♦️شهرنشینیِ مدرن حاصل صنعتی شدن است
(نقدی بر نقد دکتر محدثی دربارۀ عوامانه و شِبْهِ علمی نوشتن)
[بخش نخست]
✍️دکتر محمدباقر تاجالدین
بازنشر: ۱۳ بهمن ۱۴۰۳
در پی انتشار یادداشتی کوتاه تحت عنوان «مهاجرت روستاییان به شهرها پدیده ای مدرن و اجتناب ناپذیر بوده است» دوست و همکار گرامی اَم آقای دکتر حسن محدثی در یادداشتی تحت عنوان« اهل قلم و پدیدهی شبهعلمی سخن گفتن عوامانه» به نقد دیدگاه من و البته برخی دوستان دیگر از جمله جناب مهدی تدینی و بیژن اشتری پرداختند که ضرورت دارد مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
۱. به احتمال زیاد آقای دکتر محدثی تفاوت بین نوشتۀ علمی و پژوهشی با یک یادداشت کوتاه را می دانند و این را هم می دانند که تمام یادداشت های کوتاه تلگرامی لزوماً علمی یا پژوهشی به معنای دقیق کلمه نیستند و شاید نیازی هم به چینن کاری نباشد. علمی و پژوهشی نوشتن مربوط به کتاب ها و مجلات علمی و پژوهشی است که شاید نیازی نباشد در صفحۀ تلگرامی هر آن چه که افراد می نویسند رنگ و لعاب علمی داشته باشد. با این همه اما موافقم که نوشته های افراد دانشگاهی بهتر است که دقیق و مستند باشد تا از نوشته های عوامانه متمایز شوند.
۲. عوامانه یا شِبه علمی نوشتن یعنی این که نوشته ها هیچ گونه پشتوانۀ فکری و علمی و تخصصی نداشته باشند و بی پایه و اساس و به اصطلاح باری به هر جهت باشند و با هیچ کدام از اصول و قواعد عقلانی(فلسفی)، علمی و پژوهشی منطبق نباشند. اما نوشته های کسانی که فلسفه و تاریخ و جامعه شناسی و روان شناسی خوانده اند و اکنون استاد و نویسنده و پژوهشگر شده اند و حاصل سال ها تجربیات و پژوهش ها و تأملات علمی و پژوهشی خودشان را در قالب نوشته ای می آورند لزوماً نوشته ای عوامانه یا شِبْه علمی نیست. این گفته به این معنا هم نیست که هر آن چه که یک فیلسوف یا تاریخ دان یا جامعه شناس می نویسد درست و دقیق است و نباید مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
۳. برای مثال همۀ ما که جامعه شناسی خوانده ایم و سال ها در حال تدریس این درس هستیم این اصل اساسی و مسلم را می دانیم که "شهرنشینی مدرن محصول صنعتی شدن در جهان مدرن" است و در جهان پیشامدرن چنین پدیده ای وجود خارجی هم نداشت. تمام اسناد، آمارها و نظریه های علمی و پژوهشی جامعه شناسان هم این موضوع را کاملاً تأیید می کنند. آیا از نظر جناب محدثی این نوشته، نوشته ای عوامانه و شِبه علمی است؟ و در یک یادداشت کوتاه تلگرامی نیازی به ارجاع دادن به این امر بدیهی است؟ و اگر کسی چنین امر بدیهی را ارجاع ندهد عوامانه و شِبه علمی می نویسد؟
۴. باز هم برای یادآوری و اطلاع جناب دکتر محدثی دوباره می گویم که مهاجرت روستاییان به شهرهای ایران به ویژه تهران و کلان شهرها مطابق با تمام اسناد و مدارک موجود ربط و نسبت چندانی به پدیدۀ اصلاحات ارضی نداشته و بلکه پیش از وقوع این حادثه روند مهاجرت ها به دلیل صنعتی شدذن کشور آغاز شده بود. این هم سندی از صدها و بلکه هزاران اسناد موجود در این زمینه که پیش از آغاز اصلاحات ارضی در زمینۀ مهاجرت گستردۀ روستاییان به تهران مطرح شده است:«در ﺳــﺎل ۱۳۳۶ﻧﺨﺴــﺖوﻗــﺖ وزﯾــﺮ در مکاتبات خود به وزیر راه ﯾــﺎدآوری کرد: « یکی از مسائلی که همیشه مورد ﻧﻈــﺮ ﻣــﻮرد دوﻟــﺖ ها بوده و تاکنــﻮن راه حلی برای آن پیدا نشده ﻣﻮﺿــﻮع ﻣﻬــﺎﺟﺮت ساکنین شهرستان ها به تهران است. این مسأله علاوه بر این که مشکلاتی از لحاظ زندگی و جهات دیگر در پایتخت ایجاد کرده، باعث تقلیل جمعیت اغلب شهرستان ها و دهات شده است» (مرکز پژوهش، سنجش و اسناد ریاست جمهوری، 1390).
ادامه دارد👇👇👇
@tajeddin_mohammadbagher
#انقلاب_سفید
#اصلاحات_ارضی
#محمدباقر_تاجالدین
@NewHasanMohaddesi
(نقدی بر نقد دکتر محدثی دربارۀ عوامانه و شِبْهِ علمی نوشتن)
[بخش نخست]
✍️دکتر محمدباقر تاجالدین
بازنشر: ۱۳ بهمن ۱۴۰۳
در پی انتشار یادداشتی کوتاه تحت عنوان «مهاجرت روستاییان به شهرها پدیده ای مدرن و اجتناب ناپذیر بوده است» دوست و همکار گرامی اَم آقای دکتر حسن محدثی در یادداشتی تحت عنوان« اهل قلم و پدیدهی شبهعلمی سخن گفتن عوامانه» به نقد دیدگاه من و البته برخی دوستان دیگر از جمله جناب مهدی تدینی و بیژن اشتری پرداختند که ضرورت دارد مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
۱. به احتمال زیاد آقای دکتر محدثی تفاوت بین نوشتۀ علمی و پژوهشی با یک یادداشت کوتاه را می دانند و این را هم می دانند که تمام یادداشت های کوتاه تلگرامی لزوماً علمی یا پژوهشی به معنای دقیق کلمه نیستند و شاید نیازی هم به چینن کاری نباشد. علمی و پژوهشی نوشتن مربوط به کتاب ها و مجلات علمی و پژوهشی است که شاید نیازی نباشد در صفحۀ تلگرامی هر آن چه که افراد می نویسند رنگ و لعاب علمی داشته باشد. با این همه اما موافقم که نوشته های افراد دانشگاهی بهتر است که دقیق و مستند باشد تا از نوشته های عوامانه متمایز شوند.
۲. عوامانه یا شِبه علمی نوشتن یعنی این که نوشته ها هیچ گونه پشتوانۀ فکری و علمی و تخصصی نداشته باشند و بی پایه و اساس و به اصطلاح باری به هر جهت باشند و با هیچ کدام از اصول و قواعد عقلانی(فلسفی)، علمی و پژوهشی منطبق نباشند. اما نوشته های کسانی که فلسفه و تاریخ و جامعه شناسی و روان شناسی خوانده اند و اکنون استاد و نویسنده و پژوهشگر شده اند و حاصل سال ها تجربیات و پژوهش ها و تأملات علمی و پژوهشی خودشان را در قالب نوشته ای می آورند لزوماً نوشته ای عوامانه یا شِبْه علمی نیست. این گفته به این معنا هم نیست که هر آن چه که یک فیلسوف یا تاریخ دان یا جامعه شناس می نویسد درست و دقیق است و نباید مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
۳. برای مثال همۀ ما که جامعه شناسی خوانده ایم و سال ها در حال تدریس این درس هستیم این اصل اساسی و مسلم را می دانیم که "شهرنشینی مدرن محصول صنعتی شدن در جهان مدرن" است و در جهان پیشامدرن چنین پدیده ای وجود خارجی هم نداشت. تمام اسناد، آمارها و نظریه های علمی و پژوهشی جامعه شناسان هم این موضوع را کاملاً تأیید می کنند. آیا از نظر جناب محدثی این نوشته، نوشته ای عوامانه و شِبه علمی است؟ و در یک یادداشت کوتاه تلگرامی نیازی به ارجاع دادن به این امر بدیهی است؟ و اگر کسی چنین امر بدیهی را ارجاع ندهد عوامانه و شِبه علمی می نویسد؟
۴. باز هم برای یادآوری و اطلاع جناب دکتر محدثی دوباره می گویم که مهاجرت روستاییان به شهرهای ایران به ویژه تهران و کلان شهرها مطابق با تمام اسناد و مدارک موجود ربط و نسبت چندانی به پدیدۀ اصلاحات ارضی نداشته و بلکه پیش از وقوع این حادثه روند مهاجرت ها به دلیل صنعتی شدذن کشور آغاز شده بود. این هم سندی از صدها و بلکه هزاران اسناد موجود در این زمینه که پیش از آغاز اصلاحات ارضی در زمینۀ مهاجرت گستردۀ روستاییان به تهران مطرح شده است:«در ﺳــﺎل ۱۳۳۶ﻧﺨﺴــﺖوﻗــﺖ وزﯾــﺮ در مکاتبات خود به وزیر راه ﯾــﺎدآوری کرد: « یکی از مسائلی که همیشه مورد ﻧﻈــﺮ ﻣــﻮرد دوﻟــﺖ ها بوده و تاکنــﻮن راه حلی برای آن پیدا نشده ﻣﻮﺿــﻮع ﻣﻬــﺎﺟﺮت ساکنین شهرستان ها به تهران است. این مسأله علاوه بر این که مشکلاتی از لحاظ زندگی و جهات دیگر در پایتخت ایجاد کرده، باعث تقلیل جمعیت اغلب شهرستان ها و دهات شده است» (مرکز پژوهش، سنجش و اسناد ریاست جمهوری، 1390).
ادامه دارد👇👇👇
@tajeddin_mohammadbagher
#انقلاب_سفید
#اصلاحات_ارضی
#محمدباقر_تاجالدین
@NewHasanMohaddesi