#آهو_مرشدی
#طلا
#پارت_89
لبه تخت که نشست یکم خودمو جمع جور کردم
گوشیش آنلاک کرد
انگار برای انجام یه کاری تردید داشت
در نهایت گوشیش تو جیب شلوارش انداخت
_بهتری؟
_مسکن کم کم اثر میکنه ولی آره بهترم
_به یه دکتره وضعیت گفتم گفت الان میاد بالا سرت.....فعلا ببینیم این چی میگه بعد میبرمت پیش یه متخصص زنان درستحسابی
خیلی مریض و احمق بودم اگه دلم برای این توجهش میرفت؟
شور شعف تو دلم به پا بود که خدا میدونه
دستم آروم روی دستش گذاشتم
دستاش مثل همیشه گرم بود
دوس داشتم ساعتها دستاش بگیرم و از خودم جداش نکنم
_لازم نبود
با حسی که ته چشماش بود دوباره نگام کرد...
با وجود حسِ توی چشماش و برانگیختگی که از حالتهاش میدیدم میدونستم به ثانیه نمیکشه که دستم پس میزنه
و دقیقا همین هم شد
دستم روی تخت گذاشت
با اومدم یه خانوم تقریبا مسن مالک چشمغرهای بهم رفت و بلند شد
_سلام سلام..شما گفته بودیـ..
_سلام، بله به همکارتون گفتم
زنه برخلاف اکثر دکترایی که میدیدم خوش انرژی بود
_خیلی هم عالی..مشکلتون چیه عزیزم؟
_سلام خسته نباشید
زبونی روی لبم کشیدم و موندم چی بگم
مثل بچهای که هر بار با مادرش میره دکتر و منتظر مامانش تا دردش بگه، حالا من منتظر بودم مالک به جای من حرف بزنه
با سوالی که مالک پرسید خشکم زد
_هر بار که پریود میشه وضعیتش به اینجا کشیده میشه میخواستم بدونم علتش چیه؟
#طلا
#پارت_89
لبه تخت که نشست یکم خودمو جمع جور کردم
گوشیش آنلاک کرد
انگار برای انجام یه کاری تردید داشت
در نهایت گوشیش تو جیب شلوارش انداخت
_بهتری؟
_مسکن کم کم اثر میکنه ولی آره بهترم
_به یه دکتره وضعیت گفتم گفت الان میاد بالا سرت.....فعلا ببینیم این چی میگه بعد میبرمت پیش یه متخصص زنان درستحسابی
خیلی مریض و احمق بودم اگه دلم برای این توجهش میرفت؟
شور شعف تو دلم به پا بود که خدا میدونه
دستم آروم روی دستش گذاشتم
دستاش مثل همیشه گرم بود
دوس داشتم ساعتها دستاش بگیرم و از خودم جداش نکنم
_لازم نبود
با حسی که ته چشماش بود دوباره نگام کرد...
با وجود حسِ توی چشماش و برانگیختگی که از حالتهاش میدیدم میدونستم به ثانیه نمیکشه که دستم پس میزنه
و دقیقا همین هم شد
دستم روی تخت گذاشت
با اومدم یه خانوم تقریبا مسن مالک چشمغرهای بهم رفت و بلند شد
_سلام سلام..شما گفته بودیـ..
_سلام، بله به همکارتون گفتم
زنه برخلاف اکثر دکترایی که میدیدم خوش انرژی بود
_خیلی هم عالی..مشکلتون چیه عزیزم؟
_سلام خسته نباشید
زبونی روی لبم کشیدم و موندم چی بگم
مثل بچهای که هر بار با مادرش میره دکتر و منتظر مامانش تا دردش بگه، حالا من منتظر بودم مالک به جای من حرف بزنه
با سوالی که مالک پرسید خشکم زد
_هر بار که پریود میشه وضعیتش به اینجا کشیده میشه میخواستم بدونم علتش چیه؟