من چیزی را که از پنچرهام میبینم نقاشی میکنم، جای مشخصی را -مشخص از نظر معماری خانه- با رنگ آجری رنگ میزنم. میگویم این محل را به این رنگ میبینم. این به این معنا نیست که من در اینجا رنگ را آجری میبینم، چون این رنگ در این محیط میتواند روشنتر، تیرهتر، قرمزتر ... از آجری به نظر بیاید. «من این محل را در اینجا آجری کردهام، یعنی زردی که بسیار به قرمزی بزند». اما چه میشود اگر از من بخواهند که دقیقا رنگمایهی جایی را که میبینم نشان دهم؟ چطور میتوان آن را نشان داد و چگونه باید مشخص شود؟ میشود از من بخواهند که نمونهای بسازم (یک تکه کاغذِ مستطیل از رنگِ مورد نظر). نمیگویم چنین قیاسی جالب نیست. اما این به ما نشان میدهد که از پیش هیچچیز نه در مورد شیوهای که باید رنگها را قیاس کرد معلوم است و نه در معنای «هویت رنگ».
▪️دربارهی رنگها- لودویگ ویتگنشتاین- نقاشی: رنه بولینگر- پرترهی ویتگنشتاین
#ویتگنشتاین
@NazariyehAdabi
▪️دربارهی رنگها- لودویگ ویتگنشتاین- نقاشی: رنه بولینگر- پرترهی ویتگنشتاین
#ویتگنشتاین
@NazariyehAdabi