Forward from: Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ
نتیجهگیری: چه کار باید کرد؟
این فیلم تا حد امکان هر چیزی را که لازم است در مورد ازدواج بیان می کند: انفعال، خشم، زندگی نزیسته و مسئولیت وجودی و غیره. کیِرکگور در جمله معروفی بیان میکند که چه ازدواج کنی و چه ازدواج نکنی در نهایت پشیمان میشوی. شاید این جمله در ابتدای امر ناامیدکننده به نظر برسد اما حاوی نکته مهمی است. ما با هر انتخابی که بین دو گزینه میکنیم، خودمان را از انتخابهای دیگر محروم میکنیم. معمولا ما بدون در نظر گرفتن این مساله خودمان را وارد ازدواج میکنیم و وقتی با حسرتهای آن مواجه میشویم، خشم، کلافگی و اضطراب زیادی را تحمل میکنیم. باید این را بدانیم که حسرت در ازدواج یک امر ذاتی است و الزاما مقصر این موضوع شریک زندگی ما نیست. راه حل و فصل این موضوع مراجعه به روانشناس و زوج درمانگر است، نه اقوام و دوستان. اگر با درمانگری ارتباط خوبی برقرار نمیکنید، درمانگرتان را عوض کنید. مهمترین نکته این است که قبل از ازدواج بدانیم مسائل اصلی زندگیمان ماننداستعدادها، معنای زندگی و پتانسیلهایمان چیزهایی نیستند که بتوانیم از انها بگذریم.
شاید بتوانیم در مورد محله مورد نظرمان برای زندگی، دکور منزل یا سلایق ریزمان مصالحه کنیم، اما در مورد شکوفایی استعدادها این امکان وجود ندارد. همانطور که مزلو می گوید، خودشکوفایی بالاترین مرتبه در نیازهای ماست. معنای زندگی چیزی نیست که بتوان بر سر آن کوتاه آمد.
نکته بعدی انفعال است. معمولا ما منتظریم مشکلات زناشویی خود به خود یا توسط دیگری برطرف شود. هر چند امید به زندگی زناشویی کمک زیادی میکند، امیدی که منجر به انفعال شود کشنده است.
مساله مهم دیگر پذیرش مسئولیت در زندگی مشترک است. نیکول شکوفا نشدن استعدادش را به گردن چارلی میانداخت و چارلی که حسرت داشتن روابط متعدد با جنس مخالف را در دوران جوانیاش داشت، نیکول را سرزنش میکرد. در اینجا هر دو انتخابهایی کرده بودند و بهرهی مناسبی از زندگی مشترک برده بودند و ضعفهای آن را به دیگری نسبت میدادند. هیچکدام در نظر نمیگرفتند که مشکلاتی که دارند ناشی از انتخاب و عدم انتخاب خودشان است.
تحلیل فیلم marriage story توسط بهروز هاشمی
@spirit_and_life
این فیلم تا حد امکان هر چیزی را که لازم است در مورد ازدواج بیان می کند: انفعال، خشم، زندگی نزیسته و مسئولیت وجودی و غیره. کیِرکگور در جمله معروفی بیان میکند که چه ازدواج کنی و چه ازدواج نکنی در نهایت پشیمان میشوی. شاید این جمله در ابتدای امر ناامیدکننده به نظر برسد اما حاوی نکته مهمی است. ما با هر انتخابی که بین دو گزینه میکنیم، خودمان را از انتخابهای دیگر محروم میکنیم. معمولا ما بدون در نظر گرفتن این مساله خودمان را وارد ازدواج میکنیم و وقتی با حسرتهای آن مواجه میشویم، خشم، کلافگی و اضطراب زیادی را تحمل میکنیم. باید این را بدانیم که حسرت در ازدواج یک امر ذاتی است و الزاما مقصر این موضوع شریک زندگی ما نیست. راه حل و فصل این موضوع مراجعه به روانشناس و زوج درمانگر است، نه اقوام و دوستان. اگر با درمانگری ارتباط خوبی برقرار نمیکنید، درمانگرتان را عوض کنید. مهمترین نکته این است که قبل از ازدواج بدانیم مسائل اصلی زندگیمان ماننداستعدادها، معنای زندگی و پتانسیلهایمان چیزهایی نیستند که بتوانیم از انها بگذریم.
شاید بتوانیم در مورد محله مورد نظرمان برای زندگی، دکور منزل یا سلایق ریزمان مصالحه کنیم، اما در مورد شکوفایی استعدادها این امکان وجود ندارد. همانطور که مزلو می گوید، خودشکوفایی بالاترین مرتبه در نیازهای ماست. معنای زندگی چیزی نیست که بتوان بر سر آن کوتاه آمد.
نکته بعدی انفعال است. معمولا ما منتظریم مشکلات زناشویی خود به خود یا توسط دیگری برطرف شود. هر چند امید به زندگی زناشویی کمک زیادی میکند، امیدی که منجر به انفعال شود کشنده است.
مساله مهم دیگر پذیرش مسئولیت در زندگی مشترک است. نیکول شکوفا نشدن استعدادش را به گردن چارلی میانداخت و چارلی که حسرت داشتن روابط متعدد با جنس مخالف را در دوران جوانیاش داشت، نیکول را سرزنش میکرد. در اینجا هر دو انتخابهایی کرده بودند و بهرهی مناسبی از زندگی مشترک برده بودند و ضعفهای آن را به دیگری نسبت میدادند. هیچکدام در نظر نمیگرفتند که مشکلاتی که دارند ناشی از انتخاب و عدم انتخاب خودشان است.
تحلیل فیلم marriage story توسط بهروز هاشمی
@spirit_and_life