاکمیت ملی در پای تمرکز قدرت، جمهور را از جمهوریت رانده و همبستگی ملی را فرسوده کرده است.
میلیاردها دلار صرف برنامه‌ای شد که یا در اثر لجاجت ایدئولوژیک در صحنه جهانی بی‌ثمر ماند، یا در نتیجه‌ی بی‌اعتمادی داخلی، بدل به بهانه‌ای برای فشار خارجی شد.
🔻با این حال، نه آن هزینه‌ها و نه فرصت‌سوزی‌ها، هیچ‌یک نمی‌توانند حق ایران برای داشتن برنامه‌ی صلح‌آمیز هسته‌ای را از میان ببرند. هیچ دولت خارجی، از جمله آمریکا، محق نیست خواستار «برچیدن کامل» آن شود.
اما این حق، تنها زمانی قابل دفاع است که پشتوانه‌ی مشروعیت مردمی و عقلانیت دیپلماتیک همراهش باشد. حاکمیتی که با روی‌گردانی از مردم، مسیر اصلاح را مسدود کرده، نمی‌تواند به‌تنهایی مدعی دفاع از منافع ملی باشد.
🔻و با این‌همه، هنوز هم امید هست؛ به این شرط که حاکمیت صدای ملت را بشنود، از تحکیم خودکامگی و تحدید جمهوریت دست بکشد، و بازسازی مشروعیت را نه تهدید، بلکه فرصت بداند. در غیر این‌صورت، شعارهای ضدآمریکایی نه ابزار مقاومت، که سرپوشی بر ضعف داخلی خواهند بود.
▫️سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴

@alami_akbar


🔘 چای و پنیر به جای فهرست هزینه‌ها؟!

✍ اکبر اعلمی

در یکی از کشورهای خاورمیانه، وقتی نماینده‌ای در پاسخ به پرسش ساده‌ای مثل «چقدر خرج کردی تا وارد پارلمان شوی؟»، به‌جای عدد و سند، و بدون اشاره به پول‌پاشی‌های هنگفتی که خیلی‌ها در جریان هزینه‌کرد آن هستند، چندبار به دروغ قسم می‌خورد که هیچ! و روایت می‌کند که مردم «چای و پنیر» آوردند تا او وارد مجلس شود، باید دانست که مسئله فقط عوام‌فریبی نیست—بلکه تباهی یک سازوکار انتخاباتی است.
در سیستمی که #نظارتش، صافیِ عقل و درایت را به توریِ سلیقه و ذوب در عالی‌ترین مقام یک کشور و ریاکاری و نفاق تقلیل داده، خروجی طبیعی‌اش آن است که مجلس آن کشور، نه «عصاره فضایل ملت»، که گاه صحنه ظهور سفلگان شود؛ کسانی که نه شعور سیاسی دارند، نه شجاعت شفافیت، نه حتی اطلاع از میزان حقوق خود!!
در این میدان، هزینه‌ها را در خفا خرج می‌کنند، رأی‌ها را در سکوت می‌خرند، و پشت تریبون با چهره‌ای معصومانه به نام مردم و به کام قدرت لبخند می‌زنند.
قدرت، این روزها نه از صندوق در می‌آید، نه از صنف؛ بلکه گاه از صَفِ نذری‌خورها و چای‌دوست‌ها قد می‌کشد...
با این حساب، آیا واقعاً باید انتظار داشت خروجی چنین مجالسی، منجر به نظارت عالیه بر دستگاه‌ها، مبارزه با فساد، اجرای قوانین معطل‌مانده و تصویب قوانین راهگشا در آن کشور کذا شود؟
نه، انتظار چنین ثمری از این ساختار، بیشتر به خوش‌خیالی شباهت دارد تا تحلیل واقع‌بینانه.
وقتی میدانِ قانون‌گذاری را با صافی‌های سلیقه‌ای از شایستگان تهی می‌کنند، طبیعی است که نه از آن توسعه می‌روید، نه عدالت سر برمی‌آورد—فقط صدای کف و سوت می‌ماند و نطق‌هایی از جنس چای و پنیر!
#قسم_دروغ؟ #عصاره_فضایل؟

@alami_akbar


🔘 تعویق مذاکرات ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در بن‌بست یا تاکتیک در مسیر؟

✍ اکبر اعلمی

🔻قرار بود دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در تاریخ ۱۳ اردیبهشت در رم برگزار شود، اما این نشست به‌طور ناگهانی به تعویق افتاد. وزیر خارجه عمان، دلیل این تعویق را «دلایل لجستیکی» عنوان کرد، و وزیر خارجه ایران نیز آن را ناشی از «تصمیم مشترک» سه‌جانبه میان ایران، آمریکا و عمان و به دلیل «ملاحظات فنی و تدارکاتی» دانست. با این حال، تاکنون طرف آمریکایی هیچ توضیحی در این‌باره ارائه نکرده است.
🔻در فضای دیپلماتیک، این‌گونه توضیحات مبهم آن هم در سطح مذاکراتی حساس و پرچالش، به‌خودی‌خود بر ابهامات می‌افزاید. به‌ویژه آن‌که روایت‌ها از دلایل تعویق نیز ناهمسازند؛ سخنگوی وزارت خارجه ایران یک‌بار تلویحاً آن را به آماده‌نبودن طرف آمریکایی نسبت داده و بار دیگر همان موضع عمان را تکرار کرده است. همچنین برخلاف ادعای برخی رسانه‌های داخلی مبنی بر تداوم مذاکرات در آینده نزدیک، هیچ منبع معتبر غربی چنین خبری را تأیید نکرده است. تنها یک مقام ارشد ایرانی در گفت‌وگو با رویترز گفته که تعیین تاریخ جدید منوط به رویکرد واشنگتن است.
🔻در کنار این تعویق، اظهارات اخیر دونالد ترامپ مبنی بر لزوم توقف خرید نفت و محصولات پتروشیمی از ایران، یادآور ادامه سیاست فشار حداکثری اوست؛ هرچند در قیاس با گذشته، این مواضع از شدت و لحن تند کمتری برخوردارند. در داخل ساختار دولت آمریکا نیز، برکناری مایک والتز ـ مشاور امنیت ملی و یکی از مخالفان سرسخت ایران ـ به‌نوبه خود می‌تواند هم بر روند این مذاکرات تأثیرگذار باشد و هم نشانه‌ای از تغییراتی بالقوه در مسیر دیپلماسی کاخ سفید باشد.
🔻در ایران، پس از سخنان اخیر رهبر جمهوری اسلامی در ۴ اردیبهشت که مذاکرات را «موقتی» و «مشروط» توصیف کرده بودند، ممکن است این تصور در ذهن آمریکایی‌ها تقویت شده باشد که تهران صرفاً به‌دنبال خرید زمان است. این‌گونه مواضع، خواه ناخواه، سویه‌ای تاکتیکی و حاکی از احتیاط مضاعف را در دیپلماسی ایران القا می‌کنند.
🔻با این‌همه، باید توجه داشت که مذاکرات به‌کلی متوقف نشده، بلکه صرفاً به تعویق افتاده‌اند. هم ایران و هم آمریکا خواهان تأمین منافع خاص خود از مسیر گفت‌وگو هستند. اما این‌که این گفت‌وگوها واقعاً با نیت رسیدن به توافقی پایدار پیگیری می‌شود، یا صرفاً ابزاری برای مدیریت زمان و فشار متقابل است، پرسشی کلیدی است که هنوز پاسخی روشن نیافته.
🔻طرفه آن‌که در این میانه، دو طرف همچنان درگیر نوعی بازی شطرنج دیپلماتیک‌اند؛ با حرکاتی سنجیده اما پر از تردید. تا زمانی که اعتمادسازی متقابل از سطح شعار به سطح ضمانت نرسد، گفت‌وگوها در چرخه‌ای تکراری از «تعویق» و «تردید» خواهد چرخید. این‌که این چرخه به توافقی واقعی ختم شود یا در بن‌بست بماند، بیش از هر چیز به میزان شجاعت طرفین در عبور از ملاحظات داخلی و منطقه‌ای بستگی دارد.

@alami_akbar


🔘 وقتی همه کارگریم؛ با لباس‌های مختلف

✍ اکبر اعلمی

تا همین دیروز، واژه‌ی «کارگر» بار سنگین فیزیکی‌اش را یدک می‌کشید و «کارمند»، پشت میز نشینی محترمانه تلقی می‌شد. اما امروز، تورم و بی‌عدالتی، مرزها را بلعیده‌اند؛ آن‌قدر که یک معلم، یک پرستار، یا حتی یک کارشناس ارشدِ اداره‌نشین، درست به اندازه‌ی یک کارگر ساختمانی، از تأمین معیشت خود درمانده است.
طبقه متوسطی که زمانی نقش ضربه‌گیر بحران‌ها را بازی می‌کرد، حالا خودش بحران است. سقوطش نه با صدای بلند، بلکه با هزار صدای خفه اتفاق افتاده: از ناتوانی در پرداخت اجاره و اقساط تا شرمندگی مقابل فرزند.
امروز اگر کسی با مدرک دانشگاهی، دو جا کار می‌کند و هنوز آخر ماه کم می‌آورد، اگر برای نان و یارانه در صف ایستاده، دیگر اسم شغل و میزان تحصیلاتش تفاوتی ندارد؛ همه قربانیان یک بازی‌اند که قواعدش را رانت، فساد و بی‌کفایتی نوشته‌اند.
وقتی خط فقر، از عدد حقوق رسمی عبور می‌کند، دیگر مهم نیست کارت پرسنلی‌ات چه عنوانی دارد.
در نهایت، ما همه کارگریم؛ فقط با لباس‌های مختلف.
لینک مرتبط:
https://t.me/alami_akbar/3043

@alami_akbar


🔘 کارگر بمان؛ نه قربانی وعده‌ها

✍ اکبر اعلمی

#کارگر را #مجاهد می‌نامیدند. علی را الگوی عدل و بیل به دست، نمادی از حقیقت و کار در راه خدا. امروز اما کارگر، حق فریاد هم ندارد؛ نه صدایش شنیده می‌شود و نه حقوقش در چهارچوب عدالت برقرار می‌شود. اصل ۲۹ و ۴۳ قانون اساسی، که به وضوح به حقوق کارگران اشاره دارند، فراموش شده‌اند. نه تنها آنچه در گذشته گفته شد، به تحقق نرسید، بلکه وعده‌ها به کارگرانی که امروز در عرصه‌های تولید و سازندگی کشور در جنگ با تورم و پیمانکاران هستند، بی‌نتیجه مانده‌اند. متأسفانه، در ساختاری که رانت و روابط جای قانون و عدالت را گرفته‌اند، برخی از صاحبان کارخانه‌ها و برندهای بزرگ با استثمار و ظلم به کارگران، روز به روز فربه‌تر می‌شوند. با این حال، تعداد قابل‌توجهی از کارفرمایان شرافتمند و با انصاف نیز در تلاش‌اند تا به حقوق کارگران خود احترام بگذارند. در روزی که باید جشن کارگر باشد، باید بی‌پرده نوشت:
«کارگر بمان؛ نه قربانیِ وعده‌ها، نه آمارِ بی‌دردها.»
امروز، روز فریاد حقیقی است.
روزتان مبارک!

@alami_akbar


🔘آینده قفقاز جنوبی با دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی گره خورده است/ نقش ویژه تبریز در تحکیم روابط با جمهوری آذربایجان

▫️اکبر اعلمی، نماینده اسبق ادوار مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی با استقبال از سفر رییس‌جمهور به جمهوری آذربایجان، گفت: آینده قفقاز جنوبی، نه با تقابل قومی و مذهبی، بلکه با اقتصاد، دیپلماسی و احترام متقابل ساخته خواهد شد.

✔️برای مطالعه متن کامل لینک زیر را کلیک نمایید👇
https://nasrnews.ir/detail/135353

@alami_akbar


🔘 یادداشت تحلیلی | سفر به قفقاز: بازسازی یک پیوند، نه فقط روابط دیپلماتیک

✍ اکبر اعلمی

✳️ سفر اخیر دکتر مسعود پزشکیان به باکو، فراتر از یک سفر رسمی معمول، حاوی پیام‌های مهمی در سطوح داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی بود. پس از دوره‌ای پرتنش میان تهران و باکو که با سلسله‌ای از بدبینی‌ها، دستگیری دیپلمات‌ها، تحرکات نظامی در مرز و نزدیکی آذربایجان به اسرائیل همراه بود، این سفر نه‌تنها آغاز فصل تازه‌ای از دیپلماسی بلکه نشانه‌ای از بازتعریف نگاه ایران به قفقاز جنوبی محسوب می‌شود.

📌۱. سفرِ "فرزند مرز" به باکو:
پزشکیان، با پیشینه‌ی آذربایجانی، آشنا با حساسیت‌های فرهنگی و اجتماعی منطقه است. همین موضوع باعث شد پیام او برای مردم آذربایجان نه‌تنها رسمی بلکه صمیمانه‌تر باشد. جمله‌ی کلیدی «احساس بیگانگی نکردم» از زبان او، از سوی افکار عمومی دو کشور به‌مثابه اذعان به پیوندهای عمیق فرهنگی و زبانی تعبیر شد.

📌۲. کاهش نفوذ ثالث، بازسازی اعتماد دوجانبه:
سفر پزشکیان با ابلاغ "سلام گرم رهبری" همراه بود. این رمز دیپلماتیک، تلاشی برای ایجاد اطمینان مجدد به باکو بود که تهران آماده‌ی گفت‌وگو و حل‌وفصل سوءتفاهمات است. مهم‌تر از آن، نوع پذیرش علی‌اف و لحن مثبت رسانه‌های آذربایجانی از جمله «آذرتاج» و «ترند»، نشانه‌هایی از پایان فاز تقابل و آغاز همکاری است.

📌۳. قفقاز؛ منطقه‌ای در آستانه‌ی رقابت‌های استراتژیک:
در شرایطی که ترکیه، اسرائیل، روسیه و حتی اتحادیه اروپا در حال تثبیت یا توسعه نقش خود در قفقاز جنوبی‌اند، انفعال تهران به زیان منافع تاریخی‌اش تمام می‌شود. حضور مقتدرانه اما واقع‌گرایانه در این منطقه، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است؛ و این سفر، نشانه‌ای از درک این الزام است.

📌۴. پیام برای ارمنستان و دیگر بازیگران:
هرگونه بهبود روابط ایران با آذربایجان، تأثیر مستقیمی بر محاسبات بازیگران دیگر از جمله ارمنستان دارد. تهران می‌کوشد تا از مسیر توازن‌سازی منطقه‌ای، تنش‌ها را کنترل و فرصت‌های اقتصادی را فعال کند؛ نه از طریق مداخله نظامی، بلکه از مسیر دیپلماسی فعال.

📌۵. راهکارهای اقتصادی و مرزی در دستور کار:
مطابق با اظهارات مقام‌های همراه، توافق‌هایی درباره گسترش همکاری‌های اقتصادی، حمل‌ونقل و بازگشایی مسیرهای ارتباطی در دستور کار قرار گرفته است. در صورت تحقق، این روند می‌تواند بسترهای عملی برای هم‌گرایی پایدار ایجاد کند.

📌نتیجه‌گیری:
سفر پزشکیان به باکو، گرچه کوتاه بود، اما می‌توان از آن به‌عنوان نقطه عطفی در بازسازی روابط و بازتعریف جایگاه ایران در قفقاز یاد کرد. سیاست خارجی واقع‌بینانه، نه‌تنها در عرصه‌ی قدرت سخت، بلکه در میدان بازی نرمِ اعتماد، پیام، هویت و زمان‌سنجی رقم می‌خورد.

@alami_akbar


🔘 نان از تنور دیگران، سفره برای خویشان

✍ اکبر اعلمی

عده‌ای با خواهش، و عده‌ای نیز بی‌خواهش آمدند؛ مردانه ایستادند و اعتبار و سرمایه‌های اجتماعی خود را خرج کردند. نه برای سهم‌خواهی، نه برای صندلی. آمدند چون نمی‌خواستند تماشاگر تکرار آن کابوس باشند. ایستادند، هزینه دادند، باور کردند، باور ساختند.
اما طبق معمول... ناگهان چهره‌هایی پیدا شدند که نه در میانه‌ی میدان دیده شده بودند، نه در روزهای بی‌پناهی نشانی ازشان بود؛ با چهره‌های صیقل‌خورده، لبخندهای تمرین‌شده و دفترچه‌های سهم‌نویسی در جیب.
صحنه با سرعتی باورنکردنی عوض شد. جای «باورمندان نجیب» را «بازی‌گردانان باتجربه»، «آن‌ها که بادسنجشان قوی است» و «کبوتران حرم قدرت» گرفتند؛ همان‌ها که اگر مسیر دیگری هموار می‌شد، همان‌جا چادر می‌زدند.
آنان که همیشه در سمت باد ایستاده‌اند، نه سمت حق.
آن‌ها آمدند. نه تنها آمدند، که نشستند. نه تنها نشستند، که بر صدر نشستند.
و آنان که به اتکای عزت نفس و پرهیز از باج‌دهی در همان جای نخستین ماندند، اکنون باید تماشاگر سریالی باشند که پایانش با آغازش غریبه است.
در این میان، آن که بر مسند تکیه زده، گویی نه اسیر است، نه آزاد؛ نه اختیارِ تام دارد، نه استقلالِ تمام.
او دیگر تنها نیست، اما در میان کسانی‌ست که اگر سرنوشت دیگری رقم می‌خورد، بی‌هیچ درنگی بر شانه‌ی رقیبش می‌نشستند.
از همه تلخ‌تر، چهره‌هایی‌اند که مردم برای طردشان پای صندوق آمدند، و امروز در پس‌زمینه‌ی عکس‌های رسمی ایستاده‌اند؛ با لبخند، با پرستیژ، با آینده‌ای دوباره.
اینجا در جمهوری اسلامی، داستان همیشه همین است:
آنان که نان را می‌پزند، از دود تنور هم بی‌نصیب‌اند؛
و آنان که فقط در وقت شام پیدایشان می‌شود، بر سفره می‌نشینند و پیروزی را برای خویشان روایت می‌کنند.

@alami_akbar


🔘 برای ثبت در تاریخ

✍ اکبر اعلمی

هرچه با خود کلنجار رفتم که در برابر این بی‌اعتنایی آشکار به شأن جمهور سکوت کنم، نشد.
۱۰روز پیش، پزشکیان در پی برکناری شهرام دبیری به دلیل سفر تفریحی پرهزینه که آن هم در اثر فشار فزاینده افکار عمومی انجام شد، پیامی صادر کرد و با عباراتی پرطمطراق، از وی و "خانواده‌اش" قدردانی نمود؛ بی‌آنکه نمونه‌ای از خدمت یا دستاوردی درخور چنین پاسداشتی ارائه شود.
دبیری طی دوره‌ی کوتاه مسئولیت خود، نه تنها کارنامه‌ای درخشان بر جای نگذاشت، بلکه با انتصاب بستگان و انجام سفرهای غیرضروری، موجبات رنجش افکار عمومی را فراهم آورد.
در چنین شرایطی، تجلیل رسمی از او و خانواده‌اش، بیش از آنکه نشانه‌ی قدردانی از خدمت باشد، جلوه‌ای از بی‌مبالاتی نسبت به اصول صداقت، عدالت و مسئولیت‌پذیری است.
رئیس‌جمهوری که در بزنگاه‌های حساس مرز خود را با انحرافات شفاف ترسیم نکند، اعتماد عمومی را بیش از پیش فرسوده می‌کند.
تاریخ، این رفتارها را که به لوث شدن مفاهیمی چون "عزم و اراده راسخ"، "مجاهدت"، "خدمت به ملت"، "همت والا" و "مساعی صادقانه" می‌انجامد، فراموش نخواهد کرد.
#پیمانکاران #ستادهای_انتخاباتی #وامدار

@alami_akbar


رئیس‌جمهور در واکنش به فاجعه بندر شهید رحایی:
سؤال اینجا است که آیا لازم است ۱۴۰ هزار کانتینر را ۳ تا ۴ ماه در بندر نگهداری کنیم؟ باید مطالعات تطبیقی از دیگر کشورهای پیشرفته داشته باشیم تا بتوانیم مانع از بروز چنین مشکلاتی در کشور شویم

✍ #اکبر_اعلمی
بله آقای رئیس‌جمهور، همین فردا خودم شخصا دستور می‌دم که این معضل در اسرع وقت حل بشه! البته سال‌هاست که از ولی‌فقیه گرفته تا رؤسای جمهور، به جای اینکه از اختیارات قانونی و ابزارهای اجرایی خود برای حل مشکلات استفاده کنند، بیشتر شبیه تماشاگرانی هستند که در گوشه‌ای ایستاده‌اند و فقط با دست اشاره می‌کنند. به قول ضرب‌المثل: "تا زمانی که دست به کار نشوی، دهان پر از حرف هیچ سودی ندارد." در نهایت همه می‌مانند با حرف‌های بی‌اثر و مشکلی که همچنان بر سر جایش است.

✅ #اکبر_اعلمی
@alami_akbar


🔘 تحریف مقدس

✍ #اکبر_اعلمی

یکی از مزمن‌ترین آسیب‌های فکری در جمهوری اسلامی، قرینه‌سازی تاریخی برای توجیه وضعیت امروز و بزک کردن اشتباهات است؛ این‌که رفتار پیامبر، امامان یا قدیسان صدر اسلام را پیش‌کشند تا عملکرد حاکمان فعلی را مشروع جلوه دهند؛ گویی تاریخ، ابزاری‌ست برای پاک‌کردن صورت‌مسأله‌ی امروز.
در این شیوه، نه شباهتی میان اشخاص هست، نه تطابقی میان شرایط. نه مقامات امروز در زهد، عقل، آزادگی و محبوبیت، هم‌طراز پیامبران و امامان‌اند، و نه دنیای امروز با مناسبات پیچیده‌اش، قابل مقایسه با جامعه قبیله‌ای و سنت‌محور هزار و چهارصد سال پیش است.
اما این قرینه‌سازی‌های ساختگی، دهه‌هاست که ابزار استحکام قدرت شده. گاه با استناد به کربلا، مخالفان را در صف یزید نشانده‌اند؛ گاه با یاد صلح امام حسن، سکوت خود را توجیه کرده‌اند؛ و گاه به‌نام خطبه زینب، بر ماجراجویی‌های نظامی صحه گذاشته‌اند.
نتیجه چیست؟ تهییج احساسات بخشی از جامعه، تحقیر عقلانیت عمومی، و از همه بدتر، تخریب چهره‌ی دین در ذهن نسل‌هایی که وقتی از اسلام چیزی می‌شنوند، آن را نه چراغ راه، بلکه سایه‌ای بر سر قدرت می‌بینند.
در روزگاری که عقل، تجربه، علم و گفت‌وگو در دسترس است، توسل به قیاس‌های تاریخی، نه ایمان‌زا که ایمان‌سوز است؛ و هرچه پیش‌تر می‌رویم، شکاف میان نسل‌ها و آن دینِ تحریف‌نشده، ژرف‌تر می‌شود.

@alami_akbar

Показано 20 последних публикаций.