#جانانجان352
نفسم داشت قطع میشد ولی دست و پایی نزدم. برای اولین بار جونمو حتی در اختیارش گذاشتم تا هرکجا میخواد پیش بره.
داشتم دیگه کم میاوردم که یکباره تمام اون حجم فشار از اون برداشته شد.
به سرفه افتادم و با شدت داشتن سرفه میکردم. هجوم یکباره ی هوا به ریه هام باعث سرفه های شدیدم شده بود.
یکم آروم که گرفتم نگاهمو دوختم بهش و به سختی زمزمه کردم: چرا تمومش نکردی؟
نگاه خیره و بی روحش رو از نقطه ی نامعلوم چرخوند سمتم و اونم با حالت گنگی زمزمه کرد: اگه بچه ی خودم باشه چی؟!
اگ...اگه من...
دستاشو آورد بالا و خیره به دستاش ادامه داد: اگر من با..با این دستا بچه ی خودمو خفه کنم چی؟
با حرفش انگار کور سوی امیدی تو دلم روشن شد. خوشحال خیز برداشتم سمتش و گفتم: س....سعید... پس.. پس میخوایش؟ تو میخوایش مگه نه؟
نگاهشو از دستاش چرخوند رو منو گفت: ولی اگه مال اون حروم زاده باشه؟ اگه ب...به تو ت..تعر...
همینجور که حرف میزد دندون رو هم میسابید و دستایی که بالا گرفته بود و بهشون نگاه میکرد و مشت کرد و فشار میداد.
ترسیده خواستم یکم برم عقب که بازومو گرفت و غرید: اگر بهت دست زده باشه و اون بچه ی تو شکمت از من نباشه، جفتتون رو با همین دستام تیکه پاره میکنم و خاکتون میکنم.
باید بریم دکتر.. پاشو گمشو لباس بپوش... زود باشششششش...
نفسم داشت قطع میشد ولی دست و پایی نزدم. برای اولین بار جونمو حتی در اختیارش گذاشتم تا هرکجا میخواد پیش بره.
داشتم دیگه کم میاوردم که یکباره تمام اون حجم فشار از اون برداشته شد.
به سرفه افتادم و با شدت داشتن سرفه میکردم. هجوم یکباره ی هوا به ریه هام باعث سرفه های شدیدم شده بود.
یکم آروم که گرفتم نگاهمو دوختم بهش و به سختی زمزمه کردم: چرا تمومش نکردی؟
نگاه خیره و بی روحش رو از نقطه ی نامعلوم چرخوند سمتم و اونم با حالت گنگی زمزمه کرد: اگه بچه ی خودم باشه چی؟!
اگ...اگه من...
دستاشو آورد بالا و خیره به دستاش ادامه داد: اگر من با..با این دستا بچه ی خودمو خفه کنم چی؟
با حرفش انگار کور سوی امیدی تو دلم روشن شد. خوشحال خیز برداشتم سمتش و گفتم: س....سعید... پس.. پس میخوایش؟ تو میخوایش مگه نه؟
نگاهشو از دستاش چرخوند رو منو گفت: ولی اگه مال اون حروم زاده باشه؟ اگه ب...به تو ت..تعر...
همینجور که حرف میزد دندون رو هم میسابید و دستایی که بالا گرفته بود و بهشون نگاه میکرد و مشت کرد و فشار میداد.
ترسیده خواستم یکم برم عقب که بازومو گرفت و غرید: اگر بهت دست زده باشه و اون بچه ی تو شکمت از من نباشه، جفتتون رو با همین دستام تیکه پاره میکنم و خاکتون میکنم.
باید بریم دکتر.. پاشو گمشو لباس بپوش... زود باشششششش...