اندیشکده آموزش


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


در این کانال،می توانید یادداشت هایی را بخوانید که بیشتر پیرامون آموزش و پرورش هستند و در نشریه ها انتشار می یابند. برای ارتباط با کانال می توانید از
@niknezhadmr
استفاده کنید.

Related channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Forward from: سیاست‌گذاری اجتماعی
🔹آزمون اکسیژن کلاس را می‌مکد!

«آموزش و ذهنیت تجاری» عنوان کتابی است از ساموئل آبرامز؛ مدیر مرکز مطالعات خصوصی‌سازی آموزش در دانشگاه کلمبیا- آمریکا که سال‌ها سابقۀ تدریس در دبیرستان بیکن در نیویورک را دارد. کتاب در سال ۲۰۱۶ از سوی انتشارات دانشگاه هاروارد منتشر شده است. او در این کتاب با استفاده از داده‌ها و اسناد بسیار روند خصوصی‌سازی آموزش در آمریکا را نقد می‌کند و توضیح می‌دهد که چرا گونه‌های مختلف خصوصی‌سازی ایدۀ بسیار بدی برای آموزش است. به باور او، آموزش برخلاف آموزه‌های طرفداران بازار آزاد حوزه‌ای نیست که مکانیزم بازار بتواند منابع را به‌طور بهینه تخصیص دهد.

🔸بعد از فروپاشی دیوار برلین به غلط این تصور ایجاد شد که می‌توان همۀ خدمات را به بخش خصوصی سپرد. این‌ها از تفاوت بین خدمات گسسته (که به‌راحتی قابل اندازه‌گیری هستند) و خدمات پیچیده غافل‌اند. مصرف‌کنندۀ اصلی مدرسه، کودک است که توانایی محدودی برای ارزیابی خدمات دارد و والدین (به‌عنوان مالیات‌دهنده) با فاصله از این خدمات قرار دارند. آزمون‌های استاندارد هم به‌علت انواعی از دستکاری‌ها راهکار مناسبی برای ارزیابی نیستند و اساساً اتکای زیاد به آزمون به ازبین‌رفتن آموزش در حوزه‌هایی شده که قابل آزمون نیستند. وال‌استریت در دهۀ ۱۹۹۰ پیش‌بینی می‌کرد که مدیران انتفاعی می‌توانند عملکرد به‌مراتب بهتری در مدارس داشته باشند و برآورد می‌کردند که تا سال ۲۰۱۰ حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد مدارس آمریکا (۱۰ تا ۲۰ هزار مدرسه) برون‌سپاری خواهد شد. اما آنچه در عمل رخ داد تنها حدود ۰.۷ مدرسه واگذار شد که اغلب هم با چالش‌های جدی مواجه شدند. نمونۀ بارز آن مدارس ادیسون بودند که در سال ۱۹۹۲ راه‌اندازی شدند و به‌سرعت رشد کردند، اما در اوایل دهۀ ۲۰۰۰ با نتایج علمی و مالی مأیوس‌کننده به حاشیه رفتند. مهم‌ترین سازوکار این مدارس این بود که با دامن‌زدن به آزمون‌ها، تمایز خود را به والدین نشان دهند.

🔸بخشی از بحث کتاب این است که چرا این ایدۀ وال استریت غلط از آب در آمد و چرا در آمریکایی که ذهنیت تجاری جزیی از دی.ان.ای مردم است، بازار د رآموزش شکست خورد؟ جدای از پنهانکاری‌های گستردۀ مالی و مالیاتی که رخ داد، اتمیزه‌کردن مدارس در منطقه (تفکیک مدارس به خوب و بد) موجب کاهش تعداد مدارس در منطقه و چالش ایاب‌وذهاب دانش‌آموزان برای والدین شد. هرچند «مدارس خوب» فرصت‌هایی را برای برخی دانش‌آموزانِ غربال‌شده ایجاد می‌کنند، اما سایر دانش‌آموزان را پشت در می‌گذارند. این وضعیت نشان داد که گونه‌های مختلف خصوصی‌سازی پاسخ مناسبی برای مسائل آموزش از جمله شکست دولت نیستند. باید پذیرفت که در آمریکا این باور شکل گرفته که برخی خانواده‌ها لیاقت داشتن بهترین‌ها را برای فرزندان‌شان ندارند، زیرا ممکن است آن‌را هدر دهند یا از آن استفاده نکنند، پس بهتر است خدمات ارزان‌تری بگیرند!

🔸آبرامز توضیح می‌دهد که مدافعان چنین روندی تکنیک‌های غلطی را برای بهبود کسب‌وکار مدارس در پیش گرفته‌اند. برای مثال، توضیح می‌دهد که پرداخت براساس عملکرد معلمان چگونه موجب ناهماهنگی و انحراف در انگیزۀ معلمان می‌شود، خلاقیت و نوآوری آموزش را محدود می‌کند، به محافظه‌کاری در بین معلمان دامن می‌زند، و معلمان به رقبای همدیگر تبدیل می‌شوند و از کار گروهی کنار می‌کشند. او تأکید می‌کند که جذاب‌تر کردن تجربۀ کاری معلمان و ارتقای احترام حرفۀ معلمی بیشترین تأثیر را در عملکرد معلمان خواهد داشت.

🔸او ادامه می‌دهد که ما بیش از هر زمان دیگری به خیر عمومی نیاز داریم. ما به مدارس عمومی باکیفیت نیاز داریم که اعتماد عمومی و احساس تعلق و سرنوشت مشترک را تقویت کند. ضروری است که منابع کافی برای همۀ مدارس تأمین شود و معلمان با درآمد خوب و شرایط کاری مناسب و در کلاس‌های با تراکم کمتر آموزش دهند. علاوه‌براین باید روی گسترش پیش‌دبستانی‌های باکیفیت و خدمات پزشکی و دندانپزشکی و مشاورۀ مرتبط با مدرسه سرمایه‌گذاری کرد. این سرمایه‌گذاری‌ها ممکن است در کوتاه‌مدت پرهزینه تلقی شوند، اما در بلندمدت بسیار کارا و اثرگذار هستند. زمانی آرن دانکن؛ وزیر سابق آموزش آمریکا، در سال ۲۰۱۴ گفت: «آزمون‌ها، اکسیژن کلاس را می‌مکند». ما با این آزمون‌ها داریم نقش مدرسه و آموزش را به محاق می‌بریم. این حجم از آزمون، زمان آموزش را در مدارس کاهش می‌دهد. ما به جای اینکه همۀ دانش‌آموزان و نظام آموزش را درگیر آزمون‌های استاندارد کنیم، باید تنها نمونه‌ای از دانش‌آموزان را ارزیابی کنیم و هدف آزمون در وهلۀ اول ارزیابی نظام آموزشی باشد.
https://s32.picofile.com/file/8480927518/education_cover.jpg

@omidi_reza


Forward from: آموزش و اندیشه‌‌
معلمان ته جدول حقوق/ روایتی از بی‌عدالتی شغلی در میان معلمان

حمیدرضا عظیمی/ روزنامه شرق/ آذر 1403


بی‌بی همیشه درباره‌اش حرف می‌زد. درباره اینکه مثل آدم نابیناست. می‌گفت: پسر جان من مثل آدمی می‌مانم که چشم ندارد. این را می‌گفت و آهی از سر حسرت می‌کشید. همیشه از اینکه نمی‌توانست قرآن بخواند یا دعا دمق بود. همین کتاب‌های دم‌دستی را می‌گرفت، ورق می‌زد بعد از مدتی انگار که کلافه شده باشد، کتاب را طرفی می‌گذاشت و می‌رفت. همیشه می‌گفت: آن روزها کسی به فکر اینکه ما سواد یاد بگیریم نبود. آخر بی‌بی حتی روزهای کشف حجاب رضاخانی را یادش می‌آمد، حتی آن روزهایی که از ترس «آجان‌ها» به دل کوه زده بودند و در غاری نزدیک روستایشان، پنهان شده بودند را خوب در یاد داشت و همیشه درباره‌اش حرف می‌زد. بی‌بی همیشه از حال و هوای روستا گله داشت که نمی‌گذاشتند دخترها سر درس بروند حتی به مکتب. مکتبی که توسط «باباعلی» اداره می‌شد. همیشه می‌گفت: من می‌نشستم و بِرارَکم را نگاه می‌کردم که چطور به مکتب می‌رود. هر روز می‌رفت و چند تا «تال» می‌خورد و برمی‌گشت. می‌گفت: هرچه او از مکتب فراری بود، من دوست داشتم بروم حتی اگر من را هم با تال (ترکه چوب درخت) بزنند. اینجا که می‌رسید چشم‌های بی‌بی تر می‌شد. تر می‌شد که نتوانسته سر کلاس برود و درس درست و حسابی بخواند.

توسعه در تبعیض

«باباعلی» انگار همیشه دارد توی این مُلک تکرار می‌شود. آن روز حتی کسی قدر چوب و ترکه‌اش را ندانست؛ چوب و ترکه‌ای که با دلسوزی می‌زد تا بچه‌هایی که غیر از آینده‌ای سیاه برای آنها، چیزی متصور نبود، شاید که به درد آن دچار شوند و راهی دیگر به سمت آینده پیش بگیرند و امروز هم انگار کسی خیلی دل به دل «بابا‌علی»های معاصر نمی‌دهد. این را داشتم توی چهره «محمدرضا نیک‌نژاد» می‌دیدم. عضو کانون صنفی معلمان که سال‌هاست او را همراه «مهدی بهلولی» دیده بودم. مرحوم مهدی بهلولی!

نیک‌نژاد نشسته بود آن روبه‌رو و داشت از بی‌عدالتی شغلی حرف می‌زد، از اینکه این فضا چه بلایی سر آموزش در ایران آورده است. گزارشی را توی موبایلش باز کرده بود و داشت با صدای بلند می‌خواند. می‌گفت: پیامد بی‌عدالتی در آموزش بسیار گسترده است به این دلیل که آنهایی که در این زمینه اشتغال دارند، عملا پرچم توسعه کشور را در دست دارند. آموزش و پرورش چه معلم و چه دانش‌آموزش، بخشی از فرایند توسعه است نه تنها بخشی از فرایند توسعه بلکه عملا پرچم توسعه دست اینهاست.

او می‌گفت: به نظر من که معلم بوده‌ام و در طول مدت معلمی (که 32 سال طول کشیده است) دست‌کم با هزار معلم دیگر همکار بوده‌ام، نارضایتی از شغل در بین معلمان موج می‌زند و این دلیلی ندارد غیر از اینکه معلمان مانند بخشی دیگر از شهروندان، احساس بی‌عدالتی دارند. به هر حال آنها میزان دریافتی خود را با بخش‌های مختلفی از کارکنان دولت در دستگاه‌های دیگر مقایسه می‌کنند و این بی‌عدالتی را حس می‌کنند که در زندگی‌شان مؤثر است. من معتقدم اگر معلمان حقوق میانگین ملی بین 25 تا 30 میلیون تومان دریافت کنند، دیگر بسیاری از بحران‌هایی که امروز وجود دارد، وجود نخواهند داشت.

به گفته او: یکی از نکات اساسی این حوزه گریز معلمان است. نیک‌ن‍ژاد می‌گفت: ما امروز به طور فزاینده با کمبود معلم روبه‌رو هستیم. خود مسئولان می‌گویند ما 176 هزار معلم کم داریم که من گمانم این است که تعداد کمبود، از این هم بیشتر است. تازه معلم در حالت عادی باید 24 ساعت تا 30 ساعت کار کند تا بتواند فراغت داشته باشد که برای خود، خانواده و دانش‌آموزانش وقت بگذارد و در راستای شغلش تلاش کند.معلمان ته جدول حقوق/ روایتی از بی‌عدالتی شغلی در میان معلمان

همه این روایت را در اینجا بخوانید


Forward from: آموزش و اندیشه‌‌
به‌هر‌حال در وانفسایی که از منجنیق فلک سنگ فتنه می‌بارد، «بدیهی» تلقی‌کردن برخی مفاهیم «بزک‌شده میان‌تهی» بسیار نگران‌کننده است. شاید گفته شود که در آن جلسه هیچ‌یک از حاضران مخالفتی نداشت، اما بلافاصله باید پرسید مگر قرار نبود رئیس‌جمهور از نظر کارشناسان بهره ببرد؟ آیا فقط موافقان این رویکرد‌ کارشناس هستند؟ آیا رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور که خود روزگاری ردای وزارت آموزش‌و‌پرورش به تن داشت و مشی روادارانه‌ای در شنیدن صداهای متفاوت دارد و به‌خوبی با منتقدان این دیدگاه آشناست، نمی‌توانست دریچه‌ای باز کند که وقتی سخن از کیفیت آموزش در میان است، صدای دردمندان منتقد نیز در جلسه به گوش رئیس‌جمهور برسد؟

آقای رئیس‌جمهور! اگر از ما نمی‌پذیرید از بنیان‌گذار علم اقتصاد (آدام اسمیت) یا بنیان‌گذار اقتصاد کلان نو (جان مینارد کینز) بشنوید یا بگویید برایتان از روی کتابشان بخوانند که آموزش‌و‌پرورش «وظیفه» دولت است. یا از معاون حقوقی‌تان بخواهید اصل 30 قانون اساسی را برایتان بخواند که آموزش‌و‌پرورش وظیفه دولت است و باز بدون لکنت و شرمندگی باید یادآور شد که اگر مشکل منابع برای ارائه این خدمت عمومی در میان است، نمی‌توان به ابزارها و سیاست‌هایی توسل جست که اصل موضوع را منتفی می‌کند. بلافاصله هم باید افزود که موضوع «بهره‌وری» در ارائه این خدمت عمومی یک موضوع همیشگی و پایان‌ناپذیر است. همواره باید پرسید چگونه می‌توان این خدمت عمومی را با «بهره‌ورترین شیوه» فراهم کرد. این رویکرد که بسی فراخ‌تر و اثربخش‌تر از رویکرد محدود و ساده‌سازی‌شده «مالی» است، ادبیات گسترده‌ای دارد. کافی است همان منتقدانی که صدایشان منکوب شده را فرابخوانید تا این رویکرد را برایتان توضیح دهند.

قرار ما این نبود! قرار بود عدالت آموزشی مبنا باشد، قرار بود بهره‌مندی از آموزش‌ حقی همگانی باشد؛ همچنان که در قانون اساسی آمده است. اگر رئیس‌جمهور متوجه منحرف‌شدن مفاهیم و تهی‌شدن واژگان نیست، نخواهند که ما تاجرشدن آموزش‌و‌پرورش را زیر عنوان بزک‌شده مولدسازی و درآمدزایی بپذیریم. از شما مطالبه داریم که گروهی حرفه‌ای و صدالبته مستقل را برای تهیه گزارش ارزیابی آیین‌نامه اشاره‌شده مأمور کنید (به روش ارزیابی سریع) و براساس یافته‌های آن تصمیم‌ بگیرید. فقط فراموش نکنید که آن گزارش را در اختیار عموم قرار دهید و یافته‌ها را در اتاق‌های بسته نگه ندارید.

آدرس یادداشت در روزنامه


Forward from: آموزش و اندیشه‌‌
آقای پزشکیان، قرار ما این نبود

میکائیل عظیمی/ روزنامه شرق

به گزارش ایرنا، دوشنبه 28 آبان، رئیس‌جمهور در جلسه «بررسی کیفیت آموزش و مهارت‌های پایه‌ای دانش‌آموزان» و در جمع مدیران آموزش‌و‌پرورش ‌با بیان اینکه «بسیاری از اصلاحات در نظام آموزش کشور به منابع مالی نیاز ندارد»، تصریح کرد: در‌عین‌حال لازم است علاوه‌بر استفاده از منابع حاصل از مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها، احصای راهکارهای کسب درآمد توسط آموزش‌و‌پرورش به منظور تقویت منابع مالی این وزارتخانه نیز مورد توجه قرار گیرد. همچنین استفاده از مشارکت‌های مردمی، با تقویت و کارآمدسازی انجمن‌های اولیا و مربیان در مدارس هم در این راستا مؤثر خواهد بود.

از کنار این بیان کوتاه به‌هیچ‌وجه نباید گذشت که نشانه‌ای از ادامه و تداوم رویکردی مخرب است که انتظار می‌رفت در این دولت متوقف و اصلاح شود. شایان یادآوری است که در چنین جلسه‌ها و نشست‌هایی در سطح عالی تصمیم‌گیری کشور، چنین گفته‌ای فقط واژگانی پشت هم قطارشده نیست، بلکه بازتاب «ذهنیت و رویکرد» است. البته زمانی که در مجلسی که بنا به تعریف باید نماینده شهروندان باشد، طرحی در دستور بررسی قرار دارد که حکم به «تأسیس معاونت اقتصادی در وزارت آموزش‌و‌پرورش» می‌دهد، شنیدن این «گزاره‌های بزک‌شده میان‌تهی» جای شگفتی ندارد.

هنوز فراموش نکرده‌ایم که یکی از وعده‌های رئیس‌جمهور در دوران تبلیغات انتخاباتی سخن از عمومی‌بودن آموزش بود و از حق بهره‌مندی از آموزش (و سلامت) برای همه سخن می‌گفت. شاید گفته شود که در‌برابر کسری مهیب و باورنکردنی بودجه، چنین رویکری در مسیر فراهم‌کردن آموزش عمومی برای همه است. اما و هزار اما که چنین نیست و نباید در چنگال واژگان بزک‌شده میان‌تهی درماند و لازم است و باید بازتاب اجرائی و عملیاتی چنین گزاره‌هایی را از ابتدا مد نظر قرار داد. زیرا در تحلیل نهایی، این گزاره‌ها تبدیل به «فعالیت»هایی مشخص می‌شوند که در این مورد خاص‌ نمی‌توان پذیرفت آن فعالیت‌ها موجب گسترش حق همگانی آموزش و بهبود کیفیت آن شوند. به طور مشخص، وقتی رئیس‌جمهور می‌فرمایند «از منابع حاصل از مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها» استفاده شود، به «زبان اجرائی-عملیاتی»، یعنی مدیران آموزش‌و‌پرورش دوره بیفتند و چون بازاریابان مالی از شرکت‌ها منابع مالی جذب کنند. در بهترین حالت، بخشی از انرژی و نیروی نظام آموزش‌و‌پرورش صرف این امر شود! مخرب‌تر و نگران‌کننده‌تر آنکه رئیس‌جمهوری که با شعار «هرگز دروغ نخواهم گفت» بر مسند تکیه زده، در جلسه با مدیران و سیاست‌گذاران، فرمان به «احصای راهکارهای کسب درآمد» می‌راند! در تحلیل نهایی این نگاه و دستور، مهر تأیید بر آیین‌نامه‌ای است که زیر عنوان پرطمطراق مولدسازی منجر به حاشیه رفتن آموزش می‌شود. این‌چنین است که بار دیگر این گفته هنرمندان پیش چشم برجسته می‌شود که تراژدی در اوج خود به کمدی تبدیل می‌شود. مسئله این است که همین آموزش‌و‌پرورش کنونی با همه چالش‌های و مشکلات پیش‌رو، کانون تدارک و ارائه آموزش است و نه بنگاهی سرمایه‌گذاری-مالی. جان کلام این است که به تجربه کشورهای دیگر و بی‌شمار تجربه در داخل کشور، نهادهای تأمین‌کننده خدمات عمومی چنانچه درگیر فعالیت‌های درآمدزایی شوند، مأموریت اصلی آنها (در اینجا آموزش) به‌شدت دچار خدشه می‌شود.

در قالب این رویه و دیدگاه، در تحلیل نهایی آموزش‌وپرورش ستاد، شورا، کمیته یا کمیسیون مولدسازی تشکیل می‌دهد، نقشه مدرسه‌ها را روی میز می‌گذارد، مدرسه‌هایی که دارای زمین و حیاط بزرگی هستند و در منطقه نزدیک به کانون تجاری شهر قرار دارند و خط‌کش‌به ‌دستانی که تا دیروز آن خط‌کش‌ها را کف دستانمان فرود می‌آوردند، این بار تلاش می‌کنند تا بیشترین زمین ممکن را از مدرسه جدا کرده و در دستور ساخت قرار دهند و برای مدرسه منابع مالی فراهم کنند. به احتمال زیاد گزینه فروش مد نظر نباشد که فقط مُسکنی است بر درد کسری منابع و بیشتر درآمد اجاره و مانند آن در نظر قرار خواهد گرفت و اینجا تازه ابتدای ماجراست که مدیر و مسئولی که قرار است آموزش را رصد کند و در پی افزایش کیفیت آن و برقراری عدالت آموزشی باشد، تبدیل به مدیر سرمایه‌گذاری می‌شود که دست‌ بر قضا سهمی هم از آن درآمد خواهد داشت! اگر قرار به افزایش کارایی و بهره‌وری دارایی‌های دولت (بخوانید زمین و ساختمان) است، جای راهبری و اجرای این فقره حتما آموزش‌و‌پرورش نیست. نمی‌توان و نباید کاهلی و کم‌کاری وزارت اقتصاد یا سازمان برنامه و بودجه را از آموزش‌و‌پرورش خواست. اگر هم روزگاری این نهادها به اجرای امانت‌دارانه و منطقی مولدسازی اقدام کنند، زمین و ساختمان مدرسه‌‌ها به حتم «سر صف» نیستند!


Forward from: مدرسه‌ی پژواک
فقر، محل زندگی، جنسیت، زبان، معلولیت، قومیت، مذهب، وضعیت مهاجرت و آوارگی از عواملی هستند که همچنان فرصت‌های آموزشی را محدود می‌کنند.
آمار دربرگیرندگی آموزشی
حدود ۴۰ درصد از کودکان به زبان‌هایی که درک کنند، آموزش نمی‌بینند.
در سراسر جهان، بین ۹۳ تا ۱۵۰ میلیون کودک با معلولیت زندگی می کنند. کودکان دارای معلولیت‌ به‌طور نامتناسبی از مدارس حذف می‌شوند.
کودکان و نوجوانان با ناتوانی‌های حسی، فیزیکی و ناتوانی در یادگیری، ۲/۵ برابر بیشتر از همسالان خود به مدرسه نمی‌روند.
افزایش مهاجرت‌ها و آوارگی پس از سال ۲۰۰۰ منجر به افزایش ۲۶ درصدی تعداد کودکان مهاجر و پناهنده شده است.
پاندمی کووید-۱۹، برخی از نابرابری‌ها را آشکارتر کرد، شکاف‌ها را گسترش داد و منجر به محرومیت‌های جدیدی برای گروه‌های حاشیه‌ای و آسیب‌پذیر شد. حدود ۴۰ درصد از فقیرترین کشورها در دوران پاندمی قادر به حمایت از دانش‌آموزان در معرض خطر نبودند.
یونیسف در ترویج آموزش دربرگیرنده به دولت‌ها کمک می‌کند تا سیستم‌های آموزشی را مطابق با استانداردهای جهانی گسترش دهند و نظارت کنند. این سازمان از حمایت و آگاهی‌بخشی در مورد نیازهای کودکان با معلولیت‌ها، تقویت ظرفیت سیستم‌های آموزشی در کشورهای شریک و ارتقای آموزش معلمان از طریق دوره‌های آموزشی و مشاوره فنی به دولت‌ها حمایت می‌کند. یونیسف همچنین با نظارت و ارزیابی مستمر، از اجرای مؤثر سیاست‌های آموزشی دربرگیرنده اطمینان حاصل می‌کند و تلاش می‌کند تا این سیستم‌ها به‌طور مؤثر و پایدار در عمل پیاده‌سازی شوند. 🎒🕊🌱


Forward from: مدرسه‌ی پژواک
آموزش دربرگیرنده رویکردی است که در آن دانش‌آموزان با توانایی‌ها و پیش‌زمینه‌های گوناگون جسمی، ذهنی یا اجتماعی در یک کلاس به‌طور مشترک در فرایند یادگیری حضور دارند. افراد دارای معلولیت، کودکان از گروه‌های اجتماعی به حاشیه‌ رانده شده و دانش‌آموزانی با نیازها و شیوه‌های یادگیری متفاوت همگی به صورت یکسان حق دارند تا با دیگر دانش‌آموزان در یک محیط درسی برابر، از آموزش باکیفیت برخوردار باشند. هدف اصلی آموزش دربرگیرنده این است که هیچ تفاوت جسمی، ذهنی، اجتماعی و اقتصادی مبنایی برای دریافت خدمات آموزشی نباشد و علاوه بر موفقیت تحصیلی، دانش‌آموزان مهارت‌های اجتماعی و عاطفی مانند همزیستی و احترام به دیگر فرهنگ‌ها، ایجاد حس تعلق و احترام متقابل در کلاس‌های درس، شناسایی و پرورش استعدادهای منحصر به فرد هر دانش‌آموز و ترویج احترام به تفاوت‌ها را هم بیاموزند.
عوامل محدود کننده دربرگیرندگی آموزشی طبق گزارش سال ۲۰۲۴ یونسکو، با وجود پیشرفت‌های بسیار در حوزه آموزش هنوز یک‌پنجم از کودکان و نوجوانان به دلیل نابرابری توزیع فرصت‌های آموزشی از آموزش به صورت کامل محروم مانده‌اند.


Forward from: سیاست‌گذاری اجتماعی
تسخیر سیاست‌گذاری

تسخیر سیاست‌گذاری پدیده‌ای ذاتاً سیاسی است و بر فرایندی دلالت دارد که طی آن سیاست‌های عمومی به‌طور پایدار و مداوم از منافع عمومی فاصله می‌گیرند و به‌سوی منافع گروه‌های ذی‌نفع یا افراد خاص جهت می‌یابند. این مفهوم ابتدا در توصیف الگوهای گذار اقتصادی و سیاسی در شوروی و کشورهای اروپای شرقی وارد ادبیات علوم سیاسی شد. تسخیرکنندگانِ دولت الیگارش‌هایی بودند که با استفاده از ارتباطات شخصی بر طراحی سیاست‌ها تأثیر می‌گذاشتند. سال‌های اولیۀ گذار در شوروی را دورۀ «خانه‌به‌دوشی نهادی» معرفی می‌کنند؛ بازنمایی وضعیتی که در آن افرادی به‌طور استراتژیک بین بخش‌های مختلف دولتی و خصوصی در رفت‌وآمد بودند تا جای مناسب را به‌لحاظ دسترسی به امتیازات بیابند. این ایل‌های نهادی وضعیت اولیۀ خود را به هم‌ایلی‌های خود مدیون‌اند و به آن‌ها وفادارند نه به موقعیت‌های رسمی یا نهادهایی که با آن‌ها در ارتباط‌اند یا به منافع عمومی. بدتخصیصی منابع، فعالیت‌های رانت‌جویانه، تشدید نابرابری‌ها، مسدود کردن روند اصلاحات، انداختن جوامع در دام چرخۀ فساد، و کاهش مشروعیت دولت از پیامدهای «تسخیر سیاست‌گذاری» است.

بخشی از کتاب
@omidi_reza


Forward from: امتداد
#اختصاصی

✅گزارش-گفتگوی امتداد از چرایی اعتراضات معلمان بازنشسته در مقابل مجلس و سازمان برنامه؛

میرزاسیدی، مسئول کمیته بازنشستگان کانون صنفی معلمان: بخشی از مطالبه فرهنگیان بازنشسته را بدون اجازه در محل‌های دیگر هزینه کرده‌اند/

رضاپور، از بازنشستگان حاضر در تجمع: همه ما فرهنگیان بازنشسته طلبکار، کلا ۴۸ هزار و ۳۶ نفر هستیم/ کل مطالبات ما ۹/۰۷ همت است/ در صورت عدم تحقق وعده آقایان و پرداخت نشدن مطالبات، تجمع عظیم بیش از ۱۵ هزار نفری در آذرماه خواهیم داشت


✍امتداد-محمد جعفری
: هزاران نفر از بازنشستگان فرهنگی در آخرین روز آبان ماه سال جاری در تجمعات جداگانه‌ای در مقابل سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و مجلس شورای اسلامی، خواستار اجرای طرح رتبه‌بندی و پرداخت مطالبات و دیون معوق خود شدند.

✍🏻«امتداد» در همین رابطه به سراغ ولی میرزاسیدی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان و مسئول کمیته بازنشستگان این کانون و همچنین اسماعیل رضاپور لشکامی، فعال فرهنگی و از بازنشستگان حاضر در این تجمعات رفته و شرح این فعالین فرهنگی را درباره چرایی برگزاری این تجمعات جویا شده که مشروح آن را در ادامه از نظر می‌گذرانید.

🗣️میرزا سیدی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان:
انقدر مطالبات را بین این نهاد و آن نهاد، رفت و برگشت کردند که جان به لب بازنشسته رسید


🔹ولی میرزاسیدی، مسئول کمیته بازنشستگاه کانون صنفی معلمان با اشاره به برگزاری تجمعات اخیر بازنشستگان فرهنگی در مقابل مجلس، به «امتداد»، گفت: رتبه‌بندی بخشی از بازنشستگان فرهنگی از ۳۱ شهریورماه تا بهمن ۱۴۰۰ به صورت کاملا ناقص پرداخت شده و گفته می‌شود که این پرداختی، رقم بالغ بر ۱۰ تا ۲۰ درصد بوده است!

🔹ضمن اینک، بخش قابل توجهی از معلمینی که در سال ۱۴۰۲ بازنشسته شده‌اند، هنوز مقدار زیادی از پاداش پایان خدمت خود را دریافت نکرده‌اند. در این وضعیت اسفناک اقتصادی و با این تورم افسارگسیخته، این مبلغ پاداش نیز روز به روز بی‌ارزش‌تر می‌شود.

🔹پس از کش و قوس طولانی که آقایان، هم‌ترازی کامل را به ۹۰ درصد رسانده و این مبلغ را هم به صورت تقسیطی و با فرمول ۴۰، ۳۰، ۳۰، تعریف کردند، باز در پرداخت آن با اما و اگرهای مختلف، معلمان را به چالش کشیدند. همین ۴۰ درصدی که بنا بود از اول فروردین ۱۴۰۳ پرداخت شود، انقدر سر این مسئله بین مجلس، دولت، سازمان امور استخدامی و صندوق بازنشستگی رفت و برگشت کردند که جان بازنشستگان به لب رسید.

🔹همین حالا هم که می‌خواهند، تازه ۴۰ درصد از آن ۹۰ درصد هم‌ترازی را پرداخت کنند، زور به جمال مبارک‌شان می‌آید! همین حالا هم بخشی از این پول را بدون اجازه در محل‌های دیگری-بدون اجازه بازنشستگان-هزینه کرده‌اند. الان که در ماه نهم سال قرار داریم، هنوز حکم را صادر نکرده‌اند.

🗣️رضاپور، فرهنگی بازنشسته:
۴۰ ماه است که به دنبال حقوق خود هستیم


🔹همچنین در ادامه، اسماعیل رضاپور لشکامی، فعال فرهنگی و از معلمان بازنشسته حاضر در تجمعات اخیر، ضمن اشاره به دلیل برگزاری این تجمعات اعتراضی در گفتگو با امتداد، تصریح کرد: ما، بازنشستگان فرهنگی ۳۱ شهریورماه، لغایت سی‌ام بهمن ۱۴۰۰، حدودا ۴۰ ماه است که در پی استیفای حقوق خود هستیم. ما در زمان بازنشستگی، همسان‌سازی شده بودیم و بعد از آن رتبه‌بندی شامل حال ما شد. این رتبه‌بندی در حکم ما قید نشده و خواستار آن هستیم که ۹۰ درصد شاغل هم‌ترازمان را هم برای ما در نظر بگیرند.

🔹الان ۴۰ ماه است که ما هنوز نتوانسته‌ایم تا حقوق قانونی و مصرح خود را احیا کنیم. بازنشستگان یک مهر تا ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ باید ۹۰ درصد حقوق و فوق‌العاده‌های شاغل هم‌تراز را دریافت کنند که صندوق بازنشستگی و سازمان برنامه و بودجه از تحقق این حق، استنکاف می‌کنند. حداقل رقم مورد مطالبه ماه، حدودا ماهی ۷ میلیون تومان است که اگر آن را در حدود ۴۰ ماه کنیم، رقمی خواهد شد. این در حالی است که حتی آقایان، احکام ما را هم صادر نکرده‌اند.

🔹الان هم بنا شده کمیسیون تلفیق مجلس ۹/۰۷ همت را برای این مسئله در نظر بگیرد تا مسئله فرهنگیان بازنشسته حل و فصل شود. ما ۴۸ هزار و ۳۶ نفر هستیم و تمام معوقات ما چنین رقمی خواهد شد. تعداد بازنشستگانی که در تجمع آخر آبان در مقابل مجلس شرکت کرده بودند، حدود ۵ تا ۷ هزار نفر بوده و در صورت عدم تحقق این مطالبه، تعداد تجمع‌کنندگان در تجمع بعدی آذرماه، بسیار بیش از این تعداد خواهد بود. تجمع عظیم بیش از ۱۵ هزار فرهنگی بازنشسته در تجمع بعدی انجام خواهد شد.

#امتداد
@emtedadnet


Forward from: بدون تعارف
Video is unavailable for watching
Show in Telegram
💠احمد میدری خویشاوند سالاری را فساد خواند.

🔹 وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: #خویشاوند_سالاری ،تضییع حقوق آدم هایی که سال‌ها در سیستم اداری کار کردند اما وابسته به هیچ حزب و جناحی نیستند و چون وابسته نیستند نمی‌توانند رشد کنند این #فساد است.
#وزیر_آنها
#وزیر_ما
🆔 @bedonetarrof


Forward from: بدون تعارف
💠دانش‌آموزان تنها، برابر آسیب‌ها

گزارشی از سارا سبزی روزنامه هم میهن

گزارشی از کمبود مشاوران و نبود مددکار در مدارس ایران که به شیوع آسیب‏‌های اجتماعی دامن زده است


🔹آخرین پژوهشی که درباره خودکشی دانش‌‏آموزان در ایران انجام شده، مربوط به 10 ماه پیش است؛ این پژوهش با عنوان «شیوع علائم افسردگی و رفتارهای خودکشی در دانش‌‏آموزان دبیرستانی ایران: مروری نظام‌‏مند و متاآنالیز» توسط جمعی از محققان دانشگاه‌‏های تهران، شهید بهشتی و گرمسار نوشته شده است.

🔹این متاآنالیز براساس 67 مطالعه و درمجموع 45 هزار و 798 شرکت‌‏کننده انجام شده و نشان می‌‏دهد میزان شیوع علائم افسردگی در میان این گروه، 48 درصد بوده است.

🔹 در ادامه به‌‏صورت جدا از دو هزار و 804 شرکت‌‏کننده هم برای ارزیابی شیوع افکار خودکشی پرسش شده و میزان شیوع آن در این جمعیت 21 درصد بوده است.

🔹درنهایت محققان این پژوهش، نتیجه زیر را از این متاآنالیز به‌‏دست آورده‌‏اند: تقریباً نیمی از دانش‌‏آموزان دبیرستانی علائم افسردگی را تجربه می‌‏کنند و از هر پنج دانش‌‏آموز دبیرستانی، یک‌‏نفر افکار خودکشی را تجربه می‌‏کند.

🔹عباس فرجی، کارشناس مشاوره در مدارس: براساس آیین‌‏نامه جامع راهنمای مشاوره در آموزش‌‏وپرورش، به‌‏ازای هر 12 دانش‌‏آموز باید یک‌‏ساعت مشاوره تعلق گیرد.

🔹در حال حاضر هم  13هزار مشاور در مدارس مشغول به‌‏کارند و اگر بخواهیم به عدد استاندارد برسیم، باید 50 هزار مشاور در مدارس داشته باشیم؛ درواقع حالا با کمبود 37 هزار مشاور در مدارس روبه‌‏رو شده‌‏ایم که تاثیرات زیادی در حوزه سلامت روان دانش‌‏آموزان مدارس دارند.

برای مشاهده متن کامل گزارش کلیک کنید


🆔 @bedonetarrof


Forward from: مدرسه‌ی پژواک
فعالیت کلاسی ۲.pdf
27.8Kb
فعالیت کلاسی شماره ۲:‌ صلح جهانی 
اهداف آموزشی فعالیت
دانش آموزان با انجام این فعالیت انتظار می‌رود:
با مفاهیمی مانند صلح جهانی، جنگ، خشونت و … آشنا شوند.
مهارت تفکر انتقادی و تحلیلی را بیاموزند.
راه‌های ایجاد صلح جهانی را شناسایی کنند.

🗓 هر هفته روزهای شنبه می‌توانید یک فعالیت را به صورت فایل پی‌دی‌اف از اینجا دانلود کنید و برای اجرا در کلاس خود اقدام نمایید.

📩 منتظر دریافت نظرات سازنده شما و همچنین پیشنهادهای دیگر برای ساختن محیط آموزشی به دور از تبعیض هستیم.
🕊🌱🏛


Forward from: آموزش و اندیشه‌‌
ضعف یادگیری دانش‌آموزان در مدرسه‌؛ «محتوای کتاب‌های درسی مورد علاقه دانش‌آموزان نیست»/ «مدارس جذابیت ندارند، معلم‌ها انگیزه» - خبرآنلاین
https://www.khabaronline.ir/news/1987133/%D8%B6%D8%B9%D9%81-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%87-%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF?utm_source=com.google.android.googlequicksearchbox&utm_medium=referral&utm_campaign=com.google.android.googlequicksearchbox&utm_referrer=com.google.android.googlequicksearchbox


Forward from: سیاست‌گذاری اجتماعی
نابرابری با ما چه می‌کند؟

کتاب در سال 2018 با عنوان The Inner Level: How More Equal Societies Reduce Stress, Restore Sanity and Improve Everyone’s Well-being منتشر شده است.
پرسش اصلی کتاب این است که چرا کشورهای توسعه‌یافته به‌رغم روند بهبود سطح زندگی شهروندان، همچنان با روند روبه‌افزایشی از اضطراب اجتماعی، احساس ناامنی، و بی‌اعتمادی مواجه‌اند. نویسندگان کتاب نشان می‌دهند که همۀ این مسائل به نابرابری بستگی دارد. ویلکینسون و پیکت توضیح می‌دهند که چگونه نابرابری بر روی ما تأثیر می‌گذارد و شناخت، احساس، و رفتار ما را تغییر می‌دهد. براساس این شواهد نابرابری‌های مادی تأثیر شناختی و روانی بسیار قدرتمندی دارند و با تشدید شکاف‌های طبقاتی تمایل به تعریف و ارزش‌گذاری خود و دیگران در دوگانۀ برتری و حقارت نیز افزایش می‌یابد. موقعیت اجتماعی پایین‌تر با سطوح بالایی از اضطراب همراه است و نرخ‌های اضطراب و افسردگی ارتباط نزدیکی با نابرابری دارند. نویسندگان کتاب با ارائۀ شواهد زیاد این تصور را به چالش می‌کشند که «انسان‌ها ذاتاً رقابتی و منفعت‌طلب‌اند» و «نابرابری محصول تفاوت‌های طبیعی در توانایی‌های فردی است».
@omidi_reza


Forward from: بدون تعارف
Video is unavailable for watching
Show in Telegram
💠پزشکیان: عدالت در آموزش نداریم و روز به روز شکاف و فاصله بین دارا و فقیر بیشتر می‌شود

🆔 @bedonetarrof


Forward from: مدرسه‌ی پژواک
سیستم‌های آموزشی در مناطق آسیب‌دیده از جنگ مانند غزه، اوکراین و افغانستان با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند. کودکان نه تنها با خطرات فیزیکی جنگ، بلکه با آسیب‌های روانی که یادگیری را مختل می‌کند، مواجه‌اند. در افغانستان، میلیون‌ها کودک به ویژه دختران از تحصیل محروم شده‌اند. در غزه، تخریب مدارس و فقر گسترده آموزش را محدود کرده است. در اوکراین، بسیاری از مدارس تخریب شده و مشکلات روانی بر کودکان تاثیر گذاشته است. با وجود این چالش‌ها، تلاش‌ها برای فراهم کردن فضاهای یادگیری امن و حمایت‌های روانی می‌تواند به حفظ حق آموزش و بازسازی آینده این جوامع کمک کند. 📚🎒🏫🕊

#آموزش_در_بحران #حمایت_از_کودکان #حق_آموزش

15 last posts shown.