🔘 دولتِ بیبرنامه، ائتلافِ بیاصول
🔻دولت مسعود پزشکیان از همان ابتدا با چالشی بزرگ روبهرو بود: فقدان یک تیم منسجم و کارآمد، و نبودِ برنامهای روشن برای تحقق مطالبات مردم. بهجای آنکه گامی در مسیر شایستهسالاری برداشته شود، شاهد شکلگیری نوعی ائتلاف ناپایدار و ناهمگن با برخی اشخاص بودیم؛ ملغمهای از چهرههای نامتجانس که تنها نقطهی اشتراکشان، بهرهمندی از قدرت رسانهای، نفوذ سیاسی یا ظرفیت چانهزنی بود.
🔻برخلاف آنچه در روزهای تبلیغات وانمود میشد و وعدهی حکمرانیِ شایستگان، پستها و مسئولیتها نه بر شالودهی شایستگی، که بر مدار مصلحتهای زودگذر و بدهبستانهای پشت پرده واگذار شدند؛ تقسیمکاری خاموش برای دلخوشداشتن گروهها، چهرهها و رسانههای سهمطلب.
🔻آنچه در ظاهر «وفاق ملی» جلوه میکند، در باطن چیزی نیست جز «وفور رفاقتهای این و آن» بهجای تدبیر و کفایت. برخی بر مسند نشستهاند، نه به پشتوانهی تجربه و خرد، که به رسم مریدی یا به پاداشِ تیمارداری این و آن.
🔻این مریدان و نورچشمیها، نه فقط از حلقهی اندک خودیهای پزشکیان، که بیشتر از سبد سهمخواهی سفارشکنندگان و کارچاقکنهای قدرت بیرون آمدهاند؛ از قالیباف و هممسیرانش تا واسطههای پشتصحنه.
چنین منظومهای نه راهحل میزاید، نه امید؛ و ریشهی این آشفتگی، پیش از هر چیز، در خلأ اندیشه و مدیریت در رأس هرم قدرت نهفته است.
🔻شخص رئیسجمهور – بیآنکه قصد تخطئه یا بیاحترامی در میان باشد – تا امروز نه تصویری روشن از چشمانداز خود ارائه داده، نه تیمی توانمند و منسجم گرد آورده است. همین خلأ باعث شده تا از جهات مختلف، تحت تأثیر نیروهای قدرتمند و متنفذ قرار گیرد.
🔻در غیاب یک چارچوب مشخص، هر یک از این بازیگران – از بیت گرفته تا حلقهی قالیباف، از چهرههای باسابقهی سیاسی تا رؤسای جمهور پیشین – بخشی از ساختار دولت را به دلخواه خود شکل دادهاند؛ و حاصل آن، مجموعهای بیهویت و ناهماهنگ است.
🔻در چنین فضایی، با هر انتصاب جدید در بدنهی دولت، این تلقی در فضای سیاسی و رسانهای تقویت میشود که کدام حلقه درون دولت تقویت و کدام تضعیف شده است. گویی چینش مدیریتی، بیش از آنکه مبتنی بر برنامه و تخصص باشد، تابعیست از موازنهی قدرت میان جریانها و شخصیتهای بانفوذ.
🔻در این شرایط، طبیعیست که رسانهها و چهرههای وابسته به این گروهها نهتنها نقدی بر دولت وارد نکنند، بلکه در قامت حامیان و مالهکشهای حرفهای ظاهر شوند. منتقدان مستقل نیز با نوعی بایکوت سازمانیافته روبهرو هستند؛ گویی حفظ «ظاهر وفاق» اولویتی بالاتر دارد از پاسخگویی، شفافیت یا حل مشکلات کشور.
🔻آنچه امروز شاهد آنیم، نه یک دولت پاسخگو، بلکه ائتلافی مصلحتزده و پراکنده است که بیش از آنکه خدمتی برساند، در تلاش برای حفظ تعادل میان نیروهای تأثیرگذار و عبور بیدردسر از موجهای انتقادیست.
پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴
#نقد_مشفقانه #اصلاحطلبان_بدلی #سهمخواهان #رسانههای_مالهکش #پروژهبگیران
#اکبر_اعلمی
@alami_akbar
🔻دولت مسعود پزشکیان از همان ابتدا با چالشی بزرگ روبهرو بود: فقدان یک تیم منسجم و کارآمد، و نبودِ برنامهای روشن برای تحقق مطالبات مردم. بهجای آنکه گامی در مسیر شایستهسالاری برداشته شود، شاهد شکلگیری نوعی ائتلاف ناپایدار و ناهمگن با برخی اشخاص بودیم؛ ملغمهای از چهرههای نامتجانس که تنها نقطهی اشتراکشان، بهرهمندی از قدرت رسانهای، نفوذ سیاسی یا ظرفیت چانهزنی بود.
🔻برخلاف آنچه در روزهای تبلیغات وانمود میشد و وعدهی حکمرانیِ شایستگان، پستها و مسئولیتها نه بر شالودهی شایستگی، که بر مدار مصلحتهای زودگذر و بدهبستانهای پشت پرده واگذار شدند؛ تقسیمکاری خاموش برای دلخوشداشتن گروهها، چهرهها و رسانههای سهمطلب.
🔻آنچه در ظاهر «وفاق ملی» جلوه میکند، در باطن چیزی نیست جز «وفور رفاقتهای این و آن» بهجای تدبیر و کفایت. برخی بر مسند نشستهاند، نه به پشتوانهی تجربه و خرد، که به رسم مریدی یا به پاداشِ تیمارداری این و آن.
🔻این مریدان و نورچشمیها، نه فقط از حلقهی اندک خودیهای پزشکیان، که بیشتر از سبد سهمخواهی سفارشکنندگان و کارچاقکنهای قدرت بیرون آمدهاند؛ از قالیباف و هممسیرانش تا واسطههای پشتصحنه.
چنین منظومهای نه راهحل میزاید، نه امید؛ و ریشهی این آشفتگی، پیش از هر چیز، در خلأ اندیشه و مدیریت در رأس هرم قدرت نهفته است.
🔻شخص رئیسجمهور – بیآنکه قصد تخطئه یا بیاحترامی در میان باشد – تا امروز نه تصویری روشن از چشمانداز خود ارائه داده، نه تیمی توانمند و منسجم گرد آورده است. همین خلأ باعث شده تا از جهات مختلف، تحت تأثیر نیروهای قدرتمند و متنفذ قرار گیرد.
🔻در غیاب یک چارچوب مشخص، هر یک از این بازیگران – از بیت گرفته تا حلقهی قالیباف، از چهرههای باسابقهی سیاسی تا رؤسای جمهور پیشین – بخشی از ساختار دولت را به دلخواه خود شکل دادهاند؛ و حاصل آن، مجموعهای بیهویت و ناهماهنگ است.
🔻در چنین فضایی، با هر انتصاب جدید در بدنهی دولت، این تلقی در فضای سیاسی و رسانهای تقویت میشود که کدام حلقه درون دولت تقویت و کدام تضعیف شده است. گویی چینش مدیریتی، بیش از آنکه مبتنی بر برنامه و تخصص باشد، تابعیست از موازنهی قدرت میان جریانها و شخصیتهای بانفوذ.
🔻در این شرایط، طبیعیست که رسانهها و چهرههای وابسته به این گروهها نهتنها نقدی بر دولت وارد نکنند، بلکه در قامت حامیان و مالهکشهای حرفهای ظاهر شوند. منتقدان مستقل نیز با نوعی بایکوت سازمانیافته روبهرو هستند؛ گویی حفظ «ظاهر وفاق» اولویتی بالاتر دارد از پاسخگویی، شفافیت یا حل مشکلات کشور.
🔻آنچه امروز شاهد آنیم، نه یک دولت پاسخگو، بلکه ائتلافی مصلحتزده و پراکنده است که بیش از آنکه خدمتی برساند، در تلاش برای حفظ تعادل میان نیروهای تأثیرگذار و عبور بیدردسر از موجهای انتقادیست.
پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴
#نقد_مشفقانه #اصلاحطلبان_بدلی #سهمخواهان #رسانههای_مالهکش #پروژهبگیران
#اکبر_اعلمی
@alami_akbar