ماه بـانـــ👑ــــو


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha


••﷽••
⚘قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ؛ وَمنْ شَرِّ مَا خَلَقَ : وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ؛ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ ؛ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ⚘
رزرو تبلیغات:
https://t.me/nazbanoo_tabligh

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Statistika
Postlar filtri


امروز خوش گذشت؟ 😊 سر صبح گذاشتما 😃
So‘rovnoma
  •   ارهههه عالی 😃😃
  •   عهههه من ندیدمممم 😶
965 ta ovoz


قسمت جدید صبح بالاتر ♥️😇

روزی ۲ قسمت ♥️😍


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
✨ریپلای قسمت #اول 👆🏼🔥

ماه بانو ؛ صیغه ی اربابه اما از خان(برادر بزرگتر ارباب) حامله میشه و ...

#بنرها_براساس_قسمت ها ♥️💦


استاد دولتی dan repost
❤️افزایش مهر ومحبت معشوق💯

❤️پیدا شدن خواستگار💯

❤️ گشایش رزق روزی 💯

❤️جلب محبت قوی همسر💯

❤️زبانبندی قطعی طرف مقابل💯

❤️ازدواج سریع💯

❤️ایجاد عشق و علاقه بین دونفر که از همدیگر نفرت دارند
👇👇👇👇👇👇👇👇👇

@geregosha

https://t.me/joinchat/AAAAAD9SEPjztQItR84YFw


#زیبایی

از بین بردن لک صورت^-^🤍🍄

━━━━ • ✿ • ━━━━━━
- آبلیمو :
از آبلیموی تازه یا آبلیمو برای درمان جای جوش استفاده کنید،آن را روی جای جوش بمالید و بعد از مدتی بشویید،املاح سفید کننده آب لیمو،باعث میشود که جای جوش ها کمتر دیده شوند،آب لیمو،همچنین در حذف سلول های مرده پوست و بازسازی
سلول های جدید مفید است... 💫🌥

━━━━ • ✿ • ━━━━━━

╭┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╮
🍂 🌼 @nazi_banooo 🌼🍂
╰┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╯


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
اينکه ياد بگيريد از افرادی که
شما را آزار می دهند ؛
قضاوت می کنند
و يا دست کم می گيرند ؛
فاصله بگيريد ؛ نشانه ی
پختگی و قدرت شما است

╭┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╮
🍂 🌼 @nazi_banooo 🌼🍂
╰┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╯


#ترفند
قابلیت های خفن اینستاگرام 📀🥑໑
「 پارت اول 」📒🌼ꜥꜤ..
-————————————————————-
₁• وارد اینستاگرام شو و برو تنظیمات📱ꜥꜤ..
₂• گزینه Security رو بزن🥯🐈ꜥꜤ..
₃• بعد Access Date رو بزن🍓🍶ꜥꜤ..
️️️️₄• حالا وارد بخش Account info شدی که چهار گزینه داره🦨🇦🇷ꜥꜤ..

🚕🍃❪1❫ Date joined ꧇
تاریخ ورودت به اینستاگرام رو نشون میده

🥏💓❪2❫ Account Privacy Changes ꧇
زمان که پیجتو خصوصی کردی

💆🏽‍♀🚿❪3❫ Password Changes ꧇
زمانی که پسوردت رو تغییر دادی

🍄📿❪4❫ Former Email Addresses ꧇
زمانی که ایمیل هاتو تغییر دادی

🐬🌸❪5❫ Former Phone Numbers ꧇
زمانی که شماره تلفنت رو عوض کردی

₅• بخش profile info 🏀🍒

☕️🦒❪1❫ Former Usernames ꧇
آیدی های که گذاشتی و تغییر دادی رو نشون میده

📘💧❪2❫ Former Full Hames ꧇
اسم های فارسی که انتخاب کردی و تغییر دادی

🧟‍♂👣❪3❫ Former Bio Texts ꧇
بیو های که گذاشتی و تغییر دادی

🥓🎟❪4❫ Former Links In Bio ꧇
لینک بیو رو نشون میده
❬ اگه لینک توی بیو گذاشتی ❭
-————————————————————-

╭┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╮
🍂 🌼 @nazi_banooo 🌼🍂
╰┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╯


🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂

#اربابِ‌هوس 🔞🦋
#ق_سمت_181

عبدالله اومد گوشی رو جواب بده که قطع شد. اروم گفتم :
_اق بهتون زنگ زده بود؟

_بله خانوم جان گفتن تا یک ساعت دیگه میان اینجا..

سری تکون دادم و چیزی نگفتم ولی توی دلم غوغایی به پا شده بود

تو یه لحظه غم عجیبی کل منو گرفت. چقدر نازنین براش مهمه که تنهاییشو تحمل نمی کنه
و داره میاد اینجا که همراهیش کنه ....

نه اینکه برام مهم باشه ... من علاقه ای به ارباب دیگه ندارم .
شاید روزی در به در دنبال محبتش بودم اما الان دیگه نه ... فقط از این داغم چرا با من اینطور نبود ...

نازنین و شیما با دستای پر از خرید به سمت ماشین اومدن

عبدالله سریع پیاده شد و کیسه های خرید و ازشون گرفت و توی صندوق عقب گذاشت..

نازنین و شیما سوار ماشین شدن و نازنین رو به عبدالله اسم یه منطقه دیگه از شهر و گفت..

_اونجا هم می خواین برین خرید.؟

شیما کلافه توپید:

_ از کی تاحالا باید به تو جواب پس بدیم عبدالله .. امروز زیادی داری پاتو از گلمیت دراز میکنیا یادت نره تو فقط یه راننده ای. برو اونجا بقیه خریدو می خوایم بریم اونجا..

عبدالله با اکراه دستی پشت گردنش کشید:

_جسارت نباشه خانوم جان اخه آقا گفت جای دیگه نریم . خودشون می خوان بیان اینجا..

نازنین خودشو کشید جلو و با حرص گفت :

_پس واجب شد تا اقا نیومده خریدم تموم بشه ...
عبدالله یکی به دو نکن من می خوام برم اونجا ...
بعدشم بهش زنگ می زنم می گم به اقا که من خواستم گفتم
تو راه بیوفت...

عبدالله از ناچاری دستی به صورتش کشید و چشمی گفت.
ماشین و روشن کرد و راه افتاد.

بعد از ده دقیقه که رسیدیم شیما و نازنین از ماشین پیاده شدن

من همچنان نشسته بودم که شیما سرشو از در داخل کرد و گفت :

_منتظر کارت دعوتی؟ بیا پایین دیگه...

با تعجب نگاش کردم و از ماشین پیاده شدم

عبدالله هول شده خودشو جلو کشید ...
میخواست اجازه نده من پیاده بشم اما دیگه شده بودم ..


_ میدونی رابطه با کسی که تو #قمار بردیش چطوره؟
شیشه مشروبش سر کشید و گفت :
_بهم حس قدرت میده. هم پدرتو شکست دادم هم دخترش هر شب زیر #سالارمه ...!
وسایلم جمع کردم که از پشت بغلم کرد و ادامه داد :
_تو حق نداری بری #خانمم... تو قمار بردمت ؛ رابطه باهات بهم حس قدرت میده ولی از شانس خوبت عاشقت شدم.
+دیگه نمی‌خوامت ...فقط ولم کن !
نیشخند زده ادامه داد :_ زدی بزرگترین #مافیای ایران رو نمک‌گیر خودت کردی حالا میخوای بری؟ فکر کردی خونه خالس؟ 🔞🔥👇
#همه‌تلگرام‌معتاد‌اين‌رمان‌شدند‌تو‌هنوز‌نخوندیش؟! ❌💦
https://t.me/+TNxHL19948czMTc0

╭┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╮
🍂 🌼 @nazi_banooo 🌼🍂
╰┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╯


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
✨ریپلای قسمت #اول 👆🏼🔥

ماه بانو ؛ صیغه ی اربابه اما از خان(برادر بزرگتر ارباب) حامله میشه و ...

#بنرها_براساس_قسمت ها ♥️💦


#معرفی -بهتریݩ‌کتاب‌های‌فانتزی❲📚💙🌸❳•.☆

❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁

•✪•توت فرݩگی وحشی•🍓🐗•
•✪•همه چیز درباره ایو•💘🌻•
•✪•بهتریݩ سال های عمرما•🌿💜•
•✪•بانی و کلاید•🐩🐽•
•✪•دوستان خوب•👯‍♀🌸•
•✪•برخورد نزدیک ازݩوع سوم•🌎🍀•
•✪•بر باد رفته•🔥🌪•
•✪•اتوبوسی به ݩام هوس•🚌🎎•
•✪•آبی مخمل•💙🐹•

❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁

╭┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╮
🍂 🌼 @nazi_banooo 🌼🍂
╰┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╯


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
تو وقتی هستی ثانیه به ثانیه این زندگی معمولی میشه بهشت :)🌸😘

╭┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╮
🍂 🌼 @nazi_banooo 🌼🍂
╰┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╯


#ترفند
ترفند های جالب گوشی 🗺 🌻໑
-————————————————————-
اگه جایی بودید که خطتون آنتن نمی داد یکبار گوشی رو بذارید روی حالت پرواز و بردارید ، اینجوری گوشی به نزدیکترین دکل مخابراتی وصل میشه 🥽🔭⋆⁺

یه قابلیتی گوشی های سامسونگ داره به نام smart stay که با فعال کردنش گوشیتون موقع خوندن یه مطلب نور صفحه رو کم و زیاد نمیکنه 🦓🍒⋆⁺

اگه یه کابل OTG به موبایل وصل کنید بعد کیبورد یا موس بهش وصل کنید میتونید با موس با گوشیتون کار کنید 👜🐻⋆⁺

با focus mode میتونید برای نوتیفیکیشن هاتون رو غیر فعال کنید ، برای مواقع فیلم دیدن یا بازی آنلاین هم بکارتون میاد 🥢🍤⋆⁺

اگه حوصله ندارید یا مشغول انجام چندتا کار هستید و میخواید یه مقاله هم بخونید اما وقت نمیکنید ، خب اون مقاله رو گوش بدید🧸🍐⋆⁺

1- وارد settings accessibility بشید
2- گزینه text to speech output رو فعال کنید
این قابلیت برای گوشی های اندرویده که باهاش دیگه نیاز ندارید مقاله ای رو بخونید و زمانی که فعالش کنید میتونید صوتی به اون گوش بدید🌸🐧⋆⁺

-————————————————————-
╭┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╮
🍂 🌼 @nazi_banooo 🌼🍂
╰┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╯


🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂

#اربابِ‌هوس 🔞🦋
#ق_سمت_180

نازنین یکه خورده گفت:

_شیما حواست هست جلوی کی داری با کی چه جوری حرف میزنی؟؟ واقعا که از تو انتظار نداشتم...

با حالت قهر رو گرفت و بی توجه به ما رفت تو پاساژ بزرگی که جلوتر بود .

شیما سرشو و به اسمون گرفت و چند تا نفس عمیق کشید .

بی توجه بهش سمت ماشین رفتم که عبدالله با دیدنم سریع با کسی که پشت خط بود و داشت باهاش صحبت میکرد تماسشو قطع کرد .

تنها یه جمله تونستم لحظه ی آخر بشنوم که گفت:

_چشم چشم منتظر هستم . نه نمیزارم اره الان ... باشه چشم خیالتون راحت ...

موبایلشو که داخل کتش گذاشت سریع وسایلو از دستم گرفت:

_شما چرا خانم جان منو صدا میزدید میومدم ... بفرمایید بفرمایید تو ماشین ..


_ممنون اقا عبدالله اینا رو لطفا بزارین داخل ماشین من میرم تو پاساژ بغل ...

عبدالله که داشت میرفت پشت ماشین تا خریدارو تو صندوق عقب بزاره سریع برگشت سمتم و با اضطراب گفت:

_توروخدا منووتوودرسر نندازین والله نون من از این راههه فقط .. بشینینوتو ماشین الان خود اقا سر میرسه با خودش چونه بزنید .

با تعجب جلوتر رفتم و چشمامو با کنجکاوی ریز کردم:

_آقا چرا باید بیاد؟ مگه خرید زنونه نبود خب خود نازنین که میتونه خرید کنه ...

_من چه بدونم خانم جان اقا که به من توضیح نمیده
از اون موقع که رفتین داخل مغازه تا الان یه ریز زنگ میزنه امار میگیره .. خسته شدم از بس تلفن جواب دادم ..

_پوووف خدا اخه به من چیکار داره نکنه ترسیده یوقت زنش یه چیزی بخره من ازشون کِش برم؟

روی صندلی جلو عقب نشستم و عصبی از پنجره به بیرون خیره شدم .

عبدالله وسایلو تو صندوق عقب گذاشت و اومد روی صندلی جلو پشت فرمون نشست .

از آیینه ی ماشین نگام کرد و شرمنده گفت:

_حلال کنین بخدا من کاره ای نیستم اقا اینطور خواستن .

دست به سینه و عصبی بهش خیره شدم:

_خب من چیکار کنم تا چند ساعت بشینم اینجا؟
اصن اومدن من چه لزومی داشت اخه اه ...

عبدالله دستی پشت گردنش کشید و خواست حرفی بزنه که تلفنش دوباره زنگ خورد .

_بر شیطون لعنت ... این مرد چش شده امروز انقدر بی قراره ..‌. جانم اقا ؟؟ امر بفرمایید ..

╭┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╮
🍂 🌼 @nazi_banooo 🌼🍂
╰┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╯




#معرفی -ڪمدیٚ‌ترین‌انیمیشݩها❲✂️💙🌸❳•.☆

❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁

•✪•تلویزیوݩ بیگانہ•👽🌸•
•✪•ابر هیولا•🍓💭•
•✪•کاپیتاݩ زیر شلواریٚ•🦋🚌•
•✪•خوب بد غاز•🦢💕•
•✪•خانواده هیولا ها•🧟‍♀️💛•
•✪•از یہ سگ ݩترس•🐻🍃•
•✪•آݩامولیسا•🧘🏻‍♀️💜•

❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁

╭┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╮
🍂 🌼 @nazi_banooo 🌼🍂
╰┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╯


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
#مرغ_سوخاری
مواد لازم:
پنیر خامه ای ۲۲۷ گرم
مرغ پخته خرد شده یک و نیم پیمانه
سس بوفالو نصف پیمانه( سس تند هم میشه)
پنیر موزارلا ۲ پیمانه
پنیر چدار ۱ پیمانه
ادویه مرغ ۱ بسته
آرد
تخم مرغ
پودر سوخاری
روغن

╭┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╮
🍂 🌼 @nazi_banooo 🌼🍂
╰┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╯


#معـــرفی
[آهنگ های ارامش بخش-.-🦋🌱]
-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•
••jonney - Камин☁️💛

••the weeknd - cal out my name🩺🧸

••madison beer - selfish📦🗝

••baekhyun - on the road⛓🌃

••billie eillish - no time to die🎡🍃

••jungkook - still whit you 🥞🌸

╭┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╮
🍂 🌼 @nazi_banooo 🌼🍂
╰┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╯


🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂

#اربابِ‌هوس 🔞🦋
#ق_سمت_179

عبدالله بیچاره با شرم سرشو پایین انداخت و گفت:

_چشم خانم جان چشم

من جای عبدالله جلوی جمعیتی که توی خیابون بودن و توجه اشون با جیغ شیما جلب شده بود ؛ خجالت کشیدم .

وارد مغازه شدیم . اونقدر تنوع و مدل ها متفاوت بود که من به جای نازنین سرگیجه گرفتم ‌.

توجهم به گردنبندی ظریف جلب شده بود که پلاکش شبیه آهوی کوچیک بود ‌

انقدر خاص بود که از اول تا اخر نگاهمو مجذوب خودش کرده بود .

انگشتی از کنارم رد شد و به همون گردنبند اشاره زد:

_اقا لطف میکنید اونو بیارید؟

برگشتم و با دیدن صورت پر از غرور نازنین خودمو کمی کنار کشیدم ‌.

گردنبندِ محبوبِ من رو اوردن . نازنین اوردش بالا و با لب و لوچه ی اویزون گفت:

_ای بدک نیست .‌‌ خیلی ظریف و باریکه انگار اصلا حس نمیشه .. چندگرمه اقا؟؟

_قابل شما رو نداره .. ۶ گرمه ...

_این چیه بابا ... فوت کنی پاره میشه بزارش اونجا ببین چه سرویسایی اونطرفه ...

_این کار فقط همین مونده خانم ‌ به خاطر مبلغ پایینش و طرح زیباش ؛ همه ازش بردن..

_پس اینو هم میبرم ‌‌ ... نظرت چیه شیما؟؟

نگاه جاخوردمو از گردنبند به شیما دادم .
انگار از این همه ولخرجی و راحت پول خرج کردن نازنین راضی نبود که اخماش درهم رفت و بدون نگاه بهش گفت:

_چمیدونم . من زیاد دوست نداشتم یه سرویس بست بود دیگه ...

خریدای نازنین بی توجه به اخمای درهم شیما و خستگی و کلافگی من اونقدر طول کشید که نصف طلافروشی رو بار کرد ...

از طلافروشی که بیرون اومدیم ؛ وسایل خریدو داد دست من و با هشدار گفت:

_چیزی ازش کم بشه بیچارت میکنم . برو بزارشون تو ماشین و بیا ...
بپا تو همین دو قدم کسی ازت نزنه ...

کلافه گفتم:
_اگه خیلی میترسی خودت ببرشون . اینطوری انقدر جوش نمیزنی .

شیما که برخلاف همیشه از دست نازنین کمی توی خودش فرو رفته بود با کنایه گفت:

_راست میگه کسی که چندین میلیون پول میده طلا میخره باید خودش مالشو سفت بچسبه نه اینکه بده دست هر کسی .پول مفت بود ولی دیگه این طلاها که مال خودته اینطوری میدی به امان خدا

╭┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╮
🍂 🌼 @nazi_banooo 🌼🍂
╰┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╯


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
✨ریپلای قسمت #اول 👆🏼🔥

ماه بانو ؛ صیغه ی اربابه اما از خان(برادر بزرگتر ارباب) حامله میشه و ...

#بنرها_براساس_قسمت ها ♥️💦


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
با قوطی های کاغذی کلی کارای خوشگل میشه ساخت💎🎊🌐

🦋┅┅❅❈❅┅┅🦋

╭┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╮
🍂 🌼 @nazi_banooo 🌼🍂
╰┈┈⋆⋅⋅┈┈•✾•┈┈⋅⋅⋆┈┈╯

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

20 350

obunachilar
Kanal statistikasi