آنچه در این نقّاشی بینظیر هدایت، مایهی شهرت و پیوندش با ادبیّات تا بدانجا شده که شفیعیکدکنی هم روی جلد دفتر شعر خود: «هزارهی دوم آهوی کوهی»، تصویر آن را چاپ کرده است، همان مبحث «حیوانیّت» دلوزی است. پیشتر از هر چیزی آن نکتهی آشناییزدایانه و فرمیکی را که در این تصویر باید به یاد داشت، شاخهای بلند و انحنای بادخوردهی آهوست که در حقیقت تداعیگر گیسوان باددادهی معشوق در ادبیّات کلاسیک است: زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم! (حافظ). میبینیم که حیوان سینه در سینهی باد محکم و استوار مقاومت ورزیده و بیاعتنا به جریان مخالف آن، سربلند و مغرور نگاهش نه به اطراف خود و زمین بلکه به سوی آسمان است!، یادآور «زن اثیری» بوف کور و غرور دوستداشتنی معشوق سنتی! امّا آهوی مادّه که شاخی به این بلندی ندارد! پارادوکس تصویر همینجاست، این آهوا هرمافرودیت و دو جنسی است و بین دو جنس نر و مادّه در رفت و آمد است. ظرافت دست و پاها و باریکی کمر، به جای دست و پا و کمر عضلانی بیشتر مادینگی را به ذهن متبادر میکند تا نرینگی. در جایی گفته بودم که اوّلین کسی که «حیوان» را از مرحلهی «حیوانیّت» سنّتی که در واقع نماد و تمثیلی از ایدئولوژی بشر سنّتی بود، درآورد هدایت است که با کار درخشانش در «سگ ولگرد»، چیزی در مایههای «مسخ» کافکا نوشت که یقیناً بیتاثیر از او نیست و چوبک هم بعدها «انتری که لوطیش مرده بود» را با الهام از سگ ولگرد پرداخت. اینجا هم اگرچه «آهو» عناصری از لحاظ شکل و صورت از ادبیّات سنتی و معشوق را داراست، امّا شاخهای آختهی حیوان، علاوه بر تأکید بر جنس نر آهو، با نگاهی فرویدی تداعیگر قضیب هم هست! چنین چیزی را ما هم در «راوی بوف کور» میبینیم که خود را با مادر و زنعمو خود یکی میبیند و هم در «زن اثیری» که شباهتهای نزدیکی با راوی دارد! در حقیقت این حیوان، معشوق هست و نیست! تنهایی و غربتی که در تصویر دیده میشود، بیشتر حیوان انسانزدوده و بیسوژهای را منعکس میکند که خاصیّت «حیوانیّت» در عصر مدرن است. تناقضی که اجازه نمیدهد ذهن مخاطب بر یک جنسِ واحد تمرکز کرده و آن را نماد عاشق یا معشوق سنتی بپندارد، همان عبارت شفیعی: هزارهی دوّم آهوی کوهی! بیشتر از این، زمینهی سیاه بدن آهو است که خالهای سفید روی آن بهجای آنکه بر زیبایی آن بیفزاید، تصویر را مالیخولیاییتر و روانیتر میکند، درخشش ستارههایی مات در آسمانی تاریک! میبینیم که از: «آهوی کوهی در دشت چگونه دوذا»ی ابوحفص سغدی و «الا ای آهوی وحشی» حافظ، تا این آهوی هدایت، «حیوانیّت» چه فاصلهای را طی کرده است.
«اسد آبشیرینی»
@NazariyehAdabi
«اسد آبشیرینی»
@NazariyehAdabi