Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Psychology


ارتباط با ادمین:
@sprit_and_life_admin
لینک دونیشن (پرداخت کمک مالی)
http://zarinp.al/spirit_and_life
شماره کارت
6104 3375 2117 2054

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Psychology
Statistics
Posts filter


فرشته محافظم
لطفا با من در طول زمان قدم بزن
زمان تو
زمان من
زمان ما
آنسوي زمان

مرا نگه دار
راه را نشانم بده
با من پارو بزن
و مرا با مهرباني رشد بده...

دعاي پيش از خواب
دكتر استس



همه ی ما در یک شب زندگی میکنیم
اما هر کدام از ما یک تاریکی خاصی را سپری میکند...
شبت بخیر چون هیچکس نباید بدون شب بخیر بخوابه 🌙✨





@Spirit_and_life

2k 0 60 3 120

زنان بايد در فرهنگ جامعه معاصر به جستجو بپردازند تا بتوانند طبيعت زنانه خود را به طور كامل بشناسند،در آغوش بكشند و بياموزند كه چگونه به عنوان زن براي خود ارزش قائل شوند.


مورين مورداك


@Spirit_and_life

2.6k 0 22 3 102

نگذاريم كه ابرهاي توهم، جلوي ديدن حقيقت را بگيرند. سايه ها، بخشي از حقيقت رواني ما هستند و با انكار ناپديد نخواهند شد و حتي تشديد ميشوند.


ديپاك چوپرا


@Spirit_and_life


حسادت يكي از كهن الگوهاي رواني بشر است كه بدون استثنا در همه ما وجود دارد. هركسي بنابر گرايشهاي رواني خود در حوزه اي حسادت دارد. حسادت اشتياقي فرافكني شده است.


@Spirit_and_life


حسادت ميتواند مثل ترس يك راهنماي خوب باشد. وقتي به خودمان اعتراف ميكنيم كه حسادت داريم ميتوانيم از آن به مثابه آينه براي تغيير استفاده كنيم
حسادت، مسير اشتياق را روشن ميكند

همه ی ما در یک شب زندگی میکنیم
اما هر کدام از ما یک تاریکی خاصی را سپری میکند...
شبت بخیر چون هیچکس نباید بدون شب بخیر بخوابه 🌙✨





@Spirit_and_life

2.8k 0 48 8 114

بهترين حامي يك زن ميتونه يك زن ديگه باشه و بزرگترين دشمن يك زن هم ميتونه زن ديگه اي باشه كه قدر رابطه خواهرانه رو ندونه.


خرد بدن/هيلاري هارت


@Spirit_and_life

3.3k 0 79 70 169

روز جهانی زن مبارک


زن و عشق در شاهنامه
.
.
.
شاهنامه کتابی است که زن در سراسر آن حضور دارد؛ برعکس ایلیاد هُمر که در آن سیمای زن پریده‌رنگ و گذراست. زن در ایلیاد آتش فاجعه را برمی‌افروزد و خود کنار می‌نشیند. هلن که زیبایی شوم و تباه‌کننده‌اش موجد جنگ است. این‌گونه است کریزئیس که ناخواسته نزاع بین آگاممنون و اشیل را باعث می‌شود.
در دوران پهلوانی شاهنامه حضور زن لطف و گرمی و نازکی و رنگارنگی به ماجراها می‌بخشد و با آنکه قسمت عمدهٔ داستان‌ها شامل جنگ و کشتار و نزاع و خرابی است، وجود او موجب می‌شود که این کتاب در ردیف لطیف‌ترین آثار فکری بشر قرار گیرد.
.
این زن‌ها هستند که به داستان تراژیک آب و رنگ بخشیده‌اند. اگر تهمینه نبود مرگ سهراب آنقدر مؤثر و غم‌انگیز جلوه نمی‌کرد. همین‌گونه است مرگ فرود اگر جریره نبود، و مرگ سیاوش اگر فرنگیس نبود، و مرگ اسفندیار اگر کتایون نبود، و مرگ رستم و تراژدی زال، اگر رودابه نبود.

شاهنامه بر خلاف آنچه در نزد اشخاص نا‌آشنا معروف شده یک کتاب ضدّ زن نیست. در تمام دوران پهلوانی، از سودابه که بگذریم، یک زن پتیاره دیده نمی‌شود. اکثر زنان در شاهنامه نمونهٔ بارز زن تمام‌عیار هستند. در عین برخورداری از فرزانگی و بزرگ‌منشی، از جوهر زنانگی و زیبایی نیز به نحو سرشار بهره‌مندند. حتی زنانی که خارجی هستند چون با ایران می‌پیوندند، از صمیم قلب ایرانی می‌شوند و جانب نیکی را که جانب ایران است می‌گیرند.
.
.
عشق در شاهنامه در عین برهنگی پاک و نجیب است. رابطه زن و مرد بی‌آنکه به تکلّف و تصنّع گراییده باشد از تمدّن و فرهنگ برخوردار است.
ما تنها یک مورد می‌بینیم که عشق به کام نمی‌رسد و آن عشق ناگهانی سهراب به گُرد‌آفرید است.
تنها یک مورد عشق ناپاک و نارواست و آن عشق سودابه به سیاوش است. در چهار مورد از شش مورد، اظهار دلدادگی نخست از طرف زن می‌شود.
.
.
زن در شاهنامه برای ابراز عشق جسارت بیشتری دارد. این بی‌پروایی به استثنای سودابه به‌هیچ وجه مانع پاکدلی و پاکدامنی نیست.
چهار زنی که در اظهار عشق پیشقدم هستند:
تهمینه به رستم، سودابه به سیاوش، منیژه به بیژن و کتایون به گشتاسب. عشق زال و رودابه در یک زمان ابراز می‌شود. در یک مورد مرد در ابراز عشق پیشقدم می‌شود و آن سهراب است.
استاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
آواها و ایماها، صص ۱۸–۱۳
.
. @Spirit_and_life

4k 0 87 4 130

.
... ببین ارباب ، همه زندگی دردسره. فقط مرگه که دردسر نداره.
زنده موندن یعنی کمربندتو سفت کنی و دنبال دردسر بگردی.


| Zorba, The Greek 1964

@Spirit_and_life


"دستبندهای هفت چاکرا، گوهرهای اصیل طبیعت با انرژی‌های شگفت‌انگیز! ✨
هر سنگ، قدرت زمین را به زندگی‌تان می‌آورد و تعادل و آرامش را به شما هدیه می‌دهد.
✅ ضمانت اصالت سنگ ها
✅ ارسال رایگان به سراسر کشور
✅ همراه با راهنمای استفاده و فعال‌سازی چاکراها
انرژی زمین در دستان شما 🌍💖
همین حالا سفارش دهید و انرژی مثبت را به زندگی‌تان دعوت کنید!
instagram.com/gema.art
instagram.com/gema.art
instagram.com/gema.art


“O Lord, give each person his own personal death. A thing that moves out of the same life he lived, In which he had love"

آه خدایا، به هرفرد مرگِ خودش (مرگِ شخصی اش) را اعطا کن.
مرگی که سرچشمه می گیرد از همان زندگی زیسته اش؛ همان زندگی ای که فرد در آن عاشق بوده است.

راینر ماریا ریکله
🥀🖤


Forward from: Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ
ادرس سایت و تشکر به خاطر جمع اوری مقاله بسیار خوب

https://nebesht.com/robert-alex-johnson-by-hoda-qasem/
هدی قاسمی
کارشناس ارشد روانشناسی


Forward from: Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ
۴ ‌درس رابرت الکس جانسون برای رهایی از اضطراب‌ها و تنش‌های زندگی، این موارد هستند: ‌

• اول این‌که هرچه هستید و هرکه هستید، تمام همّ و غم‌تان را به کار بگیرید و به‌طور منظم با خودتان خلوت کنید و تنها بمانید، تا ببینید که اولا تنها ماندن ترس ندارد و دوما فقط در تنهایی با عظمت خودتان می‌توانید مواجه شوید و زبان کهن‌الگویی خودتان را پیدا نموده و خردمند شوید. ‌

• دوم این‌که از دیدن سایه‌ها یا همان بخش‌های ناجور شخصیتی‌تان نترسید و انکارشان نکنید تا از طلسم آن‌ها رهایی پیدا کنید و حاکم سرزمین خودتان شوید. ‌

• سوم این‌که اگر عاشق شدید، هیچ‌وقت طرف مقابل را خدا نبینید و بار او را هم سنگین‌تر نکنید. اگر عشق خداگونه می‌خواهید بروید سراغ خود خدا و در معنویت این عشق را پیدا کنید و عشق زمینی را بگذارید همان‌طور معمولی و بدون زرق و برق بماند. یعنی شیفته خوبی‌ها و زیبایی‌های کسی نشوید تا بتوانید احساس رهایی داشته باشید و او را هم به بند نکشید. ‌

• چهارم هم این‌که برای رها شدن از کابوس‌ها و خواب‌های تکراری و مسائل آزاردهنده به سراغ تخیل فعالتان بروید و از آن کمک بگیرید.‌

هدی قاسمی
کارشناس ارشد روانشناسی


Forward from: Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ
چهارمین درس رهایی بخش رابرت الکس جانسون: تخیل فعال
دکتر جانسون شباهت عجیبی به یونگ داشت. او هم مثل یونگ درون‌گرا و کنجکاو بود و سرشار از انرژی برای کشف رازهای درون انسان‌ها! ‌

رابرت، تخیل فعال را حلال خیلی از مشکلات می‌دانست. تخیل فعال یعنی وارد دنیای خیال بشوید و همزمان بتوانید در آن دنیای خیالی با تمام عناصر خیالتان شروع به گفتگو کنید. جالب نیست؟‌

این کار باعث می‌شود خودتان هم در خیالات‌تان نقش فعال داشته باشید و صرفا یک تماشاچی منفعل باقی نمانید. بروید آن وسط و حرف‌های‌تان را بزنید، از هرچیزی که ناراحت‌تان کرده، صحبت کنید و حتی سر موجودات خیالی‌تان فریاد بزنید و از آن‌ها هم بخواهید که حرف‌های‌شان را با شما بزنند. اگر یک‌بار این کار را انجام دهید و نتیجه‌اش را ببینید، آن‌وقت دیگر لازم نیست سر هر حرف و حدیث و فکر و تصوری مدام حرص بخورید و از خواب بی‌خواب شوید. خیلی ساده وارد تخیل‌تان می‌شوید و مساله را حل و فصلش می‌کنید. جواب‌تان را می‌گیرید و می‌آیید بیرون. ‌

البته اوایل مسیر، احتمالا حضور یک روان‌تحلیل‌گر هم لازم است. این کار هم مثل سه درس قبلی باعث رهایی از اضطراب‌ها و تنش‌ها می‌شود.

گفتگو با شخصیت‌های رویاها‌

رابرت الکس جانسون در کتاب «تخیل فعال» می‌نویسد: «یکی از ابتدایی‌ترین کاربردهایی که یونگ برای تخیل فعال پیدا کرده بود، استفاده از آن به‌عنوان ادامه‌دهنده رویا بود.» ‌

خب این یعنی چه؟ ‌

یعنی اگر مدام خواب‌های آشفته تکراری می‌بینید یا با موضوعاتی مثل دزدی، فرار، قتل، سیل و زلزله و این‌جور موارد در خواب‌هایتان روبرو هستید، با کمک تخیل فعال به‌طرز فوق‌العاده‌ای می‌توانید تمام این مسائل را رفع و رجوع کنید. او اشاره می‌کند: «تخیل فعال، واقعی‌تر از واقعیت است. واقعی نه فقط به آن معنا که دارای جنبه عملی و ملموسی است بلکه به این معنا که می‌تواند ما را به دنیای نیروهای فرافردی و ماورایی متصل کند.» بنابراین، از این بابت هم خیالتان راحت باشد که تخیل فعال یک بازی مسخره و کودکانه نیست و اتفاقا کاملا بالغانه و جدی، آمده تا به شما برای حل مسائل درونیتان کمک کند. ‌

پس در چهارمین درس رابرت الکس جانسون برای رهایی از اضطراب می‌فهمیم که تخیل فعال، به ما امکان مشارکت آگاهانه در سرنوشت خودمان را می‌دهد.

جان کلام ‌

رابرت الکس جانسون، روانکاو شهیر پیرو مکتب یونگ، یازده سال بیشتر نداشت که طی سانحه‌ای هردو پایش را از دست داد. این اتفاق غم‌انگیز که برای هرکسی می‌تواند غیرقابل تحمل و طاقت‌فرسا باشد، اتفاقا برای رابرت کوچولو به‌شدت حیاتی و سرنوشت‌ساز شد. چون در زمان بیهوشی، قدم به جهان طلایی گذاشت که جهانی رویایی و سرشار از نور و زیبایی و سبکبالی بود. بعدها رابرت درگیر زندگی اجتماعی شد و شغل‌های زیادی عوض کرد. مدتی هم به ملاقات کریشنامورتی در هند رفته بود و بعد از آن با روانکاوان یونگی شروع به معاشرت نمود تا این‌که خودش هم تصمیم گرفت مسیر روانشناسی یونگ را دنبال کند و تبدیل شد به یک روان‌تحلیل‌گر یونگی به تمام معنا خردمند و آگاه که کتاب‌هایش به‌سرعت از استقبال جهانی برخوردار شدند.

هدی قاسمی
کارشناس ارشد روانشناسی


Forward from: Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ
سومین درس رهایی بخش رابرت الکس جانسون: مقوله عشق و رضایت درونی ‌

عشق زمینی هم از آن موضوعات همیشه جذابی است که اغلب افراد، دوست دارند حداقل یک بار مزه‌اش را بچشند و هزار بار دیگر هم از دیگران بشنوند. به قول حضرت حافظ:
یک نکته بیش نیست غم عشق و وین عجب
کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است
البته بعضی‌ها هم بارها و بارها مزه‌های مختلفی را از عشق می‌چشند و کلا امتحان کردن طعم‌ها را دوست دارند!! با آن‌ها فعلا کاری نداریم. ‌

اما نظر رابرت الکس جانسون این است که عشق زمینی یک نوع فرافکنی بیشتر نیست!!‌

این یعنی چه؟ ‌

یعنی وقتی مرد یا زنی عاشق و واله و شیدای یک نفر دیگر می‌شود، درواقع به این خاطر عاشق شده که آن ویژگی‌های خوب و قشنگ طرف مقابل را زیادی بزرگ‌نمایی کرده و ویژگی‌های نامطلوبش را هم احتمالا ندیده است! و تازه از این هم بدتر: اصلا متوجه نیست که آن ویژگی‌ها دقیقا در خودش هم وجود دارند و فقط نمی‌تواند ببیندشان. ‌

همین است که می‌گویند عاشق، کور است!! خب این کوری هم مسلما کار دستش می‌دهد و بعد که تب عشق خوابید، تازه جار و جنجال‌هایش شروع می‌شوند … چرا؟ چون هیچ مرد یا زنی نمی‌تواند از طرف مقابلش انتظار داشته باشد که برایش نقش خدای بی‌نقص رویاهایش را تا ابد بازی کند.
پس چه کنیم؟
این‌جاست که باید برویم و خودمان تبدیل به همان چیزی بشویم که برایش جان می‌دادیم. یعنی خودمان بتوانیم آن ویژگی‌های درخشان را در درون خودمان پیدا و تقویت کنیم و این‌بار به آرامش برسیم و از آن حالت خام کودکی عبور کنیم و بالغ شویم.
این یعنی درس زندگی با عشق! ‌

خوبی دیگرش هم این است که اگر چنین اتفاقی بیافتد، احتمالا می‌توانیم شخص شایسته‌ای را که مطابق با نیازهای امروزمان است پیدا کنیم و قربانی نشویم. به این می‌گویند کار مسؤولانه و درست! ‌

در سومین درس رابرت الکس جانسون برای رهایی از اضطراب، وی معتقد است ظرفیت تحمل اساطیر یا همان خدایان رویایی فقط در بهشت وجود دارد و روی زمین جواب نمی‌دهد. او در کتاب «زن» می‌نویسد: «تمامی بهشت‌ها محکوم به شکست هستند. در هریک، ماری است که آرامش موجود در باغ عدن را مختل می‌کند.» مار در این‌جا همان وسوسه‌های درونی، پرسش‌های نامعمول و پچ‌پچه‌های آزارنده‌ای‌ است که از بیرون یا از درون ما به فرایند تخریب ناخودآگاه کمک می‌کنند. وقتی هم ناخودآگاه تخریب شود، یعنی گاومان زاییده و باید برویم دنبال پیدا کردن راه چاره که زیر بار این خرابه‌ها، مدفون و مجنون نشویم. ‌

حالا چه می‌شود؟
بعد از شکست عشقی معمولا سقوط و درد زیادی را تجربه می‌کنیم. این درد و سقوط می‌خواهد ما را با جنبه الهی‌مان مواجه کند و به ما بفهماند که از ارتباطات انسانی نباید انتظارات بیشتر از حد انسان داشته باشیم. اما انسان‌ها معمولا اشتباه دوم را هم مرتکب می‌شوند و برای روشن نگه داشتن آتش عشقشان به سراغ ازدواج می‌روند. این یعنی برای حل مساله عشق به ازدواج پناه می‌برند و کار را از قبل هم پیچیده‌تر می‌کنند. نتیجه‌اش هم چه می‌شود؟ درماندگی و احساس شکست!! ‌

چرا؟ ‌

چون فکر کرده‌ایم که ازدواج یعنی رومانتیک بودن و خوشحال بودن دائمی! اما این چیزی است که فقط در ارتباط با معنویت ممکن است و نه در ارتباط با یک انسان خیلی خیلی معمولی مثل خودمان. ‌

رابرت الکس جانسون می‌گوید: «در عشق یک دیوانگی الهی وجود دارد. آن‌قدر حجم معنویت در عشق بالاست که ایگو نمی‌تواند آن را تحمل کند و نیاز به یک ظرف دارد اما ازدواج ظرف مناسبی برای عشق نیست.» ‌

حالا این سوال پیش می‌آید که پس ظرف مناسب عشق چیست؟
ظرف مناسب عشق، معنویت مذهب است که باعث آرامش و رهایی ما از دوگانگی عشق و ازدواج می‌شود.
درمجموع، یادتان باشد که کشش عشق را نباید با میل به ازدواج قاطی کنیم.

هدی قاسمی
کارشناس ارشد روانشناسی


Forward from: Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ
دومین درس رهایی بخش رابرت الکس جانسون: پذیرش ورود به جهان تاریک

‌یک روز ‌پروفوفسور یونگ از رابرت خواست تا تمام تمرکزش را روی دنیای درونی بگذارد و حتی از ازدواج هم در این مسیر چشم بپوشد. یونگ تاکید کرد که رابرت لازم نیست از چیزی بترسد چون دنیای درون از او محافظت خواهد نمود. رابرت هم به‌تدریج به این باور رسید که حتی اگر هیچ دستاوردی در بیرون نداشته باشد، بازهم دین خود را به دنیا ادا کرده است. پس خیالش از جانب خودش راحت شد و پا در مسیری گذاشت که عارفان به آن سیر عشق می‌گویند.‌

او در کتاب «مرد» می‌نویسد: «نفی تاریکی، مساوی‌ست با از دست دادن شانس تغییری که با خود می‌آورد.» حالا این جمله‌ها یعنی چه؟‌

یعنی اگر بخواهید صفات زشت یا ناپسندتان را انکار کنید، شانس شرکت در یک بازی خوب و باشکوه را از دست خواهید داد؛ آن هم بازیی که خودتان قرار است در آن نقش ایفا کنید!
پس یکی از اصول بازی زندگی برای آرامش و رهایی، پذیرفتن سایه‌های شخصیتی یا نقاط دیده نشده و تاریک شخصیتتان است که سعی دارید پنهان یا انکارشان کنید. شاید بپرسید چطور می‌شود آدم بفهمد مثلا حسود و دیکتاتور و کودن است اما همچنان خوشحال و راضی و آرام بماند؟ ‌

خب در پاسخ باید عرض کنم که راستش وقتی این‌ها را بفهمید و حتی تا وقتی که بخواهید بفهمید، احتمالا خیلی اذیت خواهید شد. معلوم هم نیست چقدر این اذیت شدن طول بکشد و چطور روال خودش را طی کند. حتی ممکن است طرد شوید یا تایید نشوید، اما اگر این مراحل را تاب بیاورید و به مرحله پذیرش آن صفات ناپسند برسید، ناگهان متوجه تغییرات فوق‌العاده‌ای در شخصیت‌تان می‌شوید. مثلا ممکن است ببینید دیگر از آن تنش‌ها و ترس‌ها و اضطراب‌های قبل خبری نیست، یا متوجه می‌شوید که حالا چقدر بهتر و قوی‌تر و مقتدرانه‌تر تصمیم می‌گیرید، بر دیگران تاثیر می‌گذارید و از قهر و خشم دیگران به‌خاطر تصمیماتتان نمی‌هراسید. ‌

و چه چیزی بهتر از رهایی از اضطراب‌ها و تنش‌ها و رسیدن به آرامش و ایمان درونی؟ ‌

خودتان قضاوت کنید؛ آیا یک پادشاه یا ملکه مقتدر و منسجم که خودش سکان سرنوشت خودش را در دست گرفته و آرام‌تر و مطمئن‌تر از قبل قدم برمی‌دارد، جذاب و خواستنی نیست؟

هدی قاسمی
کارشناس ارشد روانشناسی


Forward from: Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ
۴ درس رابرت الکس جانسون برای رهایی از اضطراب‌ها و تنش‌‌های زندگی

رابرت الکس جانسون چگونه تبدیل به یک درمان‌گر یونگی شد؟
رابرت شانزده سال داشت که دوباره همان جهان طلایی را با وضوح بیشتری دید و شیفته‌تر شد. ‌

می‌‌پرسید رابطه‌اش با پدر و مادرش چطور بود؟ خب، راستش واقعا تعریفی نداشت. پدرش آدم مستبد و ضعیفی بود و مادرش عواطف و احساساتش را پنهان و سرکوب می‌کرد. و ترکیب این دو نفر، مسلما چیز دندان‌گیری از آب درنمی‌آید. واقعیت این بود که هیچ‌کدام محبت واقعی به رابرت ابراز نمی‌کردند. آن‌ها خیلی زود از هم جدا شدند. اما گاهی یک مادربزرگ هم می‌تواند از پس مادری یک بچه بربیاید و کمی به او در رهایی از اضطراب‌ها و تنش‌ها کمک کند، این‌طور نیست؟ ‌

مادربزرگ رابرت، برخلاف مادرش، مهربان و حمایت‌کننده بود و او را با باغبانی و موسیقی آشنا کرد. و چه چیزی از این بهتر؟ بعدها موسیقی، یکی از ارکان مهم زندگی معنوی رابرت شد. جالب این‌جاست که رابطه رابرت با ناپدری‌اش هم خوب نبود و درست بعد از مرگ مادرش، یخ‌های بین او و ناپدری‌اش فروریخت و توانستند دوستان خوبی برای هم بشوند. مادرش دقیقا و با تمام قدرت، بین پسر و شوهرش ایستاده بود! ‌

سال‌ها بعد، رابرت شغل‌های مختلفی را تجربه کرد. او مدتی به‌عنوان داوطلب صلیب سرخ در جنگ جهانی دوم مشغول به خدمت شد و سپس مسؤولیت یک برج دیده‌بانی در جنگل را پذیرفت که اولین تجربه تنهایی کامل و خلوت درونی وی بود. خود او آن دوره را شادترین دوره زندگی‌اش می‌نامد. او پس از ملاقات با کریشنامورتی در هندوستان به تفاوت عمیق روان ناخودآگاه غربی‌ها با شرقی‌ها پی برد. رابرت الکس جانسون پس از ترک کریشنامورتی با روانکاوان یونگی زیادی ملاقات کرد و آخر سر، خودش هم در مسیر روانشناسی یونگ قدم نهاد. ‌

از آن روزها زمان زیادی می‌گذرد. در تمام این سال‌ها کتاب‌های دکتر جانسون به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه شدند و برخی حتی تیراژ ۲ میلیون نسخه را هم رد کردند. اما رابرت الکس جانسون برای حال و هوای این روزهای ما و باز شدن گره مشکلاتمان چه حرف تازه‌ای دارد؟ پاسخ این سوال را در ادامه که ۴ درس رابرت الکس جانسون برای رهایی از اضطراب‌ها و تنش‌های زندگی را بخوانید، خودتان متوجه خواهید شد.
اولین درس رهایی بخش رابرت الکس جانسون: درک خِرد تنهایی
رابرت به گفته خودش، با اسطوره درمان‌گر زخمی و زاهد خلوت‌نشین، همذات‌پنداری داشته و این دو کهن‌الگو را زندگی کرده است. حالا مقصود از این دو اصطلاح چیست؟
درمان‌گر زخمی یعنی فردی که اول خودش حسابی زخم و زیلی شده و شلاق‌هایش را در زندگی خورده و بعد راه شفا را پیدا کرده و حالا این توانایی و صلاحیت را دارد که دردهای من و شما را هم با وضوح بهتری ببیند و به درمانشان کمک کند.
زاهد خلوت‌نشین هم به معنی خردمند درون‌گرایی است که از تنهایی و عزلت خودش خرسند است. او در سکوت، مسیر خرد شخصی خودش را طی می‌کند و هر وقت لازم شد از غار تنهایی‌اش بیرون می‌زند و به دیگران کمک می‌رساند. ‌
رابرت خودش را فردی می‌داند که همواره بین یک پسربچه بازیگوش و یک پیر فرزانه در نوسان است و همین باعث شده که تعادل پیدا کند و نه از این طرف بام بیافتد و نه از آن طرف! او در کتاب «راهبری زندگی با شهود درونی» نوشته که بعد از تجربه تلخ تصادف در یازده سالگی، اصلا دیگر نتوانسته همان آدم قبلی شود و شروع کرده به دیدن دنیا از دریچه‌ای تازه.
از دیدگاه رابرت الکس جانسون، انسان خردمند کسی است که بتواند تنهایی را تاب بیاورد و زبان کهن‌الگویی را هم در همین حال و هوا، پیدا کند. زبان کهن‌الگویی یعنی زبانی که از هزاران سال قبل در وجود من و شما ریشه دوانده و مثلا باعث می‌شود که اگر یک روز ناگهان دلمان خواست زیر باران بدویم و بی‌خیال قضاوت دیگران از باران لذت ببریم، بفهمیم که کهن‌الگوی لذت آنی (یا خدای سرخوشی که در اصطلاح دیونوسیوس نام دارد) الان فعال شده و باید با او همراه شویم تا بعدها برایمان تبدیل به عقده و خشم نشود.‌

البته زبان‌های کهن‌الگویی، بسیار وسیع‌تر و متنوع‌تر از این مثال‌های ساده هستند. ‌

رابرت می‌گوید مردم باید توجه داشته باشند که در تنهایی احتمال زیادی هست که از شدت رویارویی با عظمتی که در درونشان ممکن است ببینند، ناگهان دچار به‌هم‌ریختگی روانی شده و مثلا میل به خودکشی و اعتیاد و خودزنی پیدا کنند.
حالا چطور باید مراقب باشیم که به این دردسرها نیافتیم؟ با کمک یک مشاور دلسوز، آگاه و کاربلد! صادقانه بگویم او احتمالا تنها کسی است که می‌تواند شما را به سلامت از این مسیر پرفراز و نشیب عبور دهد. ‌
خب! این اولین درس رابرت الکس جانسون برای رهایی از اضطراب درونی بود. خود او برای درک عظمت تنهایی‌اش، از حضور ۶ روان تحلیلگر مثل دکتر یاکوبی، خانم یونگ و پروفسور کارل گوستاو یونگ بهره برده است.

هدی قاسمی
کارشناس ارشد روانشناسی


در دنیا هیچ کاری سخت تر از صداقت و صمیمیت نیست، هیچ کاری هم آسان تر از تملق و چاپلوسی . در صداقت و صمیمیت، حتی اگر یک درصد دروغ و تزویر باشد، فوری نغمه ناسازش بلند می شود و کار را به رسوایی می کشاند. برعکس، اگر همه حرف ها تا نقطه آخرش دروغ و تزویر باشد، مثل نغمه گوش نواز به دل می نشیند و لذت می بخشد. چاپلوسی، هر چقدر هم که نتراشیده و زننده باشد، دست کم نیمی از آن همیشه به نظر حقیقت می آید. ربطی هم به موقعیت اجتماعی آدمها و این طبقه و آن طبقه ندارد، همه را در بر می گیرد.



#جنایت_و_مکافات
#فئودور_داستایفسکی



همه ی ما در یک شب زندگی میکنیم
اما هر کدام از ما یک تاریکی خاصی را سپری میکند...
شبت بخیر چون هیچکس نباید بدون شب بخیر بخوابه 🌙✨





@Spirit_and_life

3.1k 0 80 16 68

💥 اژدهایی به نامِ «تو-باید» (این پست بازنشر است)

در چنین گفت زرتشتِ نیچه، آمده است، هنگامی که بند باز سقوط می کند و در حالِ جان دادن است، با نگرانی به زرتشت نگاه کرده و می گوید؛

«تو اینجا چه می کنی؟ دیری بود که می دانستم شیطان، روزی مرا می لغزاند. حال او مرا گریبان کِش به دوزخ می کشاند. نکند تو می خواهی او را از این کار باز داری؟»

زرتشت پاسخ داد؛

«ای دوست، به شرف ام سوگند که چنان چیزی در کار نیست. نه شیطانی هست و نه دوزخی. روانت از تن-ات نیز زودتر خواهد مرد. پس دیگر از هیچ چیز مترس» ص 29

در ادامه علتِ بروز و ظهورِ این ترس و هراس و تا این حد احساس گناه در آدمی را زرشت، اژدهایِ «تو-باید» نام می نهد!

اژدهای «تو-باید» چیست؟

اژدهای تو باید همان همدستی و هم داستانیِ افلاطونیزم با مسیحیت است همان دستورها و باید ها و نباید ها و امر و نهی هایی که (بکن، نکن، برو، نرو، بشنو نشنو، بشین، نشین، بپوش، نپوش، بخون، نخون، بخور، نخور، بفهم، نفهم! و...) همچون شلاقی بر سرِ آدمی کوفته شده اند، طوری که دیگر نایی برای سر بر آوردن و اراده کردن برای او باقی نمانده است!

اژدهای «تو-باید» همان اخلاق و نظام ارزش‌هایی ست که تا کنون بر آدمیان حاکم بوده است که از قضا در متنِ آلمانیِ کتاب مقدس این «باید ها» با عبارتِ Du sollst که به معنای نفی nicht می باشد آمده است.

نیچه همین نظام ارزشی (اخلاق) و همین دستگاهِ نه گویی (دین) به غرایز و خواسته های آدمی را نقطه ی ثقلِ نهیلیسم می داند.




@spirit_and_life


Forward from: Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ
نتیجه‌گیری: چه کار باید کرد؟
 
این فیلم تا حد امکان هر چیزی را که لازم است در مورد ازدواج بیان می کند: انفعال، خشم، زندگی نزیسته و مسئولیت وجودی و غیره. کیِرکگور در جمله معروفی بیان می‌کند که چه ازدواج کنی و چه ازدواج نکنی در نهایت پشیمان می‌شوی. شاید این جمله در ابتدای امر ناامیدکننده به نظر برسد اما حاوی نکته مهمی است. ما با هر انتخابی که بین دو گزینه می‌کنیم، خودمان را از انتخاب‌های دیگر محروم می‌کنیم. معمولا ما بدون در نظر گرفتن این مساله خودمان را وارد ازدواج می‌کنیم و وقتی با حسرت‌های آن مواجه می‌شویم، خشم، کلافگی و اضطراب زیادی را تحمل می‌کنیم. باید این را بدانیم که حسرت در ازدواج یک امر ذاتی است و الزاما مقصر این موضوع شریک زندگی ما نیست. راه حل و فصل این موضوع مراجعه به روانشناس و زوج درمانگر است، نه اقوام و دوستان. اگر با درمانگری ارتباط خوبی برقرار نمی‌کنید، درمانگرتان را عوض کنید. مهم‌ترین نکته این است که قبل از ازدواج بدانیم مسائل اصلی زندگی‌مان ماننداستعدادها، معنای زندگی و پتانسیل‌هایمان چیزهایی نیستند که بتوانیم از انها بگذریم.
شاید بتوانیم در مورد محله مورد نظرمان برای زندگی، دکور منزل یا سلایق ریزمان مصالحه کنیم، اما در مورد شکوفایی استعدادها این امکان وجود ندارد. همانطور که مزلو می گوید، خودشکوفایی بالاترین مرتبه در نیاز‌های ماست. معنای زندگی چیزی نیست که بتوان بر سر آن کوتاه آمد.
نکته بعدی انفعال است. معمولا ما منتظریم مشکلات زناشویی خود به خود یا توسط دیگری برطرف شود. هر چند امید به زندگی زناشویی کمک زیادی می‌کند، امیدی که منجر به انفعال شود کشنده است.
مساله مهم دیگر پذیرش مسئولیت در زندگی مشترک است. نیکول شکوفا نشدن استعدادش را به گردن چارلی می‌انداخت و چارلی که حسرت داشتن روابط متعدد با جنس مخالف را در دوران جوانی‌اش داشت، نیکول را سرزنش می‌کرد. در اینجا هر دو انتخاب‌هایی کرده بودند و بهره‌ی مناسبی از زندگی مشترک برده بودند و ضعف‌های آن را به دیگری نسبت می‌دادند. هیچکدام در نظر نمی‌گرفتند که مشکلاتی که دارند ناشی از انتخاب‌ و عدم انتخاب‌ خودشان است.
 
تحلیل فیلم marriage story توسط بهروز هاشمی

@spirit_and_life


Forward from: Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ
مشکلات زناشویی و آفتی به نام مداخله
ازدواج‌های زیادی را دیده ام که با مشاوره‌های غیرتخصصی و رفتار مداخله‌ای اطرافیان نابود شده اند یا حداقل با روش سالمی تمام نشده اند. این اتفاقی است که دقیقا برای نیکول می‌افتد. یکی از همکارانش نورا را به او معرفی می‌کند و همین توصیه غلط به نحوی سرنوشت او را به بیراهه می‌برد.
همیشه بهره بردن از یک مشاور خانواده، حتی از نوع ناشی، بهتر از کمک گرفتن از وکیلی است که شما را وارد چالش‌هایی می‌کند که فقط برای خودش مفید است. البته فیلم داستان ازدواج وکیل اول چارلی را که منصف است نیز نشان می دهد، اما در برابر نورا نمی‌تواند به موفقیت مورد نظر چارلی برسد و در نهایت نصیحت‌های او در گوش چارلی فرو نمی‌رود.

@spirit_and_life

20 last posts shown.