🔻ازدواجی که زندگی خیلیها رو تغییر داد!
🔹ماجرا از اونجا شروع میشه که اشرف، خواهر شاه، بعد از جدایی از احمد شفیق، تو یه سفر پاریس عاشق مهدی بوشهری میشه. بوشهری از خانوادهای ثروتمند بود و اشرف هم به زور از محمدرضا میخواد که اجازه ازدواج بده. شاه هم که چارهای نداشت، قبول میکنه.
🔸زندگی مشترک اشرف و بوشهری فقط یه سال دووم آورد، ولی همین مدت برای پیشرفت زندگی بوشهری کافی بود! بوشهری با این وصلت، نفوذ زیادی تو دربار پیدا کرد و از راههای مختلف، مخصوصاً اختلاس و نفوذ سیاسی، کلی ثروت جمع کرد.
🔹اشرف بعد یه سال از قیافه بوشهری خسته شد و بهش گفت: «دیگه تحملت رو ندارم! اینجا نباش!»
🔸اما بوشهری زرنگتر از این حرفا بود. رفت پاریس و شغلهای زیادی راه انداخت؛ از کار تو ایرانایر گرفته تا چلوکبابی و عکاسی! البته هر ماه یکی دو روز به تهران میاومد و از شاه پول میگرفت!
🔸بعد از ازدواج مهدی، پدرش هم که از تاجران بزرگ بود، حسابی تجارتش رونق گرفت و به سناتوری رسید. بوشهریها تو پروژههای بزرگی مثل شرکت تکنیساز و طرحهای شهرسازی آمریکا سهم داشتند و با نفوذ سیاسی و وامهای کلان، ثروت زیادی جمع کردند.
🆔 @Raavi_ir
🔹ماجرا از اونجا شروع میشه که اشرف، خواهر شاه، بعد از جدایی از احمد شفیق، تو یه سفر پاریس عاشق مهدی بوشهری میشه. بوشهری از خانوادهای ثروتمند بود و اشرف هم به زور از محمدرضا میخواد که اجازه ازدواج بده. شاه هم که چارهای نداشت، قبول میکنه.
🔸زندگی مشترک اشرف و بوشهری فقط یه سال دووم آورد، ولی همین مدت برای پیشرفت زندگی بوشهری کافی بود! بوشهری با این وصلت، نفوذ زیادی تو دربار پیدا کرد و از راههای مختلف، مخصوصاً اختلاس و نفوذ سیاسی، کلی ثروت جمع کرد.
🔹اشرف بعد یه سال از قیافه بوشهری خسته شد و بهش گفت: «دیگه تحملت رو ندارم! اینجا نباش!»
🔸اما بوشهری زرنگتر از این حرفا بود. رفت پاریس و شغلهای زیادی راه انداخت؛ از کار تو ایرانایر گرفته تا چلوکبابی و عکاسی! البته هر ماه یکی دو روز به تهران میاومد و از شاه پول میگرفت!
🔸بعد از ازدواج مهدی، پدرش هم که از تاجران بزرگ بود، حسابی تجارتش رونق گرفت و به سناتوری رسید. بوشهریها تو پروژههای بزرگی مثل شرکت تکنیساز و طرحهای شهرسازی آمریکا سهم داشتند و با نفوذ سیاسی و وامهای کلان، ثروت زیادی جمع کردند.
🆔 @Raavi_ir