Forward from: Spirit_and_life_ | روانشناسی تحلیلی یونگ
خداروشکر من یونگ هستم و نه یک یونگی!"
به این گفته دقت کنید بسیار به کار برده میشه اما هر شخصی برای خودش معنای به کار میبره بدون اینکه بداند یونگ چه گفته در این باره و روانشناسی تحلیلی یونگ اگر برداشت شخصی بشه بسیار خطرناک هست
لطفا دقت کنید
در واقع تئوری بسیاری برای تشخیص و برچسب زدن به بیماران وجود داشت، اما اصطلاحات و تئوری هرگز برای یونگ جذابیتی نداشت مگر به شکلِ کمکِ موقت. یونگ در مورد اصطلاحاتی که خودش به جنبه های مختلف روانِ انسان داد، در کتاب طولانی آخر خود "Mysterium Conilinctionis" (منتشر شده در سال 1955) نوشت: "اگر چنین مفاهیمی برای ِ به ترتیب قرار دادنِ محتوای تجربی به شکلِ موقت به کار برده شوند، هدف خود را به انجام رسانده اند " .
او عادت داشت که از تمایل زیاد شاگردانش به شکل گیری تعصب از چنین مفاهیمی ، اِبرازِ تاسف کند و یکبار با عصبانیت گفت: "خداروشکر من یونگ هستم و نه یک یونگی!" این نگرش حاصل تجربه های او نبود، بلکه از ابتدای کارش با او بود. این شخصِ بیمار ( اشاره به ویژگی های فردی هر بیمار) بود که مهم شمرده میشد.
یونگ ، زندگی و کارش
باربارا هانا
مترجم:
مریم ابراهیمی
@spirit_and_life
به این گفته دقت کنید بسیار به کار برده میشه اما هر شخصی برای خودش معنای به کار میبره بدون اینکه بداند یونگ چه گفته در این باره و روانشناسی تحلیلی یونگ اگر برداشت شخصی بشه بسیار خطرناک هست
لطفا دقت کنید
در واقع تئوری بسیاری برای تشخیص و برچسب زدن به بیماران وجود داشت، اما اصطلاحات و تئوری هرگز برای یونگ جذابیتی نداشت مگر به شکلِ کمکِ موقت. یونگ در مورد اصطلاحاتی که خودش به جنبه های مختلف روانِ انسان داد، در کتاب طولانی آخر خود "Mysterium Conilinctionis" (منتشر شده در سال 1955) نوشت: "اگر چنین مفاهیمی برای ِ به ترتیب قرار دادنِ محتوای تجربی به شکلِ موقت به کار برده شوند، هدف خود را به انجام رسانده اند " .
او عادت داشت که از تمایل زیاد شاگردانش به شکل گیری تعصب از چنین مفاهیمی ، اِبرازِ تاسف کند و یکبار با عصبانیت گفت: "خداروشکر من یونگ هستم و نه یک یونگی!" این نگرش حاصل تجربه های او نبود، بلکه از ابتدای کارش با او بود. این شخصِ بیمار ( اشاره به ویژگی های فردی هر بیمار) بود که مهم شمرده میشد.
یونگ ، زندگی و کارش
باربارا هانا
مترجم:
مریم ابراهیمی
@spirit_and_life