♦️سنت سپهری است که در آن اقامت داریم: پاسخ به یک نقد
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۹ بهمن ۱۴۰۳
سنت در معنای تمدنی-فرهنگی سپهری است که آدمی در آن نفس میکشد و اقامت دارد. آدمیانی که در درون یک سنت زیست میکنند، بهطور معمول به بنیانهای زیست خود اشعار ندارند؛ مگر آنکه تحت پرسشی متوقفکننده و تاملآفرین قرار گیرند یا با تجربهای چالشبرانگیز مواجه شوند که درک متعارف و روزمرهشان را از زندهگی دچار پریشانی و بههمریختهگی کند.
سنتمند بودن یعنی اندیشیدن و زیستن و عمل کردن و فهمیدن بهنحوی که یک سپهر پیشینی آن را برای ما رقم میزند. به همین دلیل برخی traditon را فرادهش ترجمه کرده اند.
متاسفانه نویسنده (اقای احمدیی علیایی) درک درستی از سنت ندارد! مدرنیته خود سنتی جدید است و انسان جدید ایرانی از سنت قدمایی عبور کرده و وارد سنت جدیدی (مدرنیته) شده است. اگر وی تعریف مرا از سنت درمییافت، دیگر چنین مطالب بیپایهای نمینوشت. وی درنیافته که من در فرصت محدود مناظره مثالی زده ام که نشان میدهد چهگونه نگاه انسان جدید ایرانی به عالم و آدم (وجه هرمنوتیک سنت) از اساس دگرگون شده است و انسان جدید ایرانی دیگر در درون سنت قدمایی اقامت ندارد. نویسنده فرق "تفکر مدرن" و "مدرنیته بهعنوان سنت" را نمیداند و لابد تصور میکند همهی انسانهای مدرن فاقد سنت اند و دائما در حال تفکر انتقادی اند!
این فکر که تفکر سنتی بیمبنا است و "تفکر سنتی یعنی تفکری که یک باور، رفتار و عادت را بدون هیچ پرس و جویی و بدون هیچ چالشی بپذیرد" تعریف نادرستی از تفکر سنتی است. تفکر سنتی مبانی و دلایل و منطق دیگری برای توضیح امور دارد نه اینکه بیمنطق و بیپایه و دلایل است.
بهعنوان یک مثال تاریخی عرض بکنم که سنت پیشا اسلامی سنتی قدمایی بود. با ظهور اسلام، سنت جدیدی شکل گرفت که به نبرد با سنت قدمایی پرداخت. یک مسلمان عصر پیامبر در قیاس با مشرکان، مدرن بوده است؛ زیرا در درون سنت جدیدی اقامت کرده است.
مجموعهی مفروضات ما برای اندیشیدن و نگریستن به عالم و آدم و ما فیها از سنت اخذ میشود؛ سنتی که در آن اقامت داریم. این تصور که انسان مدرن همه چیز را بهنحو انتقادی به پرسش میکشد و زیر سوال میبرد، درک نادرستی از مدرنیته است. او نیز انبوهی مفروضات دارد که قبلا به او داده شده است. همهی آنهایی که در جهان مدرن زیست میکنند، اندیشهمند نیستند. بسیاریشان اموری روتین و جاافتاده را زیست میکنند و نیازی نمیبینند هر روز مقدار زیادی انرژیی فکری صرف اندیشیدن در بارهی همه چیز بکنند. این نوع تعریف از دنیای مدرن غیر واقعی و نادرست است. اکثریت انسانهای جوامع مدرن متفکر نیستند و همه چیز را به پرسش نمیکشند. این نوع اندیشیدن در مورد مردمان جوامع مدرن، با واقعیت زیست و زندهگیی آنان همخوانی ندارد.
سنت و مدرنیته (سنت جدید) اموری فردی نیستند که بتوان آنها را فقط به طرز اندیشیدن افراد تقلیل داد. سنت و مدرنیته اموری فرا فردی و تمدنی_فرهنگی اند و بهمنزلهی سپهری فرا فردی مخاط بر افراد جامعه اند.
#سنت
#مناظره
#مدرنیته
#بیژن_عبدالکریمی
#سعید_احمدی_علیایی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۹ بهمن ۱۴۰۳
سنت در معنای تمدنی-فرهنگی سپهری است که آدمی در آن نفس میکشد و اقامت دارد. آدمیانی که در درون یک سنت زیست میکنند، بهطور معمول به بنیانهای زیست خود اشعار ندارند؛ مگر آنکه تحت پرسشی متوقفکننده و تاملآفرین قرار گیرند یا با تجربهای چالشبرانگیز مواجه شوند که درک متعارف و روزمرهشان را از زندهگی دچار پریشانی و بههمریختهگی کند.
سنتمند بودن یعنی اندیشیدن و زیستن و عمل کردن و فهمیدن بهنحوی که یک سپهر پیشینی آن را برای ما رقم میزند. به همین دلیل برخی traditon را فرادهش ترجمه کرده اند.
متاسفانه نویسنده (اقای احمدیی علیایی) درک درستی از سنت ندارد! مدرنیته خود سنتی جدید است و انسان جدید ایرانی از سنت قدمایی عبور کرده و وارد سنت جدیدی (مدرنیته) شده است. اگر وی تعریف مرا از سنت درمییافت، دیگر چنین مطالب بیپایهای نمینوشت. وی درنیافته که من در فرصت محدود مناظره مثالی زده ام که نشان میدهد چهگونه نگاه انسان جدید ایرانی به عالم و آدم (وجه هرمنوتیک سنت) از اساس دگرگون شده است و انسان جدید ایرانی دیگر در درون سنت قدمایی اقامت ندارد. نویسنده فرق "تفکر مدرن" و "مدرنیته بهعنوان سنت" را نمیداند و لابد تصور میکند همهی انسانهای مدرن فاقد سنت اند و دائما در حال تفکر انتقادی اند!
این فکر که تفکر سنتی بیمبنا است و "تفکر سنتی یعنی تفکری که یک باور، رفتار و عادت را بدون هیچ پرس و جویی و بدون هیچ چالشی بپذیرد" تعریف نادرستی از تفکر سنتی است. تفکر سنتی مبانی و دلایل و منطق دیگری برای توضیح امور دارد نه اینکه بیمنطق و بیپایه و دلایل است.
بهعنوان یک مثال تاریخی عرض بکنم که سنت پیشا اسلامی سنتی قدمایی بود. با ظهور اسلام، سنت جدیدی شکل گرفت که به نبرد با سنت قدمایی پرداخت. یک مسلمان عصر پیامبر در قیاس با مشرکان، مدرن بوده است؛ زیرا در درون سنت جدیدی اقامت کرده است.
مجموعهی مفروضات ما برای اندیشیدن و نگریستن به عالم و آدم و ما فیها از سنت اخذ میشود؛ سنتی که در آن اقامت داریم. این تصور که انسان مدرن همه چیز را بهنحو انتقادی به پرسش میکشد و زیر سوال میبرد، درک نادرستی از مدرنیته است. او نیز انبوهی مفروضات دارد که قبلا به او داده شده است. همهی آنهایی که در جهان مدرن زیست میکنند، اندیشهمند نیستند. بسیاریشان اموری روتین و جاافتاده را زیست میکنند و نیازی نمیبینند هر روز مقدار زیادی انرژیی فکری صرف اندیشیدن در بارهی همه چیز بکنند. این نوع تعریف از دنیای مدرن غیر واقعی و نادرست است. اکثریت انسانهای جوامع مدرن متفکر نیستند و همه چیز را به پرسش نمیکشند. این نوع اندیشیدن در مورد مردمان جوامع مدرن، با واقعیت زیست و زندهگیی آنان همخوانی ندارد.
سنت و مدرنیته (سنت جدید) اموری فردی نیستند که بتوان آنها را فقط به طرز اندیشیدن افراد تقلیل داد. سنت و مدرنیته اموری فرا فردی و تمدنی_فرهنگی اند و بهمنزلهی سپهری فرا فردی مخاط بر افراد جامعه اند.
#سنت
#مناظره
#مدرنیته
#بیژن_عبدالکریمی
#سعید_احمدی_علیایی
@NewHasanMohaddesi