حصار اغوشت
بین پاهام جا گرفت پاهامو روی شونه هاش انداخت.سرش پایین تر اومد و مکی به بهشت وسط پاهام زد که جیغی کشیدم.
- همه ی وجودت مزه ی عسل میده #تخم سگ
بهم هجوم اورد... لبه های #بهشتمو میک میزد و با #انگشتش از بالا تا پایینشو میکشید.
از خواستن و نیاز زیاد کمرمو به تخت میکوبیدم و سعی میکردم پاهامو ببندم و ازش فرار کنم.
- اردلان مامان دستمال #خونیو زودتر بیار همه منتظرن
اردلان لیسی روی لب خیسش زد و لب هامو بین لب هاش کشید.
زبونشو توی دهنم میچرخوند... یه مزه ی شوری میداد دهنشو.
- ابت چه طور بود؟ بخور که قراره طعم آبارو واسه مادر شوهرت شرح بدی.
هینی کشیدم و به #آلت شق شده بین پاهاش نگاه کردم لعنتی این چجوری جا میخواست بشه داخل من؟
ترسیده توی جام پریدم که اردلان پاهامو محکم گرفت و با فشردن خودش به بین پاهام، صدای عربدم مصادف شد با هلهله و باز شدن در....🔥🐳🌈
https://t.me/+FdQkp9pgmbgxOWE0
https://t.me/+FdQkp9pgmbgxOWE0
بین پاهام جا گرفت پاهامو روی شونه هاش انداخت.سرش پایین تر اومد و مکی به بهشت وسط پاهام زد که جیغی کشیدم.
- همه ی وجودت مزه ی عسل میده #تخم سگ
بهم هجوم اورد... لبه های #بهشتمو میک میزد و با #انگشتش از بالا تا پایینشو میکشید.
از خواستن و نیاز زیاد کمرمو به تخت میکوبیدم و سعی میکردم پاهامو ببندم و ازش فرار کنم.
- اردلان مامان دستمال #خونیو زودتر بیار همه منتظرن
اردلان لیسی روی لب خیسش زد و لب هامو بین لب هاش کشید.
زبونشو توی دهنم میچرخوند... یه مزه ی شوری میداد دهنشو.
- ابت چه طور بود؟ بخور که قراره طعم آبارو واسه مادر شوهرت شرح بدی.
هینی کشیدم و به #آلت شق شده بین پاهاش نگاه کردم لعنتی این چجوری جا میخواست بشه داخل من؟
ترسیده توی جام پریدم که اردلان پاهامو محکم گرفت و با فشردن خودش به بین پاهام، صدای عربدم مصادف شد با هلهله و باز شدن در....🔥🐳🌈
https://t.me/+FdQkp9pgmbgxOWE0
https://t.me/+FdQkp9pgmbgxOWE0